تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 28 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان با ايمان نيرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ايمان ناتوان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806900235




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مواجهه خلاق با متن چخوف


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ما تقریبا 98 درصد دیالوگ‌های چخوف را حفظ كردیم و حدود یك درصد آن‌را جابه‌جا و یا حذف كردیم و یك درصد نیز به آن اضافه كردیم و از سوی دیگر با استفاده از این آموزه میشل فوكو...    متون كلاسیك، در عرصه هنرهای نمایشی، همواره نزد كارگردان‌ها و همین‌طور بازیگران، جذابیت و اعتبار بالایی دارند. به‌ویژه آنكه نام بزرگی چون «چخوف»، به‌عنوان خالق اثر مطرح باشد. دكتر اسماعیل شفیعی پس از تكمیل تحصیلات خود در مسكو و بعد از سال‌ها دوری از عرصه كارگردانی تئاتر، این روزها نمایش «خواستگاری» را در تالار «سایه» تئاتر شهر روی صحنه دارد. * آقای شفیعی سال‌ها بود كه در عرصه كارگردانی نمایش، حضور نداشتید؛ چه اتفاقی افتاد كه بعد از 17 سال دوباره به كارگردانی نمایش رو آوردید؟حقیقتش این است كه در این سال‌ها هرگز از تئاتر دور نبودم ولی در زمینه‌های دیگری فعالیتم را ادامه می‌دادم. قبل از سفر  برای ادامه تحصیل به مسكو، به‌طور اتفاقی وارد چرخه مدیریتی تئاتر و امور هنری شدم و نتیجه این شد كه سال‌ها از كار صحنه‌ای دور شدم؛ وقتی از سفر تحصیلی‌ام برگشتم با خودم عهد كردم كه دیگر به امور اجرایی وارد نشوم؛ و با رد كردن همه پیشنهاد‌ها درخصوص به‌عهده گرفتن مسئولیت‌های اجرایی، فرصتی به‌دست آمد و موفق شدم كه كمی بیشتر به علائق شخصی‌ام یعنی تحقیق و اجرای نمایش رو بیاورم؛ هرچند كه اجرای نمایش نیز در برنامه اولیه‌ام قرار نداشت؛ لیكن شرایط به‌گونه‌ای رخ داد كه اجرای این نمایش به‌صورت یك پیشامد، در برنامه كاری من قرار گرفت.* درباره مسئولیت‌های اجرایی‌تان بگویید.  واقعیت این است كه من در زمانی كه در روسیه به‌سر می‌بردم و در ایامی كه دكتر «نشان» مسئولیت مركز هنر‌های نمایشی را به‌عهده داشت؛ به‌عنوان نماینده مركز در روسیه و كشور‌های مشترك‌المنافع، كار هماهنگی جهت حضور گروه‌های نمایشی ایران در روسیه و بالعكس را به‌عهده گرفتم و طی این مدت روابط گسترده‌ای با گروه‌های نمایشی روسیه برقرار كردم. از سوی دیگر فعالیت‌های شخصی‌ام در دوران تحصیل باعث شد كه دو فستیوال بین‌المللی تئاتر در روسیه به‌نام‌های «كوك آرت» و «روسكایا كلاسیكا» بنده را به‌عنوان نماینده رسمی خود در ایران منصوب كنند. بر همین اساس در سال‌جاری میلادی از فستیوال روسكایا كلاسیكا كه به معنای كلاسیك روسی است؛ با من تماس گرفتند و پیشنهاد كردند كه یك نمایش برای این فستیوال كارگردانی كنم. به همین دلیل من مجبور بودم یكی از متون كلاسیك روسی را كارگردانی كنم و به‌نظرم رسید كه این متن یعنی «خواستگاری» ظرفیت مناسبی برای كار دارد. بعد از آنكه كار حاضر شد با مركز هنرهای نمایشی، مذاكره كردم كه چنانچه حمایت از گروه‌های نمایشی شركت‌كننده در فستیوال‌های خارجی در برنامه‌های مركز وجود دارد؛ این حمایت شامل حال گروه ما نیز بشود و هزینه‌های سفر ما تامین شود، كه پذیرفته شد و قرار شد كه در ایران هم اجرای عمومی داشته باشیم.*  از حضور نمایش در فستیوال روسیه برایمان بگویید.در فستیوال مذكور كه در خرداد ماه برگزار شد، اجرای موفقی داشتیم و موفق به دریافت یكی از 3 جایزه اصلی فستیوال یعنی جایزه بهترین بازیگر نقش زن (توسط خانم مه لقا باقری) شدیم و در پی همین اجرا بود كه بلافاصله توسط 3 تن از مدیران فستیوال‌های خارجی شركت‌كننده در فستیوال روسیه، به كشور‌های مقدونیه، فرانسه و اسپانیا دعوت شدیم.*  چه ویژگی‌های باعث شد كه نمایشتان با این اقبال روبه‌رو شود؟  اتفاق ویژه‌ای كه در این نمایش رخ داد و موجب این استقبال شد، علاوه بر بازی خوب گروه، نگاه و زاویه دید ما نسبت به متن بود. ما در آنالیز این متن به این نكته توجه داشتیم كه این نمایشنامه، به گفته خود  چخوف، یك نمایشنامه به‌اصطلاح «ودویل» یا كمدی سبك است و از آنجا كه ما فقط به‌دنبال اجرای یك نمایش كمدی سبك نبودیم، تلاش كردیم كه با استفاده از یكی از آموزه‌های استانیسلاوسكی، یعنی نگاه به متن به مثابه ماده كار و نه به مثابه ساختمان، در بخشی از این متن تغییراتی را ایجاد كنیم و نوعی معاصر‌سازی‌ در مسئله متن به‌وجود آوریم؛ كه همین تغییرات؛ مورد توجه و استقبال تماشاگران در روسیه و مدیران فستیوال‌های مورد اشاره قرار گرفت.*  اتفاقا خیلی در متن و به‌ویژه دیالوگ‌ها تغییری نداده‌اید. چگونه از متن به‌عنوان ماده كار، برای معاصر‌سازی‌ مورد‌نظرتان استفاده كرده‌اید؟ چون به‌نظرم تغییرات در اجرای شما، منحصر به متن نمی‌شود و شاید بیشتر از متن، زاویه نگاه شما به شخصیت‌هاست كه تفاوت دارد. به‌نظر من آدم‌های نمایش شما، شباهت زیادی به آدم‌های نمایش خواستگاری مورد نظر چخوف ندارند اما متن و دیالوگ‌ها، شبیه متن چخوف است.مواجهه با یك متن، می‌تواند به دو صورت انجام شود؛ نخست آنكه گروه اجرا، آنچه را كه نویسنده نوشته، به‌صورت تمام و كمال بپذیرد و در حقیقت خواسته نویسنده را محقق كند؛ كه استانیسلاوسكی این موضوع را رد می‌كند و آن‌را بردگی نویسنده می‌خواند و اعلام می‌كند كه این نوع بردگی، بد‌ترین شكل بردگی است. زیرا گروه اجرا كه خود خالق اثر است، در وهله نخست خود را به مرتبه مخلوق تنزل می‌دهد و سپس خودآگاهانه خود را برده می‌سازد! شكل دوم مواجهه با متن، مواجهه خلاقانه است، كه براساس این مواجهه، گروه اجرا به‌عنوان گروه خلاق ، توانایی‌های خود را به متن اضافه می‌كند و از دیگر سو، به متن، به‌عنوان مجموعه مواد ساختمانی نگاه می‌كند و با استفاده از این مواد و تغییر همنشینی اجزای آن، ساختمان جدیدی بنا می‌كند كه نمایانگر مسائل و دیدگاه‌های گروه در عصر حاضر باشد. در نتیجه تفاوت این دو دیدگاه، دو دسته كارگردان و منتقد در دنیای معاصر شكل گرفته‌اند، كه هر دو دسته تا حد تكفیر یكدیگر پیش می‌روند و معتقدان به دسته نخست در مواجهه با نمایشی همچون نمایش ما، در نخستین برخورد، از آنجا كه از زاویه دید متن و ساختمان ساخته شده توسط نویسنده، به اجرا نگاه می‌كنند؛ امثال ما را در محترمانه‌ترین شكل، متهم می‌كنند به اینكه تحلیل غلطی از متن و آدم‌های آن داشته‌ایم  و چنانچه تندرو‌تر باشند، امثال ما را متهم به ضایع كردن و نابود كردن متن، در اثر كج‌فهمی می‌كنند. از آنجا كه بنده تعلیم یافته سیستم استانیسلاوسكی هستم و این سیستم را در كلاس‌های خود در دانشگاه تدریس می‌كنم، طبیعتا به دسته دوم تعلق پیدا می‌كنم و در این مسیر گام‌بر‌می‌دارم.* مواجهه خلاقانه شما با متن در كجا صورت گرفته است؟  وقتی نمایشنامه «خواستگاری» چخوف را بررسی می‌كنیم؛ می‌بینیم كه این متن براساس آداب و سلوك مردمان قرن 19 روسیه شكل گرفته و رویداد‌های آن چندان عمیق نبوده و دارای لایه‌های متعدد نیست و اینكه برخی افراد از این متن مسائل عجیب و غریب، حتی فلسفی استخراج می‌كنند؛ در حقیقت بار اضافی‌ای است كه ناآگاهانه بر متن سوار می‌كنند؛ زیرا خود چخوف این متن را یك «ودویل» بیشتر نمی‌داند. هرچند كه زیبایی لطیف آن قابل چشم پوشی نیست؛ زیرا یكی از نكات ظریف زندگی انسانی را به نمایش می‌گذارد اما بیشتر از این هم نیست. پس از آنكه ما این متن را برای اجرا انتخاب كردیم، به این موضوع فكر كردیم كه چگونه می‌توانیم، مسائل و دیدگاه‌های خودمان درخصوص دنیای معاصرمان را با استفاده از متریال آماده شده توسط چخوف به نمایش بگذاریم، ساده‌ترین راه حل، آداپته كردن متن بود؛ یعنی اینكه اسامی آدم‌ها و لباس‌ها را تغییر بدهیم و ایرانی كنیم و یا اینكه محل وقوع رویداد‌ها را در ایران طراحی كنیم و یا گویش را تغییر بدهیم و از این دست تغییرات كه تحت عنوان آداپته شناخته می‌شود اما ما به‌دنبال مسئله دیگری بودیم؛ ما تصمیم گرفتیم كه بدون آنكه به ظاهر رویدادها، زمان، مكان و آدم‌ها دست بزنیم، به‌صورت عمیق‌تری با بحث معاصر‌سازی‌ درگیر شویم. لذا تصمیم گرفتیم كه مسئله متن را معاصر كنیم. برای معاصر‌سازی‌ مسئله متن، ما مجبور بودیم كه آدم‌های متن را عمیق‌تر كنیم و از یك ملاك روستایی به یك آدم پیچیده كه دارای اهداف و انگیزه‌های قابل توجه‌تری است، تغییر ماهیت بدهیم. اما این امر چگونه ممكن بود؟ تجربه سنگین اما موفقی را انجام دادیم. همانطور كه شما به درستی اشاره كردید ما تقریبا 98 درصد دیالوگ‌های چخوف را حفظ كردیم و حدود یك درصد آن‌را جابه‌جا و یا حذف كردیم و یك درصد نیز به آن اضافه كردیم و از سوی دیگر با استفاده از این آموزه میشل فوكو كه؛ گفتار و كلام آدم‌ها به‌خودی خود نشان‌دهنده شخصیت افراد نیست و كلمات یك زبان هیچگاه به تنهایی قادر به بیان آنچه درون آدم‌ها می‌گذرد، نیست، آمدیم و رفتار و انگیزه‌ها و اهداف شخصیت‌های نمایشنامه را از سطحی و ساده بودن، به زیرك و شارلاتان بودن سوق دادیم و نتیجه این كار كه حدود 3ماه به طول انجامید؛ آن شد كه با وجود آنكه شخصیت‌های جدید از كلمات و جملات همان آدم‌های قبلی (نگارش شده توسط چخوف) بهره می‌برند، اما تصویری كه در نهایت از آنها شكل می‌گیرد، تصویر آدم‌های پیچیده منفعت‌طلبی است كه برای رسیدن به اهداف سودجویانه خود از هیچ تلاشی چشم پوشی نمی‌كنند.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن