تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834579193
داغ فراق «خسرو شكيبايي» در شب چهلم تازه شد
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: در مراسمي كه با قرائت پيام «سيدمحمدخاتمي» و «محمدباقر قاليباف» و سخنراني معاونت سينمايي همراه بود، جمع كثيري از هنرمندان، خاطرات «خسرو شكيبايي» را در چهلمين روز درگذشت وي ورق زدند و يادش را گرامي‌داشتند. عصر ديروز مراسم بزرگداشتي به مناسبت چهلمين روز درگذشت خسرو شكيبايي با حضور جمع زيادي از هنرمندان، مديران فرهنگي، اهل رسانه و مردم در خانه هنرمندان ايران برپا شد. پيام‌هاي سیدمحمد خاتمي و محمدباقر قاليباف براي «شكيبايي» ------------------------------------------------------- در ابتداي اين مراسم كه رضا رشيد‌پور اجراي آن را برعهده داشت، پيام سيد محمد خاتمي به مناسبت درگذشت اين هنرمند قرائت شد كه در اين پيام آمده بود: درگذشت اين هنرمند عزيز و پرآوازه خسارت بزرگي براي فرهنگ و هنر ايران بود. مطمئنا ياد او همواره زنده است و نقش شكيبايي در هنر چند دهه اخير ايران نقشي ممتاز و به يادماني است امروز ما در حسرت جاي خالي‌اش رنج مي‌بريم. در ادامه بخشي از مستندي كه در مورد خسرو شكيبايي در حال ساخت است، به نمايش درآمد كه در آن جمشيد مشايخي، مسعود كيميايي و داريوش مهرجويي در مورد توانايي هاي شكيبايي صحبت كردند و ژاله علو، رامبد جوان و نيكي كريمي متن‌هايي را در مورد خسرو شكيبايي در اين فيلم خواندند. پس از نمايش اين كليپ، رشيد‌پور از همه خواست چند ثانيه به افتخار شكيبايي كف بزنند و در ادامه كليپ ديگري در مورد هنرمندان از دست رفته در سال گذشته به نمايش درآمد. در ادامه رشيد‌پور روي صحنه رفت و با خواندن متن لوح تقدير محمدباقر قاليباف از مجيد سرسنگي قائم مقام سازمان فرهنگي ، هنري شهر تهران خواست تا براي اهداي اين لوح به روي صحنه بيايد. در بخشي از متن اين لوح تقدير آمده بود: سينماي ايران بي‌شك مديون هنرمنداني است كه تا‌آخرين ذره وجود براي اعتلاي آن كوشيدند زيبا بود ساعتي كه خاك صحنه بر پرده نقره‌اي نشست و افسوس كه اين اتفاق ديگر تكرار نخواهد شد. پوريا شكيبايي كه براي گرفتن اين لوح به روي صحنه رفت گفت: امروز خيلي خجالت كشيدم چون بسياري از اساتيد را مي‌بينم كه روي زمين نشسته‌اند. درد به قدري زياد است كه نمي‌دانم چه بگويم و ما واقعا بيچاره‌ايم كه اين هنرمندان عزيز را از دست داديم. من به همه شما تسليت مي‌گويم. سرسنگي نيز در ادامه گفت: اينگونه برنامه‌ها تلنگري است براي ما كه قدر و مرتبت هنرمندان شايسته را بدانيم و در زمان حيات‌شان به آن رسيدگي بكنيم و تجليل و بزرگداشت زماني باشد كه بتوانيم لبخند گرم آنها را در كنار خود داشته باشيم. سپس قطعه‌اي از آخرين مصاحبه تلويزيون شكيبايي با برنامه شب‌هاي روشن در شبكه جهاني جام جم به همراه شعرخواني او به نمايش درآمد اكبر عالمي: شكيبايي هنرمندي «خود آموخته» بود ----------------------------------------------------------- به گزارش فارس اكبر عالمي سخنران بعدي اين مراسم بود كه در سخنانش با اشاره به كارنامه كاري شكيبايي گفت: او فردي خودآموخته بود و به هيچ وجه در هيچ مدرسه سينمايي درس نخوانده بود. شكيبايي با مدرس در تلويزيون گل كرد و با بازي در فيلم‌هاي بسيار زيادي توانست كاراكتر فرهنگي پرقدرتي را از خود به نمايش بگذارد. وي افزود: ايران گوهرهاي يگانه فراواني را در دل خود دارد كه اميدوارم آنها هميشه سلامت و پايدار باشند. افراد هم اندازه يا بزرگ‌تر از شكيبايي در ميان ما كم نيستند اين‌ها سرمايه‌هاي ملي ما هستند كه مادياتي مانند نفت، طلا ، اورانيوم و ديگر منابع مادي در برابرشان بسيار بي‌ارزش است. عالمي در مورد شكيبايي افزود: او سرشناس، درويش و بي‌افاده بود و مانند بسياري از ديگر هنرمندان مخصوصا در غرب هرگز مغرور نبود و جاي تأسف است كه او در تنگ‌دستي دارفاني را گفت و ما از بيماري او كه بسيار با سختي با آن دست و پنجه نرم مي‌كرد غفلت كرديم. وي در پايان گفت: شكيبايي از اين دارفاني رفت، از خانه ما درايران كه عهد كرديم در آن بمانيم و بميريم اما من مي‌دانم كه خانه سبز ما هميشه جاودان مي‌ماند. ايرج راد: انگار همين ديروز او را ديدم ... -------------------------------------------- ايرج راد سخنران بعدي اين برنامه بود كه پس از حضور بر صحنه گفت: انگار ديروز بود، چند ماهي نمي‌گذرد كه در همين سالن بزرگداشتي براي جمشيد مشايخي گرفتيم و آخرين بار خسرو شكيبايي را در آنجا ديدم انگار سال 47 همين ديروز بود كه براي اولين بار او را در تئاتر روسري قرمز ديدم كه در گروهي به رهبري مرحوم هادي اسلامي بازي مي‌كرد. وقتي كه در مورد علت حضور آنها در اداره تئاتر پرسيدم گفتند عباس جوانمرد يكي از نمايش‌هاي آنها را ديده و چون كار آنها را برجسته دانسته از آنها دعوت كرده تا به عنوان گروه دوم هنر ملي به اداره تئاتر بيايند. پس از آن شكيبايي به دعوت نصرت پرتوي به نمايش سنگ و سرنا رفت و آخرين كارش را در سال 52 در نمايش غروب در ديار غريب به جاي عباس جوانمرد كه مشكل كمر داشت به خوبي بازي كرد. شكيبايي زحمات زيادي را در سالن‌هاي بسيار سرد و بسيار گرم تمرين تئاتر كه هنوز هم دور از شان هنرمندان است كشيد و با عشق به تمرينات سخت تئاتر تن در داد. او با صداقت ، صميمت و حوصله و صبر كار مي‌كرد و پس از آن به سينما آمد. وي تصريح كرد: شكيبايي فرزند تئاتر است و تئاتر بسياري از بهترين افراد خود را پس از تربيت تقديم سينما و تلويزيون كرد و من از جانب خانه تئاتر به خانواده شكيبايي تسليت مي گويم. در ادامه كليپي از فعاليت‌هاي شكيبايي در تئاتر پخش شد. آتیلا پسياني:خسرو با لبخندش به همه ما دلگرمي مي‌داد --------------------------------------------------------------- آتيلا پسياني با بغضي در گلو به روي صحنه رفت گفت: اتفاقي كه براي خسرو افتاد ناگهاني بود من در ايران نبودم و با شنيدن اين خبر قلبم به درد آمد. دو سال پيش در فيلم چه كسي امير را كشت همبازي بوديم گرچه سر صحنه همديگر را نديديم . سه سال قبل هم براي همكاري در يك كار سينمايي با هم صحبت كرديم كه آن اتفاق هم نيفتاد . سال‌ها قبل هم قرار بود با هم در يك تئاتر كار كنيم كه آن هم نشد. او براي من و همه ما عزيز بود و با مهرباني ، حمايت ، لبخند و شيريني كلامش به همه ما دلگرمي مي‌داد. وي گفت: يادم هست زماني قرار بود در نمايش پرواز بر فراز آشيانه فاخته به جاي او بازي كنم. وقتي براي اجازه گرفتن به او زنگ زدم به من گفت كار خوبي مي‌كني كه در اين نقش بازي كني اما بيا و كاپشن من را بپوش چون اين كاپشن براي شخصيت مك‌مورفي بسيار خوب است. قطب‌الدين صادقي: شكيبايي براي سينماي بعد از انقلاب، گوهري گران‌بها بود ----------------------------------------------------------------------------------------- به گزارش فارس، قطب‌الدين صادقي سخنران بعدي اين مراسم بود كه به روي صحنه آمد و گفت: همه از خاطره‌هاي خوب خسرو شكيبايي گفتند اما به نظر من بهترين اداي احترام به او شناخت توانايي‌هاي اوست.شكيبايي قبل از سينما دو دهه در سخت‌ترين شرايط در تئاتر بود.در اوايل انقلاب سوء‌مديريت در تئاتر باعث شد بسياري از هنرمندان از كار در تئاتر زده شوند و بخش مهمي از نيروي فني و تكنيكي تئاتر به سينما و تلويزيون رفت كه سوء مديريتي در آن نبود. وي افزود: در سال 67 كل بودجه تئاتر كشور 24 ميليون تومان بود كه از اين ميزان 22 ميليون تومان هزينه دكور و كارمند بود و با 2 ميليون تومان بايد تئاترهاي متعددي را مي‌ساختيم در چنين شرايطي خسرو و امثال او از تئاتر رفتند. چون امكان كار در تلويزيون و سينما براي آنها بهتر مهيا بود. آنچه تئاتر به سينما و تلويزيون داد بازيگران خوب بود و خسرو يكي از بهترين‌هايي بود كه از تئاتر رفت. اولين بار وقتي او را در نقش مدرس ديدم از بازي او لذت بردم چون معلوم بود او دو دهه تجربه در تئاتر را فراموش نكرده.شكيبايي در انواع كارهاي تراژيك ، تاريخي، غربي ، روستايي و شهري كار كرده بود و تجربه‌هاي زيادي را به سينما برد. او در تئاتر با قدرت تحليل بالا و با اتودهاي مختلفي كه براي نقش مي‌زد توانست كاراكترهاي يك نقش را به خوبي در بياورد و اين به سود سينماگراني شد كه بعدا با او كار كردند و يكي از بهترين هنرمندان تئاتر ايران را بردند. صادقي تصريح كرد: كمتر كسي با علاقه به شعر وجود دارد كه شعر سپهري را با صداي شكيبايي نشنيده باشد وقدرت صداي او در به تصوير درآوردن لحظات بصري و عاطفي شعر نشان از توانايي بالاي او در كار نمايش بود. البته اجر كارگرداناني را كه به خسرو براي فعاليت ميدان دادند را كم نمي‌دانم اما مطمئن باشيد اصل كار او در گذشته بود. او تنها به سينما اضافه كرد و چيزي از سينما نگرفت. قطب‌الدين صادقي در ادامه با اشاره به وضعيت بازيگري در سينماي قبل و بعد از انقلاب گفت: قبل از انقلاب ستاره‌هايي در سينما بودند با شخصيت‌هاي خاص مردانه و چهره‌هاي شرقي كه هميشه در كارهايشان دم از حق و حقيقت مي‌زدند. ستاره‌هاي بعد از انقلاب اصلا به اين شكل نبودند و همه بيشتر به پسربچه‌هايي شبيه‌اند كه صلابت در وجودشان نيست و هميشه عاشق هستند. ما در برابر اين دو طيف ستاره چهره‌هايي انساني و قابل قبول مي‌خواستيم و اين چيزي بود كه در قبل و بعد از انقلاب در سينما بسيار كمياب بود. ما كساني را مي‌خواستيم كه عواطف، افكار و زندگي ايراني را بازي كنند و يكي از بهترين كساني كه اين كار را مي‌كرد، خسرو شكيبايي بود. با آن چهره عميق و بدون سن كه نه بزن بهادر بود نه عاشق‌پيشه بلكه جزء يكي از ما و بسيار قابل باور بود. زمخت نبود و بسيار ساده و موجز با رئاليسمي شبيه به زندگي بازي مي‌كرد و اين براي سينماي اجتماعي پس از انقلاب كه مي‌خواست از خشونت و جنسيت فاصله بگيرد چون گوهري گران بها بود. شكيبايي مي‌توانست تمام افكار فيلمسازان را با ريزه‌كاري‌هاي عواطف انساني عجين كند و هميشه تنوع و نوع‌آوري خاصي در كارهايش به چشم مي‌خورد. صادقي با اشاره به تفاوت بازي در تئاتر و سينما گفت: در بازي تئاتري اساس بر كلام است و در سينما اساس با حركت. اما خسرو سبك بازي خاص خود را داشت.او اول انديشه‌هاي شخصيتش را نشان مي‌داد بعد حركت مي‌كرد و در انتها ديالوگ مي‌گفت. او تمركز حيرت‌انگيزي در نگاهش داشت و قدرت تمركزش باعث مي‌شد دوربين را با خود همراه كند. خسرو هميشه خود را از دوربين مي‌دزديد و دوربين هميشه به دنبال او مي‌رفت و كمتر كسي در سينماي ما اين تكنيك بازيگري را بلد است. خسرو در تمام نقش‌هايش يكدست بازي مي‌كرد و هيچ فيلمي از او نديدم كه در آن گسستي در بازي‌اش مشاهده شود يا به شكلي بازي كند كه با سبك كارگردان نخواند. شكيبايي كمال‌گرايي بزرگ در كارش بود و احترام من به او براي اين كمال‌گرايي است. وي در پايان تصريح كرد:به قول روانشناسان خسرو جزو افرادي بود كه همواره ديده مي‌شد و من خوشحالم كه او پس از مرگش نيز ديده مي‌شود. صدرالدین حجازي: شكيبايي براي بازي خوب تلاش مي‌كرد -------------------------------------------------------- صدرالدين حجازي سخنران بعدي اين برنامه بود كه شعري براي خسرو شكيبايي خواند و پس از آن گفت من از سال 48 با او همبازي بودم و با هم خاطراتي زيادي را داريم. وقتي قرار بود در نقش مدرس بازي كند من به او گفتم پدر من يكي از شاگردان مدرس بود به همين خاطر با هم به شهررضاي اصفهان رفتيم و او پدر من را ديد و راهنمايي زيادي از او براي بازي‌اش گرفت و هيچ وقت تلاش او را براي بازي خوب فراموش نمي‌كنم. در ادامه بخشي از مناجاتي كه خسرو شكيبايي سال قبل براي شبكه تهران خوانده بود پخش شد و پس از آن فاضل جمشيد و گروهش به اجراي موسيقي پرداختند و در ادامه شكرخدا گودرزي بر روي صحنه شعري خواند. جعفري جلوه: شكيبايي وامدار هيچ كارگرداني نبود ------------------------------------------------------------ محمدرضا جعفري جلوه معاونت سينمايي وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي سخنران بعدي اين مراسم بود و در سخناني گفت: ايران به دليل عظمت‌هايي كه تاريخ و فرهنگ ما به آن گواهي مي‌دهد،نيازمند هنرهاي بالنده است تا بر بال اين هنرهاي توانا بنشيند و به چشم مخاطبين خود در جهان كشيده شود و طبيعي است كه اين اتفاق نمي‌افتد مگر با حضور هنرمندان به ويژه بازيگران كه در نوك پيكان حركت هنري هستند و آنان هر چه در روح و روان عالي‌تر و والاتر باشند مفاهيمي كه در قلب دارند را بهتر ظاهر مي‌كنند. جلوه افزود: شكيبايي يكي از دردانه هنرمنداني بود كه از عمق جان هنرورزي مي‌كرد و با خروش دروني كه در وجودش بود حضور قوي را بر پرده نقره‌اي داشت. او دم خوشي داشت ، حال خوبي داشت و بيقراري درونش كه با جانش آميخته بود هميشه در نقش‌ها متجلي مي‌شد و او را بايد بازيگري بسيار موفق بناميم و بشناسيم. جلوه تصريح كرد: شكيبايي وامدار هيچ كارگرداني نبود و بسياري از كارگردانان از او، نگاه او ، روح و روان و هنر او وام گرفتند و امضاي شكيبايي پاي بسياري از آثار كارگردان مولفي كه با او كار كردند خودنمايي مي‌كند.سلوك هنري او با طيف عظيم كارگردانان سينماي ايران براي رسيدن به مقصد هنري‌اش بسيار ارزشمند بود و ياد او هيچ وقت از ذهن هنردوستان ايراني پاك نمي‌شود. وي در پايان افزود: هنوز بخش اصلي راه هنر ناپيموده است و بخش زيادي از اين گنج تجلي نيافته. با همت شما هنرمندان اين گنجينه گشوده مي‌شود و سينماي ما پرتوان به راه سينماي ملي مي‌رود و ما مي‌توانيم با پشتوانه فرهنگي و تاريخي خود به آثار هنري بهتري دست پيدا كنيم چون سرمايه‌هاي انساني و انگيزه‌هاي والايي در ميان ماست. جلال معيريان: كاش مي شد قبلا درباره «شكيبايي» حرف بزنم... ---------------------------------------------------------------------- آخرين سخنران اين مراسم جلال معيريان بود كه گفت: درگذشت عزيزي وسيله‌اي شده تا در موردش صحبت كنيم كاش قبل از اين مي‌شد در موردش حرف بزنم و من نمي‌دانم در برابر بزرگان چه بگويم. وي افزود: زماني در فيلمي نقش يك چهره‌پرداز را در برابر خسرو شكيبايي بازي كردم و با اينكه مي دانستم نمي‌توانم در برابر او بازي كنم او هميشه به من روحيه مي‌داد او تشويق كرد انرژي داد و با عشق و محبت و صفايي كه داشت كار را براي من آسان كرد. من او را از جواني در تلويزيون مي‌شناختم و سال‌هاي سال با او مانوس بودم .شايد همه هنرمندان با هم همكاري كنند و حرف بزنند اما چهره‌پرداز تنها كسي است كه سال‌ها هنرمندان را نوازش مي‌كند و به همين خاطر براي من سخت است كه در سوگ چنين بازيگري بنشينم. نمايش كليپي از تشيع جنازه شكيبايي به همراه صداي او هنگام خواندن شعر پايان بخش بزرگداشت خسرو شكيبايي در چهلمين روز وفاتش بود. حاشيه‌ها - با اينكه مراسم ساعت 7 آغاز شد اما از ساعت‌ها قبل جمعيت مشتاق در خانه هنرمندان تجمع كرده بودند. - با اينكه مراسم در تالار بتهوون برگزار شد اما اين مراسم به شكل مستقيم در تالار ناصري، سالن خانه هنرمندان و محوطه پارك هنرمندان براي علاقمندان پخش مي‌شد. - هر وقت فيلمي از شكيبايي پخش مي‌شد از گوشه و كنار سالن صداي گريه‌هاي متعددي به گوش مي‌رسيد. - وقتي قطعه فيلم دريافت جايزه جشن خانه سينما در سال گذشته به نمايش درآمد تمام سالن ايستاد و شكيبايي را تشويق كرد. - حسين خاني‌بيگ ، جمشيد لايق، محمدحسين الهي قمشه‌اي ، سيروس الوند ، داريوش اسدزاده ، الهام پاوه‌نژاد، مهرداد صديقيان، اميرحسين مدرس، فرزاد حسني ، محمد زرين دست ، همايون ارشادي، صادق هاتفي و ژاله علو از جمله هنرمنداني بودند كه در اين مراسم حضور داشتند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 885]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها