تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):كسى كه خداى سبحان را مى شناسد، شايسته است دلش از بيم و اميد به او خالى نباشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845612421




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با نيما شاهرخ‌شاهي درباره حضورش در تلويزيون


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: جام جم آنلاين: زماني بود كه‌ گروهي از بازيگران كه از سينما شروع كرده بودند تمايلي به حضو در تلويزيون نداشتند و كمتر شاهد حضور آنها در تلويزيون بوديم. اما اكنون بازيگران سينما در تلويزيون حضور فعالي دارند. نيما شاهرخ‌شاهي در سينما يك بازيگر باتجربه است كه در طول 8 سال در اين عرصه جايگاه خوبي هم پيدا كرده اما حضورش در تلويزيون هم مي‌تواند سرآغازي براي طي كردن مسير جديدي در كارنامه حرفه‌اي‌اش باشد. اين شب‌ها او با سريال فاصله‌ها (حسين سهيلي‌زاده)‌ مهمان تلويزيون است و درست پس از پايان اين سريال و شروع ماه رمضان با مجموعه ملكوت (محمدرضا آهنج)‌ مهمان خانه‌ها خواهد بود. به هر حال همه اينها بهانه‌اي شد براي يك گفتگو... روزي كه براي گفتگو با نيما شاهرخ‌شاهي قرار گذاشتيم، سر صحنه مجموعه ملكوت بود و فرصت كوتاهي كه گروه براي استراحت داشت، مجالي شد براي پرسش‌هاي ما و جواب‌هاي او. از حضور و نقشي كه در مجموعه ملكوت داري برايمان بگو. مجموعه هنوز پخش نشده و توضيح زيادي نمي‌توانم بدهم. نقش سامان، نوه حاج فتاح (با بازي محمدرضا شريفي‌نيا)‌ را بازي مي‌كنم كه طي داستان دچار يك ارتباط عاطفي مي‌شود و اتفاقاتي در اين ميان رقم مي‌خورد. ملكوت اولين مجموعه مناسبتي است كه در آن حضور داري؟ بله، ولي 3-2 مجموعه‌اي هم كه در آن بازي داشته‌ام مجموعه‌هاي روتين و تقريبا هر شبي بودند؛ شمس‌العماره كه به عنوان مهمان حدود يك هفته در آن حضور داشتم، فاصله‌ها كه در حال حاضر پخش مي‌شود و بعد هم مجموعه ملكوت. تا آنجا كه مي‌دانم قصه ملكوت ماورايي است. طي سال‌هاي اخير بخصوص در مجموعه‌هاي مناسبتي زياد از اين گونه سوژه‌ها براي ساخت سريال استفاده شده است. فكر مي‌كني ملكوت چه ويژگي متمايزي نسبت به آثار سال‌هاي اخير قرار است داشته باشد؟ شايد بهتر باشد راجع به چيزهايي كه وجود داشت و مرا براي حضور در اين مجموعه به خود جذب كرد‌ صحبت كنيم؛ فيلمنامه خوب، گروه خوب و كارگرداني خوب. تصويربرداري سريال فاصله‌ها ادامه دارد و شما همزمان در سريال ملكوت هم بازي داريد. اين نوع كار كردن سخت نيست؟ ترجيح مي‌دادم كه اين اتفاق نيفتد، چرا كه گريم من در اين دو مجموعه يكسان است. صبح يك نقش بازي مي‌كنم و شب يك نقش، ولي الان خوشحالم و به نظرم اتفاق بسيار خوبي بود. دوست داشتم در يك مجموعه مناسبتي كار كنم. از الان هم مي‌توانم به جرات اين قول را بدهم كه اين مجموعه بهترين سريال ماه رمضان خواهد بود. ‌‌ تداخلي كه در ضبط دو مجموعه وجود داشت، سختي‌هايي را نيز به همراه داشت ولي خوشحالم كه بازي در ملكوت را قبول كردم. حرف شما را قبول دارم. مجموعه‌هاي ماورايي اين سال‌ها زياد ساخته و پخش شدند، ولي نوع خاص استفاده از پرده كروماكي و جلوه‌هاي ويژه‌اي كه در اين كار استفاده شده، سريال ملكوت را خاص و متمايز مي‌كند. بازي در سينما را با فيلم مكس (سامان مقدم)‌ آغاز كردي. بعد از آن تقريبا هميشه نقش‌هاي منفي را به عهده گرفتي. چه دليلي باعث شد به سمت اين نقش‌ها گرايش پيدا كني؟ اكنون داريم قسمت 8 مجموعه ملكوت را تصويربرداري مي‌كنيم. تا حدودي مي‌دانم كه قرار است ادامه نقش سامان چگونه باشد، با توجه به اين كه هنوز فيلمنامه كامل نشده است ولي تا به اينجا سامان را خيلي منفي نمي‌بينم. سعي من هميشه اين بوده كه هر نقشي را متفاوت از ديگري بازي كنم، مخصوصا اگر نقش منفي باشد. بعد از اين كه فيلمنامه را مي‌خوانم، اگر حس كنم كه نقش، نقش منفي است، در ذهن خود آن را درجه‌بندي مي‌كنم. هر نقش منفي براي من 10 درجه دارد كه بر حسب نقش ميزان منفي بودن را در آن كاراكتر لحاظ مي‌كنم. سعي و تلاشم اين است كه نقش‌هاي منفي‌ام هيچ كدام شبيه به هم نباشد. اين طبيعي است كه هيچ كس دوست ندارد ‌ نقش اش صد در صد منفي باشد. من هم معمولا با كارگردان صحبت مي‌كنم و نقش را تا جايي پيش مي‌برم و منفي‌سازي مي‌كنم كه به من جاي دفاع هم بدهد. در نوع بازي‌ام به اين مساله معتقدم كه نقش حتي اگر منفي است، بايد جوري ساخته و پرداخته شود كه تماشاگر مواقعي هم به او حق بدهد و پيش خودش بگويد شايد شرايط جوري بوده كه فلان شخصيت مجبور شده اين كار را بكند. من جاي دفاع براي نقشم مي‌گذارم، چون از نقش‌هاي كاملا منفي با نمادهاي خاص خيلي خوشم نمي‌آيد. به همين دليل است كه مخاطب امروزي نقش يكدست سياه با تمام عناصر منفي را ديگر نمي‌پذيرد، چون يك نقش زماني قابل باور است كه مخاطب بتواند نمودي بيروني و عيني براي آن پيدا كند. اين نكته هم مهم است، وقتي يك شخصيت قرار است مثلا در يك مجموعه 30 قسمتي معرفي شود، فرصت براي ارائه زير و بم شخصيتي او وجود دارد ولي اين اتفاق در يك فيلم سينمايي 90 دقيقه‌اي خيلي سخت‌تر مي‌شود چرا كه ديگر فرصتي نداريم كه بخواهيم وارد جزئيات قبل و بعد آن شخصيت شويم و شايد به قول شما اينجا‌غلو شخصيتي بيشتر اتفاق مي‌افتد. سامان در سريال ملكوت چقدر با شخصيت ساسان در سريال فاصله‌ها متفاوت است؟ ساسان شخصيتي خاكستري است ولي سامان به سمت مثبت بودن گرايش بيشتري دارد. با صحبتي كه با محمدرضا آهنج، كارگردان سريال «ملكوت» داشتم، به اين نتيجه رسيديم كه سامان بايد براي سير به سمت منفي بودن يا منفي شدن روال منطقي و باورپذيري داشته باشد تا بيننده هم بتواند با او ارتباط برقرار كند ولي ساسان فاصله‌ها به لحاظ سير اتفاقاتي كه بر او حادث شده، از همان ابتدا به بيننده خاكستري معرفي مي‌شود. با توجه به تجربه‌اي كه هم در تلويزيون و هم در سينما داريد، چقدر حضورت را در اين دو متفاوت و شايد بهتر و برتر از ديگري مي‌بينيد؟ نمي‌خواهم راجع به آسان‌تر بودن بازي در سينما يا تلويزيون بگويم، چون راحت نمي‌شود به اين سوال جواب داد. اصولا من آدم بي‌حوصله‌اي هستم. يكي از دلايلي هم كه در سينما فعاليت داشتم، اين بود كه يك كار در 35 ـ30 روز تمام مي‌شود؛ ولي در سريال حدود 6 ـ 5 ماه درگير هستي، پس براي من مهم است كه در چه گروهي دارم كار مي‌كنم. در چند ماه گذشته اتفاقات جالبي برايم افتاد، مثلا طي يك شبانه‌روز حدود 12 سكانس گرفته شد و من 10 بار تعويض لباس داشتم. اين اتفاق سخت مخصوصا در مورد سريال‌هاي روتين بيشتر به چشم مي‌آيد. اتفاقي كه در سينما مي‌افتد، اين است كه اگر كاري پيش‌توليد قوي داشته باشد، طي يكي‌ دو ماه فرصت داري ديالوگ‌هايت را حفظ ‌ و بازي كني. حتي ديالوگ‌ها هم در سينما مال خودت است، ولي در سريال مي‌بيني كه چند برگه ديالوگ به تو داده مي‌شود و تو فقط زمان محدودي داري، بايد آنها را حفظ كني و جلوي دوربين بروي. تجربه بازي در سريال براي من سخت‌تر بود، اما خب وسوسه عجيبي در من انداخت. من حدود يك هفته در مجموعه شمس‌العماره حضور داشتم، ولي دقيقا 2 روز بعد آن 2 تا سينمايي پيشنهاد داشتم و 2 تا سريال. «فاصله‌ها» با چند قسمت پخش بازخورد خوبي داشته و جداي از همه نقش‌هايي كه در سينما بازي كردم و عقيده دارم بعضي از آنها نقش‌هاي خوبي هم بوده، برايم جالب است كه بعد از 5 الي 6 قسمت پخش مجموعه فاصله‌ها، همه در خيابان، مرا‌ به اسم ساسان صدا مي‌زنند. مدتي از سينما و تلويزيون فاصله گرفتيد و بازگشتتان به دنياي بازيگري توام شد با همزماني سريال‌هاي فاصله‌ها و ملكوت و در سينما هم لج و لجبازي و دموكراسي تو روز روشن. اين پركاري چگونه شكل گرفت؟ اول بهتر است راجع به اين صحبت كنيم كه چرا نبودم و چرا الان هستم. خيلي وقت بود از اين صحبت‌ها نكرده بودم و الان كه فرصت خوبي است، مي‌توانم مفصل حرف بزنم. فيلم‌هاي اول و دومي كه بازي كردم هم فيلم‌هاي خوبي بود و هم كارگردان‌هاي خوبي داشت. طي اين سال‌ها، مشاوريني داشتم كه به من يادآور مي‌شدند‌ چون ورودم با كارگردان‌هاي معروف و خوبي بوده، پس بايد دقت بيشتري در انتخاب نقش‌هايم داشته باشم. بعد از فيلم دايره زنگي خيلي نقش‌ها را رد كردم. آن موقع دلايل خاص خودم را داشتم، اما بعد متوجه شدم ديگر تهيه‌كننده‌ها به اين فكر نمي‌كنند كه كدام بازيگر كم‌كارتر يا پركارتر يا گزيده‌كار‌تر بوده است. الان ملاك حضور و انتخاب بازيگران براي فيلم‌ها و مجموعه‌ها اين است كه كدام بازيگر روي جلد مطبوعات است. بعد فكر كردم كه با كناره‌گيري من، خيلي آدم‌هاي ديگري وارد مي‌شوند، بنابراين تصميم گرفتم فعاليت خودم را دوباره آغاز كنم. شايد قبل از شمس‌العماره حدود 7 تا كار انجام داده بودم، ولي بعد از شمس‌العماره تا الان شايد 20 روز تعطيلي هم نداشتم. 7 تا كار سينمايي انجام دادم و 2 تا سريال. مقداري حساسيتم را پايين آوردم. اين به اين معنا نيست كه هر كاري را قبول كنم، اما سعي‌ام بر اين است كه با حضور بجاتر و معقول‌تر هم تجربه كاري‌ام را بالاتر ببرم و هم ميزان پيشنهاداتم بيشتر شود. حضور همزمان يك بازيگر در چند فيلم و سريال مي‌تواند خطرناك هم باشد. همزماني چند كار باعث مي‌شود بازيگر زياد ديده شود، اما اگر كارهايش پشت سر هم پخش شود، حضور مستمر او را ثابت مي‌كند. انگار تصميم داريد در تلويزيون بيشتر فعاليت داشته باشيد. بله. براي 2 سريال ديگر هم قرارداد بسته‌ام كه ان‌شاءالله در آنها بازي خواهم كرد. بنابراين مي‌توان گفت يك‌سري از ملاك‌هايت براي انتخاب نقش تغيير كرده است. بله. الان اولين چيزي كه براي من مهم است، فيلمنامه خوب است؛ چه در سينما و چه در تلويزيون، چراكه به عقيده من سينما و تلويزيون دارند در يك راستا حركت مي‌كنند و يك سطح مي‌شوند. الان واقعا سينما دارد در مسيري حركت مي‌كند كه اگر در سال 70 فيلم سينمايي توليد مي‌شود، 50 تاي آن در حدي است كه من آنها را واقعا نمي‌پسندم. وقتي در فيلم‌هايي مانند مكس و دايره زنگي بازي مي‌كنم، نشان‌دهنده اين است كه تعريف ويژه‌اي از فيلم كمدي دارم. البته اين را هم بگويم پيش‌توليد طولاني فيلم «7 دقيقه تا پاييز» شانس حضور در فيلم «درباره الي» را از من گرفت. اگر در اين فيلم بازي مي‌كردم حتما مسير حضورم در سينما تغيير مي‌كرد. البته شما با بازي در فيلم «پارك‌وي» نشان داديد كه به بازي در نقش‌هايي كه روي روان‌شناختي آنها كار شده باشد، علاقه‌مند هستيد. از پارك‌وي به بعد، همه نقش‌هايي كه قرار بود فيلم‌هايش در زمينه وحشت ساخته شود، به من پيشنهاد شد، اما من نخواستم در يك نقش كليشه شوم. بعد از پارك‌وي دوست داشتم نقشي به من پيشنهاد شود كه خاص باشد و تلفيقي باشد از وحشت و روان‌شناسي. اين اتفاق افتاد و تله‌فيلمي به من پيشنهاد شد به نام «يكي از ما» كه بشدت نقشم را دوست داشتم و اميدوارم خوب درآمده باشد؛ نقش پسر معتادي كه وابستگي به يك‌سري مواد دارد كه وقتي استفاده مي‌كند يك شخصيتي دارد و وقتي استفاده نمي‌كند شخصيتش دوگانه مي‌شود. راجع به فاصله‌ها صحبت كنيم و پيامي كه هميشه حسين سهيلي‌زاده خيلي خوب و غيرمستقيم با مجموعه‌هايش به مخاطب مي‌رساند. به نظر من يك‌سري كارگردان‌ها هستند كه مديوم تلويزيون را خوب مي‌شناسند. معمولا راجع به سريال‌هاي روتين مي‌گويند كه از قسمت 10 به بعد به قول معروف جا مي‌افتد، ولي فاصله‌ها از همان قسمت اول بيننده خودش را پيدا كرد. سال گذشته اين اتفاق راجع به دلنوازان هم افتاد و اميدوارم اين اتفاق براي فاصله‌ها هم بيفتد. حسين سهيلي‌زاده نكات ظريفي را مي‌بيند و مي‌شناسد. تجربه چند ماه كار مستمر در تلويزيون به من ثابت كرد كه كارگردانان خوبي در تلويزيون فعال هستند كه كارهاي ارزشمندي مي‌سازند و من دوست دارم با آنها همكاري داشته باشم. شبنم مدني جام جم




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 570]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن