تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):گريه مؤمن از (درون) دل اوست و گريه منافق از (ظاهر و) سرش.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804770359




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فتح خرمشهر و حقانيت تاريخي خمينيون


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فتح خرمشهر و حقانيت تاريخي خمينيون
فتح خرمشهر و حقانيت تاريخي خمينيون     فتح خرمشهر در سوم خرداد سال 61، صرف نظر از تمامي ارزشهاي حقيقي و نماديني كه داشت، علامت پيروزي يك گفتار بود! گفتاري كه امام خميني در آخرين سال هاي دهه 50، در جامعه ما در انداخت و توانست به رغم شيك ترين و امروزي ترين گفتار هاي رقيب، در جامعه ايراني سيادت و اقتدار يابد. تح خرمشهر نقطه پاياني بر فرآيند باز پس گيري مواضع اشغال شده ميهنمان از دشمن بعثي نبود. اين فتح مبين در شرايطي صورت پذيرفت كه نظام تازه تأسيس در داخل، هنوز در گرماگرم درگيري با گروهك هاي ستيزه جوي داخلي بود. نظام تازه تأسيس در شرايطي اين فتح بزرگ را به دست پاسداران خود صورت مي داد كه در كوراني از تخاصمات جهاني قرار داشت. و لذا اين پيروزي نمادي از موفقيت رهبري امام در دفع تجاوز دشمن بعثي بود. حمله عراق به ميهنمان در شرايطي صورت پذيرفت كه كشور با ارتشي فروپاشيده و همانطور كه آورديم با گروه هاي ريز و درشت مسلحي كه در اطراف و اكناف كشور سر مبارزه جويي با نظام داشتند، مواجه بود. وضعيت سياسي كشور آنقدر آشفته بود، كه گروه هاي تجزيه طلب و برانداز به رغم آنكه در كردستان و گنبدبه خشن ترين شيوه ها به نيروهاي مردمي هوادار نظام اعلان جنگ داده بودند، به راحتي در مركز كشور نشريات ضد حكومتي خود را مي فروختند. در داخل حكومت نيز شاهد تعارض و ستيز داخلي ميان رؤساي قواي قضائيه و مقننه از يك سو و رئيس قوه مجريه از سوي ديگر بوديم. در اينچنين شرايطي، ميهنمان ايران آماج هجوم ارتش تا بن دندان مسلح صدام قرار گرفت. ارتشي كه از سوي هر دو ابر قدرت وقت مورد حمايت بود. كم بودند رهبراني كه در آن شرايط روحيه خود را حفظ كرده و خود را براي بسيج و سازماندهي نيروها در جهت مقابله با تجاوز دشمن آماده ساخته باشند. اين واقعا يك پرسش مهم تاريخي است كه مدعيان ملي گرايي چقدر در كار دفع تجاوز دشمن خارجي و حفظ تماميت ارضي كشور در آن مقطع مشاركت داشته اند و چه ميزان گفتار آنها در بسيج نيروها و سد كردن راه بر دشمن متجاوز و نهايتا بيرون راندن آن از خاك ميهن عزيزمان ايران مؤثر بود؟ اجازه دهيد از مقطع فتح خرمشهر به بعد نيز مقطعي را كه برخي سياسيون نسبت به حقانيت آن مناقشه دارند را كنار گذاريم، اما نسبت به نخستين مقطع جنگ هشت ساله مي توان پرسيد كه چرا اينان از نقش رهبري امام و ايدئولوژي او در پاسداري از تماميت ارضي كشور و بيرون راندن نيرو هاي خارجي از خاك ميهنمان در حالي كه حكومت همان "امام"، از خارج آماج كين ابرقدرت ها و از داخل با قيام مسلحانه گروه هاي رنگارنگ برانداز مواجه بود سخني نگفته و نمي گويند؟ واقعا كدام گفتار به رزمندگان ما در بيرون راندن دشمن بعثي از ميهنمان مدد رساند و به آنها نيرو مي بخشيد؟ آيا اين سخنان ساده و از فطرت برخاسته امام بود كه رزمندگان را در دفع تجاوز بعثي ياري مي رساند يا سخنان شيك و مطنطن ملي گراياني كه از مليت گرايي تنها ضديت با آخوندها را آنهم در قالب تكرار دعواي مصدق و كاشاني برايشان باقي مانده بود؟ حتي وصيت نامه پاك بازان و جانبازاني كه از محدود گروه هاي مستقل از جريان وقت خط امام به جبهه مي رفتند همه حاكي از آن است كه آنها نيز در ذيل گفتار امام سخن مي گفتند و مي انديشيدند و عشق امام جان آنان را لبريز از شور و حماسه ساخته بود. وقتي اين نيروها اينچنين حقانيت تاريخي و برتري نسبي يك شخص و جريان، آن هم شخصي در تراز امام خميني و جرياني در تراز پيروان جان به كف ايشانرا در تاريخ معاصر كشورمان منكر مي شوند، چگونه انتظار دارند كه ديگراني به عنوان مثال، پيش تازي و برتري مصدق در مقطعي، شريعتي در مقطعي و نهضت آزادي در مقطعي را منكر نشوند؟ آيا اينان با همان منطقي با مخالفين خود برخورد نمي كنند كه انتظار دارند با همان منطق با آنان برخورد نشود؟ مزيت نسبي گفتار امام نسبت به تمامي گفتار هاي موجود در آن مقطع و برتري آن در جهت بر عهده گرفتن رسالت بزرگ ميهني (رسالت دفع تجاوز) تنها مزيتي نبود كه گفتار امام از آن برخوردار بود. پيش از آن نيز در اواخر دهه 50 در شرايطي كه تمامي جريانات سياسي وقت يا روي به اضمحلال گزارده و يا در مقابل بحران هايي كه جامعه ايراني تحت ستم پهلوي را در سلطه خود گرفته بود راهكارهايي انحرافي را ارائه مي دادند. امام توانست رهبري جنبش ضد استبدادي را بر عهده گيرد، آن هم در شرايطي كه گفتارهاي رقيب يا تابع امام شده –از سر رغبت- يا به ناگزير خط ايشان را پذيرفته بودند (همچون رهبري جبهه ملي و بسياري از روشنفكران مسلمان و لائيك ) و يا از مدتها پيش ناتواني خود را در پاسخ به پرسش هاي روز و ارائه راهكار براي جامعه استبداد زده ما از دست داده بودند. (همچنين اضمحلال سازمان هاي چريكي فدائيان خلق و مجاهدين خلق) واقعا اگر گفتار امام حاوي يك مزيت نسبي يا عنصر برتري بخش نسبت به ديگر گفتارها نبود، چگونه مي توانست در آن مقطع رهبري و سيادت را از آن خود كند؟ در جريان دفع تجاوز نيز يك بار ديگر برتري گفتار امام بر گفتار رقيبان، آن هم در مواجهه با بحراني ملي خود را نشان داد. امام بدون آنكه ادعاي ملي گرايي داشته باشد در اين مقطع بزرگترين خدمات را به مليت و وحدت سرزمين ما كرد. باز هم مي توان پرسيد كه واقعا كدام يك از مدعيان امروز كه آن روزها اندك اندك زبان به طعن خط امام گشوده بودند و يا بعد ها منتقد امام شدند در صحنه دفع تجاوز كه حداقل در سال هاي 59 تا 61 به اذعان ايشان يك وظيفه ملي بود حضور فعال يافتند؟ و توده ها را براي ايفاي اين رسالت ملي بسيج كردند؟ بگذريم از آنكه اگر برخي از ايشان عزم بسيج كردن توده را براي مقابله با تجاوز در سر داشتند از اين توان برخوردار نبودند! اين تنها گفتار امام بود كه در جريان پاسداري از كيان ملي قدرت بسيج كنندگي خود را نشان داد و ملت ما را يكبار ديگر همچون سال هاي 56 و 57 از يك پيچ تند تاريخي به سلامت رهانيد. انكار اين حقانيت نسبي تاريخي، يعني حقانيت امام و پيروانش، انكار يك واقعيت تاريخي است و مدعيان، هر قضاوتي راجع به امام در فرازهاي بعدي در كارنامه سياسي ايشان داشته باشند، نمي بايد در صورتي كه از انصاف، واقع نگري و حق جويي برخوردار باشند اميال و سلايق خود را بر حقايق تاريخي تحميل كنند. در جريان تجزيه طلبي قبل از جنگ نيز، اين امام بود كه با قدرت گفتاري خود نيروهاي ملي را در مقابل تجزيه طلبان توان و نيرو مي بخشيد. منبع:آويني (www.aviny.com) ارسال توسط کاربر محترم:hasantaleb  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 383]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن