واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
قلعه پر رمز و راز نويسنده: ليلا حسين زاده « نارين قلعه» دومين بناي بزرگ خشتي دنياست که در ميبد يزد قرار گرفته و افسانه هاي زيادي درباره اش شنيده مي شود ساخته دست ديوهاست؛ چاه مربع شکلي در آن وجود دارد که اگر گوش هايتان را خوب تيز کنيد، صداي چرخ الماس را در آن مي شنويد؛ راه هاي مخفي زيادي در گوشه و کنار آن وجود دارد؛ خيلي ها را سال ها پيش در سياهچاله هاي آن حبس کرده اند و هنوز هم صداي آنها به گوش مي رسد! فکر مي کنيد اين مکان اسرارآميز کجاست؟ چقدر با شما فاصله دارد؟ اينجا « نارين قلعه» است؛ قلعه اي کاملاً خشتي اما اسرارآميز در ميبد يزد؛ قلعه اي که حرف ها و روايت هاي زيادي درباره آن بين محلي ها شنيده مي شود. بعضي ها مي گويند در اين قلعه يک چاه پر از طلا وجود دارد؛ عده اي ديگر هم مي گويند ديوي به نام دال از طرف حضرت سليمان (ع) مأمور شده اين قلعه را بسازد! تعجب نکنيد، درباره نارين قلعه تا دلتان بخواهد حرف و حديث سر زبان ها افتاده اما شايد همه اين حرف و حديث ها به خاطر معماري عجيب و شگفت انگيز اين بنا باشد که باعث شده داستان هاي زيادي درباره اين قلعه به وجود بيايد. نارين قلعه قدمتي 3 هزار ساله دارد و در شهرستان ميبد در 50 کيلومتري شمال غربي يزد قرار گرفته. ملحي ها به جاي نارين قلعه به آن نارنج قلعه مي گويند اما درباره اينکه چرا اسم آن را نارنج قلعه گذاشته اند، روايت هاي متفاوتي وجود دارد؛ بعضي ها مي گويند به خاطر رنگ آفتاب است و بعضي ديگر هم معتقدند به خاطر رنگ آتش! نارين قلعه هم مثل بزرگ ترين بناي خشتي دنيا- خانه خشتي حاج علي آقا در کرمان- کاملاً از خشت و گل ساخته شده؛ با اين تفاوت که درباره اين قلعه راز و رمزها و افسانه هاي زيادي وجود دارد. با گذشت 3 هزار سال از عمر اين بنا، نارين قلعه هنوز هم پابرجا و مستحکم است. اين قلعه در دوره هاي مختلف تاريخي بازسازي شده و هر کدام از تعميرات هم روي مرمت هاي قبل قرار گرفته اند؛ همين موضوع، ادامه کاوش ها را براي باستان شناسان مشکل کرده است. ذات الله نيکزاد- مدير پايگاه پژوهشي و معاون حفظ و احيا و مرمت بناهاي تاريخي يزد- درباره نارين قلعه مي گويد:« سلسله هاي پادشاهي مختلفي در اين قلعه حکمراني کرده اند و هرکدام هم بنا به دوره و سليقه شان تغييراتي در آن داده اند. به همين خاطر است که اگر شما از قلعه بازديد کنيد، با مصالح، نوع ساخت و خشت هاي متفاوتي مواجه مي شويد. نارين قلعه در آن زمان به سه قسمت کهن دژ، شارستان و ربض تقسيم مي شده. ربض به آن قسمت هايي از روستا و پيرامون شهر گفته مي شد که روستاييان در آن کشاورزي مي کردند. شارستان هم محدوده و هسته اصلي شهر بود که شامل محله هاي مختلف مي شد. اما مهم ترين قسمت شهر ميبد در آن زمان کهن دژ بود که مرکز حکمراني و مديريت شهر بود.» به گفته نيکزاد، اين قلعه در بالاترين قسمت شهر ميبد واقع شده؛ آن هم به دلايل استراتژيکي، دفاعي و حفاظتي اي که آن زمان سازندگان قلعه در نظر گرفته اند. در حقيقت نارين قلعه در محلي واقع شده که بر تمام مناطق اطرافش تسلط داشته؛ طوري که ديده بانان اين قلعه خشتي به محض نزديک شدن هر جنبنده اي به قلعه از ماجرا باخبر مي شدند.
قلعه اي فتح نشدني « سازندگان اين بنا با بهره گرفتن از مزيت هاي زمين و توپوگرافي خاص در آن زمان، قلعه را روي يک محل مرتفع ساختند. الان اين قلعه درست در وسط شهر قرار دارد. وقتي از قلعه پايين مي آييد، زمين به ناگهان يک افتادگي شديد پيدا مي کند.» اما معماران قلعه فقط به ساختن قلعه روي يک مکان بلند اکتفا نکرده و از يک شيوه حفاظتي ديگر هم استفاده کرده اند؛ کندن خندق. به همين خاطر است که دور تا دور نارنج قلعه خندقي گود و عميق کنده شده است که از هجوم دشمنان به قلعه جلوگيري مي کرده؛ به اين صورت که اگر ساکنان قصر مي خواستند از قلعه خارج شوند، دروازه اصلي شهر که با دو زنجير به دو طرف در متصل بود، پايين آورده مي شد و روي خندق مي افتاد، بعد زنجيرها به سمت بالا کشيده مي شد و پل متحرک از روي خندق برداشته مي شد؛« در حال حاضر اين خندق، تبديل به باغ زيبايي شده و بين اهالي به باغ خندق معروف است.» ساختماني تو در تو ساختار بدني يک حلزون را در ذهنتان مجسم کنيد؛ بناي نارين قلعه هم مثل آن تو در تو ساخته شده؛ « اين قلعه از پنج حصار تو در تو تشکيل شده. در واقع طبقات تشکيل دهنده قلعه، از هم تفکيک نشده اند. آنها با يک سطح شيب دار تا محدوده شاه نشين از پنج دربند تشکيل شده اند. هر دربند هم دروازه اي دارد.» نارين قلعه به دو قسمت تقسيم مي شود؛ بخش مردم نشين و بخش حاکم نشين. بخش مردم نشين اين قلعه وسعت بيشتري دارد؛ يعني چيزي حدود 2 هزار متر مربع؛ البته اين قسمت به بخش هاي کوچک تري مثل انبار، بازارچه، مسجد، حمام، خانقاه، محله هاي مختلف و غيره هم تقسيم مي شده. بخش حاکم نشين قلعه هم طوري ساخته شده که چشم اندازش رو به ميبد است.بخش حاکم نشين روي يک صفه بزرگ ساساني ساخته شده است؛ « صفه يک حجم بزرگ از خشت هاي بزرگ است که حالت تختگاه را درست مي کند. در داخل قلعه، فضاهاي مختلفي وجود دارد. به جز شاه نشين، فضاهايي هم به لشکريان اختصاص داشته که به آنها خدمات مي داده.» خاک رس محکم سال ها از عمر اين قلعه باستاني مي گذرد و در اين مدت بارها مورد بازسازي قرار گرفته است. اگر وارد قلعه بشويد آجرهايي با اندازه هاي گوناگون در قسمت هاي مختلف آن مي بينيد؛ « فضاهايي در قلعه وجود دارند که در دل خاک کنده شده اند و اصطلاحاً به آنها بوکن مي گويند. ضخامت ديواره هاي قلعه هم اندازه هاي مختلفي دارد و بين 1 تا 1/5 متر است.» شايد باورش سخت باشد اما نارين قلعه روي خاک رس بنا شده و براي ساخت آن هيچ پي و زيربنايي کنده نشده است؛ اما نکته عجيب اينجاست که خاک رسي که اين قلعه روي آن بنا شده، به سختي سنگ است. البته خاک ميبد يکي از مرغوب ترين خاک رس ها را براي سفالگري دارد و از نوع مرغوبي است؛ « خاک ميبد بسيار مرغوب است و شايد يکي از دلايلي که تا به حال اين قلعه که از جنگ ها جان سالم به در برده همين باشد. قلعه چهار برج نگهباني هم دارد و به جز قسمت هاي معدودي که قابل مشاهده است، بقيه قسمت ها هنوز ناشناخته مانده اند و تا به حال هيچ کاوشگر و باستان شناسي نتوانسته کل قسمت هاي اين کهن دژ 14 هزار متري را رمزگشايي کند». ديوها، چرخ الماس و چاه مربع درباره نارين قلعه هم مثل بقيه بناهاي تاريخي و باشکوه کشورمان افسانه هاي زيادي وجود دارد؛ تعدادي از بومياني که در نزديکي اين قلعه زندگي مي کنند معتقدند که اين قلعه به دستور حضرت سليمان (ع) توسط ديوها ساخته شده است. مدير پايگاه پژوهشي و معاون حفظ و احيا و مرمت بناهاي تاريخي يزد در اين باره مي گويد:« حضرت سليمان (ع) ، به انجام کارهاي خارق العاده مشهور است؛ کارهايي که از عهده بشر خارج است. يکي از افسانه هايي که درباره نارين قلعه بين عامه مردم وجود دارد اين است که حضرت سليمان (ع) به يکي از ديوها به نام ديو دال دستور مي دهد در مستحکم ترين و بلندترين مکاني که پيدا مي کند، اين قلعه را بسازد. ديو دال هم آن را روي اين پشته گلي مي سازد. يکي ديگر از افسانه هايي که در مورد اين قلعه وجود دارد، به يک چاه مربوط مي شود؛ يک چاه قديمي که برخلاف شکل متداول چاه هاي ديگر به شکل مربع کنده شده. به اين چاه در يزد، گوري يا چاه زرتشتي مي گويند که بيشتر در شهرستان ها حفر مي شده؛ چاهي که دهانه آن در محل دربند ارگ است. مردم محلي مي گويند اگر کسي که دارد از کنار اين چاه افسانه اي رد مي شود، گوش هايش را خوب تيز کند، صداي چرخش الماس را خواهد شنيد. آنها مي گويند همه حاکمان پيشين قلعه گنج هايشان را در اين چاه حفر کرده اند. يک عده ديگر هم مي گويند اين چاه، سياهچال و يک زندان است که زنداني ها را درون آن زنداني مي کردند. اما جداي از اين افسانه، به نظر مي رسد که اين چاه مربع شکل توسط افرادي بي تجربه حفر شده؛ چرا که کندن چاه به شکل دايره خيلي کم هزينه تر از شکل مربع است. در چاه هاي مربعي شکل، چاه کن به صورت ايستاده آن را مي کنده. اما در چاه هاي گرد، مقني دو زانو چاه را حفر مي کرده.» اما افسانه هاي موجود درباره اين قلعه باستاني به همين جا ختم نمي شوند چون بوميان اين منطقه مي گويند در نارين قلعه راه هاي مخفي زيادي وجود دارد که از قصر به کيلومترها دورتر از شهر کشيده شده اند. اما هنوز هيچ راه مخفي اي در اين قلعه کشف نشده است. کهن دژ افسانه اي از نارين قلعه در دوره هاي مختلف تاريخي، به عنوان ارگ حکومتي يا دژ نظامي استفاده مي شده افسانه ها و حکايت هاي قديمي زيادي درباره اين قلعه افسانه اي شنيده مي شود. بر اساس يکي از اين افسانه ها قلعه در زمان کيومرث بنيانگذاري شده و انسان ها ابتدا از راه آب و دريا به آن پا گذاشته اند. طبق يک افسانه ديگر هم نارين قلعه همان دژ سفيد شاهنامه است. گرچه هيچ مدرکي براي اثبات اين ادعاها وجود ندارد. مشخص است که نارين قلعه ميبد يکي از قديمي ترين سندهاي تاريخي و شهرسازي اين منطقه به شمار مي رود.
منبع:هفته نامه همشهري سرنخ، شماره 57 /ع
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1631]