واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ادبيات و نوآوري/6 شاكري: جنس هنر ناب، همواره با نوآوري همراه است
خبرگزاري فارس: احمد شاكري با بيان اينكه جنس هنر ناب، همواره با نوآوري همراه است، گفت: نوآوري در هنر در مقابل مفهوم كهنه پذيري نيست. بلكه نوآوري، مرحلهاي از مراحل هنري است كه با خلاقيت هنري آميخته است.
احمد شاكري داستاننويس در گفتوگو با خبرنگار ادبي فارس در خصوص نوآوري ادبي بيان داشت:نوآوري مفهومي نسبي در تعبيرات بشري است. هر تجربه نو پس از تجربهاي كهنه يا منسوخ ميآيد و پس از مدتي خود به خيل كهنه شدگان ميپيوندد. پس در به كارگيري عنوان نو براي هرچيز اولا بايد از آنچه كهنه تلقي ميشود با خبر بود و دوما براي نوماندن آن ظرف زمانياي تا ظهور تجربه نوتر قائل شد.
وي ادامه داد: با اين وجود بايد توجه داشت كه به كارگيري اين تعبير در فنون و صناعات و عالم هنر به يك شكل نيست. بلكه عنصر زوال پذيري كه در صناعات و اختراعات و ديگر امور موجب كهنه شدن آنها ميشود در هنر وجود ندارد. كدام هنر را سراغ داريد اعم از داستان و غيرداستاني كه از شاخصههاي ناب هنري بهره برده باشد و در هر بار عرضه به مخاطب جذاب، خواندني و ديدني جلوه نكند؟ از عمر ديوان حافظ و بوستان سعدي صدها سال مي گذرد. نوآوريهاي زيادي هم در شعر شده است اما همه اينها به معني كهنهگي اين آثار نيست.
شاكري تصريح كرد: پس نوآوري در هنر در مقابل مفهوم كهنه پذيري نيست. بلكه نوآوري، مرحلهاي از مراحل هنري است كه با خلاقيت هنري آميخته است. بلكه هنري كه در تك تك مراحل آفرينش، از خلاقيت بهرهاي نبرده باشد، نمي تواند به جايگاه ناب هنري نايل شود. از اين رو، جنس هنر ناب، همواره با نوآوري همراه است.
شاكري اظهار داشت: با اين توضيح ميتوان سؤال مطرح شده را اينگونه تكميل كرد كه ادبيات داستاني در كشور ما تا چه حد توانسته است جنس هنر ناب را به مخاطب عرضه كند؟پاسخ اين سؤال با بررسي چگونگي كاركرد نوآوري در ادبيات ممكن ميشود. آيا اين نوآوري در ساختار بيشتر مجال ظهور دارد يا در انتخاب موضوعات و مضامين؟
اين داستان نويس گفت: طبعا در هر دو بخش دشواريهايي وجود دارد. بخش نخست، در ادبيات داستاني ما بي ثبات خارج از قاعده و الگوپذير است. ترديدي در اين نيست كه هيچ ساختاري وارد داستان نمي شود مگر آنكه به همراه خود معنايي را به طور ضمني به داستان وارد مي كند و ترديدي در اين نيست كه اغلب نظريه هاي ساختاري موجود اگر نگوييم تمامي آنها وارداتي و محصول تفكر انديشمندان غيرمسلمان است. در نتيجه به نظر ميرسد هرچقدر از سنت داستانگوي قصه پرداز فاصله گرفتهايم پاي بندهاي بيشتري به ادبيات زدهايم و محصولي پديد آمده است كه يا ايراني و بومي نيست يا اسلامي نيست يا منطق قابل دفاعي ندارد و يا خواننده ندارد.
وي بيان داشت: اما بخش دوم يعني مضمون نيز معضلات خود را دارد. ترديدي در اين نيست كه حوزه مضمومي ادبيات به نحو عام و ادبيات دفاع مقدس پشتوانه بيكراني در فرهنگ و معارف اسلامي و ايراني دارد. با اين وجود دست ادبيات چندان از اين منبع سرشار پر نيست. مضامين نو يا نگاه نو به مضامين گذشتهام بر نايابي است. ادبيات ما در اين بخش همانند كودك نوآموزي است كه كتابي گرانسنگ را به دستش دادهاند و او را ياري فهم و گفتن و چگونه گفتن از اين كتاب نيست.
شاكري در خصوص پيوستگي بين نوآوري ادبي با سنتهاي ادبي خاطر نشان كرد: بايد توجه كنيم كه منظور از سنت ادبي چيست؟ قطعا بخشي از سنت ادبي ما جزو باورهاي بنيادين فكري و فرهنگي و ديني ماست. مايلم سنت ادبي مان را به دو بخش غيرقابل تغيير و بخش قابل توسعه و ترميم تقسيم كنم.ترديدي در اين نيست كه نوآوري برخواسته از تجربههاي نوي است كه هنرمند از سرگذرانده است. نميتوان يك شبه و بدون هيچ تجربه و تسلطي برآنچه پيش از اين بوده است به امري نو رسيد. همانطور كه نميتوان ديگر تجربيات بشري را در پيشرفت سنت موجود ناديده گرفت. اما تعامل سنت موجود با ايدههاي جديد و ايدههاي توليد شده در ديگر فرهنگها هم كار چندان سادهاي نيست.
كاري كه اين روزها اغلب آسان شمرده ميشود.
اين داستاننويس در پاسخ به اينكه نوآوري در ادبيات مقدس چگونه و طبق چه ويژگيهايي بايد صورت پذيرد،بيان داشت:رايجترين شكل نوآوري هم اكنون در ادبيات دفاع مقدس مربوط به نوآوري در مضمون و موضوع است. رويكردي در طول اين سالها وجود داشته است كه گونههاي از ادبيات با نامهاي ادبيات سياه جنگ، ادبيات ضد جنگ و ادبيات اعتراض را پديد آورده است. البته عمق معنايي و تحليلي اين رويكردها ضعيفتر از آن است كه بتواند گونهاي از ادبيات را بنيان نهد. با اين وجود مبلغين و مشوقين آگاه يا ناآگاه اين رويكرد يكي از مهمترين دستاوردهاي ادبي خود را نوآوري در اين حوزه ميدانند.
وي افزود: مدعيان اين گونه از ادبيات با تقسيم بندي برحههاي ادبيات دفاع مقدس زمان دفاع مقدس را زمان ادبيات حماسي و شورانگيز ميدانند و زماني كنوني را زمان بازنگري در بيان واقعيتهاي جنگ ميشمارند. نتيجه اين بازنگري، رويكردي دنيا مدارانه و منقطع از وحي و آموزههاي ديني است كه در نتيجه آن نويسنده، ارزشهاي مضموني خود يعني همه آنچه جنگ به فرهنگ ايراني ارزاني داشته بود را به كناري نهاده دفاع مقدس را با ديدگاهي تقدس زدا تصوير كند.اين ديدگاه با انتخاب رويكرد خود كه وارداتي و غيراصيل است سنت ادبي اي را كه ميتوانست در پرتو برجستگيهاي موضوعي و مضموني، جهاني شود با ديدگاهي افراطي به نسخههاي دسته چندمي از ادبيات اروپاي خسته از جنگهاي جهاني بدل كرده است.
وي افزود: اين شكل از شبه نوآوريهاي ادبي، بيش از آنكه تأمين كننده منطقي قابل دفاع باشند، محصول سرخوردگيهاي اجتماعي و ترديدهاي توسعه يافته اعتقادياند. به نحوي كه ميتوان ريشههاي اين امر را به عدم هضم مفاهيم ديني و عدم ورود به حوزه فلسفه اسلامي دانست.با اين وجود خيل قابل توجهي از نويسندگان ادبيات دفاع مقدس وجود دارند كه به دفاع مقدس به عنوان غنيترين و الهام بخش ترين منبع داستانهاي ارزشمند و ديني نگاه ميكنند.
انتهاي پيام/ش
يکشنبه 5 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]