معجزه اي براي ملت فلسطين

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
معجزه اي براي ملت فلسطين

كاندوليزا رايس وزير خارجه آمريكا در جريان هجدهمين سفرش به منطقه براي فراهم كردن زمينه هاي توافق بيشتر ميان تشكيلات خودگردان اشغالگران صهيونيست و آمريكا صراحتا اعتراف كرده است كه امكان دستيابي به يك توافق كامل و امضاي توافقنامه صلح وجود ندارد. اين پديده به خودي خود يك معجزه به نفع ملت فلسطين محسوب مي شود. رايس كه پس از پايان نشست 3 جانبه با « تزيپي ليوني » وزير خارجه اسرائيل و « احمد قريع » سخن مي گفت اوضاع را « بسيار پيچيده » معرفي كرد و نسبت به كاهش روزافزون زمينه ها و امكان تفاهم ابراز تاسف نمود. در چنين شرايطي جنبش حماس با ارسال خواسته هايش براي رژيم قاهره خواستار انعكاس موضوع به رژيم صهيونيستي شده است كه در ازاي آزادي « گلعاد شاليط » بايستي اسرائيل 1500 اسير فلسطيني را آزاد كند . دراين زمينه دو استدلال وجود دارد . نخست آنكه صهيونيستهاي اشغالگر فقط يك اسير دارند و اگر تعادلي در كار باشد بايستي تمام اسيران فلسطيني و اسرائيلي مبادله شوند يعني در برابر آزادي شاليط بايستي تمامي اسيران فلسطيني به خانه باز گردانده شوند. موضوع دوم اينست كه اشغالگران مرتبا سرگرم بازداشت فلسطيني ها هستند و با اين اقدام خود بافت سياسي ـ اجتماعي در طيف اسراي فلسطيني را تغيير مي دهند. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه رژيم صهيونيستي در هفته گذشته 199 اسير فلسطيني از گروه فتح را آزاد كرد ولي در عوض دستكم 100 فلسطيني هوادار حماس را دستگير نمود! البته اشغالگران اميدوار بودند با آزادي 199 فلسطيني بتوانند كمكي به تشكيلات خودگردان بنمايند و آنها را « قهرمان مقاومت » ! معرفي كنند و محبوبيتي براي فتح نزد مردم فلسطين دست و پا نمايند اما شگردهاي تبليغاتي اسرائيل و فتح به قدري به يكديگر نزديك بود كه حتي همين اقدام ظاهري هم نتوانست به سود سازشكاران تمام شود. در چنين اوضاع پيچيده اي كاندوليزا رايس و « تزيپي ليوني » وزراي خارجه آمريكا و اسرائيل از « احمد قريع » مذاكره كننده ارشد فلسطيني از جناح ابومازن كسب نظر كردند كه چه كاري در جهت كمك به موضع لرزان ابومازن و تشكيلات خودگردان مي توانند انجام دهند پاسخ اين سئوال روشن است . ابومازن و طرفدارانش تصور مي كنند با افزايش فشارها عليه جنبش حماس و دولت « اسمعيل هنيه » باتشديد محاصره غزه مي توانند كاري از پيش ببرند. اين بدان معني است كه اصرار محمود عباس و همفكرانش براي ادامه محاصره غزه اكنون بيش از آمريكا و صهيونيستها است و آنها رسما از اشغالگران خواسته اند كه توافق با حماس براي گشودن گذرگاه « رفح » را اجرا نكنند تا بلكه مردم غزه عليه حماس شورش نمايند و دولت حماس سقوط كند. با اينهمه كاخ سفيد و طيف نومحافظه كاران فرصتهاي محدودي براي به سامان رساندن وضعيت رژيم صهيونيستي و موفق جلوه دادن سياستهاي ناكام آمريكا در منطقه در اختيار دارند. با بررسي شرايط سياسي در فلسطين اشغالي تشكيلات خودگردان و حتي آمريكا بهتر مي توان دريافت كه هر 3 راس مثلث آمريكا ـ اسرائيل و تشكيلات خودگردان دچار چالشهاي سنگين داخلي هستند و از بي اعتباري شديد و غيرقابل جبران رنج مي برند. بوش كوچك آخرين ماههاي حكومت بدفرجامش را سپري مي كند و عملا فاقد اراده و انگيزه هاي لازم براي فعاليت در جهت منافع اشغالگران صهيونيست است . ايهود اولمرت رسما تعهد داده كه در هفته هاي آينده از كار كناره گيري كند و محمود عباس عملا به رئيس تشكيلات عقيم و ناكارآمدي تبديل شده كه حتي اجزاي حكومتي وي نيز اعتباري برايش قائل نيستند. اقدام غيرقانوني محمود عباس در بركناري « اسمعيل هنيه » و روي كار آوردن « سلام فياض » هم نتوانست كمكي به جناح خائن فتح محسوب شود. حتي الگوبرداري از طرح آزادي اسراي لبنان و اجراي آن در مورد اسراي فتح نيز نتوانست اقدامي به نفع سازشكاران ارزيابي شود و محبوبيتي را براي خيانتكاران به ارمغان آورد. تصادفي نيست كه روزنامه صهيونيستي « هاآرتص » در شماره اخير خود اعتراف كرد كه برزخ سياسي در فلسطين اشغالي براي آمريكا دردسرساز شده و حتي رهبران آمريكا را هم سردرگم كرده است . اگرچه اولمرت آينده اي ندارد ولي مسئله « بحران رهبري » در اسرائيل ريشه دارتر از آنست كه با بركناري اولمرت اوضاع رژيم صهيونيستي بهبود يابد. رقابتهاي شرم آور درون حزب كاديما رايس را متعجب ساخته است و او نتوانست بين « تزيپي ليوني » وزير خارجه و « شائول موفاز » وزير حمل و نقل كه هردو براي قدرت نخست وزيري خيز برداشته اند تفاهمي ايجاد كند. نكته جدي تر اينكه بعضي رژيم هاي مفلوك عرب تلاش مي كنند باهماهنگي صهيونيستها موضوع بازگشت فلسطيني هاي مهاجر به سرزمينهاي اشغالي را براي هميشه حذف كنند و در قبال پرداخت مبالغ ناچيزي به مهاجرين حق بازگشت آنها به فلسطين را در ازاي سند رسمي خريداري نمايند! اين پديده يكبار ديگر نشان داد كه رژيمهاي خائن عرب نه تنها هيچ انگيزه و تلاشي براي كمك به فلسطيني ها ندارند بلكه به عكس در جهت كمك به اشغالگران وارد عمل شده اند. به عبارت بهتر اگر رژيمهاي عرب دست از خيانت خود بردارند فلسطيني ها به تنهائي در موقعيت بهتري در برابر اشغالگران قرار مي گيرند و همچون حماس به امتيازات بيشتري دست پيدا مي كنند. دانيل آبرامز بازرگان يهودي آمريكائي واسطه اصلي ميان اسرائيل و آل سعود است و اگرچه در جهت منافع صهيونيستها حركت مي كند ولي مراتب تعجب خود را از مواضع آل سعود پنهان نمي كند كه چطور در صدد قرباني كردن منافع فلسطيني ها هستند تابلكه به صلح خفت بار با صهيونيستها دست يابند به نظر مي رسد پيچيدگي اوضاع و همچنين بي اعتباري روزافزون سران رژيم صهيونيستي تشكيلات خودگردان فلسطيني و نومحافظه كاران آمريكا در مقطع كنوني به خودي خود يك معجزه است چرا كه در غير اينصورت اصرار جناح خائن فتح و رهبران بي افتخار عرب در جهت ذلت پذيري بيشتر و اجراي خواسته هاي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي در اجلاس « آناپوليس » ماهها پيش محقق شده بود! جمهوري ۱۱/۶/۸۷

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 181]