واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دیپلماسی - ایران و مصر همواره به عنوان دو قدرت منطقه خاورمیانه مورد توجه بودهاند و هرگونه تصمیمگیری استراتژیک در این منطقه تقریباً بدون همراهی این دو کشور ناکام میماند. مینا علی اسلام: سالهاست که روابط این دو کشور به سردی گراییده و حتی تا مرز قطع رابطه هم پیش رفته است. منابع خبری اعلام کردهاند که این بار مصر میزبان کشورهای عضو اتحادیه عرب است. از این نظر که اعراب همواره نه در کنار ایران بودهاند و نه به طور کامل از ایران حمایت کردهاند، برگزاری این اجلاس از این منظر که اعراب چه نگاهی به ایران پس از انتخابات دهمین دوره ریاستجمهوری خواهند داشت و چه مواضعی در قبال برنامه هستهای ایران اتخاذ خواهند کرد دارای اهمیت است. به علاوه مصر به عنوان میزبان این اجلاس عنصری تعیینکننده در رویکرد اعراب نسبت به ایران محسوب میشود. از همین رو دیدار روز سهشنبه منوچهر متکی با «عبدالمجید الزیات» سرپرست دفتر حفاظت منافع مصر در تهران میتواند به نوعی زمینهسازی ایران برای اتخاذ تصمیمات ملایم در این اجلاس تعبیر شود. متکی در این دیدار به الزیات گفته است که اختلافات جزیی نباید بر فضای روابط تهران - قاهره حاکم شود و نباید به برخی از رسانههای غیرحرفهای برای حاشیهسازی فرصت داد. متکی با بیان اینکه برخی اختلافات جزیی نباید بر فضا حاکم شود، افزود: هنر دیپلماسی است که میتواند مصالح عالیه کشورها را به نحو حکیمانه تدبیر کند و نباید فرصت را به برخی از رسانههای غیرحرفهای برای حاشیهسازی در این زمینه داد. همزمان با انتشار این خبر، اعلام شد که نخستوزیر رژیم صهیونیستی و رئیسجمهوری مصر هفته آینده در قاهره درباره ایران گفتوگو میکنند. روابط ایران و مصر سی سال قطع بوده و امور فی مابین دو کشور در این مدت از طریق دفاتر حافظ منافع در پایتختهایشان پیگیری میشد، این روابط برخلاف انتظار با گذشت زمان نه تنها بهبود نیافت بلکه امروز شاهد تیرهتر شدن ارتباط دو کشور نیز هستیم. فراز و فرود روابط به شکلی نبود که امکان برقراری مجدد روابط را به عرصه عمل برساند و هر بار که اظهار نظر، دیدار میان مقامات دو کشور یا اجلاس و کنفرانسی زمینهساز نگاه مثبت دو طرف به یکدیگر میشد به دلیل اغماضها، بدبینیها یا دخالتها از امکان تعامل دور میماند. نزدیکترین یا جدیدترین نقطه اختلاف تهران و قاهره نوع نگاه آنها به ماهیت و فعالیتهای حزبالله در لبنان بود. چندی پس از جنگ بیست و دو روزه در غزه که دو کشور بار دیگر عمق اختلاف دیدگاهشان را به نمایش گذاشتند موضوع دستگیری تعدادی از اعضای حزبالله مطرح شد. مصر اعلام کرد که تعدادی از عوامل حزبالله لبنان را در صحرای سینا بازداشت کرده است. به گفته مقامهای مصری، این افراد قصد داشتند با حمله به گردشگران اسرائیلی و بمبگذاری، این کشور را ناامن کنند. ابوالغیط، وزیر خارجه مصر در پی این اتفاق ایران را متهم کرد که از گروه حزبالله لبنان برای ایجاد جای پایی در مصر استفاده میکند. به گفته او ایران و هواداران این کشور قصد دارند از موقعیت مصر برای قدرتمند شدن خود در منطقه استفاده کنند. تهران سریعاً نسبت به این اظهارات و وقایع واکنش نشان داد. و منوچهر متکی ضمن رد این اتهامات با اشاره به نزدیک بودن زمان انتخابات لبنان گفت که «برخی شیطنتها و دستهای پیدا و پنهان خارج از منطقه با هدایت رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد مسئله در این انتخابات هستند.»همین اظهارات متکی موجب شد که وزارت خارجه مصر نماینده ایران در قاهره را احضار کند و به این ترتیب روابط تیره تهران و قاهره تیرهتر شد. از این وقایع تاکنون هنوز اتفاق دیگری که موجب تشدید تیرگی و سردی روابط میان دو کشور شود رخ نداده اما مجموع اختلافاتی که طی سی سال گذشته میان دو کشور عمق بیشتری گرفته، نقشی که مصر در تحولات خاورمیانه با پشتیباتی آمریکا دارد، منافعی که در روابط مصر و آمریکا نهفته است، نزدیکی سوریه به عربستان و لبنان که در زمره کشورهای میانهروی عربی محسوب میشوند و امکان تسری این نزدیکی به مصر - دیگر کشور میانهروی عربی- همگی احتمال هرگونه تعامل مؤثر مثبت را در کوتاهمدت و میانمدت از تهران و قاهره دور میکند. در سالهای گذشته به ویژه از سال 2006 تاکنون منافع ایران و مصر در منطقه بیشتر جنبه واگرایی داشته و بیش از اینکه دو کشور منافع نزدیکی در منطقه با یکدیگر داشته باشند منافعشان از هم دور شد. در مسئله عراق، لبنان و فلسطین نیز شاهد بودیم که روند تضاد منافع میان تهران و قاهره تشدید شد. از سوی دیگر با توجه به نقشی که مصر در تلاش است برای برقراری صلح در خاورمیانه بازی کند میتواند منجر به تضاد منافع میان ایران و مصر در منطقه شود به ویژه که رویدادهای پیش آمده پس از سال 2006 و نقش مصر در این رویدادها امکان تشدید تضاد منافع را میان دو کشور تقویت کرده است. ایران و مصر هر چند سی سال است روابط مستقیم و در حد سفارت را از یکدیگر محروم کردهاند، اما روند تنشها و تیرگیها در یک سال اخیر به سراشیبی افتاده است. مسائلی از جمله نام یک خیابان، ساخت یک فیلم و در اوج تحولات، جنگ بیست و دو روزه غزه، روند اختلافات ایران و مصر را شدیدتر کرد. همان طور که گفته شد عمده اختلافات ایران و مصر بر سر حزبالله است. ایران در خصوص حزبالله هیچگاه وارد بازیهای سیاسی جهان عرب نشده و حمایتهای همهجانبه خود از این جنبش را در چارچوب تقویب حرکت مقاومت در جهان اسلام و به ویژه علیه تجاوزات اسرائیل تفسیر کرده است، تفسیری که در آن همواره به حقوق امت اسلام و اعراب توجه خاصی شده است. در واقع مقاومت در نگاه ایران جریانی است که طی آن جهان اسلام - که اعراب، اساس آن را تشکیل میدهند- به دنبال حقوق حقه خود در برابر متجاوزین هستند و باید حقوق خود را مطالبه کنند. با این تفسیر بیتردید بسیاری از مردم منطقه حامی مقاومت میشوند، چراکه در جریان مقاومت از حقوق امت اسلام و اعراب یاد شده و مطالبه این حقوق هدفگذاری شده است. به این ترتیب میتوان به ظرافت موضوع اختلاف ایران و مصر بر سر جنبش مقاومت حزبالله تا حدودی پی برد. مصر این جنبش را جنبشی شیعی با حمایت قاطع ایران میداند، ایران، حزبالله را مظهر مقاومت در برابر اسرائیلی میداند که سالهاست حقوق ملت فلسطین را ضایع کرده و هنوز این بیعدالتیها و حقکشیها ادامه دارد. از سوی دیگر، مصر همانند دیگر متحدین عربی خود، کشوری غیرعربی را منادی مقاومت در منطقه میبیند که این امر خود فینفسه برای کشورهای متعصب عربی بسیار خفتبار است و ایران، مصر را همچون برخی دیگر از کشورهای عرب از سکوتپیشگان در برابر ظلم و تجاوز میداند و این تفاوت دیدگاهها به اندازهای عمیق است که جمع آن با اختلافات مذهبی نیز دیگر مجالی برای بررسی زمینههای اشتراک به دو طرف در کوتاهمدت نمیدهد و سرانجام کار این میشود که با هر تحولی در منطقه، زمزمههای اوجگیری اختلافات میان ایران و یک کشور عربی شنیده میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]