تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):نصيحت و خيرخواهى از حسود محال است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816940117




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

چند سوال نه چندان مبهم در عین حال تفکر برانگیز


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: shirin r26th January 2009, 01:57 PMچند سوال از همتون دارم روش فکر کنین بعد جواب بدین! چرا به این دنیای غریب پا گذاشتین؟ عشق یعنی چی؟ عاشق کیه؟ در گذشته چند دوست داشتین و الان کجان؟ و مهمترین سوال: تاحالا به گذشتتون فکر کردین که چی بودین و چی شدین؟ یا چی میخواین بشین؟ خداییش من که روش فکر کرد جز سردر گمی چیزی عایدم نشد نظر شما چیه؟ مائده .ر27th January 2009, 04:41 PMمیدونید من هم گاهی اوقات از خودم میپرسم چیم کیم ... واسه چی اومدم اینجا... حتی من ... یا خوده واقعیم یعنی چی.... من اگه رو این چیزی فک کنم دیوونه میشم... من که خیلی نسبت به قبل پیشرفت کردم...و بهترین دوستم که از 5 سالگی تا الان هم هنوز با هم هستیم رو هنوز دوسش دارم.... اسمش مهنازه... الان هم ازدواج کرده .. راستشو بخواین 1 ماهه خبری ازش ندا رم. اما سراغش میرم sarab_saba27th January 2009, 04:48 PMسلام خوب منم يك سوال اضافه ميكنم اگه جواب اين سوال هارو بدونيم چه فرقي ميكنه؟ 397527th January 2009, 04:54 PMچند سوال از همتون دارم روش فکر کنین بعد جواب بدین! چرا به این دنیای غریب پا گذاشتین؟ عشق یعنی چی؟ عاشق کیه؟ در گذشته چند دوست داشتین و الان کجان؟ و مهمترین سوال: تاحالا به گذشتتون فکر کردین که چی بودین و چی شدین؟ یا چی میخواین بشین؟ خداییش من که روش فکر کرد جز سردر گمی چیزی عایدم نشد نظر شما چیه؟ شيرين جان سوالاي شما بعضياش عمده مسائل حل نشده منو تشكيل مي ده. واقعا چرا من بايد به اين دنياي غريب پا بزارم؟؟؟؟؟دنيايي كه از اولش تا آخرش فقط دردسرو سختي هست،به قول يكي از آهنگهاي مورد علاقه من كه مي گه : با تولد رنج ما آغاز شد-------------رنج افتادن به كام زندگي شايد بزرگترين فاجعه اي كه براي من اتفاق افتاده همين تولدم بوده...... تولدي كه مهمترين مزيتش ديدن سختي عزيزان و بدتر از اون ديدن مرگ عزيزان هست... در مورد عشق و عاشقي بحث خيلي مفصله.فقط به اين نكته بسنده مي كنم كه خدا براي تحمل اين آشفته بازار سه چيز به انسان عطا كرد:اول صبر دوم فراموشي و سوم عشق دوستاي من خيلي زيادن ،شايد از شمردن تعداد اونا ناتوان باشم ،ولي دوست واقعي نيستن،دوستاي لحظه هاي خوشم هستن.موقع گرفتاري كلا گمشون مي كنم. دوستاي واقعيه من دو نفرن،همسر گلم و مادر عزيزم.(البته يكي ديگه هم هست كه براي اينكه بدونم مي تونم رو دوستيش حساب كنم يا نه ،حداقل بايد 15 سال صبر كنم و اون پسرم آرتينه كه 2.5 ماهه است.) گذشته من از زماني كه خودمو شناختم تا الان خيلي پرپيچ و خم بوده.شايد بشه به طور نسبي خودمو آدم موفقي بدونم ،ولي به هيچ وجه از خودم راضي نيستم. mehrdad 2522nd April 2009, 09:48 PMدليل تولدم رو نمي دونم عشق معني نميشه لااقل حاضر نيست به چارچوب كلمات بياد عاشق؟منم كه سالهاست براي رسيدن به عشقم تلاش ميكنم و به نتيجه نمي رسم به گذشته تلخم هم زياد فكركردم اينكه چي بودم؟واقعا چي بودم من از ديد اين جامعه يه آدم مطرود بودم كه هيچ كس جز يه عده احمق نمي خواستند اطرافش باشن.....من توي اين جامعه هيچ جايگاهي نداشتم نه اينكه معتاد باشم اما با وضعيتي كه داشتم كسي قبولم نداشت تا اينكه رفتم.... جايي كه فكر ميكردم مورد قبول واقع خواهم شد وهمين طور هم بود نمي دونم چي شد!روزگارم عوض شد عاشق شدم شيريني اين عشق طعم واقعي گناه كه تلخي اون در نظر عشقم بود رو به من منتقل كرد شايد در اون برهه فكر نمي كردم دارم گناه ميكنم بعد از آشنايي با عشقم فهميدم كه...........................توبه كردم گناهم رو ترك كردم و حالا فكر ميكنم من از خود قبليم خيلي دور شدم همين جامعه اي كه طردم ميكرد با آغوش باز قبولم كرد و من اين رو مديون خانم مهتاب كه كاربر همين فروم هست،هستم سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 796]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن