تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 25 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):مبادا اعمال نیک را به اتکاى دوستى آل محمد (ص) رها کنید، مبادا دوستى آل محمد (ص) ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815755383




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روایتی اساطیری و کهن از ترس، دلهره و رفتن


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: چه لزومی‌دارد یک زن به جای اسب سیاوش باشد و چه لزومی ‌دارد آوازهای آهنگین بخواند که شبیه به فیلم موزیکال...  نمایش «اسب های آسمان خاکستری می‌بارند» روایتی اساطیری و کهن ازترس، دلهره، اضطراب ورفتن است و حکایت آدمی ‌است که برتردیدهایش غلبه کرده و از آتش نفس به سلامت گذر می‌کند. نمایش «اسب های آسمان خاکستری می‌بارند» نمایشی است اساطیری و کهن که داستان سیاوش و گذرش از آتش را روایت می‌کند. نکته مهم در اجرای نمایش این بود که در روز اجرا کارگردان نمایش تمام تماشاگران را در سالن انتظار نمایش جمع کرد و داستان را برای تماشاگران نمایش تعریف کرد و این اولین حرکت غیرنمایشی و ناپخته کارگردان نمایش بود قرار نیست چیزی به تماشاگران توضیح داده شود هر توضیح و هر نکته ای که در نمایش وجود دارد باید از طریق نمایش و پی بردن خود تماشاگر اتفاق بیفتد. تماشاگر تئاتر بسته به برداشتی که از نمایش دارد توشه خود را بر می‌دارد و قرار نیست توضیحی در مورد داستان نمایش به تماشاگران داده شود. نکته دوم تمرین بدن و بیان بازیگران در مقابل تماشاگران بود. کارگردان نمایش گفته بود ما آزمایشی اجرا می‌رویم و بعد اجرای اصلی خود را اجرا می‌کنیم مشخص نبود تماشاگر با کاری کارگاهی و تمرینی یا کاری دانشجویی طرف است. در حین تمرین بدن و بیان بازیگران، دستیارهای کارگردان هم بین گروه فرم بودند طبق گفته و توضیح کارگردان، نمایش اسب های آسمان خاکستری می‌بارند به شیوه همسرایی و اسطوره ای اجرا می‌شد وجود دستیارهای کارگردان با لباس هایی امروزی دربین همسرایان جای سوال داشت بعد از تمرین بدن و بیان بازیگران کارگردان تماشاگران را به خوردن چای در کنار صحنه دعوت کرد و با گفتن این جمله که هر کس از نمایش خوشش نیامد می‌تواند. برود آب پاکی را روی دست تماشاگران ریخت از این مقدمه چنین که بگذریم. به اجرا بپردازیم اجرای نمایش «اسب های آسمان خاکستری می‌بارند» اجرایی آشفته و به شدت گنگ بود. وجود همسرایانی که بیش از آن که به هماهنگی در حرکت و نوع بیان رسیده باشند. فریاد می‌زدند.و فضایی به هم ریخته، و پرتنشی برای تماشاگران رقم زده بودند. دیالگ های نمایش در اکثر صحنه ها به دلیل سرو صدای همسرایان و یاریگران صحنه که دستیاران کارگردان بودند واضح شنیده نمی‌شد. همسرایان و وجود آنهابرای ایجادموسیقی و هارمونی مناسب جهت اجرای نمایش های اساطیری و کهن بوده است اما در نمایش «اسب های آسمان خاکستری می‌بارند» همسرایان صداهایی در هم و فالش و خارج از هم تولید می‌کنند. و بیشتر در جهت تخریب نمایش گام برمی‌دارند تا به سیاوش و اسب سخن گویش کمک کنند. در طول اجرای نمایش شاهد فضاهایی آشفته و شلوغ هستیم. هربازیگر به طرفی می‌دود. چند همسرا برای تعویض لباس، یکی به دنبال تنبک و دیگری به دنبال سیاوش میدوند.همسرایان بدون منطق و استدلال درست از صحنه خارج می‌شوند و قراردادهای صحنه را به هم می‌ریزند. نحوه طراحی لباس های همسرایان به ویژه مردان، لباس های رنگارنگ ورزشی است و کلکسیونی از هنرهای رزمی‌را در این نمایش شاهد هستیم وجود لباس کنگ فو، کاراته، وشو و تکواندو که بیشتر از آن که در نقش لباس های همسرایی نظر تماشاگران را جلب کند شبیه به تیم های ورزشی است و این عدم جدی گرفتن طراحی لباس توسط طراح لباس و کارگردان نمایش ضربه ای مهلک بر پیکره نمایش« اسب های آسمان خاکستر می‌بارند» وارد کرده است. اغتشاش و هرج و مرج در طراحی لباس به شدت به چشم می‌آید. لباس مادیان سیاوش، لباسی افسانه ای و شبیه به اساطیر است در عوض لباس سیاوش شبیه به لباس ورزش کاراته است.همسرایان زن در نمایش یکسری حرکات اضافی دارند که مثلا قرار است فرم و حرکات موزون باشد.که تنها یکسری حرکات لوس ولوده بازی چیزدیگری نیست. این نشان از عدم کنترل کارگردان و نظارت او، روی صحنه بوده است. چه لزومی‌دارد یک زن به جای اسب سیاوش باشد و چه لزومی ‌دارد آوازهای آهنگین بخواند که شبیه به فیلم موزیکال «اشک ها و لبخندها» است. بیان بازیگران وبه خصوص همسرایان مرد لحنی خشن دارد. بازیگران دیالگ های نمایش را پرتاب می‌کنند. انگار همه مجبورند به دلیل نوع و فضای نمایش دیالگ ها را کوبنده وبا فریاد بگویند که تاثیر منفی بر ذهن تماشاگران دارد. در صحنه ای از نمایش دو الهه هندی که نمادی از زایش و باروری هستند به دور سیاوش حلقه می‌زنند و به زبان هندی صحبت می‌کنند از بحث اینکه آیا هندی را درست صحبت می‌کنند یا غلط که بگذریم به این می‌رسیم که اگر آنها به زبان هندی صحبت نمی‌کردند.هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتاد و بهتر بود به جای اینکه یکی از دستیاران کارگردان عین مترجمان مربیان ورزشی بین تماشاگران بنشیند و با صدای بلند ترجمه کند الهه ها فارسی صحبت می‌کردند تا تمرکز تماشاگران از بین نمی‌رفت. این مشکل در صحنه ای که زن و شوهر ژاپنی هم وجود دارد. بیشتر به چشم می‌خورد چون نیمی ‌از دیالگ های آنها توسط همسرایان با آواز و نیمی ‌دیگر توسط دستیاران کارگردان با صدای بلند در بین تماشاگران به فارسی ترجمه می‌شود. و تمرکز و دقت تماشاگران را بهم می‌ریخت دیالگ های زن و مرد ژاپنی در سر و صدای همسرایان گم میشدند و فقط صدای داد و بیداد و جنگ ودعواهای آنها را می‌بینیم. ومیزانسنی که برای آنها طراحی شده بود جالب توجه نیست. و صرفا کارگران خواسته بود تنوعی در حرکت آنها بدهد برای عوض کردن لباس همسرایان، کارگردان و دستیاران وی روی صحنه می‌آمدند و در مقابل تماشاگران کمربندهای بازیگران و همسرایان مردرابه طرفشان پرتاب می‌کردند. وتمام این صحنه ها با موسیقی وصدای همسرایان پر می‌شد. طبق سخنان ابتدای نمایش کارگردان، آیا می‌شود اسم این نمایش را اساطیری و اسطوره ای گذاشت. کارگردان «اسب های آسمان خاکستری می‌بارند» برداشت درستی از اسطوره نداشته چون اجرای خود را محدود به سر و صدا و موسیقی همسرایان کرده و به عمق متن نمایشی نتوانسته نفوذ کند. در جاهایی از اجرا نمایش از کنترل گروه اجرایی خارج می‌شوند با وجود بازیگران و همسریان نسبتا زیادنمایش چیزی جزء شلوغی وبی نظمی ‌اجرایی هیچ کارکردی روی صحنه ندارند. این نمایش می‌توانست توسط سه تا چهار نفر اجرا شود و ما همسرایان را روی صحنه نمایش نداشته در نحوه اجرا و نوع بیان بازیگران به نظر می‌رسد به دلیل انبوه بازیگران و نوع اجرا کارگردان نتوانسته صحنه را جمع و جور کند وبه دلیل همین ضعف ها نمایش «اسب های اسمان خاکستری می‌بارند» خسته کننده و کش دار برای تماشاگران شده و تماشاگران عصبی،خسته و کوفته از سر و صدای بیش از اندازه همسرایان می‌شوند. کارگردان نمایش به جای اینکه در اول نمایش با توضیحات بیهوده حوصله تماشاگران را سر ببرد باید نقاط ضعف نمایش را برطرف کند تا نمایش در خور توجه و به دور از خستگی و ملال برای تماشاگران رقم بزند در پایان جای تاسف دارد.باوجود امکاناتی که این نمایش دارد اما درست توسط کارگردان و عواملش مورد استفاده قرار نگرفته است.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 414]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن