واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: «بازیگر باید مبارزهکردن را بلد باشد و از مبارزه نفسگیر در هر تجربه به هیجان بیاید». نیما شاهرخشاهی وقتی از این مبارزه هیجانآور میگوید، با اشتیاق خاصی حرف میزند و معتقد است تجربههایی که چندان دوستشان ندارد یا نتیجهای که میخواسته برایش نداشتهاند، مانع از این نمیشود که او دست از مبارزهکردن برای تجربه نقشهای متفاوت بردارد. ▪ بعد از «پارکوی» و بازی در نقش جوانی روانپریش حتما پیشنهادهای مشابه زیادی داشتهای؟ ـ بعد از این فیلم، فیلمنامههای زیادی پیشنهاد شد، بعضی نقشها مشابه کوهیار بود و بعضی هم نه، البته در بین آنها نقش جوانهای عصبی و پرخاشگر زیاد بود. ▪ اما صبر کردی و منتظر یک نقش متفاوت ماندی. ـ من بهدنبال این هستم که فیلم به فیلم بهتر شوم و کارنامهام سیر صعودی داشته باشد. نقش کوهیار، جذاب و فوقالعاده بود و فرصتی مناسب تا من تواناییهایم را بهوسیله آن محک بزنم اما اتفاقی که باید، در آن فیلم و با کوهیار افتاد و من دوست ندارم یک نقش را دوباره تکرار کنم. بعد از «پارکوی» و پیشنهادهای مختلف، احساس کردم باید صبر کنم و نقش متفاوتی را انتخاب کنم، خوشبختانه «دایره زنگی» پیشنهاد شد. ▪ احتمالا یکی از عواملی که ترغیبت کرد در این فیلم بازی کنی، نام اصغر فرهادی بوده؟ ـ بله، نام آقای فرهادی، تعیینکننده بود. فیلمنامه را که خواندم، احساس کردم با قصه جذاب و متفاوت و موقعیت تازهای روبهروییم. فیلمنامه، شخصیتهای متعددی داشت و توجه به این شخصیتها و جزئیاتی که در قصه بود، برایم جالب بود. در سینمای ایران، نمونهای مثل «دایره زنگی» کمتر دیدهام و فکر میکنم برای هر بازیگری جذاب است که در چنین فضایی قرار بگیرد. ▪ به پرتعدادبودن شخصیتهای فیلمنامه اشاره کردی. «دایره زنگی» فیلم پربازیگری است. این وجه از کار برایت جذاب بود یا نگرانت میکرد؟ ـ حضور این تعداد بازیگر حرفهای و چهره سرشناس و محبوب، امتیاز «دایره زنگی» بود. عاملی که میتوانست برای مخاطب عام و خاص به شکلهای مختلف و از جنبههایی جذاب باشد. برای من قرار گرفتن در چنین مجموعهای جذاب بود، چرا باید نگران میشدم؟ ▪ بعضی بازیگرها از حضور در چنین فیلمهایی پرهیز میکنند. احساس میکنند دیده نمیشوند. ـ این موضوع را قبول ندارم. بازیگری، مبارزهکردن است و قرارگرفتن در موقعیتهای خاص برای بازیگر هیجانآور است. بازیگر باید توانایی این را داشته باشد که در هر فضایی خود را نشان بدهد. فقط نقشهای بزرگ نمیتوانند زمینه درخشش یا دیدهشدن بازیگر را فراهم کنند. از اینکه در «دایره زنگی» در کنار این تعداد بازیگر حضور پیدا کردم، خوشحالم. تجربه راضیکنندهای بود. ▪ فکر میکنم پذیرفتن دو نقش مکمل بعد از «پارکوی» اعتمادبهنفس تو را بهعنوان بازیگر نشان میدهد؛ بازیگری که تصمیم گرفته در نقشهای سخت خودش را محک بزند. ـ بههرحال بازیگر باید ریسک کند. درباره خسرو این خطرکردن نتیجه مطلوبی داشت و این امیدوارکننده بود. بعد از دیدن فیلم، احساس کردم انتخاب این نقش درست بوده. «دایره زنگی» فضا و شرایط متفاوتی داشت، از آن تجربههایی که کمتر اتفاق میافتد و من امیدوارم در فیلمهای بعدی هم چنین شرایطی را تجربه کنم. همه سکانسها جذاب بود و حتی روزهایی که فیلمبرداری نداشتم، دوست داشتم سرصحنه بروم. ▪ گفته بودی همیشه فیلمنامه را میخوانی، درباره «دایره زنگی» هم این کار را کردی یا نامها کافی بود تا به این پروژه اعتماد کنی؟ ـ شاید وسواس من زیاد است اما همیشه فیلمنامه را میخوانم حتی در «دایره زنگی» که از همان ابتدا احساس میکردم پروژه متفاوتی است. با خواندن فیلمنامه، خیلی چیزها روشن میشود. قصه، فضا، شخصیتها و ارتباطشان با هم تعیین کننده است و میشود از دل فیلمنامه، اینها را فهمید. کارگردان، تهیهکننده و عوامل و ترکیب بازیگران هم مهم هستند. اما بعد از خواندن فیلمنامه به آنها فکر میکنم. ▪ در «دایره زنگی» گریم متفاوتی داری که چهرهات را کاملا عوض کرده. گریمم در این فیلم را خیلی دوست دارم. آن موها و ریش چهرهام را شبیه به خسرو میکرد جوانی که به سینمای هنری علاقه دارد و عشق سینماست با امیدواری، چهرهپرداز فیلم درباره این شخصیت زیاد صحبت میکردیم. فکر میکنم اگر فیلم در بخش مسابقه جشنواره نمایش داده میشد چهرهپردازی آن نامزد دریافت سیمرغ میشد. ▪ گریم کمکی به اجرای نقش کرد؟ ـ چهرهپردازی به شدت میتواند به بازیگر کمک کند. تکتک خطهایی که موقع گریم روی صورت من میآید، کمک میکند تا شبیه شخصیتی شوم که قرار است نقش او را بازی کنم. با گریم مقابل آینه میایستم و سعی میکنم چهره تازهام را باور کنم و احساس کنم که شخصیت دیگری هستم. ▪ قبل از شروع فیلمبرداری «دایره زنگی» جلسات دورخوانی و تمرین زیادی داشتید. این موضوع روی بازیات تاثیر منفی نداشت؟ ـ میزان تمرینهایی که در «دایرهزنگی» داشتیم با فیلمهای دیگرم قابل مقایسه نبود اما این تمرینها در رسیدن بازیگرها به هماهنگی مفید بود و سر صحنه هیچکدام مشکلی نداشتیم. دیالوگها را حفظ بودیم و با توجه به اینکه دیالوگها موقع فیلمبرداری تغییری نداشت، بر کارمان مسلط بودیم. خانم بختآور با وسواس زیادی روی کار ما نظارت میکرد و نتیجه این وسواس بازیهای قابل قبول فیلم است. ▪ بعضیها معتقدند تمرین زیاد طراوت بازی را میگیرد. ـ فکر میکنم تمرین باید قبل از فیلمبرداری باشد و زمانی که بازیگر با نقش هماهنگ شد، تمرین زیادی لازم نیست. به نظر من بهترین بازی بازیگر در ۳ برداشت اول است و وقتی تعداد برداشتها زیاد میشود معمولا بازی بازیگر تازگی و طراوتش را از دست میدهد و حسها مصنوعی میشوند. ▪ بعد از «دایره زنگی» نقش کوتاهی در «مجنون لیلی» را انتخاب کردی. ـ «مجنون لیلی» فیلمنامهای اپیزودیک داشت و هر اپیزود، شخصیتها و قصههای جذابی داشت. هیچکدام از شخصیتها دیگری را زیر سایه قرار نمیداد و هر کدام مستقل بود. ▪ از اول برای نقش محمود انتخاب شده بودی؟ ـ آقای جعفری ۳ نقش به من پیشنهاد کرد، اما من محمود را انتخاب کردم. احتمالا به این دلیل که از نظر ظاهر و خاستگاه طبقاتی تفاوت زیادی با تو دارد. لکنت زبان هم وسوسهکننده بوده. ممحمود از من فاصله داشت و فرصت بازیگری در این نقش بیشتر از دو نقش دیگر بود. البته بازی در این نقش را اتفاق خوبی برای خودم نمیدانم. ▪ چرا؟ ـ سکانسی که من هدیه را در کارگاه به دختر میدهم ابتدا در قم فیلمبرداری شد اما بهطور تصادفی حلقه نگاتیوی که این سکانس در آن ضبط شده بود خراب شد و ما بعد از چند روز دوباره و در تهران این سکانس را ضبط کردیم. احساس میکنم تداوم حسی لازم را در این بخش نداشتهام و اگر آن برداشت اول را داشتیم بهتر بود. ▪ پشیمان نیستی که محمود را انتخاب کردی؟ ـ نه،آن دو نقش برای من جای کار نداشت. لذت کار در سینما کشف حال و هوای آدمهای مختلف است و تجربه زندگی کردن در قالب شخصیتهای دیگر. ▪ گفتی تصمیم داری فیلم به فیلم بهتر شوی. این اتفاق چطور قرار است بیفتد، با مطالعه،تمرین و همکاری با کارگردانهای حرفهای؟ ـ بهتر شدن با هر فیلم هدف من است اما این به شانس و شرایط هم بستگی دارد. در سال گذشته سه نقش شاخص مرد وجود داشت، کوهیار در «پارک وی»، علی در «سنتوری» و نقشی که امین حیایی در «اخراجیها» بازی کرد. نقشهای دیگر جای کار زیادی نداشتند. بازیگر باید خوششانس باشد که نقشهای خاص به او پیشنهاد شود و باید این فرصت را داشته باشد که با کارگردانهای شاخص همکاری کند. مشورت با آدمهای مختلف و استفاده از راهنمایی آنها میتواند چنین شرایطی را مهیا کند. ▪ در «دایره زنگی» با بازیگرهای حرفهای همبازی بودی و در «مجنون لیلی» با یک بازیگر تازهکار. این موضوع تاثیری در کارت داشت؟ ـ همکاری با بازیگر حرفهای راحتتر است. ارتباط دو بازیگر که تجربه دارند و بدهبستانهای حسیشان راحتتر اتفاق میافتد. اما در نهایت بازیگر وقتی مقابل دوربین میرود تنها است و باید خودش را ثابت کند. ▪ از میان اپیزودهای «مجنون لیلی» کدام را بیشتر دوست داری؟ ـ بخش حامد بهداد. فصل گرم و تاثیرگذاری است. ببه بیننده شوک میدهد. کارگردانی و فیلمبرداری خوبی دارد و بازی حامد فوقالعاده است. ▪ در این مدت پیشنهاد تلویزیونی داشتهای؟ ـ من مشکلی با بازی در سریال ندارم، تله فیلم دوست ندارم. اما اگر سریال خوبی پیشنهاد شود بازی میکنم. مشکل اینجا است که سریال خوب کم داریم. ▪ این روزها مشغول بازی در فیلم علیرضا امینی هستی. فضای فیلم شبیه فیلمهای قبلی امینی است؟ ـ نه، قصه در فضای شهری میگذرد. این بار نقش یک جوان جنوبشهری را بازی میکنی. گویا میخواهی طوری پیش بروی که در هر فیلم چهره تازهای از تو ببینیم. اامیدوارم استعداد این کار را داشته باشم. این نقش خیلی غریب و ویژه است. از آن نقشهایی که در ذات جذاب هستند و به بازیگر فرصت دیده شدن میدهند. ▪ از آن نقشهای جایزهبگیر؟ ـ بله و اگر بتوانم درست آن را بازی کنم و فیلم در بخش مسابقه باشد نامزد دریافت سیمرغ میشوم. محدثه واعظی پور روزنامه تهران امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 276]