تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 22 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):آيا به چيزى با فضيلت تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1840630203




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نمود از قصر بيرون تختگاهي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نمود از قصر بيرون تختگاهي
نمود از قصر بيرون تختگاهيشاعر : جامي که شاه آنجا کشيدي رخت، گاهينمود از قصر بيرون تختگاهيپي ديدار يوسف آرميدهبه پيشش خيل خوبان صف کشيدهگرفته آفتاب عالم‌افروزقضا را بود ابري تيره آن روزچو خور بر چشم مردم پرتو انداختچو يوسف برج هودج را بپرداختکه طالع گشته از نيلي سحاب استگمان ناظران را، کفتاب است!فغان برداشتند از هر کنارهز حيرت کف‌زنان اهل نظارهز لوحش حرف نسخ خويش خواندندبتان مصر سردرپيش ماندندسها را جز نهان بودن چه يارا؟بلي، هر جا شود مهر آشکارا،چو ماه نخشب اندر چاه نخشبسه روز آن ماه در چه بود تا شببرآمد يوسف شب رفته در چاهچو چارم روز ازين فيروزه‌خرگاهبه عزم مصر با بخت خجستهز مدين کارواني رخت‌بستهپي آسودگي محمل گشادندز راه افتاده دور، آنجا فتادندبه قصد آب، رو در چاه کردندبه گرد چاه منزلگاه کردندبه سوي آب حيوان رهنوردينخست آمد سعادتمند مرديفرو آويخت دلو آب پيمابه تاريکي چاه آن خضر سيمازلال رحمتي بر تشنگان ريز!به يوسف گفت جبريل امين، خيز!جهان را از سر نو ساز روشن!ز رويت پرتوي بر عالم افکن!چو آب چشمه و در دلو بنشستروان، يوسف ز روي سنگ برجستبه قدر دلو و وزن آب، داناکشيد آن دلو را مرد توانايقين چيزي بجز آب اندر آنستبگفت امروز دلو ما گران استز جانش بانگ «يا بشري» برآمدچو آن ماه جهان‌آرا برآمدبرآمد بس جهان‌افروز ماهي»«بشارت! کز چنين تاريک چاهيولي از ديگران بنهفت او رادر آن صحرا گلي بشکفت او رابه ياران خودش پوشيده بسپردنهاني جانب منزلگه‌اش برداگر پنهان ندارد رنج يابدبلي چون نيک‌بختي گنج يابدز حال او تفحص مي‌نمودندحسودان هم در آن نزديک بودندکه تا خود چون شود انجام کارشهمي بردند دايم انتظارشخبرجويان به گرد چاه گشتندز حال کاروان آگاه گشتندبرون نامد ز چاه الا صدايينهان، کردند يوسف را نداييکه تا آرند يوسف را فراچنگبه سوي کاروان کردند آهنگميان کاروان آمد پديدارپس از جهد تمام و جد بسيارسر از طوق وفا تابنده است اينگرفتندش که: «ما را بنده است اينره بگريختن گيرد به هر چندبه کار خدمت آمد سست‌پيوندبه هر قيمت که باشد مي‌فروشيم»در اصلاح‌اش ازين پس مي‌نکوشيمبه اندک قيمتي ز ايشان خريدشجوانمردي که از چه برکشيدشبه فلسي چند مملوک خودش کردبه مالک بود مشهور آن جوانمردبه قصد مصر در محمل نشستندوز آن پس کاروان محمل ببستندفروشد پا از آن سودا به گنجيچو مالک را برون از دست‌رنجيدو منزل را يکي مي‌کرد و مي‌رفتبه بويش جان همي پرورد و مي‌رفتميان مصريان شد قصه مشهوربه مصر آمد چو نزديک از ره دوربه عبراني غلامي گشته دمسازکه: آمد مالک اينک از سفر بازبه ملک دلبري فرخنده‌شاهيبر اوج نيکويي تابنده‌ماهيکه‌ش آرد تا در شاه جهاندارعزيز آنگه ز مالک شد طلبکارولي از لطف تو اميدواريم،بگفتا: «ز آمدن فکري نداريمبه آسايش درين منزل گذاريکه ما را اين زمان معذور داريکه از رنج سفر بي‌خواب و خورديمبود روزي سه چار آسوده گرديمتن پاکيزه سوي شاه پوييم»غبار از روي و چرک از تن بشوييمبه خدمتگاري شه بازگرديدعزيز مصر چون اين نکته بشنيدبه غيرت ساخت جان شاه را جفتبه شاه از حسن يوسف شمه‌اي گفتبه دارالملک خوبي شهرياراناشارت کرد کز خوبان هزارانهمه زرکش قبا پوشيده در بر،همه زرين کله بنهاده بر سرز گلرويان مصري برگزينندچو گل از گلشن خوبي بچينندکنندش عرض بر چشم خريدار،که چون آرند يوسف را به بازاربه دعوي داري‌اش صف در مقابلکشند اينان بدين شکل و شمايلازين آتش‌رخان بازار او سردشود گر خود بود مهر جهان‌گردچو زد از ساحل نيل فلک سربه چارم روز موعد، يوسف خوربه سوي نيل حالي شد شتابانبه حکم مالک، آن خورشيد تابانچو سيمين سروي آمد بر لب نيلقباي نيلگون بسته به تعجيلز پابوسش من آسودي، چه بودي؟به جاي نيل، من بودي ، چه بودي؟چو سروي از کنار نيل بررستچو گرد از روي و چرک از تن فروشستبه جلباب سمن، گل را بياراستز مفرش دار مالک پيرهن خواستبه چندين نقش‌هاي خوش منقشکشيد آنگه به بر ديباي زرکشهواي مصر راز آن شد عنبرآميزفرو آويخت زلفين دلاويزبه قصد قصر شه مرکب براندندبدان خوبي‌ش در هودج نشاندند
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن