واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: «شمسالعماره» سريالي است كه طي ماههاي اخير مقابل دوربين رفت و هم اكنون از شبكه دوم پخش ميشود. كارگردان اين سريال «سامان مقدم» است، كارگرداني كه سالها پيش با فيلم «پارتي» نام خود را در سينماي ايران مطرح كرد. گرچه او سالها قبل، تجربه دستياري مسعود كيميايي را با خود يدك ميكشيد. قرار بود «شمسالعماره»، پيش از اين با نام «ريش و قيچي» مقابل دوربين برود، اما نام آن تغيير كرد. آنچه ميخوانيد، نگاهي دارد به اين مجموعه از زواياي گوناگون. دختـري بـا 12 خواستگــار دختري به نام ليلا كه داراي يك عمارت بزرگ است، نقش اصلي اين سريال را بر عهده دارد. او در اين سريال 12 خواستگار دارد كه از ميان آنها بايد به توصيه پدر بهترين آنها را انتخاب كند. ماجراهاي اين دختر با خواستگاران خود به اتفاقات و داستانهاي جذابي ميانجامد. «سامان مقدم» به عنوان كارگردان، اين سريال را براي 70 قسمت ساخته است و تهيهكننده آن «رامين عباسزاده» است كه چهارمين همكاري او با سامان مقدم است. آنها پيش از اين در مجموعههاي همراز، پريدخت و راه شيري با يكديگر همكاري داشتند. ابتدا قرار بود شخصيت اصلي اين سريال را «مهناز افشار» بازي كند، اما او به خاطر بيماري نتوانست در اين پروژه بازي كند و جاي خود را به هانيه توسلي داد. گفتني است؛ تصويربرداري اين سريال از 31 ارديبهشت كليد خورد. از ديگر نقشهاي اصلي اين سريال پر بازيگر، بايد به حضور مسعود رايگان و رويا تيموريان (زوج هنري)، فرهاد آئيش، مرجانه گلچين، مهرانه مهينترابي و... اشاره داشت. خانـهاي در دارآبــاد لوكيشن اصلي اين مجموعه در منطقه خوش آب و هواي دارآباد تهران است، در بالاترين نقطه تهران. اين مجموعه در ساعت 3 بعدازظهر آخرين روز ارديبهشتماه سال 88 در طبقه اول اين خانه با تلاوت قرآن مجيد و با حضور كارگردانان و هنرمنداني چون مهران مديري، فرزاد موتمن، عبدالحسن برزيده، محمدعلي سجادي و نيما شاهرخشاهي كليد خورد. سپس پلاني با حضور هنرمندان حاضر در مراسم ضبط شد كه مهرانه مهينترابي، هانيه توسلي، مسعود رايگان و رويا تيموريان نقشآفرينان آن بودند. اين پلان درباره گفتگوي اين چهار عضو خانواده درباره ازدواج ليلا (با بازي هانيه توسلي) است كه پس از درگذشت پدر خود خواستگاران متعددي پيدا كرده همچنين بايد به حضور اردلان شجاعكاوه، مهوش وقاري و مليكا شريفينيا در اين مجموعه اشاره داشت. در عمارت «شمسالزمان گشايش»، مراسم عروسي بر پاست، اتفاقي در آن مراسم ميافتد كه تير و طائفه گشايش را بر هم ميزند. از آن پس هر كس از خاندان گشايش تلاش ميكند آن اتفاق را به نفع خود سامان دهد. حكايت مش رحمت فرهاد آئيش بازيگر باسابقه تئاتر و سينما درباره نقشش در «شمسالعماره» ميگويد: من كاراكتر «مش رحمت» را دوست دارم، چرا كه چالشبرانگيز و قابل تأمل است. اين سريال خانوادهاي را به تصوير ميكشد كه در دورهاي از تاريخ زندگي خود، در حال تغيير و تحول هستند. در واقع قرار است مخاطب با اعضاي اين خانواده خو بگيرد، دوستشان بدارد و سرنوشت آنها را دنبال كند. در كل قصه، نسبت به پرداخت شخصيت و هويت نقشها كمتر اهميت دارد. او ميگويد: «مش رحمت» سادگي و در عين حال بدجنسيهاي به خصوصي دارد علاوه بر آن او خرافاتي است و نسبت به مصرف آب و برق وسواس دارد كه اين مورد يكي از طنزهاي «شمسالعماره» است. مش رحمت به نوعي خود را عضوي از خانواده ميداند اگرچه با آنها اختلافات طبقاتي دارد ولي با آنها حس نزديكي دارد و حفظ تركيب خانواده براي او اهميت زيادي دارد، چون اگر موقعيت خانواده به هم بخورد، موقعيت خود را از دست ميدهد. به اعتقاد من، او فرد بامزه و دوستداشتني است. ادبيات خاص داستان فيلم در زمان حاضر ميگذرد، اما در يك خانواده و فاميل خاص كه ادبيات خاص خود رادارند وعجيب و غريب نيستند و تشخص زباني خاص خود را دارند، حتي نوكري كه در اين خانه كار ميكند. اما بد نيست به «آذردخت بهرامي» اشاره كنيم، نويسندهاي كه كتاب «شبهاي چهارشنبه» او جوايز بسياري كسب كرد. او درباره همكارياش با پروژه «شمسالعماره» گفت: با اينكه چند سال بود كه كار تلويزيوني را قبول نميكردم، اما به محض اينكه آقاي مهرابي از پشت تلفن، پروژه داستان سريال را برايم تعريف كردند، چنان جذب شدم كه قبول كردم. براي من تجربه بسيار عجيبي بود. به نظر من گروهي كار كردن در اين سريال باعث بالا رفتن كيفيت آن شده و من و ديگر نويسندگان به يك زبان مشترك رسيديم. برايم تفاوتي ندارد سامان مقدم درباره انتخاب بازيگران ميگويد: به هر حال انتخاب بازيگر (كستينگ) كار سادهاي نيست. با اين حال حدود يك ماه پيش از آغاز پيش توليد اين سريال، بازيگراني را كه براي نقشآفريني در «شمسالعماره» در نظر داشتم، انتخاب كردم. به گونهاي كه دستكم 10 بازيگر اصلي، كساني هستند كه پيش از سال 88 آنان را براي بازي در اين مجموعه در نظر گرفته بودم. او در زمينه اقدامات صورت گرفته براي ارايه يك سريال روتين با كيفيت ميگويد: من افزايش كيفيت كار را نميفهمم، همان گونه كه در سينما كار ميكنم در تلويزيون عمل ميكنم. «شمسالعماره» چندمين تجربه تلويزيوني من است و كمترين مشكل را با سيما داشتم. به هرحال تلويزيون خط قرمزهايي دارد كه نويسندگان فيلمنامه، من و تهيهكننده از آنها اطلاع داريم. همه ما در اين سينما كار و در ايران زندگي ميكنيم و من تا به حال مشكلي جدي با مميزي در تلويزيون نداشتهام. در همين رابطه رامين عباسيزاده تهيهكننده ميگويد: طبيعتا در اين فرم، انتخاب ما كاملا درست است و بازيگران توانايي در اين كار دور هم جمع شدهاند كه اتفاقا همگي سابقه كار كمدي دارند يا در لحظاتي از كار خود طنز و كمدي كار كردهاند. به همين جهت، اين جنس بازيگران حضورشان در اين كار لازم بود و بايد اتفاق ميافتاد و در غير اين صورت همه چيز شكل ديگري پيدا ميكرد و اگر با بازيگران طنز 90 شبي حركت ميكرد بعد از 10-20 قسمت زمين ميخورد. تيم نويسندگان شمسالعماره چهار نويسنده دارد؛ آذردخت بهرامي، علي دلگشايي و داريوش موفق. سرپرست نويسندگان هم «اميد سهرابي» است. ضمن اينكه «آلاله هاشمي» دستيار كارگردان است. «اميد سهرابي» سرپرست نويسندگان اين سريال با اشاره به نگارش گروهي اين فيلمنامه گفت: من پيش از اين كار، تجربه كار گروهي و اعتقادي به آن نداشتم. حقيقت اين است كه وقتي نگارش اين سريال را شروع كردم با اين نيت نبود كه كار گروهي باشد، چون تجربه كافي براي كار گروهي نداشتم... خيلي از نويسندهها براي همكاري در اين متن آمدند كه سرانجام اين تيم مشخص شدند... او در رابطه با طرح كلي سريال ميگويد: «من از قبل، طرح كلي داستان را از قسمت اول تا هفتادم داشتم، اين طور نيست كه فيلمنامه اين كار، مثل سريالهاي 90 شبي، هر شب يك موضوع و داستان متفاوت داشته باشد، ما كاملا به شيوه يك سريال، فيلمنامه آن را مينويسيم كه اتفاق هم خيلي سينمايي است.» سهرابي اشاره ميكند كه در اين سريال، نمايش، ادبيات و بخش فراموش شده تاريخ ادبيات ايران احيا ميشود و اميدوارم بتوانيم سريالي را به مردم نشان دهيم كه خيلي وقت است، نديدهاند و از اين روزمرگي نجات پيدا كنند. مردم از اين ادبيات تكراري كه معلوم نيست از كجا ريشه گرفته خسته شدهاند و مطمئن هستم از ديدن اين سريال راضي خواهند بود، چرا كه حداقل از نظر زبان كاري متفاوت است. او ميگويد: ما كاملا به كل ماجراهاي سريال اشراف داريم و حتي ميدانيم سكانس پاياني سريال چه اتفاقي ميافتد. سهرابي ميگويد: شخصيتپردازي آدمها، زمان زيادي برد و ما يك ماه صرف اسكلتبندي، زبان و تشخص كلامي آدمها كرديم. چرا كه داستانگويي برايم راحتتر از شخصيتپردازي است و بيشتر كار را روي شخصيتپردازي گذاشتم و در بخش داستانگويي با توجه به حضور دوستان، مشكل خاصي نبود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 504]