محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852771781
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز شكور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان:... از امت خود راضي هستي؟ «... از امت خود راضي هستي؟»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛ 1- در جريان جنگ احد به ناگاه اين شايعه بر سر زبان ها افتاد و دهان به دهان چرخيد كه «رسول خدا(ص) به شهادت رسيده است». با شنيدن اين شايعه كه در گرماگرم جنگ، دور از انتظار به نظر نمي رسيد، جماعتي از مومنان در ادامه نبرد به ترديد افتادند و گروهي از آنان كه پايان عمر رسول خدا(ص) را، پايان عمر اسلام نوپاي آن روز مي دانستند و با رفتن پيامبراعظم(ص)، همه آنچه آورده بود را از دست رفته تصور مي كردند! با دلواپسي پاي از ميدان پس كشيدند، اگرچه شمار بيشتري به نبرد ادامه دادند. در پي اين واقعه بود كه خداي سبحان به كلام وحي، پا پس كشيدگان را ملامت فرمود؛ «محمد(ص)، رسول خداست و پيش از او نيز پيامبراني بوده اند، آيا اگر او رحلت كند و يا به شهادت برسد، به گذشته ها بازمي گرديد»؟ -آيه 144سوره مباركه آل عمران- شايد آن عده كه پا پس كشيدند، پيش از آن زمزمه خناسان را شنيده بودند كه رسول خدا(ص)، فرزند پسر ندارد و اگر چشم از جهان فرو بندد، طومار اسلام درهم خواهد پيچيد و آئين تازه از راه رسيده با آورنده آن خواهد رفت! اين آرزوي اشراف و مشركان اشرافيت از دست داده، اما خيال خام بود چرا كه خداي منان و مهربان، فاطمه(س) را -نه فقط- به رسول خدا(ص)، كه تا هميشه تاريخ به اسلام، مسلمانان و همه دنياي دين باوران و خدا دوستان، بخشيده بود. زهراي ما (س) را «كوثر» ناميده بود و به وجود مباركش حجت آورده و خطاب به رسول خدا(ص)- بخوانيد همگان- بشارت داده بود كه «دشمنان تو، بي عقبه هستند»... خداي مهربان، فاطمه(س)، دختر رسول خدا(ص)، همسر اميرمومنان(ع) و مادر تمامي امامان عليهم السلام را «محور» و «اساس» ماندگاري اسلام معرفي كرده بود. 2- «من راجع به حضرت صديقه- سلام الله عليها- خودم را قاصر مي دانم كه ذكري بكنم. فقط اكتفا مي كنم به يك روايت كه در كافي شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق-سلام الله عليه- مي فرمايند، فاطمه -سلام الله عليها- بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت بر ايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مي آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مي كرد و مسائلي از آينده نقل مي كرد. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده اي بوده است. يعني رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياء عظام(ع) درباره كسي اين طور وارد شده باشد... جبرئيل به طور مكرر در اين 75 روز وارد مي شده و مسائل آتيه اي كه بر ذريه او مي گذشته است، آن مسائل را مي گفته است و حضرت امير(ع) هم ثبت مي كرده است و شايد يكي از مسائلي كه گفته است، راجع به مسائلي است كه در عهد ذريه بلندپايه او، حضرت صاحب -سلام الله عليه- است، براي او ذكر كرده است كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد. ما نمي دانيم، ممكن است»،صحيفه امام(ره) ج20ص5 امام راحل ما(ره) هرگز سخني به خلاف و كلامي به گزاف نگفته است. پس ماجرا چه بود؟ و جبرئيل امين درباره «ايران امروز» به زهراي مرضيه(س) چه گفته بود؟ دقيقا نمي دانيم! ولي مي توانيم به دقت حدس بزنيم. چگونه؟! 3- شايسته نيست- و انتظار هم- كه در سالروز ميلاد فاطمه(س)، قصه از «غصه»هاي او ساز كنيم ولي شرح غصه هاي آن روز زهرا(س) در بلنداي پيروزي هاي امروز كه همه مديون اوست، خواندني و خداي مهربان را شكركردني است. چند سال قبل در سالروز شهادت حضرتش آورده بوديم؛ «زهراي ما(س)، بعد از رحلت رسول خدا(ص) و پيش از آنكه، خود نيز چشم از جهان فرو بندد و در جوار قرب الهي به پدر چشم انتظار خويش بپيوندد، بارها كوچه هاي مدينه را كاويده بود و به ديدن برخي از «خواص» رفته بود، فاطمه(س) با دلواپسي سفارش هاي رسول خدا(ص) را به آنان گوشزد كرده بود و عهدي كه با خدا بسته و اكنون بي محابا شكسته بودند را يادآور شده بود. زهراي ما(س) مي دانست كه اگر مردم از ولايت علي(ع) دور شوند بي ترديد به پذيرش ولايت حاكمان جور، مجبور مي شوند. فاطمه(س) در محروميت جهان اسلام از امامت علي(ع)، «فتنه جمل» را مي ديد، نعره مستانه معاويه در فريب صفين را مي شنيد، در «نهروان»، جهالت خوارج را مي نگريست و در سحرگاه خونين نوزدهم رمضان سال چهلم هجري در محراب مسجد كوفه بر فرق شكافته علي(ع) مي گريست، اشرافيت بر باد رفته را مي ديد كه بار ديگر به ميدان آمده، حسن(ع) را كه از محروميت مردم گرفتار در چنگال معاويه خون دل مي خورد و سر مطهر حسين(ع) را مي ديد كه در هنگامه خون و فريب اشراف بر نيزه مي رود، يزيد را مي ديد كه سر بريده فرزند رسول خدا(ص) را پيش روي نهاده، بر لب و دندان او مي زند و اجداد به هلاكت رسيده خود در «بدر» و «حنين» را به تماشاي انتقام مي خواند! و... مردم مظلوم را كه در چنگال خونريز «بني اميه» و «بني عباس» گرفتارند و جماعت مسلمانان را كه انگشت پشيماني به دندان مي گزند و دست حسرت بر پيشاني مي زنند كه كاش ولايت علي(ع) آن دوستدار محرومان و حامي مظلومان را پاس مي داشتند تا ولايت حجاج بن يوسف ها و منصور دوانيقي ها كه خونريز و انسان ستيزند را به زور بر گرده خويش نداشته باشند.» دلشوره فاطمه(س) آن روزها، اگرچه پاسخي نيافت، چرخ اما، كه بي اذن خداي فاطمه(س) نمي چرخد، اين دلشوره را با نشاني از تربت بي نشان او كه حديث تلخ آن روزها بود، در دل خود پيچيد و چرخيد و چرخيد تا به عصر خميني و خامنه اي رسيد. مرداني از حلقه اولياءالله و سلاله پاك زهرا(س). مردمي كه رسول خدا(ص) نشاني آنان را به سلمان داده بود، با پاي جان در پي نداي امام راحل(ره) و خلف حاضر او به ميدان آمدند، آنها نه در سر سوداي سود داشتند و نه در ركاب خميني و خامنه اي، غم بود و نبود، خون دادند و خون دل خوردند و عقبه هاي تند و نفس گير را درنورديدند تا آن كه... سقف ظلماني نظام سلطه را شكافتند و طرحي نو كه پسند زهراي مرضيه(س) بود درانداختند و... 4- فاطمه عزيز! نمي گوئيم كاش بودي و مي ديدي! چرا كه هستي و مي بيني. امروز ديگر مانند آن روزها غريب و تنها نيستي. ديگر نيازي نيست كه شبانه با پهلوي شكسته و دل غمزده، كوچه هاي مدينه را بكاوي و يار همدل و همزباني نيابي كه به ياري علي(ع) و حمايت از «ولي» برخيزد. مي بيني زهراي عزيز! امروز سراسر جهان اسلام به نداي آن روز تو لبيك گفته است. نسيم روح افزا و حيات آفرين اسلام فقط به پرچمي كه تو برافراشته بودي مي وزد. ايران، لبنان، فلسطين، يمن، مصر، تونس، اردن، حجاز، ليبي، مراكش و.... هرجا كه مسلماني هست و هر نقطه اي كه مسلمان نشين است، از تو نام و نشان گرفته است. زهراي ما(س) به ياد مي آوري كه چه غريبانه به مسجدالنبي(ص) رفتي و در اجتماع بزرگ آن روز مهاجر و انصار با پهلوي شكسته به خطبه ايستادي «خس و خاشاك نفاق در شما پديدار گشته، لباس دين در ميانتان كهنه شده... كبك باطل، خواندن آغاز كرده و در خانه هايتان به گردش آمده، شيطان از مخفيگاه خود به ميان شما سرك كشيده و مي بيند كه ندايش را پاسخ مي دهيد و...» چه دل پرغصه اي داشتي! امروز اما، در عصر بعثت دوباره بار ديگر شيطان بزرگ از درد جيغ بنفش مي كشد و به عصبانيت توأم با سردرگمي اعوان و انصارش را به ياري مي طلبد، بي آن كه فاطميون زمان، امانش دهند. فاطمه عزيز! آيا از امت خويش راضي هستي؟ تقصير و قصور ما را به خميني و خامنه اي ببخش و از ما راضي باش كه اگر «بي همگان به سر شود، بي تو به سر نمي شود». جمهوري اسلامي:غربت فرهنگ فاطمي «غربت فرهنگ فاطمي»عنوان سرمقاله ي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛كمتر اتفاق ميافتد كه سه مناسبت مهم و مرتبط در يك روز با هم جمع شوند. امسال، از گذر گردش ايام، ميلاد خجسته حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها و سالروز ميلاد فرزند برومند آنحضرت، امام خميني با سالروز آزادي خرمشهر در يك روز قرار گرفتهاند. امروز، سوم خرداد 1390 مصادف با 20 جمادي الثاني است و اهميت اين همزماني از اين جهت است كه تأكيد امام خميني بر الگو بودن حضرت فاطمه زهرا با هدف مقدسي كه رزمندگان دوران دفاع مقدس و كساني كه براي آزادسازي خرمشهر از جان خود گذشتند، داراي پيوندي مستحكم و ناگسستني است. بنابر اين، بايد از اين فرصت استثنائي براي پاسخ دادن به اين سؤال اساسي كه امروز جامعه ما چقدر با ارزشهاي به يادگار مانده از حضرت فاطمه زهرا همراه است؟ استفاده كنيم و به خودمان يادآوري نمائيم كه اگر خدا به ما فرصتي داده، براساس اين سنت قطعي الهي است كه فرموده است: "ثم جعلناكم خلائف في الأرض لننظر كيف تعملون" (سوره مباركه يونس، آيه 14) خدا با هيچ فرد و ملت و امت و قوم و قبيلهاي تعارف ندارد و هيچ تضميني براي ابدي بودن به آنها نداده است. نتيجه مستقيم و بدون استثناي تخلف از دستورات الهي، گرفتار شدن در چنگال تبديل و تغيير است و اين يك سنت الهي است كه در طول تاريخ جاري بوده و در آينده نيز جريان خواهد داشت. توصيههاي اكيدي كه اسلام از زبان امامان معصوم براي محاسبه دارد و معروفترين فراز آن "حاسبوا قبل ان تحاسبوا" است نيز همين نكته اساسي را گوشزد ميكند. از حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها، اين روزها و اين سالها مطالب فراواني گفته و نوشته ميشود. رسانهها، به ويژه رسانه ملي با گستردگي كمي زيادي كه دارد، به مناسبت ايامي كه متعلق به اين بانوي بزرگ است، اعم از فاطميه و عزاداريها و امروز كه روز تولد آن حضرت است، از فضايل ايشان فراوان ميگويند ولي آنچه موجب تأسف است اينست كه هرچه زمان ميگذرد جامعه ما از اين كمالات و ارزشها بيشتر فاصله ميگيرد. اين واقعيت تلخ را به روشني ميتوان در رواج روزافزون بدحجابي و در برخي مناطق بيحجابي، كنار گذاشته شدن تدريجي چادر كه حجاب برتر و نشانه ملي زنان ايران است، رواج بيبندوباريها، عادي شدن روابط دختران و پسران، بياعتنائي به حريمهائي كه علاوه بر شرعي بودن حتي بر سنتهاي ملي ما مبتني هستند و در بسياري از رفتارها و آداب و عادات و باورهاي جديد مشاهده كرد. اگر با نگاهي خالي از يكسويه نگريهاي گروهي و جناحي و آلوده به بازيها و تعصبات سياسي به واقعيتهاي امروز جامعه در بخش مربوط به زنان و دختران بنگريم، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اگر با شرايط كنوني به پيش برويم قطعاً در دامان زناني كه با چنين فرهنگي بار ميآيند مرداني كه توانستند خرمشهر را آزاد كنند تربيت نخواهند شد. مردان بزرگي كه خرمشهر را آزاد كردند، فقط دلير نبودند بلكه با تمام وجود به ارزشهاي ديني اعتقاد و ايمان داشتند. حتي شجاعت و دليري و دريادلي آنها نيز از همان اعتقاد و ايمانشان مايه ميگرفت و در باورهاي ديني شان ريشه داشت. اين ايمان را آن مردان بزرگ از مادران مؤمنه شان گرفته بودند و اينكه امام خميني ميفرمودند از دامن زن است كه مرد به معراج ميرود، يعني همين. انقلاب اسلامي هم با فداكاري مردان با ايماني به پيروزي رسيد كه در دامان زناني كه از حضرت فاطمه زهرا پيروي ميكردند و فضايل و كمالات آن حضرت را در وجود خود متبلور ميساختند پرورش يافته بودند. امام خميني با كمك اين مردان و زنان با ايمان توانست انقلاب اسلامي را به پيروزي برساند و در جنگ تحميلي نيز با تكيه بر غيرت ديني همين مردان و زنان با ايمان بود كه توانست در برابر دشمنان بايستد و قدرتهاي بزرگ شرقي و غربي را از نگاه طمعكارانهاي كه به ايران دوخته بودند پشيمان نمايد. شرط تداوم انقلاب و تقويت نظام جمهوري اسلامي اينست كه ارزشها، كمالات و فضايل به يادگار مانده از حضرت فاطمه زهرا، كه زنان ما را به پشتوانهاي قدرتمند براي شكلگيري انقلاب و منبعي سرشار از نيروي ايماني براي روحيه دادن به رزمندگان دفاع مقدس و حاميان و حافظان نظام مقدس جمهوري اسلامي تبديل كرده بود، همچنان در جامعه ما حرف اول را بزنند و به صورت عملي در جامعه جاري باشند. واقعيت اينست كه ما اكنون در شعار چيزي كم نداريم اما آنچه در ميدان عمل مشاهده ميشود، چيز ديگري است. به بالاي 60 درصد ورود دختران به دانشگاهها افتخار ميكنيم اما براي آنچه از اين رهگذر بر سر خانواده و تربيت فرزندان اين جامعه خواهد آمد نگران نيستيم! به حضور زنان در مشاغل مختلف ميباليم اما به اين فاجعه كه وقتي پدران و مادران در حساسترين سالهاي عمر خود بيشتر اوقات شبانه روزشان را در خارج از خانه و دور از فرزندان ميگذرانند، نسلهاي آينده اين جامعه از نظر رواني و اعتقادي و عاطفي چه سرنوشتي خواهند داشت فكر نميكنيم! از كنار بيبندوباريها و روابط عادي شده دختران و پسران و زنان و مردان و ناهنجاريهاي برخاسته از آن بيتفاوت عبور ميكنيم و به عوارض منفي اين پديدهها نميانديشيم. مطمئن باشيم كه با اين روش، نميتوانيم در جامعه آينده خود زناني كه بتوانند در دامان خود فرزنداني با ويژگيهاي آنان كه خرمشهر را آزاد كردند و آنان كه جان خود را فداي دفاع از ميهن و انقلاب و نظام اسلامي كردند داشته باشيم. سالها گذشت و عدهاي ما را به دعوا بر سر اين سؤال كه كار فرهنگي مقدم است يا اجراي قانون؟ مشغول نگهداشتند. هركس آمد شعارهاي خوبي داد ولي وقتي بر صندلي قدرت تكيه زد نه تنها آن شعارها را فراموش كرد بلكه از زنها به مثابه ابزاري براي رسيدن به آراء بيشتر استفاده كرد. در رسانه ملي هم از يكطرف فضائل حضرت فاطمه زهرا از زبان تندروترين و سخت گيرترين افراد براي زنان بيان ميشود و از طرف ديگر، زناني با لباسهاي پرزرق و برق و با هفت قلم آرايش به تبليغ لبنيات و پفك و سس و جوايز بانكي ميپردازند! در يك برنامه تا ميتوانيم ساده زيستي حضرت زهرا را به رخ ميكشيم و بلافاصله همان زنهاي بزك كرده را به تبليغ لوازم خانگي اشرافي وادار ميكنيم! برخوردهاي دوگانه و چندگانه در عرصههاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي داستان ديگري است كه بماند... شايد همزماني سالروز آزادي خرمشهر با دو سالروز متبرك ميلاد با سعادت حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها و امام خميني، فرزند عالم و مجاهد آنحضرت كه مكتب اهل بيت را در عصر غربت ارزشها زنده كرد و به قدرت رساند، بهانهاي باشد براي آنكه عقلاي قوم درباره غربت فرهنگ فاطمي كمي انديشه كنند و براي نجات آن و تضمين آينده اين كشور و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي از خطري كه در كمين است راهي بيابند. خراسان:اصرار بر سرپرستي احمدي نژاد بر وزارت نفت؛ اجتهاد در برابر نص «اصرار بر سرپرستي احمدي نژاد بر وزارت نفت؛ اجتهاد در برابر نص»عنوان يادداشت روز روزنامهي خراسان به قلم بهروز بيهقي است كه در آن ميخوانيد؛گويا با توجه به اظهارات معاون حقوقي رئيس جمهور در حاشيه جلسه روز يکشنبه هيئت دولت مبني بر اين که رئيس جمهور سرپرست وزارت نفت است قرار نيست اختلاف نظرهاي اخير بر سر مسائل اجرايي و از جمله تعيين سرپرست براي وزارتخانه هاي بدون وزير، بي حاشيه خاتمه يابد تا مسئولان مجال و فراغ کافي براي پرداختن به مهم ترين موضوع سال جاري يعني جهاد اقتصادي داشته باشند. تاسف بارتر اين که سطح اختلاف ها آن چنان نازل شده که حال بايد بديهي ترين قواعد حقوقي حاکم بر نظام جمهوري اسلامي ايران را به برخي گوشزد کرد؛ قواعدي که مبتني بر نصوص قانون اساسي هستند و بي اعتنايي حتي غيرعامدانه به آن ها، شيرازه امور کشور را از هم مي گسلد. صاحب نظران علم حقوق و کارشناسان خبره مسائل اجرايي هم چنان مي توانند موضوع تصدي سرپرستي وزارت نفت توسط رئيس جمهور را مورد مداقه و بررسي قرار دهند و له يا عليه آن استدلال کنند، اما پس از اعلام نظر سخنگوي شوراي نگهبان و اين که با توجه به «اصول متعدد قانون اساسي و ظهور ذيل اصل ۱۳۵ و سابقه تاريخي وضع آن» اعضاي اين شورا تصدي سرپرستي وزارتخانه هاي بدون وزير را براي رئيس جمهور جايز ندانسته اند، موضوع محل اختلاف به لحاظ عملي حل و فصل شده تلقي مي شود زيرا به تصريح اصل ۹۸ قانون اساسي، تفسير اين قانون به عهده شوراي نگهبان است. تمکين به تفسير شوراي نگهبان از قانون اساسي از لوازم لاينفک اصل ۹۸ به شمار مي آيد که جز در برخي دوره ها و از سوي برخي گروه هاي سياسي مورد خدشه قرار نگرفته است اما اينک خانم فاطمه بداغي ، معاون حقوقي رئيس جمهور به صراحت بر سرپرستي وزارت نفت توسط رئيس جمهور تاکيد کرده است. استدلال هاي معاون حقوقي رئيس جمهور و به ويژه استناد ايشان به تفسير شوراي نگهبان از اصل ۷۳ قانون اساسي که اساسا از موضوع بحث خارج و درباره شرح و تفسير قوانين عادي است، اين پرسش بنيادين و در عين حال مخاطره آميز را به ذهن متبادر مي کند که مگر مي توان به چون و چراها در برابر تفسير شوراي نگهبان ادامه داد و رئيس جمهور را سرپرست وزارت نفت خواند؟ از فحوا و نه تصريح اظهارات معاون حقوقي رئيس جمهور برمي آيد که خانم بداغي ادعاي خود را به عطف بماسبق شدن يا نشدن قوانين تفسيري مستند کرده اند. افزون بر اين که معناي قوانين تفسيري براي ما روشن نيست، اين نکته کاملا بديهي است که شوراي نگهبان در مقام زدودن اختلاف هاي مطرح شده و نه تفنني حقوقي به تفسير اصلي از اصول قانون اساسي مي پردازد و نمي توان اين سوال را پرسيد که آيا موضوع اختلاف بالفعل مشمول تفسير شوراي نگهبان مي شود يا خير؟ پرسيدن چنين سوالي در واقع به زير سوال بردن استفسار از شوراي نگهبان و عبث تلقي کردن تفسير اين شوراست. گو اين که بر اين مبناي واهي ، هر مسئولي مي تواند اقداماتي انجام دهد و از تمکين به نظر بعدا اعلام شده شوراي نگهبان شانه خالي کند. شگفت آورتر از اظهارات معاون حقوقي رئيس جمهور ، واکنش مجتبي ثمره هاشمي، دستيار ارشد رئيس جمهور به سوالي در همين زمينه است. هنگامي که از دستيار ارشد رئيس جمهور سوال شده که با توجه به اين که شوراي نگهبان اعلام کرده که رئيس جمهور نمي تواند سرپرستي وزارت نفت را برعهده بگيرد، نظر دولت در اين زمينه چيست، گفته است که «کمي صبر کنيد» به اين ترتيب آقاي ثمره هاشمي نه آن چنان که بايد بي درنگ سرپرستي وزارت نفت توسط رئيس جمهور را منتفي خوانده و نه انتساب نظر اعلام شده را به شوراي نگهبان رد کرده است. بايد پرسيد مگر قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران «کمي صبر» در برابر تفسير شوراي نگهبان را مجاز خوانده و امور کشور را به شکيبايي اين و آن منوط و مشروط کرده است که کمي صبر جاي تمکين صريح و سريع به تفسير شوراي نگهبان را گرفته است؟ در محکوم کردن اين رويه ادله فراواني مي توان ارائه کرد اما تاکيد رهبر معظم انقلاب بر حجت بودن هميشگي نظر شوراي نگهبان و تنها مرجع تفسير قانون اساسي خواندن اين شورا (در ديدار ۱۰ ارديبهشت ماه رئيس و اعضاي شوراي عالي استان ها و شهرداران مراکز استان ها)هيچ محمل شرعي و قانوني براي کمي صبر باقي نمي گذارد. از اين صريح تر، نقل قول اخير احمد توکلي، رئيس مرکز پژوهش هاي مجلس از معظم له است که در جلسه بررسي ادغام وزارتخانه ها با حضور روساي قواي مجريه و مقننه فرموده اند که وقتي شوراي نگهبان نظري مي دهد همه بايد اطاعت کنند و من هم بايد اطاعت کنم. با توجه به اين نکات، ادامه دادن اين بحث را در اين نوشتار اطاله اي بي فايده مي دانيم اما هنوز ذهن و ضميرمان آرام نگرفته است که آيا رئيس جمهور از قانون تمکين يا با اجتهادي در برابر نص حاشيه جديدي ايجاد مي کند و باعث انحراف ذهن و وقت مسئولان کشور از وظايف اصلي شان يعني خدمت به مردم مي شود؟ رسالت:بحران زن! «بحران زن!»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن ميخوانيد؛تاريخ سنتهاي اجتماعي بشر نشان مي دهد که زن از بدو خلقت در معرض تعدي و ظلم هاي بسياري بوده است. در يونان زنان را موجوداتي پلشت و شيطاني مي دانستند و جايگاهي دور از شان انسان براي آنها قائل بودند. موجودي حقير که شباهت زيادي به انسان دارد. در چين ازدواج با زن به معناي مالك شدن او و محروميتش از ارث به شرط عدم هم غذايي با مرد حتي پسرش بود. چيني ها اگر در مواقع سختي و تنگدستي، دختري بر دختران خانوادشان افزوده مي شد ، نوزاد را مظلومانه رها مي كردند تا از سرماي شب بميرد يا خوراك حيوانات وحشي گردد! آنها حتي ترجيح مي دادند بين نوزادان دختر و پسر خود، دختران را در پاي بتها قرباني کنند. در ميان اشراف ايراني دختران و زنان از اقلام صادراتي قلمداد مي شدند و خريد و فروش آنها قانوني بود. ساليانه بيش از 12 هزار دختر ،تنها از كليشاد صادر مي شد. عرب هاي دوران جاهليت نوزادان دختر خود را زنده به گور مي کردند و برخي از بت هاي شرک آلود خود مثل لات، مني و عزي را زنانه مي آراستند. و... اما اين ظلم ها در مقابل حق کشي و تعدي که به اسم " آزادي زن" در يکي دو قرن گذشته عليه چند ميليارد زن روا داشته شده، سر سوزني بيش نيست. همزمان با انقلاب صنعتي به منظور استفاده از کار ارزان و دقيق زنان در کارخانه ها، اربابان نظام سرمايه داري با تبليغ و ترويج مقوله آزادي زن تمام تلاش خود را به کار بردند تا زن را از کانون گرم خانواده خارج کنند و وي را در کارگاه ها و کارخانه ها با حقوق ارزان استثمار کنند. عواقب وحشت ناکي نظير آزار جنسي زنان، بهره کشي و استثمار آنها در محيط کار، تجارت و قاچاق روز افزون زنان، مسئله مواليد نامشروع، تبعيض جنسيتي، بيماري هاي مقاربتي،روابط نامشروع جنسي با محارم و ... ثمره شوم اين زياده طلبي و تمتع طلبي مردانه بود. برخي که به سنت هاي الهي باور دارند حتي دو جنگ جهاني اول و دوم را مجازات وضعي ارتباط زنان شوهردار و مردان زن دار در درون کارخانه ها و کارگاه هايي مي دانند که در اوايل قرن بيستم متداول شده بود. صداي مظلوميت زنانه اگر چه قرن ها در گوش بشريت پيچيده اما در يکي دو قرن اخير اين مظلوميت به يک "بحران" جدي تبديل شده که البته پروپاگانداي تبليغاتي غرب اجازه پرداختن به اين بحران را نمي دهد. چرا که منافع نظام سرمايه داري اقتضا نمي کند تا به قول روزنامه انگليسي زبان "ملت و جهان" " زنان به خانه برگردند". به تعبير رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير جمعي از بانوان نخبه با ايشان "شايد تعبير "بحران زن"، تعبير تعجبآورى باشد. امروز مسئله بحران آب و هوا، بحران آب، بحران انرژى و بحران گرم شدن زمين، به عنوان مسائل اصلى بشريت مطرح مي شود؛ اما هيچ كدام از اينها مسائل اصلى بشريت نيست. بيشترِ آن چيزهايى كه مشكلات اصلى بشريت است، برمي گردد به مسائلى كه ارتباط پيدا مي كند با معنويت انسان، با اخلاق انسان، با رفتار اجتماعى انسانها با يكديگر؛ كه يكى از آنها مسئله زن و مرد، جايگاه زن، مسئله زن و شأن زن در جامعه است؛ كه اين حقيقتاً يك بحران است، منتها به رو نمىآورند، مطرح نمي كنند و سياستهاى مسلط در دنيا به صرفه خودشان نمي دانند و شايد برخلاف راهبردهاى اصلى خودشان مي دانند كه اين مسئله را مطرح كنند." البته اگر چه به باور اغلب پژوهشگران بحران به ديدگاه نظاره کنندگان بستگي دارد و آنچه در نزد يک فرد و يا يک گروه بحران تلقي مي شود، ممکن است در نزد ديگران بحران نباشد اما به نظر مي رسد فجايعي که امروز پيرامون مسئله زن رخ داده افکار عمومي را متقاعد مي نمايد که جهان با يک بحران جدي به نام "بحران زن" روبهروست. مظلوميت و عدم رعايت حقوق زن، جهان امروز را به ورطه بحران بي عدالتي جنسيتي سوق داده است و به طور بي سابقه اي در حق زنان ظلم روا داشته مي شود. مرکز مطالعات زنان و فمينيسم آمريکا اعلام کرد: طبق تازهترين آمار، 50 درصد از زنان شاغل و 15 درصد از مردان شاغل در محيط کار خود مورد آزار و اذيت يا سوء استفاده هاي جنسي قرار مي گيرند. بر اساس گزارش ها يک زن از هر شش زن آمريکايي در کودکي مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفته است و يک مرد از هر 33 مرد. گزارش ديگري نيز نشان مي دهد که سالانه 60 هزار مورد تجاوز جنسي در کشور آفريقاي جنوبي صورت مي گيرد که 40 درصد آن افراد زير 18 سال هستند. بر پايه گزارش هاي غيررسمي در انگليس نيز، از هر 10 زن، 7 زن در طول زندگي شغلي خود به مدتي طولاني آزار جنسي ديده اند. به گزارش يونيسف بسياري از شهرها و ايالات آمريکا از جمله اوکلند به مراکز اصلي فعاليت باندهاي قاچاق انسان تبديل شده اند. براساس گزارش پليس فدرال آمريکا( اف بي آيس )تنها در سال 2006 ميلادي بالغ بر يکصد هزار زن و دختر 9 تا 19 ساله در اين کشور توسط باندهاي قاچاق انسان وادار به تن فروشي شده اند و ... ابعاد اين بحران خانمانسوز به لحاظ تلفات و خسارت هاي مادي و معنوي آنقدر تکان دهنده است که در اين مجال نه مي گنجد و نه به لحاظ اخلاقي اقتضا مي کند که گفته شود. اما واقعيت اين است که بحران زن مثل يک تومور سرطاني در تک تک سلول هاي اجتماعي در دنياي غرب ريشه دوانيده و دير يا زود اين نظام اجتماعي بيمار را از پاي در مي آورد. امروز وظيفه انديشمندان و دانشمندان مسلمان که ميراث دار انديشه ناب اسلام درباره زن هستند که در آن زن ريحانه و "سيّدة بيتها" محسوب مي شود همان گونه که مقام معظم رهبري فرمودند هجمه بي وقفه به مباني غلط غرب درباره زن بدون هر گونه پردهپوشي است چرا که واکاوي ابعاد بحران زن در غرب بسياري از زواياي پنهان و خفايا را براي افکار عمومي روشن خواهد نمود. امروز روز ولادت ام الائمه حضرت زهراي مرضيه(سلام الله عليها)، اسوه عفاف و عصمت و رخشنده ترين گوهر آفرينش و شفيعه محشر است.بايد درود فرستاد به پدر بزرگوارش محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله وسلم) که با نگاه وحياني تعرف جديدي از زن و منزلت آن در اجتماع ارائه فرمود. هنوز هيچ مکتبي حقوق زنان را آنچنان که در اسلام آمده به رسميت نشناخته است. قرآن كريم در سوره حجرات، آيه 13مي فرمايد: "اي مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و تيره تيره و قبيله قبيلهتان گردانديم تا يكديگر را بشناسيد؛ همانا گراميترين شما نزد خدا پرهيزكارترين شماست." انسان به دو جنس تفکيک شده است اما انسانيت جنسيت بردار نيست. از نظر اسلام زنان نيز ميتوانند همپاي مردان در مسير تزكيه و تعاليجويي حركت کنند و به قله عصمت، تقوا و عزت صعود کنند. ايران:بازنده اصلي «بازنده اصلي»عنوان سرمقالهي روزنامهي ايران به قلم علياكبر جوانفكر است كه در آن ميخوانيد؛جمهوري خلق چين كه هرروز بيش از گذشته قدرت اقتصادياش را به رخ غربيها ميكشد، حجم مبادلات تجاري خود را با جمهوري اسلامي ايران به بيش از 30 ميليارد دلار در سال افزايش ميدهد. اين حجم بزرگ بازرگاني خارجي ميان جمهوري اسلامي ايران با يك كشور ديگر، در حالي است كه رئيس جمهور امريكا از اعمال شديدترين تحريمها عليه ايران سخن به ميان آورده و ادعاي حذف ايران اسلامي از بخش بزرگي از نظام اقتصادي دنيا را مطرح كرده است. با اين حال وزيران امور خارجه ايران و چين كه اين روزها در پكن نشست دوجانبه خود را برگزار كردهاند، تمايل دو طرف براي استفاده از ساير ظرفيتهاي موجود و ارتقاي مبادلات تجاري فيمابين را مورد تأكيد قرار دادهاند. روند رو به رشد حجم مبادلات اقتصادي ايران با كشورهاي مختلف جهان، بويژه با چين، نشان ميدهد كه بازنده اصلي در ستيزهجويي غرب در برابر ايران اسلامي، شركتهاي امريكايي و اروپايي بودهاند. امريكا و برخي از كشورهاي غربي، در حالي بازار جذاب ايران را از دست ميدهند كه در آينده براي احياي مجدد فرصتهاي ازدست رفته خود، بايد وارد گردونه رقابت جدي با كشورهاي قدرتمندي مانند چين بشوند و اين در حالي است كه قدرتهاي اقتصادي در غرب بسياري از زمينههاي رقابتي را در نقاط مختلف جهان به حريفان شرقي و بويژه چين واگذار ميكنند. چشمانداز تحولات اقتصادي و سياسي جهان، حاكي از آن است كه كشورهاي غربي در حال مواجه شدن با وضعيت بسيار سخت و شكننده اقتصادي و تبعات سنگين اجتماعي ناشي از آن هستند و تئوريهاي اقتصادي هيچ راه روشني را فراروي آنها نميگشايد. بر مبناي همين چشمانداز است كه تحليلگران عرصه سياست و اقتصاد، انتقال قدرت از غرب به شرق را يك امر حتمي و غير قابل پيشگيري عنوان ميكنند. در چنين فضايي، پر واضح به نظر ميرسد كه دولت امريكا و كشورهاي اروپايي همپيمانش، با از دست دادن فرصت همكاري با ايران، به دست خود كاري كردهاند كه فرايند اين انتقال قدرت با سرعت بيشتري انجام شود. اين در حالي است كه جمهوري اسلامي ايران در سايه چند دهه مقاومت و ايستادگي در برابر فشارهاي گوناگون جبهه به هم پيوسته قدرتهاي زيادهخواه جهاني، راه برون رفت از شرايط دشوار را به خوبي آموخته است و برخلاف ذهنيتسازيهاي بياساس آقاي اوباما، ايران اسلامي اكنون به كشوري موفق و پرجاذبه براي ملتهاي آزاديخواه و بويژه ملتهاي مسلمان تبديل شده است و حتي رسانههاي غربي به اين حقيقت اذعان كردهاند كه رهبر معزز انقلاب و رئيس جمهور مردمي آن در زمره محبوبترين شخصيتهاي بارز در جهان اسلام محسوب ميشوند. بنابراين نميتوان كشوري با اين خصوصيات را كه گامهاي بلندي نيز در مسير پيشرفتهاي همهجانبه به پيش برداشته است، ناديده گرفت. آگاهان سياسي بر اين نكته اتفاق نظر دارند كه اوباما آخرين تير در تركش امريكا براي نجات از وضعيت بغرنج و پيچيده سياسي، اقتصادي و اجتماعي اين كشور است، بنابراين اگر وي به سياست مخرب و غيرعاقلانه خود در قبال جمهوري اسلامي ايران استمرار بخشد، بهرهاي بيش از آنچه كه اسلافش به دست آوردند، كسب نخواهد كرد. واقعيتهاي پيش رو نشان ميدهد كه كشتي توفانزده امريكا و همپيمانان اروپايي او به يك ناخداي عاقلتر از اوباما نيازمند است، چه در غير اينصورت اين كشتي سرگردان، از توفان سهمگيني كه امروز گرفتار آن است، نجات نخواهد يافت. سياست روز:بده بستانهاي واشنگتن و لندن «بده بستانهاي واشنگتن و لندن»عنوان سرمقالهي روزنامهي سياست روز به قلم مدير مسئول است كه در آن ميخوانيد؛چند روزي است برخي رسانههاي خارجي از جمله بنگاه بيبيسي فارسي دراخبار و گزارشات خود از رئيسجمهور آمريکا به عنوان قدرتمندترين شخصيت يا فرد در جهان نام ميبرد. از طرف ديگر در گفتوگوي اختصاصي دو شب گذشته بيبيسي با اوباما نيز مصاحبهکننده از او پرسيد: از اينکه قرار است به انگلستان سفر کنيد و با ملکه بريتانيا به صورت خصوصي ديدار داشته باشيد چه احساسي داريد؟ و اوباما در پاسخ ملکه را براي همه جهانيان قابل احترام دانست و ملاقات با او را بسيار مهم ارزيابي و اضافه کرد که قبلا هم وي با خانواده سلطنتي روابط دوستانهاي داشته است. اين نوع بده بستانها و به عبارتي نان قرض دادنها، موجب بروز شائبههايي ميگردد که ميتواند دستمايه تحليلهاي گوناگون شود. دراين نوشتار مختصر، فارغ از مصاديق و شاخصهاي معطوف به قدرتمندترين و يا قابل احترامترين فرد در جهان به يک شق از موضوع پرداخته ميشود. کاهش جدي محبوبيت شخص رئيسجمهور آمريکا و ياس مردم از تحقق وعدههاي انتخاباتي و تشديد اين معضل پس از وقوع بحران اقتصادي در غرب و در نهايت غافلگيري نهادهاي اطلاعاتي که داعيه تسلط به تمامي فعل و انفعالات کشورها را در اقصي نقاط جهان خصوصا خاورميانه داشتند، ولي نتوانسته بودند رويدادهاي نادر وبسيار بزرگ چند ماه گذشته را پيشبيني کنند موجب شد که سناريوي ناشيانه بنلادن در دستور كار قرارگيرد. اين سناريواگرچه توانست در گام اول هشت درصد به محبويت اوباما بيفزايد ولي به اعتقاد كارشناسان بيطرف بين الملل، ديري نخواهد پاييد که پاشنهآشيل کاخ سفيد شود. چرا که فرآيند پيش بيني شده و ضعف در تمهيدات پروژه بنلادن ،سئوالات بسياري را بدون پاسخ گذارد. لذا اگر افکار عمومي از آن غفلت نکند مي تواند عامل بزرگترين دغدغه مقامات واشنگتن شود. از اينرو بلندگوي غولهاي رسانهاي غرب تلاش دارند با بزرگنمايي عمليات مذكوردر پاکستان، افکار و اذهان عمومي را اداره نمايند و اجازه طرح ابهامات پيراموني را ندهند. از طرف ديگر اعتراضات آرام و بعضا همراه با خشونت پيرامون مراسم عروسي مربوط به خانواده سلطنتي انگليس وهزينههاي گزاف آن در مقطع زماني که اقتصاد انگلستان با بحرانهاي بزرگ اقتصادي دست و پنجه نرم ميکند احساس خطر جدي را براي صاحبان قدرت در لندن فراهم کرده است. لذا افتخار کردن اوباما (به قول آنها قدرتمندترين مرد دنيا) براي ديدار با ملکه انگليس هم ميتواند مصرف داخلي مردم انگليس را تامين نمايد تا جبران خدمتي باشد كه رسانه هاي انگليسي براي متصف كردن اوباما بكارگرفته اند.لذا آنچه به نظر مي رسد نبايد رسانه ها از آن غفلت كنند بيان حقايق مربوط به رفتار مالي خانواده سلطنتي وبحران مقبوليت آنهاست وهمينطور بررسي ابعاد قدرت نمايي كاذب واشنگتن در عرصه بين الملل ، وآگاهي بخشي افكار عمومي ملل است. ابتكار: ققنوس آزادي در خرمشهر! «ققنوس آزادي در خرمشهر!»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار به قلم جاماسب محمدي بختياري است كه در آن ميخوانيد؛چه بهشتاب و برقآسا ميگذرد، اين ساليان دراز عمر در گذر روزگار. گويا ديروز همين امروز است. وقتي در سايهسار ديوارهاي منازل، در کنار گذر معابر و در يک هواي خوشنسيم دلنشين بهاري در روستا، با عدهاي از اهالي و معلمان روستا جمع بوديم، همگي بدون تکلف از آزادي خرمشهر با شور و حماسه و شوق گپ ميزديم. هرکس گوشهاي از اخبار آزادي خونينشهر را ميگفت، بهگونهاي که انگار تجسم اخلاق و صميمت رزمندگان و حماسهآفرينان در روح ما حلول کرده بود و براي بازگويي اخبار عمليات حد و مرز سِني وجود نداشت. همه با خندههايي که در صورتشان نقش بسته بود، سراپا گوش بودند تا سخنان ما كوچكترها را بشنوند. شور و شوقي که گاهي توأم با حسرت و نالههاي سردآسايي همراه بود که کالبد ما را ميلرزاند. حسرت و حسادتي که به دليل محدوديت سن نميتوانستيم در اين حماسه بزرگ و تاريخي شريک باشيم و نام و ياد خود را بر جريده عالم ثبت کنيم. حماسهاي بزرگ که غرور تاريخي را به يک ملت بازگرداند و اجازه نداد تکرار تاريخ اينبار بهصورت تراژدي مضحک دوباره تکرار شود. پس از آزادي خرمشهر، حماسه آن به وادي اسطورهها رفت و قهرمانان به بافت اسطورهاي ملي تبديل شدند. باآنکه نسل جديد جامعه به علت گسست نسلها اکثر آرمانها و باورهاي نسل پيشين خود را فراموش کرد، الگوها و باورهاي جديدي براي زندگي نو يافته؛ اما وقتي سرود «ممد نبودي ببيني...» يا صداي گوينده وقت راديو «شنوندگان عزيز خرمشهر آزاد شد» را ميشنوند، اشک شوق بر ديدگانشان جاري ميشود و براي لحظهاي دوباره شنيدن آنها مشتاقتر و ياد و خاطره ققنوس آزادي خرمشهر در ذهنشان پر ميگيرد. عشقورزيدن به ميهن و مراد را شايد نتوان براساس محک عقلانيت سنجيد؛ اما عشق نيرويي است که همه مرزها را در مينوردد تا انسان را به مقصد نهايي خويش نزديکتر گرداند. اولينبار نبود که پيکر نجيب مام وطن مورد هجوم ترکههاي بيدادگران تاريخ و طمعورزان کشورگشا قرار ميگيرد. خاك پاك ايران اهورايي بارها توسط بيگانگاني همچون اسکندر و ترک و تازي، جولانگاه خونريزي و ترکتازي قرارگرفت. پس از هر هجومي، اجداد و نياکان ما درمقابل بيرحميها ايستادند. آنها توانستند اقوام مهاجم را رام کرده و با بستههاي فرهنگي آنان را بدرقه کنند و سرکشان رامنشده را به موزه تاريخ بسپارند. در زمانهاي که بعد از هجوم هر قوم وحشي کسي را ياراي نفسکشيدن نبود، ملت ايران توانست با پايداري، حافظ تمام باورها و ارزشهاي ملي خود باشد. ديکتاتور عراق در مشابهتسازي تاريخي و خالدبنوليد قلمدادکردن خود، ميخواست بار ديگر حادثهي قادسيه را تکرار کند، غافل از آنکه نه امام(ه) فرزانه ايران شاهان خوشعيش و نوش ساساني بود و نه فرزندان دلير امروز سپاهيان غرق در تجملات رستم فرخزاد. بدنه لشکريان و رزمندگان بهپاخاسته ايران از طبقات سختكوش و خودساختهاي بودند که چنان درسي از ادب به همه طمعورزان تاريخ دادند تا کسي بار ديگر هوس تجاوز به ايران را در سر نپروراند. آزادي خرمشهر به رويدادهاي تاريخي ماندگار ايران تبديل شد؛ اما گلايهها و حکايتهاي آن همچنان باقي است. در سومخرداد، خونينشهر دوباره خرمشهر شد و در غروبي غمگين و غريبانه، حماسهسازان آن به واديهاي فراموشي تاريخ سپرده ميشوند. حماسه شهيداني که امروز روح جاويدشان بر فراز نخلهاي بيسر آن سرزمين، نظارهگر رنجها و آلام ملي مردم سرزمين و کشور خود هستند. نخلهاي بي سر و سوختهايکه حکايتها دارند. همانهايي که با راستقامتي و استواري به همه مجاهدان و عاشقان درس پايداري ميدانند و با زبان بيزباني ميگفتند: اي سروهاي راستقامتان جاودانه تاريخ بايد با صلابت ايستاد و رزميد و ايستاده رفت.آيا متوليان فرهنگي ما در تربيت نسل امروز موفق بودهاند که برآيند آنرا شهيداني همچون بهنام محمدي و محمد جهانآراها باشند. فرزندان پرسشگر و نکتهسنج ما چقدر با اين شهيدان آشنايي دارند؟ چگونه ميتوانند با الگوپذيري از آنها انرژي و توان خود را در راه سرافرازي ايران بهکار گيرند؟ چقدر به حرمتها و كرامات انساني ارج نهاده شده؟ چه توجيهي براي جابهجايي قبر اسطورهي خرمشهري، شهيد بهنام محمدي، ميتوان داشت؟ آيا او که هويت و تاريخ يک ملت است، گمنام است يا ما که با مرگ همهچيزمان به نيستي و نيستان ميرود؟ چرا حماسه آزادي خرمشهر در انحصار سياسي يك گفتمان خاصي قرار گرفت كه حاملان آن كمترين نقش را در جنگ داشتند و چرا نتوانست با ساير حماسهها و اسطورههاي ملي پيوند بخورد؟ چرا ادبيات ايثار و مقاوت رزمندگان در چنگال مدعيان بيهنري است که از آن بهعنوان دستآويزي براي ايجاد محدوديت بازماندگان دفاع مقدس استفاده ميکنند؟ چرا از حماسهسازان که در قيد حيات هستند، هرساله بهعنوان قهرمانان ملي تجليل نميشود؟ چرا ديگر گوش نسل جديد به نجواهاي آرامبخش راويان روايت فتح از رسانه ملي نوازش داده نميشود؟ و صدها و بلکه هزاران چراهاي ديگر.... آفرينش:تاثير کاهش توليدات داخلي برمعيشت مردم «تاثير کاهش توليدات داخلي برمعيشت مردم»عنوان سرمقالهِ روزنامهي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن ميخوانيد؛طرح هدفمندي يارانه ها در ابتداي راه با تزريق پول به خانوارهاي ايراني سبب افزايش نقدينگي در جامعه گرديد. افزايش تقاضا براي خريد کالا باعث رونق موقتي بازار شد. اما پس از مدت کوتاهي نياز به توليد افزايش پيدا کرد از سوي ديگر با آزاد سازي قيمت حامل هاي انرژي و افزايش هزينه هاي توليد براي کارخانجات، مراكز توليدي و کاهش توليد شاهد رشد تورم در بازار بوديم. اما راه کارهاي نادرستي که درحل اين مشکل اتخاذ گرديده باعث نمک پاشيدن برزخم بازار شده است.سياست روند کنترل قيمت ها از سوي دولت نه تنها مرهمي بر اين روند نگذاشت بلکه باعث افزايش سرعت حرکت توليدکنندگان به سمت رکود در توليد گرديد. اين واقعيتي است که افزايش چند برابري قيمت انرژي در خط توليد کارخانجات سبب تعطيلي تعداد کثيري از واحدهاي توليدي گرديده است. اين کاهش توليد و تعطيلي کارخانجات به طور مستقيم باعث بيکاري بسياري از کارگران، افزايش قيمت کالاها، ايجاد فرصت براي سودجويان و اخلال گران براي برهم زدن تعادل چرخه عرضه و تقاضا گرديده است. و به طور کلي نظم و اعتدال در معيشت مردم را برهم زده است. در حال حاضر شاهد افزايش 9 تا 12 درصدي کالاهاي خوراکي هستيم که اين آماربازهم با واقعيت هاي بازار تفاوت دارد. اين در حالي است كه افزايش قيمت محصولات غذايي و خوراكي و قطع يارانه هاي انرژي و افزايش جهشي قيمت ها شرايط زندگي را براي خانوارهاي متوسط و متوسط به پايين شهري بسيار مشكل تر از گذشته ساخته است. عامل ديگري که دولت با اقدام به آن کمر همت و قدرت توليدکنندگان را تضعيف كرده بحث واردات مي باشد. واردات محصولات خارجي با قيمت و کيفيت پايين تر سبب رکود در امر توليد داخلي گرديده است. و مسلما مردم هم براي کاهش فشار ناشي از آزاد سازي قيمت ها ميل ورغبت بيشتري به خريد کالاهاي ارزان دارد. به عنوان مثال افزايش قيمت تخم مرغ در بازار ناشي از کاهش توليدي بود که مرغداري ها علت آن را عدم توانايي در تامين هزينه هاي توليد عنوان کردند. و اين روند باعث تعطيلي بسياري از واحدهاي توليد تخم مرغ گرديد. و تعداد ديگري هم که با کاهش تعداد نيرو همچنان به توليد ادامه مي دادند با واردات تخم مرغ از چين اکثرا دچار ورشکستگي شدند. اين اوضاع حکايت دادن ماهي و عدم آموزش ماهيگيري از سوي دولت مي باشد. دولت محترم اعلام کرد که دادن يارانه ها به مردم درراستاي ارتقاي سطح معيشت آنها مي باشد. اما بدور از جهت گيري منفي نسبت به اين اقدام صحيح بايد بگوييم که چنين امري محقق نگرديده است و سطح زندگي مردم را در مقطع کنوني ارتقا نداده است. اگر به جاي راه کارهاي کنترلي بازار و مقوله غيرمنطقي و بدون ضابطه واردات درامر حل مشکل معيشت مردم، دولت از کارخانجات و واحدهاي توليدي حمايت بيشتري انجام مي داد مطمئنا هم زمينه افزايش توليدات داخلي فراهم مي شد و هم بازار کشور نياز به واردات اجناس بي کيفيت خارجي پيدا نمي کرد. بر اساس آمارهاي اعلامي ازسوي نهادهاي رسمي پس ازاجراي طرح هدفمندي يارانه ها در مصرف آب ، برق ، گاز و بنزين کاهش مصرف چشم گير بوده است و اين از توفيقات اين طرح اقتصادي است اما جاي تامل است که اين کاهش مصرف چرا به بخش توليدي کشور تزريق نمي شود تا باعث شکوفايي صنعت و توليد در کشور گردد. کجاي معادلات پيش بيني شده اشتباه است که به جاي رونق واحدهاي توليد شاهد رکود و تعطيلي آنها هستيم؟ دنياي اقتصاد:ادغام و منطق اقتصادی «ادغام و منطق اقتصادی»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است كه در آن ميخوانيد؛آیا ادغام وزارتخانهها به نفع اقتصاد ملی است؟ آیا کمتر شدن تعداد وزارتخانهها، اما پر حجمتر شدن آنها، باعث افزایش کارآیی ميشود؟ برای پاسخ به این گونه پرسشها، نیاز به یک معیار است. معیاری که چند سالی است در مقام نظر، مورد پسند سیاسیون قرار گرفته است و آن این که، افزایش درآمد ملی با کاهش تصدیهاي دولت در اقتصاد و کمتر شدن سهم آن در اقتصاد ملی هم در سمت درآمدها و هم مخارج حاصل ميشود؛ بنابراین پرسش صحیح در مورد ادغام وزارتخانهها این است که بپرسیم: آیا ادغام وزارتخانهها موجب کاهش دخالت دولت در اقتصاد ميشود یا خیر؟ آیا کاهش تعداد وزارتخانهها به معنی کاهش سهم دولت از اقتصاد ملی است؟ حال پاسخ به این پرسشها شاید آسانتر از سوالات نخستین باشد. بیتردید تنها زمانی ميتوان از کاهش سهم دولت در اقتصاد سخن گفت که حجم وزارتخانههاي دولتی کاهش یابد و نه آنکه تعداد آنها کمتر شود. اگر پس از ادغام، هر یک از وزارتخانههاي قبلی، ادارات و سیستم بوروکراتیک خود را تغییر ندهد و تنها یک وزیر بر دو دستگاه احاطه داشته باشد، آن گاه به یقین ميتوان گفت حجم دولت کاهش نیافته است. در حقیقت منطق ادغام این است که چون کاری که یک وزارتخانه ميکند، مشابه وزارتخانه دیگری است، آنگاه ميتوان با ادغام این وزارتخانهها از موازیکاری جلوگیری کرد و در نتیجه به کوچکسازی دولت دست یافت. از این منظر شاید ادغام وزارت راه با مسکن بسی منطقیتر به نظر آید تا ادغام وزارت نفت و نیرو که اصولا جنس کار متفاوت است و شاید کمتر شاهد موازیکاری در این دو دستگاه باشیم و گمان نگارنده آن است که حتی با ادغام این دو و تولد وزارتخانه جدید، این وزارتخانه دو اداره مجزای نفت و نیرو خواهد داشت و احتمالا نمی توان شاهد کوچک شدن آنچنانی دو وزارتخانه قبلی بود و در منطق هزینه- فایده طرح ادغام، شاید کفه هزینه بیش از منفعت باشد. فراتر از این، راهی بسیار آسان وجود دارد که آیا واقعا ادغام وزارتخانهها در عمل، موجب کوچکسازی دولت شده یا خیر؟ اگر حجم دولت در اقتصاد ملی کاهش یابد، به همان نسبت باید حجم اشتغال دولتی نیز نسبت به اشتغال خصوصی کاهش یابد. در واقع باید دید با این ادغامها، چون کوچک سازی اخیر دولت در بریتانیا که از همان ابتدا مقامات رسمی میزان کاهش اشتغال دولتی را بیان کردند، میزان �
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 593]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نسبت دولت با ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: نسبت دولت با ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح اموز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان «زمين دشمن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح اموز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان «زمين دشمن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهلان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: عراق، تصميم ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهلان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: عراق، تصميم ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز كيهان «دورنماي مذاكرات آوريل» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد: در حالي كه ايران و 1+5 به زمان ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز كيهان «دورنماي مذاكرات آوريل» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد: در حالي كه ايران و 1+5 به زمان ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردم سالاري: رويکرد ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ما و ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ما و ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: «مولاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. كيهان: «مولاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: «خبرگان ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: «خبرگان ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم:ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم:ايران ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردمسالاري:ايران، ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. مردمسالاري:ايران، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها