تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):نیکوترین مردم از نظر ایمان، خوش خلق‌ترین و با لطفترین آنها نسبت به اهل خویش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833255259




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روى بال عشق


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دیده بان

خاطرات همه رزمندگان شنیدنى و خواندنى هستند اما خاطرات دیده بانها شنیدنى تر و خواندنى تر، فراز زیربخشى از خاطرات شیرین احمد استادباقر از فرماندهان دیده بانى است كه بیانگر دشوارى كار رزمندگان را به خوبى ترسیم مى كند.•كار روى دیواره شرقى ادامه پیداكرد. این درحالى بود كه خطرهاى مختلف تهدیدمان مى كرد. در فرصت مناسبى به منطقه رفتم و كارم را به آخر رساندم. اطلاعات ذى قیمتى به دست آمد. از پشت دوربین، دیواره را دیدزدم. صخره هاى صاف و عمودى، هیبت رعب آورى داشتند. درنگاه اول به نظرمى رسید كه هیچ راهى به سمت بالا وجودندارد؛ اما اینطورنبود.عبور از ازگله هم یكى از موانع به شمار مى آمد. آتش عراقیها سرراهمان بود. یا بهتر است بگویم كه ما مجبور بودیم ازجلوى دید آنها بگذریم. ده ازگله در شرق بمو واقع شده است. جاده وقتى به آنجا مى رسید، یك پیچ تقریباً 360درجه مى خورد و تغییرجهت مى داد. جاده نزدیك ازگله، كفى بود؛ حدود ?كیلومتر هیچ حایلى وجودنداشت. دراین قسمت همیشه دچار مشكل مى شدیم. 500متر از این راه، ثبت شده عراقیها بود. آنها در بالاى بمو مستقر و یك كالیبر روى این قسمت راه ثبت كرده بودند؛ فقط مى بایست ماشه را مى چكاندند. خمپاره هم روى جاده كارمى كرد. چاله هاى فراوانى بر اثر اصابت گلوله هاى خمپاره درجاده به جا مانده بود.قبل از رسیدن به محل ثبتى عراقیها، تپه كوتاهى وجودداشت. این تپه براى ما و آنها بسیارتعیین كننده بود. آنها ما را از دور مى دیدند و صبرمى كردند تا ما به پشت تپه برسیم و بعد بكوبند.ما هم وقتى به تپه مى رسیدیم، سرعت موتورمان را تغییرمى دادیم. اگر هریك از طرفین اشتباه مى كرد، طرف مقابل برنده مى شد. مرتب مى شنیدیم كه ماشینهاى ما درآن نقطه صدمه دیده اند.خوب، ما خودمان را به تپه مى رساندیم. جاده ازبین آن مى گذشت. معمولاً با سرعت بالا چاله ها را پشت سرمى گذاشتیم. عراقیها هم مى دانستند كه ما درچه نقطه اى سرعتمان را كم و زیادمى كنیم. وقتى به پیچ مى رسیدیم، سرعتمان را كم مى كردیم. عراقیها روى 10 متر از این نقطه متمركزبودند. ما با سرعت فرارمى كردیم و آنها هم گلوله بارانمان مى كردند. درچنین حالتى فقط با توسل به ائمه درمى رفتیم. كارمان خیلى حساب شده نبود؛ ولى كارایى داشت.بعد شیوه دیگرى پیش مى گرفتیم . وقتى به تپه مى رسیدیم، مى ایستادیم. عراقیها پیش روى ما را مى زدند. ما با سرعت كم حركت مى كردیم وآنها فرصت پیدا نمى كردند خودشان راتنظیم كنند. با این كار، زمان بندى رؤیت خودرو توسط دیده بان و دستور شلیك گلوله توپ یا خمپاره و ارسال آن تا رسیدن ما به محل به هم مى خورد. بنابراین، گلوله ها جلوى ما فرود مى آمدند و ما هم پشت سرشان مى رفتیم. این جورى مى توانستیم مقدار ضریب زنده ماندن را بالا ببریم. حال تاچه حد معقول به نظر مى رسید، بماند. این كار را كسانى مى كردند كه با مهلكه اى مرگبار دست وپنجه نرم كرده بودند. افراد تازه وارد به دام مى افتادند. ردخور هم نداشت. همه چیز در همان لحظه ها شكل مى گرفت وبس. عبور ازاین نقطه، كارى حسى وعقلى بود. مى بایست با قلبت حس مى كردى كه وقت توقف است یا حركت كردن یا تنظیم سرعت. این را مى بایست از هوا مى فهمیدیم، از رد گلوله ها، از زمان، از قیافه خودمان، از سایه و روشن تپه و … عقل وتجربه هم به كمك مان مى آمد. مثلاً به تجربه دریافته بودیم كه باید اول متوقف شویم وبعد با سرعت مناسب راه بیفتیم. چه كسى مى توانست دقیق بگوید كه با چه سرعتى باید حركت كنیم؟ اگر راننده هول مى كرد وقدرى به سرعتش مى افزود، بى شك به تیررس خمپاره ها مى رسید. عبور ازاین مهلكه، یك بازى بود… بازى؛ یك بازى بزرگ. ما لاشه هاى چندین ماشه وموتور را مى دیدیم. مى دانستیم كه چه صحنه اى در انتظار ماست. جاده از گله، شبیه كركس بود. چندكركس سیر همیشه انتظار مى كشیدند. اصلاً عجله نداشتند. صبورترین بودند. این ما بودیم كه به كام مرگ مى شتافتیم و محاسبات دشمن را به هم مى زدیم. بچه هاى ما در بازى دادن مرگ استاد شده بودند.از این میدان مى گذشتیم و به دو راهى مى رسیدیم؛ باز دام دیگرى براى ما مهیا كرده بودند. ما زیر آتش دشمن براى شناسایى مى رفتیم. دردسرهاى این راهكار تمامى نداشت. همیشه در وضعیت فوق العاده به سر مى بردیم. با حساب وكتاب خاصى وارد منطقه مى شدیم و به هركسى اجازه نمى دادیم براى شناسایى برود.منبع :احمد استادباقر





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن