تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزى به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827609796




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يادداشت هوشنگ گلمكاني به مناسبت سالمرگ رسول ملاقلي‌پور


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: سينماي ما - می‌گويم: رسول جان، چرا زور بی‌خود می‌زنی؟ خب خلقت ما اين جوری است ديگر. اين را که ديگر کاريش نمی‌توانيم بکنيم. اين سگرمه‌ها را نگاه کن. با ژل و بوتاکس و جراحی پلاستيک هم درست نمی‌شود. هر کاری که بکنيم، باز می‌گويند بداخلاقی. تازه تو که فرياد هم می‌زنی و فحش هم می‌دهی. چه فحش‌های غليظ و گاه بامزه‌ای! توی فيلم‌هايت هم پر از داد و فرياد و چيزهای خشن است. آن آقای بلندقامت و قوی‌هيکل توی فيلم سلام سينما يادت هست؟ همان که اول قرار بود نقش پاسبانی را بازی کند که مخملباف در نوجوانی خلع سلاح کرده بود. مخملباف ازش پرسيد: دوست داری چه جور نقش‌هايی بازی کنی؟ جواب داد: نقش منفی. مخملباف تعجب کرد و پرسيد: چرا منفی؟ او هم جواب داد: فيزيکم اين جوری است؛ فقط نقش منفی به من می‌خورد. يک همچين چيزهايی. خب همين است ديگر رسول جان. هی سعی نکن که ثابت کنی خشن نيستی. اين جوری فايده ندارد. توی همين تلاش‌ها باز حرف‌هايی می‌زنی که کار را خراب‌تر می‌کند؛ عکس‌اش را ثابت می‌کند. ولش کن، کار خودت را بکن. فيلمت را بساز. فقط همين فيلم آخرت نشان می‌دهد که چه قلب بزرگ و مهربانی داری. وقتی که رفتی، تازه ياد اين نوشته‌ات که دو سال پيش نوشته بودی و دير آوردی و به آن شماره عيد نرسيد افتاديم و وقتی که آن را خوانديم، ديديم که هيهات! آن تکه آخرش که خطاب به مادرت نوشته بودی باز هم بزند توی سرت که اين توسری‌ها گواراترين عيدی‌هاست، فقط از يک قلب مهربان می‌آيد. خب بله، البته فحش هم می‌دادی؛ و چه فحش‌هايی! فريادهايی می‌زدی که بند دل آدم پاره می‌شد. شايد يادت نباشد که وقتی نقد اولين فيلمت را توی مجله - تازه با کلی احتياط، آن هم وقتی که هنوز نمی‌شناختمت - نوشتم، تماس گرفتی و بابت همان چند تا انتقاد ملايم، مرا شستی و گذاشتی کنار. البته نه فرياد زدی و نه فحش دادی، اما تند و قاطع حسابم را رسيدی و هی پيچ و تاب خوردم که خودم را خلاص کنم، اما حرف‌هايت را زدی و خلاص. ولش کن. مهم نيست. مهم آن چيزهايی است که پشت آن چهره خشن، پشت آن فحش‌های آب‌دار و پشت آن فريادهاست. فقط کسانی که حتی يک بار با تو برخورد کرده‌اند می‌دانند که تو بجز مهربانی، آن قدر شوخ و بامزه‌ای که آدم را از خنده روده‌بُر می‌کنی. همين برخورد آخر پس از افطاری هتل ارم، توی محوطه هتل که با عباس ديديمت، آن قدر از حرف‌هايت خنديديم که مدت‌ها بود اين قدر نخنديده بودم و پس از آن هم. صدای خنده‌های‌مان محوطه را پر کرده بود و مدام سرها به سوی‌مان می چرخيد که آن طرف چه خبر است. اين بود که وقتی خبر رفتنت آمد، فقط همان شب پرخنده به عنوان آخرين تصوير از تو در ياد و نظرم بود. البته تو روزهای پس از آن شب، و پس از درآمدن شماره‌ای که مطالبی در مورد تو و فيلم آخرت در آن بود، خبرهايی از تو می‌آمد که دلخور و عصبانی شده‌ای؛ به‌خصوص از اين که جمله‌هايی در آن‌ها به نظرت چهره‌ای خشن از تو ساخته. بعد هم در جاهايی حرف‌هايی زده بودی و کارهايی کرده بودی برای انکار و تکذيب اين قضيه که کار را خراب‌تر می‌کرد. تلفنی که حريفت نيستم. هی منتظر فرصتی بودم که در ديداری، حضوری بهت بگويم: دست بردار رسول، کار خودت را بکن. مگر کدام يک از ما آدم بی‌عيبی هستيم که تو می‌خواهی ثابت کنی اين عيب‌ها را نداری. همه‌مان از جايی می‌لنگيم! بعضی‌هامان از چند جا. بالای پنجاه سالگی هم که آدم نمی‌تواند چيزهای ذاتی‌اش را عوض کند؛ به‌خصوص اين سگرمه‌های بی‌پير را که نمی‌شود اطو کرد. قيافه اين جوری‌مان را هم که نمی‌توانيم شبيه جوانی‌های آلن دلون کنيم. همين است ديگر. ضمن اين که پُرش رفته و کمش مانده، که اين چند صباح را هم بايد با همينی که هست بسازيم. تازه فراوان ديده‌ايم که آدم‌هايی با ظاهر نه چندان دل‌چسب، وقتی که می‌فهميم چه‌قدر مهربان و مثبت‌اند، قيافه‌شان هم مطبوع و دل‌چسب می‌شود. تو هم همين جوری هستی. فقط آدم‌ها بايد با خودت برخورد کنند. آن وقت فريادهايت هم خوش‌آهنگ می‌شود و فحش‌هايت که ديگر نگو! تازه مهم اين است که همين آدم با همين ظاهر و قيافه و سبيل و سگرمه، با همين فحش‌ها و فريادها يکی از مهم‌ترين سينماگران دو دهه اخير کشور شده و چندتا از بهترين و ماندنی‌ترين آثار اين سينما را ساخته است. بی‌خيال بقيه‌اش. جای تو حتمأ توی بهشت است. اما البته فعلأ حرف مرگ را نزن، برو فيلمت را بساز. منبع خبر : وبلاگ هوشنگ گلمكاني




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 353]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن