واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: حميد جبلي و ايرج طهماسب در نمايي از فيلم بيش از يک دهه است که نام ايرج طهماسب و حميد جبلي روي سر در و پرده سينما در کنار و به دنبال هم مي آيد. هرجا يکي از آنها حضور دارد، نام ديگري هم ديده مي شود. رفقاي خوب سينماي ايران پس از تجربه بسيار موفق «کلاه قرمزي» که از صفحه تلويزيون به پرده سينما راه يافت، فعاليت شان را در کنار هم ادامه داده اند و اندک اندک به زوجي سينمايي بدل شده اند که وجوه مشترک شان ويژگي هاي متفاوتي را به کارهاي آنها داده است. با اينکه طهماسب و جبلي پيشنهادات فراواني براي بازيگري در فيلم هاي مختلف دارند، اما ترجيح مي دهند حداکثر سالي يک بار روي پرده ديده شوند و بيشتر در سايه حرکت کنند. شايد يکي از دلايل محبوبيت اين دو نفر در ميان مخاطبان سينما هم همين کم ديده شدن شان باشد. خانواده ها اصلي ترين مخاطب فيلم هايي بوده اند که طي اين سال ها با مشارکت اين دو رفيق سينمايي توليد شده است. از طرفي همه ساخته هاي آنها هم فروش خوبي داشته و توانسته اند جواب خوبي از مخاطب خود بگيرند. در اين ميان شايد عروسک هاي دوست داشتني و به يادماندني کلاه قرمزي و پسرخاله نقطه عطف کارنامه هنري ايرج طهماسب و حميد جبلي باشد. خيلي ها منتظرند بار ديگر شيرين کاري هاي دو شخصيت عروسکي محبوب را روي پرده سينما تماشا کنند. وقتي در جايي از گفت وگو از طهماسب سراغ کلاه قرمزي را مي گيرم، سکوت مي کند و حتي اشک در چشمانش حلقه مي زند. هر دوي آنها ترجيح مي دهند در اين باره سکوت کنند و از دلتنگي شان براي عروسک هايشان چيزي نگويند. گفت وگو با ايرج طهماسب و حميد جبلي کار ساده يي نيست. تا سوالي را نپرسي جوابي نخواهي شنيد و جواب سوال ها هم تا حد امکان مفيد و مختصر است. با وجود اين، زوج متفاوت سينما تازه در پايان مصاحبه و با ضبط خاموش حرف شان گل کرد و انگار با خيال راحت گفت وگويي ديگر را آغاز کردند... *********************************************** چرا اينقدر در سينما کم کار هستيد؟، هر دوي شما در دهه 80 تنها در چهار فيلم بازي کرده ايد و حتي در دهه هفتاد هم چندان پرکار نبوده ايد... جبلي؛ ما در دهه هشتاد بيشتر درگير مراحل توليد فيلم از قبيل نوشتن، کارگرداني و حتي پخش فيلم بوده ايم. در طول اين سال ها مدام درگير توليد و کار در سينما بوده ايم و فقط اين نبوده که مثلاً دو ماه مشغول فيلمبرداري يک فيلم باشيم. در دهه هفتاد هم در يک دوره يي مشکلاتي داشتيم و به ناچار کم کار شديم. طهماسب؛ تماشاگر دوست دارد ما را به عنوان بازيگر زياد روي پرده ببيند ولي واقعيت اين است که کار بازيگري ما در اين سال ها کم شده و بيشتر درگير کارگرداني و توليد در سينما بوده ايم. - اين کم کاري از روي علاقه و به خواست خودتان بوده است؟ طهماسب؛ نه. از علاقه که ناشي نمي شود. شايد بيشتر به خاطر حساسيت روي کار باشد. هرقدر ميزان حساسيت را نسبت به کار، تماشاگر و محتوا بالاتر ببري، زمان بيشتري هم روي توليد محصول گذاشته مي شود. حتي آرزوي ما اين است که ساخت و توليد يک فيلم چند سال طول بکشد و وقت ببرد و نتيجه اش هم دستيابي به يک استاندارد قابل قبول در سينما باشد. - فکر مي کنم پيشنهادهاي زيادي از بيرون براي کار داشته باشيد. چرا فقط فعاليت خود را محدود به کار در صحرا فيلم کرده ايد؟ طهماسب؛ وقت نمي شود کار ديگري انجام بدهيم. - آيا اين کم کاري و گزيده کاري شما را مي توان يک ترفند براي کمتر ديده شدن و در نتيجه پرهيز از تکراري شدن براي تماشاگر دانست؟ طهماسب؛ نه. فقط وقت نمي شود. همين. اگر وقتش را داشتيم حتماً بازي مي کرديم. - يعني اين را قبول نداريد که کم ديده شدن شما يکي از دلايل اصلي موفقيت تان است؟ طهماسب (خطاب به جبلي)؛ من که همچين فکري نمي کنم. شما چطور؟ جبلي؛ ما به اين علت کم کار نبوده ايم. البته اين هم مي تواند باشد. هنرپيشه يي که به صورت مداوم ديده مي شود، هر شب روي آنتن تلويزيون است يا سه فيلم از او پشت سر هم اکران مي شود، ديگر طبيعتاً تماشاگر آنقدر مشتاق به ديدنش نيست و خب وضعيت او با بازيگري که هر سال فقط يکي دو کار انجام مي دهد، خيلي تفاوت دارد. - يعني شما واقعاً در طول سال هيچ فرصتي براي بازي در فيلم ديگري نداريد؟ جبلي؛ وقتي ما فيلمنامه مي نويسيم حدود شش هفت ماه از وقت مان گرفته مي شود. مثلاً سال گذشته شش ماه روي فيلمنامه يي کار کرديم و آن را به مرحله پيش توليد هم رسانديم اما فيلم به توليد نرسيد. خب اين کاري است که هيچ جا ديده نمي شود و به حساب نمي آيد. همه اين زمان صرف شده را به حساب بيکاري يا کم کاري ما مي گذارند ولي ما در واقع به شدت مشغول کار بوده ايم. - خودتان از اين نوع کار کردن راضي هستيد؟ فکر نمي کنيد بعد از گذشت چندين سال کارنامه تان به لحاظ بازيگري تنوع زيادي نداشته باشد؟ جبلي؛ اتفاقاً فکر مي کنم نقش هاي مان در کارهايي که خودمان انجام داده ايم تنوع داشته... - اما از نظر کار با کارگردان هاي ديگر و بازي در فيلم هايي از جنس متفاوت تر چطور؟، مثلاً آقاي جبلي دو تجربه با مرحوم علي حاتمي دارند يا چندين کار با آقاي جوزاني داشته اند... جبلي؛ چرا آن هم جالب است و مي تواند باشد... طهماسب؛ من زياد بازيگر نيستم... - فکر کنم شما (طهماسب) در مجموع فقط در 16 فيلم بازي کرده ايد... طهماسب؛ بله. من اصولاً زياد بازيگر نيستم و تمايل زيادي به بازي کردن ندارم. بيشتر به کار توليد علاقه دارم و دوست دارم بنويسم و کارگرداني کنم. - پس چرا «رفيق بد» را خودتان نساختيد و فقط در آن بازي کرديد؟ طهماسب؛ مي خواستم بعد از مدتي فارغ از دغدغه ها فقط بازي کنم. اينقدر در اين سال ها جبلي فقط بازي کرده بود و من حسرت خورده بودم، گفتم اين بار طوري عمل کنيم که من يک مقدار با خيال راحت بازي کنم... (خنده جبلي) - يک فيلم چه پروسه يي را در صحرا فيلم براي توليد طي مي کند؟ طهماسب؛ شيوه ساده يي دارد. يک ايده مطرح مي شود، مدت ها راجع به آن فکر مي شود و بعد طرح فيلمنامه شکل مي گيرد. در مرحله آخر هم يک نفر فيلمنامه نهايي را مي نويسد. - اينکه چه کسي فيلمنامه نهايي را بنويسد چطور و بر چه اساسي معلوم مي شود؟ طهماسب؛ گاهي آقاي جبلي فيلمنامه را مي نويسد و گاهي هم من. بستگي به حس و موضوع کار دارد و اينکه به روحيه کدام يک از ما نزديک تر باشد. - براي توليد برنامه ريزي خاصي داريد؟ چرا فقط در سال فقط يک فيلم توليد مي کنيد؟ جبلي؛ خب ما بخش خصوصي هستيم و توانايي آن را نداريم که همزمان چند فيلم توليد کنيم. بايد فيلم اکران شود تا بتوانيم با برگشت سرمايه اش، فيلم بعدي را به توليد برسانيم. واقعيت اين است که ما با پولي که از سينما برمي گردد، فيلم بعدي را مي سازيم. - طرح و ايده اوليه «رفيق بد» چه زماني شکل گرفت؟ چقدر بعدتر از «زير درخت هلو»؟ طهماسب؛ قبل از « زير درخت هلو» بود. ما تعداد زيادي طرح در دفتر داريم که بايگاني شده و موجود است. اين هم يکي از آن طرح ها بود. طرح اوليه ماجراي دو زنداني بود. با افراد مختلفي هم براي کار صحبت کرديم و نتيجه يي نگرفتيم. سرانجام به آقاي عباس احمدي مطلق پيشنهاد داديم و کار شکل گرفت. «رفيق بد» از نظر ايده و فکر، طرحي قديمي است و به گذشته بازمي گردد ولي اجرايش جديد است. - فکر نمي کنيد اين طرح هاي بايگاني شده و آرشيوي کمي براي توليد قديمي شود و تاريخ مصرف شان بگذرد؟ طهماسب؛ از نظر ما داستان يک فيلم ازلي - ابدي است. اما يک فيلم بايد به گونه يي ساخته شود که عمري طولاني داشته باشد. ما همه تلاش مان را مي کنيم که اجراي کار استاندارد باشد و شکلي کلاسيک داشته باشد. در نهايت هم مي خواهيم فيلمي بسازيم که در هر زماني بتوان آن را نشان داد و تماشا کرد. به همين دليل هم به سراغ موضوعات روزنامه يي نمي رويم که تاريخ مصرف داشته باشند. - چطور شد آقاي احمدي را براي کارگرداني انتخاب کرديد؟، جبلي؛ آقاي احمدي از دوستان قديمي ماست و پيش از اين هم سابقه همکاري با همديگر را داشته ايم. البته ايشان مدتي ايران نبودند. وقتي به ايران برگشتند، دقيقاً به همان علتي که شما مي گوييد ما هميشه فقط با گروه خودمان کار مي کنيم، فکر کرديم که اين بار يک نفر ديگر کارگرداني «رفيق بد» را برعهده بگيرد. به همين خاطر قرار شد آقاي احمدي اين فيلم را بسازند. طهماسب؛ شايد يک نکته ظريفي که اينجا وجود دارد اين است که من سال ها دلم مي خواست در يک فيلم فارغ از دغدغه هاي اجرايي و توليد بازي کنم. اين فرصت بسيار مناسبي براي من بود. من به آقاي جبلي پيشنهاد دادم که کارگرداني را به شخص ديگري واگذار کنيم تا اين شرايط به وجود بيايد. البته قبلاً هم چنين تجربه يي را در فيلم «عينک دودي» با آقاي لطيفي داشتيم. - فيلمنامه چطور شکل گرفت؟ طهماسب؛ شيوه ما کار گروهي است و از مرحله شکل گرفتن ايده تا درآمدن طرح و نوشتن فيلمنامه همه در جريان کار هستيم و روي آن نظارت مي کنيم. - سه فيلم آخرتان با اينکه مضموني طنزآميز دارند، اما هرکدام داراي يک ويژگي خاص هستند. در «خوابگاه دختران» طنز با وحشت آميخته مي شود، در «زير درخت هلو» موضوع مرگ و معنويت به ميان مي آيد و در «رفيق بد» شاهد يک کمدي با بستري اکشن و حادثه يي هستيم... جبلي؛ بله اين مساله با برنامه ريزي قبلي بوده است. ما نمي خواهيم صرفاً يک کمدي خانوادگي توليد کنيم. براي ما ذائقه تماشاگر بسيار مهم است. شايد سال ها فيلمي مانند «خوابگاه دختران» ساخته نشده بود و بعد از اين فيلم بود که شکل هاي ديگري از آن هم تجربه شد. يا مثلاً در «زير درخت هلو» مساله مرگ به صورت ديگري بيان مي شود و به قول شما يک قصه تراژيک در قالبي طنزآميز بيان مي شود. در «رفيق بد» هم يکسري مسائل جدي مطرح مي شود و در عين حال ظاهر فيلم هم تا حدودي شاداب است که تلخي ماجرا گرفته شود. طهماسب؛ به هرحال ما هم تابع شرايط جامعه هستيم. در جامعه ما بعضاً مناسبات تلخ و اتفاقات ناگواري وجود دارد. وقتي مي خواهي فيلم بسازي اين تلخي ها ناخواسته وارد مي شوند و ديگر نمي شود داستان هاي شنگول براي تماشاگر ساخت. ديگر تماشاگر دوست ندارد اين گونه فيلم ها را ببيند و مي خواهد در سينما شاهد تصويري از زندگي خودش يا مشابه آن باشد. تلاش ما هم شبيه سازي زندگي مردم است و اگر تلخي و کدورتي در قصه وجود دارد، به منبع الهام ما مربوط مي شود. - تيپ و ظاهر شما (طهماسب) در «رفيق بد» بعد از سال ها تغيير کرده است. در اين سال ها فقط با قيافه هميشگي تان بازي کرده ايد اما در اين فيلم علاوه بر گريم نوع گويش هم عوض شده است. اين تيپ و قيافه پيشنهاد خودتان بود؟، طهماسب؛ پيشنهاد همه بود. ما در همه موارد گروهي عمل مي کنيم و همه در کار دخيل هستند. در لباس، گريم، طراحي صحنه و... گروهي تصميم مي گيريم. - اين نوع کار گروهي تصميم گيري را سخت نمي کند؟، طهماسب؛ کار جمعي امکان بيشتري براي رسيدن به محصول بهتر فراهم مي کند. وقتي با عقل جمعي تصميم گيري شود، احتمال خطا کاهش پيدا مي کند. - بالاخره بايد يک نفر حرف آخر را بزند و تصميم نهايي را بگيرد... طهماسب؛ همان عقل جمعي تصميم نهايي را هم مي گيرد. يعني بعضي وقت ها حرف خوب را آقاي جبلي مي زند، گاهي آقاي احمدي يا مثلاً آقاي لطيفي. واقعاً اين جور نيست که کسي حرف آخر را به صورت مطلق بزند. آن حرفي که درست تر است را بالاخره يک نفر مي زند. گفتگو از مهدي طاهباز منبع: etemaad
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]