تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):ذكر زبان حمد و ثناء، ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج، ذكر روح بيم و اميد، ذكر دل صدق ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815599828




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

طلاق، سرانجام خواستگاری دختر از استادش بود


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: زن جوانی در دادگاه خانواده گفت: با خواستگاری كردن از شوهرم سنت ديرينه‌ای را شكستم و همين امر موجب پاشيدن زندگی‌ام شد.     هم صدا:این زن با حضور در دادگاه خانواده درخواست طلاق داد و گفت: چند سال پیش در یك موسسه خوشنویسی كارآموز بودم و به مرور زمان به استادم علاقه‌مند شدم و به خاطر شخص او به موسسه می‌رفتم. ابتدا سعی كردم مساله را از خانواده‌ام پنهان كنم اما نتوانستم و موضوع را با آنها درمیان گذاشتم. وی افزود: متاسفانه این علاقه شدید باعث شد سنت‌ها را زیر پا بگذارم و فكر خواستگاری از او در ذهنم نقش ببندد. پدر و مادرم با این مساله مخالفت كردند زیرا آرزو داشتند تنها فرزندشان با تشكیلات بهتری روانه خانه بخت شود اما من هیچكدام از این حرف‌ها را نمی‌شنیدم. این زن جوان اظهاركرد: یك روز تصمیم گرفتم از استادم خواستگاری كنم. آن روز وقتی از او خواستگاری كردم وی ابتدا باور نكرد اما وقتی جدی بودن صحبت‌های من را دید، گفت باید در این باره فكر كند. مرد كه در دادگاه حضور داشت در ادامه اظهارات همسرش گفت: وقتی همسرم خواسته‌اش را با من در میان گذاشت ابتدا باور كردنش سخت بود اما وقتی دقیق به مساله فكر كردم متوجه صداقت و سادگی وی شدم و این كار او به نظرم كار اشتباهی انجام نیامد. 5 روز بعد به همسرم پاسخ مثبت دادم و مراسم تشریفاتی ازدواج‌مان خیلی زود شروع شد. وی افزود: ابتدا از این امر خشنود بودم كه همسری ساده دارم كه احساساتش را خیلی راحت بیان كرد و زندگی خوبی داشتم اما بعد از گذشت مدتی زمزمه‌های اطرافیان گوش مرا پر كرد. از پدر و مادر خودم شروع و به دوست و آشنا ختم شد. سر كوچك‌ترین مساله دعوا می‌كردیم و خیلی از حرمت‌ها از بین رفت. زن جوان نیز با بیان اینكه خودم متوجه اشتباهم شدم و دیگر نمی‌توانم این زندگی را كه شبیه جهنم است، تحمل كنم، گفت: از طرف خانواده همسرم خیلی تحت فشار بودم اما تحمل كردم ولی زمانی كه حرف‌های آنها به توهین تبدیل شد دیگر نتوانستم تحمل كنم زیرا به این اشتباهم پی بردم. آن زمان فقط احساسات پاك خودم را می‌دیدم و متوجه حرف‌ها و نصیحت‌های خانواده‌ام نبودم. اكنون دیگر حاضر به ادامه زندگی با همسرم نیستم. مرد بعد از شنیدن اظهارات همسرش گفت: من هم دیگر نمی‌توانم با این وضع به زندگی ادامه دهم زیرا حرمت‌ها میان ما از بین رفته است. قاضی جلسه بعد از شنیدن اظهارات طرفین ابتدا آنها را به ادامه زندگی مشترك دعوت كرد ولی با رضایت ندادن زوجین به این امر، حكم طلاق را صادر كرد.  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن