واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: به همین سادگی از کنارش نگذریم سینمای ما - محمدعلی خبیر: مي توان گفت که "به همین سادگی" اولین فیلم سینمای ایران است که به این قدر دقیق و هوشمندانه به زندگی یک زن خانه دار ایرانی سرک کشیده است. اطراف ما پر است از "طاهره"هایی که از بس سرمان گرم شلوغی شهرنشینی شده، آن ها را کمتر می بینیم٬ کمتر به روزمرگی هایشان توجه می کنیم و کمتر به دغدغه هایشان گوش می کنیم. برخی از منتقدان فیلم را فاقد کنش داستانی می دانند. اما سوال اصلی فیلم هم این است که زندگی یک زن خانه دار ایرانی در طول روز چه قدر دست خوش کنش ها و اتفاقات جدید قرار می گیرد. خواسته های زن خانه دار ايراني بیشتر در روزمرگی گم می شود و زندگي اش می شود همان کلمه روزمرگی. سوالی که مطرح می شود این است که آیا طرح فیلمنامه "به همین سادگی" که همه اش زندگی تکراری و بی حادثه یک زن است به درد یک فیلم سینمایی می خورد یا نه؟ سینما علاوه بر جنبه سرگرم کنندگی اش یک تریبون بسیار بزرگ آموزشی تربیتی نیز هست. سینما یا هر آن چه مثل سینماست، آینه جامعه است و هنرمند کسی است که جامعه را در این آینه باز می تاباند. وظیفه هنرمندی مثل سیدرضا میرکریمی مگر غیر این است که بخشي از زندگی مردم این خاک را به تصویر بکشد؟ رضا ميركريمي خودش عنوان كرد برای شخصیت پردازی "طاهره" از زندگی مادر و همسرش تاثير گرفته است. این بسیار بی انصافی است که بگوییم زندگی طاهره قصه ندارد یا بگوییم امثال طاهره نباید به تصویر کشیده شوند. فیلم٬ کارگردانی بسیار سنجیده ای دارد. ریتم فیلم و انرژی نماها همگی در خدمت داستان هستند. از ابتدای فیلم تا جایی که بچه ها می خوابند، فیلم انرژی زیادی دارد. دوربین در اين سکانس ها خیلی حرکت می کند. علاوه بر قاب، حرکت اجزای داخل قاب نیز به تحرک بیشتر فیلم کمک می کنند. در اين تصاوير بیشتر جنب و جوش زندگی طاهره به خاطر راه انداختن کارهای اعضای خانواده اش است. طاهره، بچه ها را راهی مدرسه می کند، به همسایه هایشان سر می زند، برای خرید بیرون می رود، پسرش را به کلاس زبان می برد، غذا می پزد، به نظافت خانه رسیدگی می کند. ولی به محض اینکه بچه ها به خواب می روند، علاوه بر سکوتی که در فیلم حاكم مي شود، دوربین هم آرام می گیرد. اين تغيير انرژي در سیر روند برنامه هایی که از تلویزیون خانه پخش می شود نیز مشهود است. اولین برنامه ای که از تلويزيون پخش می شود مربوط به یک برنامه ورزش صبحگاهی است. یک برنامه پر تحرک و پر انرژی. برنامه بعدی که از تلویزیون می بینیم، برنامه خانواده است که در آن درباره کویر صحبت می شود. اما برنامه آخر تلویزیون مربوط به خبر اعدام صدام است که از اخبار شبانگاهی نشان داده می شود. گويا از نقطه ای پرتحرک به نقطه ای ساکن طي مسير كرده ايم. کار بسیار خوب دیگری كه در مرحله نگارش فیلمنامه صورت گرفته است، استفاده از ویژگی های شخصیتی زنان داستان هایی است که به دعوت ميركريمي توسط چند بانوی نویسنده نوشته شده بود. این مساله در باورپذير شدن هر چه بيشتر شخصيت طاهره بی شک دخیل بوده است. در ميان اطرافيان طاهره افراد زیادی هستند كه بازتاب برخی از ابعاد شخصيتي خود او هستند. مثلا دختر کم سن و سال همسایه که قرار است عروس شود و به اتفاق همسر آینده اش به شهرستان دیگری مهاجرت کند شبیه زندگي طاهره در نوجواني است. طاهره هم چون با امیر ازدواج کرده مجبور شده از روستا به تهران بیاید. یا دوست طاهره که بوتیک دارد گويا بعد سرکش شخصيت طاهره است. اگر قرار باشد،طاهره هم تحمل نکند مثل دوستش باید شوهرش را ترک کند و در نهايت دخترش آرزو، که يادآور بخشي از خاطرات طاهره است. طاهره نماد یک زن ایرانی است: کم توقع، خانه دار، مهربان، پاکدامن و فداكار. پس پایان فیلم، به هیچ عنوان پایانی ضد زنانه نیست. چرا که نرفتن طاهره از خانه امیر نشانه بی عرضگی یا توسری خور بودن او نیست. بلکه دلیلی است بر کم توقع بودن و گذشت او. حالا اگر تماشاگر از خود می پرسد که چرا طاهره نمی رود و حالا که نرفته است چه خواهد شد، دقیقاً سوالی است که باید در راه سینما تا خانه به آن فکر کند. بي شك بخشي از موفقيت "هنگامه قاضیانی" در جشنواره بيست و ششم فجر به خاطر شخصيت پردازي بسيار قدرتمند فيلمنامه است. در فیلمنامه هاي نه چندان قدرتمند شخصيت پردازي آن قدر خلاصه شده و کلی صورت مي گيرد که بداهه بازی کردن بازیگر به آن چه در فیلمنامه هست می چربد، اما گاهی آن قدر شخصیت داستان کار برای انجام دادن،حس برای گرفتن و حرف برای زدن دارد که فرصتی برای بازی بداهه نمی ماند. البته نبايد با اين حرف ها بازي قدرتمند هنگامه قاضياني يا قدرت كارگردان در بازي گرفتن از بازيگر را ناديده بگيريم. منظور این است که ریز شدن در شخصیت همان قدر که از بازیگر زمان بیشتری برای درآوردن نقش می برد، همان اندازه نیز کار او را راحت می کند و او را از سردرگمی می رهاند. زندگی طاهره اگر قرار بود رمان یا داستان کوتاه شود برای خواننده اش جذابیت چندانی نداشت. اما زندگی او یک طرح خوب برای يك فيلم سينمايي است. فیلم "به همین سادگی" در سینما تمام می شود، چراغ های سالن روشن می شوند، صندلی های تاشو به سرجایشان باز می گردند، فقط یک سوال است که تماشاگران را با خودش درگیر می کند. زنان زیادی مثل طاهره در اطراف من وجود دارند،تکلیف آنها چیست که در روزمرگی غرق شده اند؟ شاید من هم مثل امیر یا دیگران کارهایی کرده باشم که آن ها را رنجانده باشد. كمي تغيير شايد برايمان خوب باشد. منبع خبر : سینمای ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]