واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سینمای ما - شیوا منتظری: نباید جدی گرفت. توفیق اجباری فیلمی است که به تمام معنا در رده ی فیلمهای تجاری جای می گیرد.استفاده از ستاره های سینما و تلویزیون ،استفاده از سبک و سیاق سطحی و ساده سریالهای تلویزیونی،انتخاب سوژه ای جنجال بر انگیز (زندگی خصوصی یک سوپر استار) همه و همه دست به دست هم داده تا این فیلم را به یک فیلم سراسر گیشه ای و عامه پسند بدل کند.حتی سکانس آغازین فیلم که" گلزار" را در لباس یک روحانی نشان می دهد تلاش همه جانبه ای است تا به اصطلاح تماشاگران را میخکوب کند.(هر چند با اجرای بد و نیز بازی بسیار بد گلزارعلنا به یکی از بدترین سکانس های فیلم بدل شده است.) کارگردان از بازیگرانش توقع چندانی ندارد،"باران کوثری" که ایفاگر نقشی معمولی در حد و اندازه فیلمهای قبلی اش است (البته به استثناء خون بازی) ،"محمد رضا گلزار"معمولی جلوی دوربین ظاهر می شود ، "رضا عطاران"نیز جز تکرار نقش های پیشین خود در سریال های تلویزیونی کار دیگری نباید انجام دهد.این مسئله در مورد "بهاره رهنما"،"احمد پور مخبر"و... نیز صادق است. بیشتر موقعیت های کمیک فیلم از تقابل شخصیتی چون "عطاران" دربرابر "گلزار" شکل می گیرد که البته در این زمینه هوش کارگردان در انتخاب چنین چیدمانی در خور ستایش است. اما صرف نظر از این مورد بسیاری از موقعیت های کمیک فیلم بسیار سطحی و سردستی شکل می گیرد. کافی است صحنه ی پیاز پوست کندن "سیم سیم" و یا فالگوش ایستادن "سیمین" به هنگام دور خوانی های عاشقانه ی "گلزار" و "سیم سیم" را به یاد آوریم. فیلمنامه که البته نداشتن آن برای بسیاری از کارگردانان افتخار و هنر نمایی شده است،پر از ایرادات اساسی است.حضور شخصیتی چون "مامی" و همسرش در طبقه ی بالای منزل "گلزار" با توجه به تمام مزاحمت ها و مشکلاتی که یک سوپراستار می تواند داشته باشد غیر منطقی می نماید،این نکته زمانی اهمیت بیشتری می یابد که حضور این اشخاص نقطه عطف داستان یعنی ورود "سیم سیم" به زندگی "گلزار" را رقم می زند. در چنین فیلمنامه ای است که گره گشایی فیلم با یک گوش ایستادن پشت درخت شکل می گیرد و یا موقعیت خوبی چون باردار شدن قلابی "سیمین"به زودی به هدر می رود. (نکته ی جالب و حاشیه ای در رابطه با این مورد اینکه کارگردان فراموش کرده زنی که در اوایل دوران بارداری است کی توانسته برای شوهری که تازه دیروز از بارداری وی با خبر شده است و در قهر با وی به سر می برد با کلک بالشت زیر پیراهنش بگذارد وچه وچه که در سکانسهای پایانی شوهرش این چنین از ادا اطوارهای وی یاد می کند.) مسئله ی طلاق،تفاوت میان زن و مرد و نیز بحث های فمنیستی فیلم نیز از آن مسائلی است که اصلا نباید جدی گرفت. این جاست که تفاوت های زن ومرد به جمله های نخ نما شده ای چون تمایل زنان به شنیدن جمله های عاشقانه از زبان مردان و یا کارهای بچگانه ی فمنیستها ختم می شود (هر چند ژانر فیلم کمدی باشد) .اصلا دلیلی که برای تقاضای طلاق "سیمین"مطرح می شود بی پایه و غیر منطقی مینماید.دختری که با کسی که سوپراستارش می خوانند ازدواج می کند مطمئنا از محبوب بودن شوهر خود نزد بسیاری از دختران و نیز مشغله های کاریش آگاه است پس واقعا عنوان کردن چنین مسائل بدیهی ای برای جدایی و یا گله مندی موجه نمی نماید.اگر کارگردان سعی می کرد بدون این ریشه یابی ها و تنها با توجه به این مثل که آواز دهل شنیدن از دور خوش است زندگی یک ستاره را با همه ی دردسر هایش به تصویر کشد بسیار موفقتر عمل می نمود. البته می توان چشم روی هم گذاشت ،هیچ یک از این مسائل را ندید و به چند دقیقه خندیدن اکتفا نمود،کاری که گویا بسیاری از مردم ما امروزه در پیش گرفته اند. منبع خبر : سینمای ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 422]