تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806522050
با شيوا داوودي فر و حديثه نوحي، دختران تيم ملي كيك بوكسينگ مشت و لگدهاي زنانه
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: با شيوا داوودي فر و حديثه نوحي، دختران تيم ملي كيك بوكسينگ مشت و لگدهاي زنانه
حديث علمي«دختر؟... كيك بوكس؟... شوخي مي كني؟» اين عكس العمل عادي افراد است وقتي از دختراني مي شنوند كه «فايتر» هستند، روي رينگ مي روند و سر و صورت حريف را زير مشت و لگد مي گيرند. شايد زماني يك دختر كاراته كا يا تكواندوكار هم همين طور عجيب به نظر مي رسيد اما با گذشت چند سال از فعاليت اين رشته ها در ايران حالا ديگر صحبت از كاراته يا تكواندوي دختران براي كسي عجيب نيست اما دختران ايران كه نشان داده اند در رشته هاي رزمي حرفي براي گفتن دارند، حالا از اين رشته ها عبور كرده اند و سراغ ورزش هايي مي روند كه حتي تصورش هم سخت است. وقتي مقابل دو قهرمان كيك بوكس دختران ايران مي نشينيد متوجه مي شويد آنها خيلي راحت از ضربه هاي مرگبار به سر و صورت حريف صحبت مي كنند. نگران از فرم افتادن چهره شان نيستند و حتي براي شروع فعاليت شان در رشته هاي سنگين تر مانند موي تاي و كشتي كج لحظه شماري مي كنند؛ جايي كه ديگر ضربه ها هيچ كنترلي ندارند. بايد بزني تا نخوري. شيوا داوودي فر و حديثه نوحي دو طلايي ايران در مسابقات جهاني گرجستان بودند؛ مسابقاتي كه اولين اعزام تيم كيك بوكسينگ دختران به شمار مي رفت اما با درخشش خيره كننده آنها همراه بود، آن هم در شرايطي كه دختران فايتر ايراني هيچ وقت مربي كيك بوكسينگ نداشتند. اين دو فايتر را در دفتر فدراسيون ورزش هاي رزمي ملاقات كرديم؛ جايي كه در دفتر رئيس فدراسيون با كنترل از راه دور باز مي شد. البته براي انتخاب اين دو مهرباني روابط عمومي فدراسيون هم شامل حالمان شد كه براي معرفي ملي پوشان، كارمند فدراسيون و خواهر رئيس فدراسيون را ترجيح داد،- كلاه محافظ تان مثل كلاهخود جنگجويان ژاپني است،شيوا؛ بايد باقي محافظ ها را هم ببينيد. ما كاملاً زره پوش روي رينگ مي رويم.- مي دانم كه امكان آسيب ديدگي در رشته شما خيلي بالا است.شيوا؛ چون در كيك بوكسينگ ما با تمام قدرت ضربه مي زنيم. اينجا مثل كاراته ضربات كنترل شده نيست.- اين جور ورزش ها با روحيه دختران تضاد ندارد؟شيوا؛ بستگي به روحيه آن دختر دارد اما من مي گويم با اين شرايطي كه جامعه ما دارد، تمام دختران بايد هنر رزمي داشته باشند.- كه در خيابان درگير شوند؟شيوا؛ من تا الان هيچ وقت پيش نيامده از تكنيكم استفاده كنم و مي دانم اين كار را هم نمي كنم، اما همين كه مي دانم مي توانم از پس مزاحمان بربيايم به من اعتماد به نفس مي دهد.حديثه؛ چرا وقتي كسي مزاحم ات مي شود و مي تواني او را بزني، نبايد بزني؟- پس تو موافق كتك كاري هستي. تا حالا كسي را هم زده يي ؟حديثه؛ بله، يك بار در مترو ترمينال جنوب يك نفر مزاحمم شد و يك مسير طولاني را تعقيبم مي كرد. هر چقدر سعي كردم سريع تر بروم فايده نداشت و او همچنان مي آمد. در حالي كه به شدت عصباني شده بودم و كم كم كنترلم را از دست مي دادم ناگهان از پشت سرم گفت؛ «خانم شما دو و ميداني كار مي كنيد؟» ديگر حسابي عصباني شدم و با مشت به سرش كوبيدم. - نترسيدي او هم به تو حمله كند؟حديثه؛ به خاطر همين خيلي سريع دور شدم و اصلاً پشت سرم را هم نگاه نكردم.- نترسيدي ضربه ات به او صدمه بزند؟ خيلي ها با يك مشت مرده اند.حديثه؛ من وقتي عصباني مي شوم ديگر كنترلي روي اعصابم ندارم. آن روز هم دستم ناخودآگاه رها شد. به هرحال اگر كار به دادگاه هم مي كشيد حق را به من مي دادند.- در مورد راي دادگاه آنقدر مطمئن نباش. هيچ دادگاهي به كسي حق نمي دهد به خاطر متلك گويي آدم بكشد.حديثه؛ به هرحال من پشيمان نيستم. انتظار نداشتيد آنجا بايستم و فحش بدهم كه؟،شيوا؛ اما من ترجيح مي دهم بي محلي كنم و رد شوم. از تكنيك زدن و ضربه خودم مي ترسم.- شما اصلاً چرا سراغ كيك بوكس آمده ايد؛ براي اينكه كتك كاري كنيد يا فقط انگيزه ورزشي داشتيد؟شيوا؛ من كرمانشاهي هستم. دوران كودكي ام در جنگ گذشت. در طول آن سال ها آنقدر زندگي ما درگير جنگ بود كه تصور مي كردم اين جنگ هميشگي است و پاياني ندارد. اصلاً تصوري از دوران صلح نداشتم به همين خاطر آرزو مي كردم دختر مستقل و سرسختي باشم.فكر مي كردم هركس جان سخت تر باشد در جنگ زنده مي ماند و رزمي كاري را يك راه حل براي رسيدن به اين آرزويم مي ديدم. آن موقع با كاراته و تكواندو شروع كردم و بعد كه به تهران آمديم سانشو را شروع كردم و بعد هم كه كيك بوكس.- خانواده ات موافق بودند؟شيوا؛ در كرمانشاه خانواده ها تعصبي هستند. هيچ كدام از بچه هايي كه آن زمان با هم كاراته كار مي كرديم خانواده هايشان راضي نبودند.حديثه؛ شرايط من فرق مي كرد. خانواده ام ورزشي بودند و الان هم كه برادرم رئيس فدراسيون ورزش هاي رزمي است.- اما قبول داريد بيشتر دخترها هدف شان ورزش نيست؟شيوا؛ 90 درصد مي آيند كه بتوانند كتك كاري كنند.حديثه؛ درست است. يكي از شاگردان من خيلي رك و راست گفت يك چيزهايي يادم بده كه بتوانم در خيابان مزاحمان را بزنم. يكي ديگر هم از شوهرش جدا شده بود و مي خواست از او انتقام بگيرد، البته خيلي هم مي ترسيد كه خانواده شوهرش برايش مشكل درست كنند اما به هرحال هدفش اين بود كه درگير شود و كتك بزند.- شما هم از كتك كاري لذت مي بريد؟شيوا؛ من هر چقدر ورزش سنگين تر باشد، بيشتر لذت مي برم. به خاطر همين تكواندو و كاراته را رها كردم و سراغ كيك بوكس آمدم. الان لحظه شماري مي كنم كه موي تاي خانم ها هم راه اندازي شود.- موي تاي چه فرقي دارد؟شيوا؛ آنجا ديگر ضربه ها هيچ كنترلي ندارد. هر چقدر مي خواهي مي زني. من حتي كشتي كج را هم دوست دارم. اگر راه بيندازند حتماً شركت مي كنم.حديثه؛ اما من آمادگي بدني كشتي كج را ندارم. خيلي هم منتظر شروع موي تاي نيستم.- برايم جالب است كه بيني هيچ كدام از شما نشكسته است.حديثه؛ براي من آنقدر مشت خورده، پهن شده است،شيوا؛ اگر نتوانيم از خودمان دفاع كنيم كه بهتر است رزمي را كنار بگذاريم.- به هرحال همه كه از اول كار حرفه يي نيستند و اين طور كه به نظر مي آيد در كيك بوكسينگ مشت خوردن سر و صورت خيلي عادي است.شيوا؛ در طول مسابقه بيني هايمان را چرب مي كنيم. اين طوري وقتي حريف مشت مي زند روي صورتت، ليز مي خورد و امكان شكستگي پايين مي آيد.- اصلاً نگران صورت تان نيستيد؟شيوا؛ مهم نيست. 30 سال درست بود، حالا 30 سال هم كج باشد. مردان كه اصلاً به بيني هاي شكسته شان افتخار مي كنند. بعدش هم ما بايد مشت بخوريم تا محكم شويم.حديثه؛ بايد تا آخر تيرماه صبر كنيد تا موي تاي را امتحان كنيم. فكر كنم آن موقع فك و بيني مان حسابي آسيب ديده باشد.- دختران ايراني در رشته هاي رزمي خيلي خوب كار مي كنند اما در همين رشته هاي رزمي هم وقتي پاي ظرافت به ميان مي آيد، كم مي آورند. مثلاً در ووشو، سانشو كاران مدال مي گيرند اما در تالو هنوز كار خاصي انجام نداده اند.شيوا؛ تالو خيلي ظريف است. زمان زيادي مي برد. مثلاً يك هفته فقط روي يك حركت تمرين مي كنند اما مبارزه اين ظرافت را ندارد و معمولاً از قدرت بدني شان استفاده مي كنند و پيروز مي شوند. اما من خودم ورزش رزمي را در مبارزه مي بينم. حديثه؛ كمربند مشكي داشتن كه نمي تواند قدرت يك رزمي كار را نشان دهد. وقتي مي گويي رزمي كاري همه مي پرسند با چه حريفاني مبارزه كردي. هيچ كس نمي گويد چه برنامه يي اجرا كردي.- به بقيه دختران پيشنهاد مي دهيد رزمي كار شوند؟شيوا؛ من كه گفتم، در اين جامعه همه دختران بايد رزمي كار باشند.حديثه؛ من هم رزمي را دوست دارم اما اگر روزي بچه دار شوم به او اجازه نمي دهم سراغ كيك بوكس يا هر رشته رزمي ديگري بيايد.- چرا؟حديثه؛ من در جريان زندگي ورزشي ام خيلي عصبي شده ام. موقعيت برادرم برايم مشكل ساز شده است. هرچقدر هم خوب باشم باز هم حرف هست كه به خاطر موقعيت برادرش داور هوايش را داشت.- اما شايد فرزندت رزمي كاري را دوست داشته باشد.حديثه؛ اشتباه مي كند دوست داشته باشد،- همان طور كه تصور عموم مي گويد، دختران كيك بوكس خشن هستند؟شيوا؛ ما تا پاي جان كتك مي زنيم. هركس ما را مي بيند مي گويد خشن هستيد. حديثه؛ به هرحال هميشه يك نفر چشم در چشم ماست. اگر نزنيم كه مي خوريم. يك اشتباه كوچك مي تواند باعث شود ضربه مرگبار بخوري.- پس روحيه تان هم مردانه است.شيوا؛ بله، من وقتي خودم را با خواهرم مقايسه مي كنم، مي بينم روحيه ام نسبت به او خيلي مردانه تر است.حديثه؛ من بعد از ازدواجم سعي كردم كمي اين روحيه ام را تغيير دهم. چند سال قبل موهايم كوتاه بود و آنقدر شبيه پسرها بودم كه وقتي وارد يك مجلس مي شدم، خانم ها حجاب مي گرفتند.- مي خواهم بدانم چه روحيه يي داريد كه مي توانيد باراني از مشت و لگد را روي سر و صورت حريف خالي كنيد؟حديثه؛ اين هم يك راه است براي اينكه خودت را تخليه كني. حرص مان را اين جوري خالي مي كنيم.- روي سر و صورت يك دختر ديگر؟حديثه؛ بالاخره كيك بوكس همين است. آن دختر هم آمده كه به سر و صورت من مشت بزند ديگر.- بيشتر دخترهايي كه به باشگاه هاي ورزشي مي روند، تيپ خاصي دارند. حداقل اينكه اكثرشان موهاي كوتاه دارند. چرا؟شيوا؛ من موهايم را كوتاه نگه مي دارم چون موي بلند زير مقنعه و كلاه واقعاً دردسرساز مي شود. حديثه؛ اما براي خيلي ها فقط يك ژست است. دوست دارند مردم بدانند آنها ورزشكارند. معمولاً هم فقط تازه كارها اين مدلي هستند. بعد از چند وقت از سرشان مي افتد. من هم وقتي 15 ، 16 سالم بود همين تيپي بودم.- شايد دليلش اين است كه مي خواهند خود را هرچه بيشتر شبيه پسرها نشان دهند. شما دوست نداريد پسر به نظر بياييد؟شيوا؛ قبلاً چرا. بيشتر به خاطر شرايط جامعه. اصلاً يكي از دلايلي كه به كيك بوكس آمدم همين بود.اما وقتي حرفه يي شدم و مقام آوردم تازه آن موقع بود كه به دختر بودنم افتخار كردم. دختري كه ورزش مي كند و باعث افتخار خانواده اش است.- شما هم شنيده ايد كه هر وقت صحبت از زنان رزمي كار مي شود، خيلي ها مي گويند «بيچاره شوهرش»؟شيوا؛ نمي دانم چرا هيچ وقت به مردان رزمي كار نمي گويند بيچاره زنش؟حديثه؛ چون مردها غرور خاصي دارند و ناراحت مي شوند وقتي يكي بگويد از زن شان مي ترسد اما انگار اينكه زن از شوهرش ترس داشته باشد، عادي است.- از مربيان تان بگوييد.شيوا؛ ما مربي نداشتيم و نداريم.- بدون مربي قهرمان شديد؟،شيوا؛ مربي كيك بوكسينگ وجود نداشت. من كه با ديدن فيلم مبارزه مردان، كيك بوكس را ياد گرفتم و سعي كردم با تكيه بر قدرت بدني ام خودم را بالا بكشم، اما همه چيز قدرت بدني نيست. آن زمان كه تازه سانشو را شروع كرده بودم يك بار از يكي از دوستانم كه 20 كيلو از من سبك تر بود چنان كتكي خوردم كه هيچ وقت يادم نمي رود.دليلش هم اين بود كه هيچ تكنيكي نداشتم. بعد از آن سعي كردم تمام حواسم را براي يادگيري تكنيك ها جمع كنم. در كيك بوكس هم همين كار را كردم، اما مربي نداشتم.حديثه؛ من تكواندوكار بودم و ضربات پايم را از آنجا دارم. ضربات دستم را هم با همسرم كار مي كنم كه بوكسور است. اينها را تركيب مي كنم و مي شود كيك بوكس. البته برادرم هم خيلي كمك مي كند.- تو هم برايت پيش آمده مثل شيوا كتك خورده باشي؟حديثه؛ در تكواندو بيشتر كتك مي خوردم. كمربند سبز داشتم و مربي تكواندوكار كمربند مشكي را به جانم مي انداخت. كل سالن را مي دويدم و از دستش فرار مي كردم. اصلاً من تكواندو را با وجود آنكه دان 2 داشتم، به خاطر همان مربي كنار گذاشتم. - چرا؟با خواهرم كه مسوول هيات تكواندو گرمسار بود، مشكل داشت و سر من خالي مي كرد، من خيلي از روابط خانوادگي ام ضربه خورده ام.- شما به غير از كيك بوكس سرگرمي ديگري هم داريد؟شيوا؛ من كه كارمند فدراسيون هستم و وقت آزاد براي كار ديگري ندارم اما دوست داشتم سراغ موسيقي مي رفتم.حديثه؛ من از موسيقي بدم نمي آيد اما فكر نمي كنم براي يادگيري اش صبر و حوصله داشته باشم. بعيد نيست عصبي شوم و گيتار و ارگ را بشكنم. همين ورزش را ترجيح مي دهم.
دوشنبه 6 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1773]
-
گوناگون
پربازدیدترینها