تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 17 مرداد 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس چيزى از حقّ برادر مسلمان خود را نگه دارد [و به او ندهد]، خداوند، بركت روزى ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809863138




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويم
گاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويمشاعر : سنايي غزنوي يک ره از ايوان برون آييم و بر کيوان شويمگاه آن آمد که با مردان سوي ميدان شويمخانه‌پردازيم و سوي خانه‌ي يزدان شويمراه بگذاريم و قصد حضرت عالي کنيمبي‌زن و فرزند و بي‌خان و سر و سامان شويمطبل جانبازي فرو کوبيم در ميدان دلگاه با رخت غريبي نزد آن ويران شويمگاه با بار مذلت سوي آن مسجد دويمگاه در کنج خرابي با سگان هم خوان شويمگاه در صحن بيابان با خران همره بويمگاه چون ارباب دولت نقش شادروان شويمگاه چون بي دولتان از خاک و خس بستر کنيمگاه در حال ضرورت يار هر نادان شويمگاه از ذل غريبي بار هر ناکس کشيمگه ز عشق خانمان چون عاشقان پژمان شويمگاه بر فرزندگان چون بيدلان واله شويمگاه در آتش بويم و گاه در طوفان شويماز فراق شهر بلخ اندر عراق از چشم و دلگه به دست ملحدان چون آب در آبان شويمگه بعون همرهان چون آتش اندر دي بويمما به تکبيري عصاي موسي عمران شويمملحدان گر جادوي فرعونيان حاضر کننداز نشابور و ز طوس و مرو زي همدان شويمغم نباشد بيش ما را زان سپس روزي که مازهرمان حلوا شود آنشب که در حلوان شويماز پي بغداد و کرخ و کوفه و انطاکيهتازه رخ چون برگ و شاخ از قطره‌ي باران شويمچون بدارالملک عباسي امامي آمديمجان قدم سازيم و سوي تربت نعمان شويماز براي حق صاحب مذهب اندر تهنيتچون ز قادسيه سوي عقبه‌ي شيطان شويمبا شياطين کين کشيم از خنجر توفيق حقهمچو ريگ نرم پيش باد سرگردان شويمپاي چون در باديه‌ي خونين نهاديم از بلاچون يتيمان روز عيد از درد دل گريان شويمزان يتيمان پدر گم کرده ياد آريم بازز آرزوي آن جگر بندان جگر بريان شويماز پدر وز مادر و فرزند و زن ياد آوريمگرد بالينشان نبينم ار دمي نالان شويمدر تماشاشان نيابيم ار گهي خوش دل بويمچون نباشد اين عزيزان سخت بي‌درمان شويمدر غريبي درد اگر بر جان ما غالب شودمهرباني ني که آبي آرد ار عطشان شويمغمگساري نه که اشگي بارد از غمگين بويمني پسر در بر که ما از روي او شادان شويمنه پدر بر سر که ما در پيش او نازي کنيمهمچو يعقوب پسر گم کرده با احزان شويمچون رخ پيري ببينيم از پدر ياد آوريمآه اگر در منزلي ما صيد گورستان شويمباشد اميدي هنوز ار زندگي باشد وليکناچشيده هيچ شربت هر زمان حيران شويمحسرت آن روز چون بر دل همي صورت کنيمبي‌جمال دوستان و اقربا مهمان شويمآه اگر يک روز در کنج رباطي ناگهانما به زير خاک ره با خاک ره يکسان شويمهمرهان حج کرده باز آيند با طبل و علمما به تيغ قهر حق کشته‌ي غريبستان شويمقافله باز آيد اندر شهر بي‌ديدار ماما به زير خاک چون در پيش مه کتان شويمهمرهان با سرخ رويي چون به پيش ماه شبما به هر ساعت همي طعمه‌ي دگر کرمان شويمدوستان گويند حج کرديم و مي‌آييم بازهم دريغي نيست گر ما نيز چون ايشان شويمني که سالي صدهزار آزاده گردد منقطعما به پيش خدمت او از بن دندان شويمگر نهنگ حکم حق بر جان ما دندان زندهديه جان سازيم و استقبال آن پيکان شويمرو که هر تيري که از ميدان حکم آمد به ماچون بدو دانا شديم از علم خود نادان شويمچون بدو باقي شديم از جسم خود فاني شويماين شرف ما را نه بس کز تيغ او قربان شويمگر نباشد حج و عمره ور مي و قربان گو مباشما ز روي استقامت سرو اين بستان شويماين سفر بستان عياران راه ايزدستما به بوي جرعه‌اي مولاي اين مستان شويمحاجيان خاص مستان شراب دولتندتا سزاوار قبول حضرت قرآن شويمنام و ننگ و لاف و اصل و فضل در باقي کنيمچون بپالوديم ازو خالص چو زر کان شويمباديه بوته‌ست و ما چون زر مغشوشيم راستخوي اين مردان گريم و گوي اين ميدان شويمباديه ميدان مردانست و ما نيز از نيازچون پديد آيد جمال کعبه جان افشان شويمگر چه در ريگ روان عاجز شويم از بي‌دلييا به کام حاسدان گرديم يا سلطان شويميا به دست آريم سري يا برافشانيم سريا به زير پشته‌ي ريگ روان پنهان شويميا پديد آييم در صحراي مردان همچو کوه
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 768]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن