واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: رضا رشيدپور: در ايام عيد از آرامش تهران لذت ميبرم! رضا رشيدپور از جمله مجريان جوان و با استعدادي است كه در سالهاي اخير اجراهاي تلويزيونياش با استقبال خوبي مواجه شد... سال 87، براي رشيدپور سالي بود پر از فراز و نشيب و سر آخر اينكه او به صف روزنامهنگاران پيوست و سردبيري روزنامه فرهنگ آشتي را عهدهدار شد... روزي كه در دفتر كارش بوديم، يك لحظه آرام و قرار نداشت. به هر حال سردبيري روزنامه كار سادهاي نيست... در چند ماه اخير تماسهاي زيادي از سوي شما خوانندگان خانوادهسبز مبني بر گفتگو با او داشتيم. به همين خاطر نوروز 88 بهانهاي شد تا با رشيدپور به گفتگو بنشينيم... بچه سلسبيل تقريبا 30 ساله هستم متولد خيابان سلسبيل، (خيابان رودكي) دانشآموخته رشته مهندسي ساختمان، فارغالتحصيل دوره كارگرداني، يك خواهر دارم كه دانشجوي دكتراي معماريست، مادرم فرهنگي بوده و پدرم تحصيلات برق و الكترونيك داشتند. موفقترين اجرا موفقترين اجراي من در سال 87 مربوط به برنامههاي تلويزيوني نيست بلكه روز دهم بهمنماه همايشي را برگزار و اجرا كردم كه تنوع طيف چهرههاي حاضر برايم بسيار جذاب بود. از استاد انتظامي تا مسعود كيميايي و رضا كيانيان به من اعتماد كرده و در آن برنامه حضور پيدا كردند كه اين اتفاق را فراموش نميكنم. هر شب فيلم ميبينم به شدت به فيلم ديدن وابسته هستم و تقريبا هر شب يك فيلم ميبينم و اتفاقا از اينكه فيلم آقاي فينچر(مورد عجيب بنجامين باتن) در اسكار موفقيت آنچناني كسب نكرد، تعجب كردم. قصههاي مادربزرگ هيچوقت صميميت و سادگي دوران كودكي را فراموش نخواهم كرد. باور كنيد خيلي وقتها دلم براي قصههاي مادربزرگ تنگ ميشود. هنوز صداي او در گوشم ميپيچد كه آنقدر قصه ميگفت تا من بخوابم. آرامش ده روزه! عيدها را در تهران ميمانم و از آرامش 10 روزه پايتخت لذت ميبرم و اميدوارم حالمان زماني كه براي نوروز 89 آماده ميشويم بهتر از الان باشد. خجالتيام، باور ميكنيد عليرغم تصور خيليها من به شدت خجالتي هستم باور ميكنيد يا نه؟ يادم ميآيد آقاي خاتمي چند وقت پيش از من پرسيد كه آيا ميخواهم براي تكميل تحصيلات بورسيه بشوم و من هم از روي خجالت پاسخ منفي دارم، ولي حالا پشيمان هستم. مدير برنامه به نظر من مهمترين عامل پيشرفت انسانهاي موفق، انتقادپذيري است و من بدون تقسيمبندي انتقاد به انواع مختلف و عجيب و غريب هميشه آماده بودم تا تندترين حرفها را در مورد خودم بشنوم و تحليل كنم. خاطره از سفرهاي خارجي يك روز در يكي از هتلها يك كارگر رستوران كه هندي بود جلو آمد و با من بسيار گرم سلام و احوالپرسي كرد! من از برخورد او بسيار تعجب كردم، وقتي از او علت را پرسيدم، جواب داد كه چون بسياري از مسافران آن هتل ايراني هستند و از طرفي او نيز فارسي بلد است و برنامههاي تلويزيون ايران را نگاه ميكند و گفتگوهاي من با بازيگران سينماي ايران را در تلويزيون ديده است. قدرت و تاثيرگذاري رسانه خارقالعاده است. و اين برايم بسيار مهم بود. 87، سال روزنامهنگاري سال 87 براي من فراز و نشيب زيادي داشت. برنامه پر سر و صداي مثلث شيشهاي، كنارهگيري از سردبيري يك نشريه و راهاندازي روزنامه فرهنگ آشتي مهمترين اتفاقات سال 87 براي من بودند. هميشه دوست داشتم كه با تكيه بر تجربههاي 16 ساله در رسانه بتوانم يك تجربه حرفهاي را با مختصات شرافت و اعتماد راهاندازي كنم و ايده روزنامه فرهنگ هم در همين راستا بود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]