واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: تلويزيون و راديو «حسن فتحي» در نشست خبري سريال «ميوه ممنوعه» كه در تالار شهيد حسن قريب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) برگزار شد، از «حاج يونس» به عنوان آيينهاي ياد كرد كه سريال «ميوه ممنوعه» در مقابل مخاطبانش قرار داده است تا تمام اقشار جامعه بتوانند خود را در اين آيينه ببينند. «علي نصيريان» نيز كم رنگ بودن عشق حاج يونس در «ميوه ممنوعه» را به دليل حذف برخي صحنههاي اين سريال دانست و افزود: اگر اين صحنهها حذف نميشد، تضادي كه در شخصيت حاج يونس وجود داشت بيشتر ديده ميشد. «اسماعيل عفيفه»، تهيهكننده سريال «ميوه ممنوعه» نيز با اشاره به حمايتهاي مديران سيما از اين سريال، بخشهاي حذف شده از «ميوه ممنوعه» را تنها حدود 4 الي 5 دقيقه تخمين زد. *** به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا، در ابتداي نشست، علي نصيريان در پاسخ به اين پرسش كه «گناه حاج يونس چه بود» كه چنين شخصيتي را تصوير ميكرد؟ گفت: اين شخصيت يك آدم متدين بود كه يك ركعت از نمازش را از دست نميداد. اما مطمئن هستم اين آدم در زندگياش مشكلاتي داشته است؛ كما اين كه پسرش به چنين آدمي مبدل شده بود. بنابراين ميوه ممنوعه اين پرسش را مطرح ميكرد كه آيا اعتقاد و ايمان حاج يونس با مشكل مواجه نبوده است؟! وي در بررسي شخصيت حاج يونس از بعد دراما خاطرنشان كرد: در سريال «ميوه ممنوعه» عشقي بر حاج يونس مقدر ميشود. او نميخواهد عاشق شود و زن بگيرد؛ كما اين كه ابتدا كه هستي را ميبيند نگاهي به عكس دخترش مياندازند و در صحنهاي حتي عصباني ميشود و دختر را بيرون ميكند. علي نصيريان تاكيد كرد: در «ميوه ممنوعه»، عشقي به عنوان آزمايش و مشيت الهي بر حاج يونس نازل ميشود؛ اين عشق، «مقدر» است كه براي آزمايش بر حاج يونس رسوخ ميكند و تمام نكته از زماني شروع ميشود كه كشمكش دروني حاج يونس ميان ايمان و عشقش شكل ميگيرد. بازيگر نقش حاج يونس در پاسخ به اين پرسش كه چرا در مواردي كشمكش دروني اين شخصيت براي تماشاگر ملموس نبوده است و به نظر ميرسد بسترسازي اوليه براي كنش دروني اين شخصيت كمرنگ است، گفت: يك بخشهايي از سريال حذف شده بود؛ وگرنه احساسات حاج يونس در صحنههايي ابراز ميشود، بخشهايي در صحنههايي حاج يونس حتي درباره حس و عشقش صحبت ميكند كه اين صحنهها را حذف كرده بودند. به اعتقاد علي نصيريان، حذف برخي صحنههاي «ميوه ممنوعه» كه احساسات حاج يونس فتوحي را به تصوير ميكشيد، به اين مساله منجر شده بود كه درگيري و تضاد كه در درون وي به وجود آمده بود، كم رنگ شود. حسن فتحي ـ كارگردان ـ در ادامه اين نشست ايسنا در پاسخ به اين پرسش كه گناه حاج يونس چه بوده است؟ ابتدا به رسانهها متذكر شد: از شما رسانهها ميخواهم كه كارها را با هم مقايسه كنيد. ايراد رسانهها اين است كه از زاويه ديد بسيار ايدهآليستي كارها را بررسي ميكنند. توصيه من اين است كه گاه از اين كجاوه كمالگرايي پياده و با ما در اين جاده خاكي همراه شويد تا بتوانيم راحتتر گفتوگو كنيم. وي با تاكيد بر اين كه «ميوه ممنوعه» بايد با سريالهاي مناسبتي سالهاي اخير تلويزيون مقايسه شود، ادامه داد: موضع كمال گرايانه ما هم كاملا متفاوت است با آن چه در اين سريال ديده شد. اما نگاه از موضع كمالگرايانه در خصوص كارهاي مناسبي، مشكلي را حل نميكند. بايد مقداري نسبتها را سنجيد و در متن نسبتهاي واقعي، پرسشها را مطرح كرد. گاه بازيگر براي بازي در يك سريال، يك سال و نيم وقت داشته و در جلسات متعدد با كارگردان و تهيهكننده شخصيت را آناليز كردهاند، اما در سريالهاي مناسبتي بازيگر تنها دو تا سه ماه وقت دارد. به گفته حسن فتحي، در كارهاي مناسبتي موقعيت تراژيكي پيش ميآيد كه وقتي دقيق ميشويد ميبينيد، هيچ كس مقصد نيست. اسماعيل عفيفه ـ تهيهكننده ـ به ابتداي بحث برگشته و به اين كه «گناه حاج يونس چه بوده؟» پاسخ گفت و اظهار كرد: به لحاظ فقه، حاج يونس اگر ازدواج ميكرد هم گناهي نكرده بود. اما تلقي شخصي قهرمان نسبت به موقعيت خودش و ارتباطي كه با خالقش داشت، وضعيتي دقيقتر را طلب ميكرد كه خودش براي خودش تعريف ميكند. قرار نيست اين ايمان تحت شعاع عشق زميني قرار گيرد. نمونههايي از اين دست هم در ادبيات خودمان و هم در ادبيات اگزيستانسياليسم مذهبي مطرح ميشود. وي ادامه داد: نوع بازي آقاي نصيريان و شوريدگي كه از خود نشان ميدهد نزديك به همين موارد است. شايد اگر از اين زاويه ديد، به اين مساله نگاه شود، بسياري مشكلات را حل شده ببينيم. حسن فتحي، درباره همذات پنداري مخاطب با شخصيت حاج يونس و اين كه به نظر ميرسد مخاطب در تمام طول كار شخصيت حاج يونس را دوست دارد و با گناه او همراه نميشود و بر او خورده نميگيرد؟ گفت: دوست داشتني شدن حاج يونس وضعيتي بود كه اقتضاء متن و نوع نگاه ما بود. حاج يونس مظهر هر انساني ميتواند باشد. در موقعيتي كه او با اعتقادات خود در كشمكش قرار ميگيرد، ما ديگر حاج يونس را نميبينيم؛ بلكه هر انساني ميتواند در اين موقعيت قرار گيرد. وي درباره استنباطهاي غلطي كه در خصوص توهين به گروهي خاص مطرح شده بود، تصريح كرد: سطحيترين برداشتي كه ميتوان از اين كار داشت، توهين به عدهاي خاص است؛ قصد ما توهين به گروهي خاص نبوده است. اين كارگردان با تاكيد بر اين كه «ميدانيد چرا تماشاگر حاج يونس را دوست دارد؟!» گفت: او مظهر هر انساني است كه در زندگياش دچار موقعيت تراژيك ميشود. علي نصيريان نيز در ادامه صحبتهاي حسن فتحي، توضيح داد: قهرمانان تراژيك نيز همين وضعيت را دارند. تماشاي تراژدي لذت بخش است. ما «هملت» و «اتللو» را واقعا دوست داريم. حتي «پدر خوانده» را با وجود اين كه آدم بدي است را دوست داريم. اين بازيگر تئاتر، سينما و تلويزيون ادامه داد: حاج يونس كار خلافي انجام نداده كه او را دوست نداشته باشند. اتفاقا به خاطر موقعيت دردناكي كه پيدا كرده، دوست داشتنيتر شده است. اين عشق، مقدر است و همان سرنوشتي است كه «اديپ» را وادار ميكند پدرش را بكشد و با مادرش ازدواج كند. مگر «اديپ» اين موقعيت را دوست دارد؟! اما اين موقعيتها بر قهرمانان تراژدي مقدر شده است؛ چرا كه بايد، آزمايشي الهي صورت گيرد. علي نصيريان با اشاره به كدورتي كه در تمثيل شيخ صنعان ميان شيخ و خدا وجود داشته است، ادامه داد: اين كدورت ميان حاج يونس و خدا هم وجود داشت. بر اين اساس پسرش به او ميگويد تو بارها كارهاي اشتباه كرده و بعد استغفار كردهاي. اين بازيگر تاكيد كرد: حاج يونس يك شخصيت تراژيك لذت بخش است و ديدن تراژدي يك آدم لذت بخش است چرا كه به تزكيه نفس منجر ميشود. علي نصيريان با اشاره به كمشكشهايي كه در درون شخصيت حاج يونس در صحنههايي ديده شد، يادآور شد: آيا صحنهاي كه حاج يونس قصد طلاق قدسي را دارد، به ياد داريد؟! حاج يونس پس از فرصت 10 روزه كه محضردار لحاظ ميكند، خوشحال ميشود؛ اين به علت همان كشمكش دروني اين شخصيت است. اين درگيري را حتي تماشاگر ساده تلويزيون هم درك ميكند. اما اشكال ما اين است كه بلافاصله پس از طرح يك قضيه، جواب ميخواهيم. اما بايد ظرفيت تحمل وجود داشته باشد تا جلو برويم و ببينيم يك قصه به كجا ميانجامد. *** حسن فتحي در پاسخ به پرسش ايسنا درباره كالبد شكافي خلاءهايي كه يك زن ممكن است در زندگي همسرش ايجاد كند و لغزيدن دل يك مرد بر اثر اين خلاءها ونگرانيهايي كه از طرح چنين مسائلي ممكن بود در سازندگان ايجاد شود، گفت: برخلاف نگرانيهايي كه برخيها دارند، من مي فكر ميكنم ما مردم باشعوري داريم. يادتان نرود اين تماشاگر تلويزيون هر هفته چند فيلم و سريال خوب سينمايي را از تلويزيون شاهد است كه اغلب ممكن است ايراني نباشند؛ و حسن اين مساله هم بالا بردن ذائقه مخاطب است. اين كارگردان درباره درگيريهايي كه كشمكش دروني شخصيت اصلي ممكن بود در مخاطب هم ايجاد كند، گفت: كاركرد بزرگ در امر ايجادچالش نه به قصد تخريب است. ايجاد چالش در مخاطبان مهم است؛ چرا كه باعث ميشود به نكاتي كه از آنها غافل شدهاند دوباره توجه كنند. اگر از اين منظره نگاه كنيم هنرمندان عرصه نمايش در واقع مصلحان جامعه خود هستند. حسن فتحي در بررسي سريال «ميوه ممنوعه» از منظر انسانشناسي فلسفي، گفت: در اين نگاه، كشمكشهاي دروني انسان مطرح ميشود. بر اين اساس اغلب افراد جامعه با شخصيت حاج يونس فتوحي همذات پنداري كردند؛ چرا كه اين شخصيت آيينهاي است كه مخاطبان در برابر خود گرفتهاند. در نگاه به اين آيينه، واكنشها متفاوت است. ما گاه خود را با دقت ميبينيم و گاه چشمان را ميبنديم و گاه شايد به حدي عصبي ميشويم كه آيينه را بشكنيم. چنين واكنشهايي در سطح جامعه نسبت به «ميوه ممنوعه» مطرح شد. كارگردان در بررسي «ميوه ممنوعه» از منظر اجتماعي خاطرنشان كرد: در اين كار ما با قشري روبهرو هستيم كه مومن و مسلمان هستند و حاج يونس فتوحي نيز به اين قشر تعلق دارد. اگر به كلام قرآن توجه كنيم، ميبينيم قرآن تنها به كافرين تذكر نميدهد، بلكه نمازگزاران را هم خطاب قرار ميدهد. قرآن براي همه مسلمانان با ضريب تدين متفاوت نازل شده است. وي ادامه داد: قرآن اگر به كافران و منافقان نسبت به تبعات اعمال آنان هشدار ميدهد، نسبت به اعمال غلط نمازگزاران هم هشدار ميدهد. خصوصا نمازگزاراني كه گاه دين را چماق ميكنند و بر سر ديگران ميكوبند و به اسم دين خدا اميال نفساني خود را مطرح ميكنند. فتحي ادامه داد: دقت كنيد، خواهيد ديد كه بسياري از جنگ و دعواهاي جوامع امروزي، جنگ و دعواي دينداري و بيديني نيست، بلكه جنگ و دعواي ميان اميال نفساني است. اين نويسنده و كارگردان معتقد است: نگاه مثبت طيفهاي مختلف جامعه به «ميوه ممنوعه» نشان ميدهد كه اين سريال در نقد اجتماعي زبان حال اكثر مردم جامعه بوده است. به گفته وي «ميوه ممنوعه» ازعلاوه بر منظر انسان شناسي (فلسفي) و اجتماعي، از بعد خانوادگي نيز حرفي براي گفتن داشت. كارگردان «ميوه ممنوعه» در بررسي اين سريال از بعد خانوادگي، گفت: «ميوه ممنوعه» از منظر خانوادگي نيز هشدارهايي را مطرح كرده است. ما در كلان شهر زندگي ميكنيم. شاخصه زندگي در كلان شهرها، تنهايي انسانهاست. در جامعه ما نيز همين اتفاق در حال رخ دادن است. خانوادهها نسبت به 30 سال قبل كمتر دور هم جمع ميشوند. در نتيجه آدمها تنهاتر ميشوند و خلاء روحي عاطفي آنان بيشتر ميشود. حسن فتحي در ادامه صحبتهايش خاطرنشان كرد: هر چند سخت است؛ اما بايد بين بيرون كار كردن و زندگي خانوادگي تعادل برقرار كرد.اين مساله زن و مرد نميشناسند، اي بسا مرداني هم وجود دارند كه درست همين مشكل «قدسي» را دارند و به خانوادهشان توجه نشان نميدهند. ادامه دارد...
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 450]