تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى امت من كسى است كه هنگام پر شدن زمين از بيداد و ظلم، آن را پر از قسط و عدل ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819215135




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یادداشتی درباره مرد هزار چهره


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: از کنارش می گذریم، حتما... [ نیما رسول زاده ] سینمای ما - شاید ربطی به موضوع یادداشتم نداشته باشد، اما ترجیح می‌دهم همین اول كار راجع به شگفت‌زدگی‌ام حرف بزنم از اتفاقی كه در یكی از روزهای تعطیلات نوروز در سالن سینمایی كه داشت دایره‌زنگی را پخش می‌كرد افتاد. چند دقیقه از فیلم گذشت كه مهران مدیری وارد شد و همزمان با ورود او جماعت توی سالن عكس‌العمل بی‌نظیری، دست و سوت آمیخته با خنده و البته مقدار زیادی هیجان‌زدگی، نشان دادند و من متعجب بودم كه مگر این آدم را هر روز توی تلویزیون نمی‌بینند؟ خب دنبال جواب این سوال گشتن وقتی كه داری از یك ستاره، بیایید تعارف را كنار بگذاریم، ابرستاره، حرف می‌زنی غیرمنطقی‌ است. چند سال پیش، درست روزهایی كه تب تند تایتانیك، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما، دنیا را گرفته بود و مردم مسابقه گذاشته بودند كه این عاشقانه پرخرج جیمزكامرون را ببینند، من در یك كلاس فیلمنامه‌نویسی كنجكاو به دنبال نقاط قوت فیلمنامه آن بودم و سعی داشتم ارتباطی منطقی بین یك قصه خوب و جلوه‌های ویِژه با عظمت فیلم كشف كنم، اما مهدی فخیم‌زاده، تنها جواب داد كه قصه فیلم همان گنج‌قارون است و وقتی تعجب شاگردان‌اش را دید، از قول آدم مهمی ادامه داد: هیچ قصه جدیدی برای گفتن وجود ندارد! بعد‌تر هرچه بیشتر فیلم دیدم متوجه صحت جمله بالا ـ البته در سینمای كلاسیك و داستان‌گو ـ شدم. این جمله به فیلمنامه‌نویسان امكان می‌داد كه با خلق شخصیت‌های جدید و تزریق آنها به فرمول‌های مشخص، به قصه‌هایی برسند كه در فیلم‌های مختلف، متفاوت به نظر می‌رسند. یكی از این فرمول‌ها كه كاربرد‌ آن مخصوصا در سینمای كمدی بارها امتحان شده، قصه‌ آدم اشتباهی و قضیه جابجایی یك نفر با شخصی دیگر است كه نمونه آن در فیلم‌های ایرانی هم كم نبوده؛ یكی‌اش فیلم «تشریفات» اثر همان استاد ما كه ذكر خیرش بالاتر رفت. مرد‌هزارچهره، همان‌طور كه از اسم‌اش پیدا است اصلا بنا بوده بر چنین موقعیتی خلق شود، موقعیت آدمی كه هی «اشتباهی» گرفته می‌شود و با حضور در موقعیت‌هایی كه ربطی به آنها ندارد خراب‌كاری می‌كند و تماشاگرش را می‌خنداند. حالا می‌رسیم سراغ دومین پیچ خطرناك‌ نوشتن یك فیلمنامه كه اضافه كردن پرمایز، یك حرف حساب، به متن است و گروه نویسندگان مرد هزارچهره برای گفتن حرف حساب‌شان سراغ دو سه قصه استخوان‌دار و حسابی از یك طنزنویس ترك می‌روند، تا حاصل این كمدی موقعیت اشتباهی، فاجعه‌ای مثل فیلم «قلقلك» كه چشم‌مان به جمال‌ آن هم در نوروز روشن شد، نشود. داستان‌های اصلی كه گاهی نعل به نعل در متن سریال مدیری استفاده شده‌اند در واقع نقد تند و تیزی بر ساختارها، مناسبات و هنجار‌های از پیش‌پذیرفته شده جامعه‌ای هستند كه فضای آن خیلی به فضای ایران امروز شبیه است و این دستمایه قوی انگیزه می‌دهد به فیلمنامه‌نویس كه هنگام تنظیم قصه‌ها نقد لایه‌های مختلف جامعه و هرم قدرت را با جدیت دنبال كند. به این ترتیب نقد قدرت، بروكراسی، فساد مالی و قواعد عرفی در طول سریال برای مخاطبی كه با شوخی‌های آن «حال كرده» جدی ‌می‌شود و بحث بیننده‌ها بعد از اتمام سریال اتفاقا به كشف مشابهت‌ها و تطبیق شرایط می‌انجامد و نه لزوما موقعیت‌های كمیك آن. اما آیا اجرای نهایی این اقتباس اعلام نشده (در تیتراژ) لزوما روایت بهتری از یك قصه تكراری و بارها گفته شده است؟ پاسخ من قویا منفی است. نویسندگان مرد هزارچهره، با فاصله گرفتن از فضای اجتماعی اصلی قصه‌ها و وارد شدن به فضای فانتزی مورد علاقه مدیری، زهر طنازی كلمات نویسنده اصلی را می‌گیرند و در نهایت با گوشه‌ و كنایه و در لایه‌های پر از فانتزی تصویر محو می‌كنند. نگاه كنید به ایده هم‌شغل بودن تمام اعضای خانواده در اپیزود‌های مختلف سریال كه ممكن است فقط برای چند دقیقه اول مضحك و خنده‌دار به نظر برسد. آیا گرفتن زهر انتقادی قصه‌های اصلی در متن نوشته شده برای سریال از سر ناتوانی نویسنده‌ها برای موجه جلوه دادن این انتقاد‌ها است؟ بله، اما عوامل مهم‌تری هم برای این ردگم‌كردن‌های ظاهری و ناتوانی از نشان‌دادن فضای رئال وجود دارد كه دوتای مهم‌تر آنها عبارتند از مشكلات مواجهه با سانسور یا آستانه پایین تحمل نقد و طنزپذیری اقشار مختلف جامعه. موضوع دیگری كه فراتر از بحث اقتباس در روایت مرد هزارچهره وجود دارد، چندپارگی و تغییر لحن پیاپی سریال در قسمت‌های مختلف است كه به یك دلیل ساده اتفاق افتاده است؛ تغییر نویسنده اصلی آن قسمت. حق با شماست اگر مثل من این سوال به ذهن‌تان برسد كه پس سرپرست نویسندگان چه‌كاره است؟ آیا پیمان فقط به خاطر اینكه از اكثریت همكاران‌ معاصرش، باهوش‌تر است و خوش‌ذوق‌تر نباید برای كارش وقت بگذارد و همه چیز بزن‌دررویی پیش برود؟ واقعا اگر دوباره بحث وقت كم و فشار كار و توجیه‌های همیشگی قاسم‌خانی‌ها و همكاران‌اش برای روتوش كردن كار و رساندن‌اش به قواره یك كار ماندگار در میان باشد، تكراری و مسخره و غیرقابل باور نیست؟ یك گروه نویسنده چقدر دیگر باید پول بگیرد تا كارش را جدی بگیرد و فقط به اندازه یك كار روتین وقت نگذارد برای كاری كه قرار است ماندنی‌تر باشد؟ پیمان و سلیقه و شیوه طنزنویسی‌اش برای تصویر را دوست دارم اما به هر حال حاضرم به او با بازبینی سریال و تحلیل جداگانه شخصیت‌اش در هر كدام از اپیزود‌ها ثابت كنم كه او كارش را درست انجام نداده و مسعود شصتچی هرجا بنا به سلیقه نویسنده آن قسمت جور دیگری حرف زده و این مهران مدیری است كه با همسان كردن ریتم بازی‌اش در نقش یك «اشتباهی» ماجرا را یكدست‌تر به ما می‌نمایاند. تمام چیزهایی كه در این مجال اندك نوشتم و خیلی‌های دیگر كه ننوشتم برای این بود كه بگویم مرد هزارچهره به دلیل مشكلات ریز اما مهمی كه دارد اثر ماندگاری نیست. مثل روزنامه جذاب است یا این DVDهای یكهزار تومانی كه از كنار خیابان می‌خریم تا با آن زیرنویس‌های مزخرف فارسی ببینیم. مسئله این است كه آنقدر برای‌مان مهم نیستند كه بسپاریم‌شان به آرشیو شخصی‌مان، حالا گیرم توی ذهن. منبع خبر : کارگزاران




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن