تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 14 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825916140




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌ هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: «مولاي پاسداران»مولاي پاسداران يادداشت روز كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي خوانيد:1- سال چهارم هجري است. چند روزي بيشتر به سوم شعبان نمانده. اين روزها و شب ها مدينه فرشته باران است. عطر يك بشارت بزرگ در شهر پيچيده است؛ بشارتي سبز و سرخ!ام ايمن اين شبها خواب و خوراك ندارد. گريه، امان از كف اش ربوده است. ثانيه ها و دقيقه ها براي او سنگين و سخت مي گذرند. دلهره و ترديد تمام وجودش را گرفته؛ خدايا! اين چه خوابي است كه من ديده ام؟!... او در عالم رويا «پاره هاي تن پيامبر» را در خانه خود يافته است؛ خدايا اعضاي تن پيامبر خدا(ص) در خانه من چه مي كنند؟!ام ايمن وحشت زده است. آشفتگي و پريشان حالي او، همسايه ها را به سراغ پيامبر(ص) مي فرستد؛ ام ايمن تمام ديشب را نخوابيده و لحظه اي گريه اش بند نيامده است...رسول خدا (ص) ماجرا را كه مي شنود، پاره اي درنگ مي كند و لبخندي كه به چشمه رحمت الهي متصل است، بر لب مي نشاند. پيامبر اين روزها منتظر است. چشم به راه طاووس اهل بهشت، كشتي نجات و امان اهل زمين. پيامبر خواب او را اينگونه تعبير مي كند؛ «اي ام ايمن! به زودي دخترم فاطمه فرزندي به دنيا خواهد آورد كه تو دايه او مي شوي.بدين سان پاره تن من در خانه تو خواهد بود». ام ايمن آرام مي گيرد. با لبخند پيامبر خدا، مي خندد. خوشه هاي ترديد و اضطراب در دل ام ايمن، شكوفه بشارت تولد فرزند رسول الله(ص) مي دهد.كار نزديك است. جبرييل امين از خدا فرمان مي گيرد؛ همراه با ملكوتيان نزد محمد(ص) شو و تهنيتش بگو. جبرييل و فرشتگان، صف در صف رو به حضرت رسول مي آورند. در وقت فرود به «صلصائل» مي رسند، فرشته اي كه حق تعالي بر او خشم گرفته و از صف فرشتگان رانده شده بود.صلصائل چون جبرييل را در آن حال مي بيند كه همراه با ملائكه مقرب تسبيح گو و تهليل كنان مي روند و وقتي از ماجراي تولد فرزند رسول خدا با خبر مي شود، مي گويد؛ اي جبرييل! محمد (ص) را سلام برسان و از وي بخواه مرا شفاعت كند تا حق تعالي از تقصير من درگذرد.جبرييل به حركت مي آيد. سر راه «فطرس» را مي بيند كه پر و بالش سوخته و در جزيره اي افتاده و 70 سال است به اميد آنكه خدا را خشنود كند، سر به سجده دارد و عبادت مي كند. ماجرا را مي شنود و به اميد شفاعت «رحمه للعالمين» همراه جبرييل و فرشتگان مي شود و نزد پيامبر(ص) مي آيد.... وقت سحر است. زمين شانه هاي خود را براي قدوم فرزند آفتاب آماده كرده است. فرشتگان دور فاطمه حلقه زده اند. زمين تندتند نفس مي زند. حالا خانه علي، مركز عالم شده. معجزه الهي است كه آن خانه كوچك، خيل فرشتگان را در خود جاي داده! ضربان قلب عالم تندتر مي شود. پاهاي زمين مي لرزد. احساس تشنگي دارد دريا را مي كشد. هلهله فرشتگان هر لحظه بيشتر و بيشتر مي شود. لحظه حلول نزديك است...صداي «يا علي» فاطمه با «الله اكبر» اذان درهم مي آميزد. «خورشيد» متولد مي شود. حالا ديگر نور «حسين» كه سالها پيش از خلقت آدم در افلاك غوطه مي خورد، در قاب جسم خويش حلول مي كند.عطر «حسين» در ايوان ملائك مي پيچد. ملائك، تبريك گوي پروردگار مي شوند. ذرات جهان به سجده درمي آيند و ذكر «ياحسين» مي گيرند. خدا از رعد گريه هاي شبانه علي(ع)، باران رحمت خود را بر عالميان مي باراند.اما، هيچ كس نمي داند چرا بغض و لبخند فرشته ها درهم آميخته؟! اسماء، فرزند علي و فاطمه را در پارچه اي سفيد مي پيچد و در آغوش پيامبر مي گذارد. رسول خدا، اذان و اقامه در گوش «جان عالم» مي خواند. دردانه فاطمه را مي بويد و مي گريد و در جواب تعجب اسماء و هنگامه فلق شعبان المبارك، خبر از محرم الحرام مي دهد، خبر از يك روز؛روزي كه در جام شفق مل كرد خورشيدبر خشك چوب نيزه ها گل كرد خورشيدشيد و شفق را چون صدف در آب ديدمخورشيد را بر نيزه گويي خواب ديدمفريادهاي خسته سر بر اوج مي زدوادي به وادي خون پاكان موج مي زد...از همان روز كه حسين(ع) آمد، شمشيرهاي حقد و فرومايگي با چرب و شيرين دنياي مفلوك، آخته و زهرآگين شدند. لب ها براي تشنگي آبديده شده و كافران كوردل دست به كار تيز كردن تيغ كينه كهنه خود گشتند. مولود عشق امروز در آغوش پيامبر، مهياي فرداي مجاهده و «هل من ناصر» خويش است. حقيقت تلخي است اما؛ زمين رسم مهمان نوازي آسمانيان را نمي داند.2- امروز، روز پاسدار است. ديروز رهبر معظم انقلاب در آستانه سالروز ولادت حضرت اباعبدالله الحسين(ع) و روز پاسدار در جمع صميمي فرماندهان و پرسنل اين نهاد انقلابي با اشاره به چگونگي شكل گيري سپاه پاسداران ، سپاه را نهادي جوشيده از دل مساجد، مدارس، دانشگاهها و برآمده از خانه ها و دل هاي مومن مردم برشمردند و فرمودند: «كسي سپاه را خلق نكرد، بلكه اين نهاد به اقتضاي نياز زمان شكل گرفت و هرجا و هر عرصه اي كه لازم بود به پاسخگويي به نيازهاي انقلاب و كشور پرداخت.»بي ترديد يكي از كليدي ترين عناصر شكل گيري و حيات نهاد انقلابي سپاه، وجهه و خاستگاه مردمي آن است. سپاه جمعي خستگي ناپذير و خلاق است كه با تكيه بر مباني اعتقادي و ارزشي به اقتضاي پاسداشت انقلاب و آرمانهاي امام و رهبري، در هر عرصه اي كه لازم بوده وارد شده و ويژگي خط شكني خود را همواره حفظ كرده است.پس از دفاع مقدس و نقش محوري سپاه در اداره جنگ، اين نهاد توانست امكانات و شرايط خود را با اقتضائات پس از جنگ منطبق كرده و با اقتدار وارد عرصه توليد و سازندگي - خصوصا در مناطق محروم - شود. صدها پروژه بزرگ راه سازي، پل سازي، ساخت تونل، آب رساني، سدسازي و ... حاصل تلاش خالصانه فرزندان انقلاب است.فرماندهي كل قوا با اشاره به درخواست مسئولان دولت وقت پس از جنگ براي ورود سپاه به عرصه سازندگي مي فرمايند: «در اين عرصه نيز سپاه هر جا حضور يافت بهترين اقدامات سازندگي را انجام داد و اين واقعيات نشان مي دهد كه اين نهاد مردمي در پرتو وفاداري به شاكله معنوي خود، از سازماني منعطف برخوردار است كه براساس نيازهاي زمان، روز به روز متحول و متكامل نيز شده است.»شايد سپاه به اقتضاي شرايط جنگ، وجهه نظامي اش غلبه پيدا كرد وگرنه شاكله اصلي آن آميزه اي از دلاوري در جنگ، دلدادگي به مردم، بصيرت در فتنه، تيزبيني در كارزار نرم، كارآمدي در سازندگي و... است كه نمي توان آن را با هيچيك از سازمانهاي نظامي جهان مقايسه كرد.بسياري از فعاليت هاي سپاه در عرصه هاي علمي، تكنولوژيك، ارتباطات، امور فرهنگي و اجتماعي صورت گرفته و مي گيرد و در اين ميان نخبه هاي زيادي كه وفادار به انقلاب هستند را تقديم نظام كرده است.سپاه روزگاري براي مهار تروريسم و جنگ هاي داخلي، در شرايط بحراني اوايل دهه 60 وارد عرصه امنيت داخلي كشور مي شود و روزي در كارزار سازندگي و توسعه كشور قدم به مناطق محروم و روستاها مي گذارد. روزي هم در كنار پذيرش مسئوليت و مديريت شهري به ويژه در مناطق مرزي و جنگي، مجلات فرهنگي و جزوات تحليل سياسي منتشر مي كند.نگاه حق بين سپاه و بصيرت پاسداران انقلاب باعث شد تا در فضاي غبارآلود و پرابهام وقايع فتنه انگيزي چون 18تير و فتنه 88 واقعيات و مصالح نظام و كشور را به درستي تشخيص دهد و در عمل به وظايف خود سربلند و استوار بيرون آيد.فرمانده معظم كل قوا با اشاره بر لزوم حفظ هويت نهادي سپاه، اين نهاد را شجره طيبه اي خواندند كه به فرموده قرآن كريم در هر دوره، ثمره خاصي بروز مي دهد و تاكيد فرمودند كه اين عملكرد و ويژگي تحسين برانگيز بايد ادامه يابد.3- شايد اگر بال هاي فطرس ملك در آتش قهر الهي نمي سوخت، هيچگاه لطافت دست هاي حسين(ع) را پيدا نمي كرد. شايد اگر در آن جزيره دورافتاده و در پس تاريكي ها، هفتاد سال خدا را صدا نمي زد، هيچ وقت توفيق حضور در ساحت قدسي آن حضرت را نمي يافت؛ فطرسي كه با بالهاي شكسته و چشمان اشك آلود بر شانه هاي فرشتگان نشست و به اميد شفاعت به پابوس فرزند رسول خدا آمد و قنداقه حسين مرهم بالهاي شكسته و پرهاي سوخته اش شد.يا اباعبدالله! بيا و چشم هاي زيبا و مهربانت را به روي ما بگشا!در آن نفس كه بميرم در آرزوي تو باشمبدان اميد دهم جان كه خاك كوي تو باشمبه وقت صبح قيامت كه سر ز خاك برآرمبه گفت وگوي تو خيزم به جست وجوي تو باشمسلام ما بر تو، روزي كه متولد شدي و روزي كه از دنيا رخت بر بستي و روزي كه دوباره زنده و مبعوث مي شوي.جمهوري اسلامي: «تحليل سياسي هفته»تحليل سياسي هفته عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن مي خوانيد:بسم الله الرحمن الرحيمماه پرفضيلت رجب سپري شد و حسرت اين ايام سراسر معنويت بر دل‌ها ماند ولي حلول ماه منسوب به پيامبر اكرم(ص)، شعبان المعظم و مواليد شريف و مائده‌هاي آسماني آن، غم را از دل‌ها مي‌زدايد.فضاي خلقت در اين هفته غرق در شادي و سرور است. عرشيان و فرشيان و انسانهاي طالب كمال كه به دنبال كسب خيرات و بركات و بهره‌گيري از لحظات معنوي و قرب الي الله هستند، فرصت ماه شعبان را كه در آستانه رمضان قرار دارد، مغتنم مي‌شمارند.خالق بي همتا و رب غفور در اين ماه، امت پيامبر اكرم(ص) را به سوي مغفرت خويش فرا مي‌خواند و او را به بهره‌مندي از ثواب و اعمال خير دعوت مي‌كند. كمك به محرومان، رفع حوائج مستمندان و باز كردن گره از مشكلات مردم براي ارتقاء عملي مومنان بسيار سفارش شده است. مناجات شعبانيه نيز از موارد توصيه شده‌اي است كه خلوص معنوي و نزديكي به رب العالمين را موجب مي‌شود.اين ماه، ايام بسيار خجسته و اعياد شعف انگيزي نيز دارد كه ميلاد بهترين و برگزيده‌ترين مخلوقات خدا از جمله آن است. روز سوم شعبان كه در آن قرار داريم، سالروز ميلاد مبارك سرور آزادگان جهان حضرت امام حسين بن علي عليه السلام و روز پاسدار، فردا نيز ميلاد با سعادت سمبل مقاومت و فداكاري حضرت اباالفضل العباس عليه السلام و روز جانباز و طليعه هفته آينده هم ولادت مسعود سرور عارفان و زينت عابدان حضرت امام زين العابدين عليه السلام است.در نيمه اين ماه نيز ميلاد فرخنده دوازدهمين پيشواي معصوم، حضرت حجت بن الحسن المهدي امام زمان(عج) و گلشن دل افروز گيتي و مصلح الهي قرار دارد كه جهانيان به ظهور او دلبسته و فرج او را آرزو مي‌كنند.امروز ميلاد پربركت احياگر شريعت محمدي(ص) حضرت سيدالشهدا امام حسين عليه السلام است كه با زندگاني درس آموز خود، مكتب ايثار و شهادت را متجلي ساخت و براي هميشه در تاريخ جاودان ماند. امروز نيز شجره شجاعت و فداكاري باگذشت اعصار به ياد آن سرو آزادگي و ولايت زنده است و از آن آب حيات و مكتب انسان ساز سيراب مي‌شود.به همين مناسبت امروز روز پاسدار نامگذاري شده تا در ا ين روز ملت ايران به پاسداران جان بركفي كه از روزهاي نخست پيروزي انقلاب با دست شستن از «نام» و «نان» ، سينه خود را آماج تيرهاي دشمن كرده و براي آبياري نهال انقلاب حاضر به جانفشاني شدند، افتخار كند.واقعيت اينست كه سپاه پاسداران انقلاب اسلامي نقش تعيين كننده‌اي در خنثي كردن توطئه‌هاي ضدانقلاب در روزهاي پيروزي انقلاب و دفاع از موجوديت نظام در هشت سال جنگ تحميلي داشته و اين نقش پاسداري از آرمانهاي انقلاب و دفاع از حيثيت نظام، كاركردي است كه با نام سپاه پاسداران عجين گشته و استمرار آن از اين نهاد انقلابي انتظار مي‌رود.قطعاً قداست سپاه نيز به ايفاي همين رسالت است و هيچ گروه و شخصي نمي‌تواند به خود اجازه دهد حيثيت اين نهاد مقدس كه خونهاي بسياري براي آبياري و بالندگي آن صرف شده وجه المصالحه اهداف شخصي و گروهي قرار گيرد.طبعاً بالندگي و توانمندي سپاه پاسداران منوط به ادامه حراست از كيان انقلاب است و با اين كاركرد مستقيم است كه اين نهاد مردمي مي‌تواند همچنان استوار و مردمي بماند. به همين مناسبت ديروز جمعي از فرماندهان و اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با فرماندهي معظم كل قوا ملاقات كردند.در اين ديدار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ضمن تقدير از نقش سپاه در پاسداري از انقلاب بر مراقبت دروني از اين نهاد مقدس و احساس مسئوليت نيروها و پيروي از حركت مردمي انقلاب رهنمودهايي ارائه نمودند.اين هفته در صحنه بين‌المللي نيز شاهد تحولات تازه‌اي بوديم. در عراق، افزايش مداخلات آمريكا در بحبوحه رايزني‌ها و مذاكرات براي تشكيل دولت جديد، بحران اين كشور را پيچيده‌تر ساخته و بي ثبات‌تر شدن فضاي سياسي را سبب شده است.كريستوفر هيل سفير آمريكا در بغداد، اين هفته از سفر قريب الوقوع بايدن، معاون رئيس‌جمهور آمريكا و شمار ديگري از مقامات ارشد واشنگتن به بغداد خبر داد. اين درحالي است كه از سفر اخير بايدن به بغداد تنها 10 روز مي‌گذرد.هر چند سفير آمريكا در بغداد مدعي شد كه واشنگتن در مسائل داخلي عراق از جمله تعيين دولت جديد مداخله نمي‌كند و موضع بي طرفي نسبت به دولت آينده دارد ولي گروه‌ها و سياستمداران عراقي با رد اين ادعا، آمريكا را به دخالت‌هاي گسترده در امور عراق از جمله در مسئله تشكيل دولت متهم كرده و نسبت به ادامه اين سياست غيرقانوني و توسعه طلبانه معترض بوده‌اند.در اين باره گروه صدر به سفرهاي پي در پي مقامات آمريكايي به ويژه جو بايدن، معاون اوباما به عراق اعتراض كرده و نسبت به تبعات آن هشدار داد. «محمود عثمان» سياستمدار كرد عراقي نيز تاكيدكرد بايدن به منظور به قدرت رساندن «اياد علاوي» رئيس فهرست العراقيه و رقيب اصلي جناح شيعه، به عراق رفت و آمد مي‌كند.تشكيل دولت جديد عراق پنج ماه است در بن بست قرار دارد و گفتگوهاي طولاني و متعدد گروههاي سياسي نيز تاكنون ثمري نداشته است. اختلاف اصلي ميان گروه العراقيه به رياست اياد علاوي نخست‌وزير سكولار اسبق عراق از يكسو و دو تشكل ائتلاف ملي و دولت قانون وابسته به شيعيان، از سوي ديگر مي‌باشد.العراقيه كه طيفي از شيعيان سكولار، گروههاي سني و همچنين عناصر وابسته به رژيم سابق عراق را در خود جاي داده است با اصرار بر دو كرسي اضافه‌ترش در ا نتخابات مجلس،‌ مدعي است كه حق تشكيل دولت در انحصار اين تشكل است و نخست‌وزير را بايد اين گروه انتخاب كند.العراقيه، البته در موضع گيري‌هايش از حمايت‌هاي آشكار و پنهان آمريكا و عربستان نيز برخوردار است.در مقابل، جناح شيعه قرار دارد كه پس از تشكيل ائتلاف اخير 159 كرسي پارلمان يعني نزديك به نيمي از كل كرسي‌ها را در اختيار گرفته است و به عنوان قدرتمندترين فراكسيون، تشكيل دولت را حق خود مي‌داند.در تازه‌ترين تحول، درحالي كه گروه‌هاي سياسي نتوانستند تا موعد اعلام شده يعني 23 تيرماه براي تشكيل جلسه مجلس به منظور تعيين دولت به توافق برسند مقرر شد دو هفته ديگر اين امر به تعويق بيفتد.بسياري از ناظران تشكيل دولت طي دو هفته آينده را نيز بعيد مي‌دانند چرا كه اختلافات اساسي همچنان پابرجاست و ريشه اصلي اين اختلافات را اعمال نفوذ خارجي به ويژه از سوي كاخ سفيد عنوان مي‌كنند.اين هفته، افغانستان نيز شاهد اوجگيري حملات عليه نيروهاي غربي بود و شماري ديگر از نيروهاي ناتو كشته شدند. تشديد عمليات شورشيان عليه اهداف اشغالگران غربي و افزايش بي سابقه تلفات غربي‌ها موجي از نگراني و وحشت را در ميان كشورهاي عضو ناتو برانگيخته است و زمزمه خارج كردن نيروها از افغانستان در ميان مردم كشورهاي عضو ناتو اكنون از هر زمان ديگري قوي‌تر به گوش مي‌رسد.محافل سياسي و مطبوعاتي غرب اكنون متحدالقول به بيهوده بودن جنگ افغانستان تاكيد مي‌كنند و پيروزي در اين جنگ را براي ناتو دور از دسترس قلمداد مي‌كنند. اين هفته حامد كرزاي از سازمان ملل درخواست كرد كه اسامي دست كم 50 مسئول گروه طالبان را از ليست سياه خود حذف كند.در واكنش به اين درخواست سازمان ملل اعلام كرد فعلاً خارج ساختن اسامي 10 نفر از افراد مذكور را از فهرست سياه دردست بررسي دارد. در همين رابطه، يك مقام ارشد نظامي آمريكا نيز تاكيد كرد واشنگتن از سياست كابل در مصالحه با طالبان حمايت مي‌كند.تغيير رويكرد واشنگتن در قبال طالبان، كه تا چندي پيش، اين گروه را در كنار القاعده رأس همه گروههاي تروريستي مي‌دانست و مدعي بود به چيزي كمتر از مرگ و يا دستگيري سركردگان آن رضايت نخواهد داد، با هر توجيهي كه صورت گرفته باشد بيانگر باج دهي آشكار آمريكا به اين گروه است و با توجه به ماهيت و عملكرد طالبان، سياست جديد آمريكا مي‌تواند تبعات خطرناكي را براي افغانستان و كل منطقه ايجاد نمايد.اكنون بارخدادهاي تازه، يكبار ديگر مسجل شد كه آمريكا خود در بوجود آمدن و بقاي اين گروه‌هاي تروريستي دست دارد و ادعاهاي آنها مبني مبارزه با تروريسم و غيره، دروغي بيش نيست و هر زمان كه منافع آنها اقتضا نمايد حاضر هستند بر كليه شعارها و ادعاهاي خود پا بگذارند و با تروريست ها از در مصالحه و مذاكره برآيند.پذيرش علني سازش با طالبان يك نكته ديگر را نيز در بردارد و آن شكست كامل سياستهاي آمريكا و ناتو در مقابله با بحران افغانستان مي‌باشد.دولت باراك اوباما كه با شعار تغيير در سياستهاي دولت قبلي آمريكا بر سر كار آمد و وعده داد در سريع‌ترين زمان سربازان آمريكا را از افغانستان خارج خواهد ساخت اكنون نه تنها نتوانسته است به اين وعده عمل كند بلكه به دليل تشديد بحران و عميق‌تر شدن باتلاق افغانستان دهها هزار نيروي جديد نيز به اين كشور گسيل كرده است. با اينحال اين تمهيدات نيز نتوانسته است گشايشي در گره كور بحران افغانستان ايجاد نمايد.اين هفته در موضوع بحران فلسطين نيز شاهد تحركات تازه‌اي بوديم. اوايل هفته در فلسطين اشغالي و مصر اعلام شد كه نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي و محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان روز دوشنبه به قاهره مي‌روند تا با تلاشي دوباره، شايد بتوانند به پيكر نيمه جان سازش رمق دوباره‌اي بدهند و به نحوي مذاكرات سازش را احيا كنند كه با وخيم‌تر شدن حال مبارك، اين سفر پا نگرفت و ظاهراً تا زمان روشن شدن وضعيت جسمي مبارك اين ماموريت به تعويق افتاده است.مبارك كه چند ماه قبل نيز به دليل بيماري مدتي را در آلمان بستري بود اكنون نيز براي مداوا به آن كشور مي‌رود. هرچند تاكنون گزارش روشني از وضعيت مبارك اعلام نشده است ولي برخي منابع خبري حال وي را نامساعد خوانده‌اند.مبارك از ستون‌هاي اصلي سياست آمريكا در خاورميانه مي‌باشد و قطعاً هرگونه غيبت وي از صحنه سياسي خاورميانه ضربه سنگيني به استراتژي خاورميانه‌اي واشنگتن و همچنين تل آويو وارد خواهد ساخت. به همين دليل بيشتر از آنكه مردم مصر نسبت به بيماري مبارك حساس باشند اين آمريكايي ها و صهيونيست ها هستند كه خواستار بهبودي وي و بازگشت او به صحنه هستند.رسالت: «حفظ انقلاب و دفاع از خط رهبري»حفظ انقلاب و دفاع از خط رهبري عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي خوانيد:بر اساس اصل يکصد و پنجاهم قانون اساسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي که در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشکيل شد، براي ادامه نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا مي ماند.ماموريت پاسداري از انقلاب که به واسطه قانون اساسي بر دوش سپاه گذاشته شده است در برهه هاي مختلف زماني و مکاني اقتضائات خاص خود را مي طلبد.با تشکيل سپاه پس از انقلاب اسلامي بيشتر جوانان پر شور انقلابي با عضويت در اين نهاد تازه تاسيس، بدنه مردمي آن را تشکيل دادند. در واقع اکثر خانواده هاي ايراني به نحوي از انحاء با اين نهاد انقلابي مرتبط بودند و يا به طور مستقيم يکي از عزيزانشان در سپاه مشغول خدمت به مردم و نظام اسلامي شد. با آغاز جنگ تحميلي در1359  رويش هاي مردمي سپاه افزايش يافت.بسيج عملا فضايي بود تا پاسخگوي استقبال بي نظير مردم از نهاد انقلابي سپاه باشد . رشادت و جانبازي پاسداران در کنار برادران ارتشي که منجر به موفقيت هاي بي نظير جبهه حق عليه باطل در 8 سال جنگ تحميلي گشت ، بيش از پيش پايگاه اجتماعي و محبوبيت مردمي سپاه را تقويت کرد. با پايان جنگ و پذيرش قطعنامه 598  سپاه پاسداران ضمن حفظ، تداوم و تقويت بنيه نظامي خود وارد فاز سازندگي کشور شد و توانست خدمات شايان توجهي را در عرصه هاي اقتصاي و اجتماعي به ملت ايران ارائه دهد. اجراي پروژه هاي بزرگ اقتصادي وزير بنايي همچون سدها، پالايشگاه ها، راه ها و ... تنها بخش کوچکي از زحمات و خدمات پاسداران انقلاب است.همراه با موج دوم و سوم انقلاب اسلامي در سالهاي آغازين هزاره سوم و گسترش نفوذ مادي و معنوي جمهوري اسلامي در ميان ملت هاي مسلمان و غير مسلمان طبيعتا وظايف سپاه پاسداران نيز گسترش يافت.از آنجا که سپاه صرف نظر از بعد نظامي از يک بنيه قوي فرهنگي و فرهنگساز برخوردار بود بخشي از مسئوليت حرکت معنوي جمهوري اسلامي به پاسداران انقلاب واگذار شد. امروز هم سپاه در جبهه مواجهه با نبرد نرم دشمن حضور دارد.در واقع در راستاي ماموريت پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي آن در مقطعي سپاه اسلحه به دوش گرفت و در برابر تهاجم دشمن خارجي ايستاد، در دوره اي اين ماموريت خطير در سازندگي کشور متبلور شد، در حال حاضر هم همان رسالت سابق اما به شکل پيچيده تري در مواجهه با نبرد نرم همه جانبه دشمن تجلي يافته است اما صرف نظر از شکل اين ماموريت مهم اين است در31  سال گذشته سپاه پاسداران به خوبي توانسته است نقش خود را در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن ايفا نمايد.سپاه پاسداران جزء آن دسته از سازمان هاي مردم نهادي است که پس از گذشت بيش از سه دهه ضمن حفظ هويت و شاکله اصلي خود عملکردي متناسب با نيازهاي زمان داشته است و کمتر کسي مي تواند مدعي شود که سپاه به يک سازمان پير و يا ملول تبديل شده است.سپاه پاسداران ضمن انعطاف پذيري خارق العاده در31  سال گذشته روز به روز متکامل تر شده است و در شرايط کنوني به عنوان بازوي پر توان انقلاب که از متن مردم جوشيده است پاسدار ارزشها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي است.رهبر معظم انقلاب اسلامي روز گذشته در ديدار هزاران نفر از فرماندهان و اعضاي سپاه پاسداران ، حفظ هويت و شاکله اصلي و عمل براساس نياز زمان را ويژگي بارز سپاه خواندند و خاطرنشان کردند:«سپاه در سالهاي اوليه انقلاب ، در مقابله با ضدانقلاب در خيابانهاي تهران - در مسائل استان هاي مرزي - 8 سال دفاع مقدس و ديگر عرصه هاي متفاوت و مختلف، هويت خود را حفظ کرد اما با انعطاف لازم، شکل خود را براساس نياز زمان، تنظيم کرد تا بتواند به وظايفش عمل کند».در حوادث سال گذشته سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مقتدرانه از جمهوريت نظام و آراي مردم که يکي از دستاوردهاي ارزشمند انقلاب اسلامي است دفاع کرد و اجازه نداد که اراده مردم براي اداره کشور پاي منافع متمکنين و قدرتمندان ذبح شود.از چند ماه قبل از انتخابات22  خرداد حمله به نهادهاي انقلابي بخصوص بسيج، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان ترفندي نخ نما براي زير سئوال بردن نقاط استقرار و حياتي نظام اسلامي در ايران به منظور بحران سازي و زيست سياسي بحراني شروع شد.در اين انتخابات به موازات تخطئه سلامت انتخابات پروژه سياست زدايي از سپاه و بسيج در دستور کار دشمنان انقلاب قرار گرفت که البته از ماهها پيش با هدايت هاي خارجي اين موضوع کليد خورده بود.هر چند هنوز چندين ماه تا انتخابات رياست جمهوري زمان باقي بود اما ماشين هايي هر چند با چراغ خاموش استارت زده بودند تا شاخ و برگ سياسي اين شجره طيبه را قطع کنند.اين توطئه با هوشياري فرماندهان بصير سپاه ناکام ماند و تير دشمن به سنگ خورد. چرا که به تعبير سردار محمدعلي جعفري سپاه نبايد صرفا با اسلحه از انقلاب دفاع کند بلکه سپاه قبل از نظامي بودن يک سازمان امنيتي سياسي است و فلسفه وجودي آن، دفاع از انقلاب و دستاوردهاي آن است و بايد بر اساس تهديدات روز خود را آماده کند.سپاه بدون سياست يعني بسيج سکولار، يعني بريدن از آرمانها و شعارهاي انقلاب، يعني پشت پا به منطق حضرت امام(ره) در اداره حکومت اسلامي  و ... اين تعريف انحرافي با  گفتمان انقلاب اسلامي جور در نمي آيد.سپاه همزاد انقلاب اسلامي و از جنس انقلاب است. سپاه پاسداران بنابر تعريف قانون اساسي يکي از مواضع Stablishment   يا نقطه استقرار نظام سياسي در ايران  مي باشد.در واقع اطلاق «پاسداران انقلاب اسلامي» با مسمايي کاملا قانوني و برنامه ريزي شده براي آتيه نظام اسلامي، عرفي شده است اما امروز پيکان حملات ناموجه دشمن به سوي اين نقطه کانوني و موضع صيانت از ارزشهاي نظام نشانه رفته است البته تهاجمات سخت و نرم دشمن عليه سپاه پاسداران از ابتداي پيروزي انقلاب تداوم داشته است اما نقطه تمايز حملات اخير عليه سپاه اطلاع و آگاهي دشمنان انقلاب از نقش آفريني موثر سپاه در دفاع از جهتگيري هاي اصلي انقلاب اسلامي است که سال گذشته نمونه عينيآن را جهانيان به چشم ديدند. سپاه نشان داد که در دفاع از خط رهبري و حفظ انقلاب حاضر به هيچ معامله و مجامله اي نيست.امروز در آستانه چهارمين دهه از عمر پر برکت نظام اسلامي فضاي کشور مهياي تحرک بيش از پيش پاسداران انقلاب اسلامي براي اثرگذاري مثبت بر حيات سياسي و اجتماعي جامعه است لذا شايسته است سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با درک واقعيات کشور نظير پختگي سياسي مردم، برنامه ريزي پيچيده دشمن در نبرد نرم عليه جمهوري اسلامي، گسترش تفکر انقلاب اسلامي در جهان، شتاب پيشرفت در کشور، ثبات انقلاب و... مبتني بر هويت استعلايي خود متناسب با نيازهاي زمان الگوهاي مطلوب عملکردي و رفتاري را در بزرگترين سازمان مردم نهاد کشور طراحي و عملياتي نمايد.تهران امروز: «ضرورت افزايش‌ آمادگي‌ها در برابر تهديدها»ضرورت افزايش‌ آمادگي‌ها در برابر تهديدها عنوان يادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم حسام‌الدين كاوه است كه در آن مي خوانيد:گزينه اقدام نظامي هنوز روي ميز هست و اين گزينه هرگز حذف نشده است. اين جمله يا جمله‌هايي مشابه آن را مدت‌هاست كه از زبان دشمنان ايران به ويژه دولت ايالات‌متحده مي‌شنويم يا مي‌خوانيم. مدت‌هاست كه در صدر خبرهاي شبكه‌هاي خبري جهان از آمادگي يورش نظامي آمريكا يا رژيم صهيونيستي به ايران سخن گفته مي‌شود و گاه چنين ادعا مي‌كنند كه ممكن است رژيم صهيونيستي خودسرانه اقدام به حمله نظامي به ايران كند.گزينه نظامي توهم يا واقعيت، بلوف سياسي يا تهديدهاي جدي، تفاوتي در نوع نگاه و رويكرد نظام اسلامي به واقعيت‌هاي جهان امروز نخواهد داشت. ريشه روش و رويكرد نظام جمهوري اسلامي، امت و رهبري در واقعيت «اعتقادي» و «ايمان نهادينه» شده‌اي نهفته است كه از اسلام ستم‌ستيز و سلطه‌ناپذير سرچشمه مي‌گيرد.حقيقت آن است كه انسان جز در برابر خداوند قادر متعال نبايد سر بر آستان هيچ قدرت مادي و ظاهري بگذارد. قدرت از آن خداست و پيروزي از آن مومناني است كه خداوند را ياري كرده‌اند: «ان تنصرالله، ينصركم و يثبت اقدا‌مكم.»ريشه قدرت و توان نظام جمهوري اسلامي در همين خداباوري و «غير»‌گريزي است؛ «غير» هر قدرتي است كه به قصد سلطه و بهره‌كشي از جوامع ديگر، استكبار مي‌ورزد، حيله‌گري مي‌كند و از راه‌هاي گوناگون درصدد ارعاب جوامع و دولت‌هاي ديگر است.ما در جهاني زندگي مي‌كنيم كه نظام نابرابري، استثمار، استكبار و در يك كلمه «طاغوت» سايه خود را بر بخش‌ هاي بزرگي از كره خاك گسترده است اما اين نظام زياده‌خواه درست به علت آنكه زياده‌خواه است، سرانجامي جز سرنگوني و شكست نخواهد داشت. اما واقعا ايران اسلامي در برابر اين نظام به ظاهر قدرتمند اما ناتوان، چه خواهد كرد و چه بايد بكند؟ ملت ايران، دولت ايران، سپاه، بسيج و نيروهاي نظامي، همگي وظيفه‌اي مشترك دارند، حفظ آمادگي در برابر تهديدات نرم و سخت متنوع و گوناگون دشمن و نيز افزايش سطح آمادگي‌ها.بي‌گمان مفهوم «جنگ نامتقارن»، ايستادگي و مقاومت غيركلاسيك و غيرمتعارف در درون مرزهاي ايران اسلامي در برابر دشمن نيست.گرچه ممكن است تنوع روش‌هاي مقاومت در مرزهاي ايران اسلامي، دشمن را دچار شگفت‌زدگي كند اما بعيد است كه «جنگ نامتقارن» تنها مرزهاي كشور را در بر بگيرد. «جنگ نامتقارن» مي‌تواند بهره‌گيري از تمام امكانات سخت‌افزاري، نرم‌افزاري با تنوع گسترده‌اي از ابزارها و راهكارها در هر جايي كه بتوان به منافع و نيروهاي دشمن ضربه وارد كرد، باشد.دشمن انتظار نداشته باشد كه در صورت واقعيت بخشيدن به تهديدهاي بي‌اثر خود، ملت سلحشور و شهيدپرور ايران، تنها در مرزها از كشور، استقلال ميهن و نظام اسلامي‌اش دفاع خواهد كرد. فرزندان غيور ايران اسلامي، دشمن را حتي در دورترين نقاطي كه تصورش هم بعيد است، رصد مي‌كنند و زير نظر دارند و آماده‌اند تا در صورتي كه «گزينه نظامي» معروف بر اثر خبط سياستمداران دولت و دشمن، عملي شود، آنگاه آنان نيز ضرب شست خود را به خصمي كه دور تا دور ما اردو زده است،‌ نشان دهند.رهبر فرزانه انقلاب و فرمانده معظم كل قوا در جمع هزاران نفر از فرماندهان و اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، فرموده‌اند: «چه تهديدها پوشالي باشد و چه واقعي؛ بدون شك براي حفاظت از انقلاب اسلامي، ملت عزيز ايران و كشور پرافتخار ايران بايد براي هرگونه شرايطي آماده باشيم.»فرمايش رهبر معظم انقلاب در جمع سپاهيان غيور، معنايي جز اين ندارد كه اكنون و از اين پس، وظيفه هر ايراني مسلمان پايبندي به انقلاب اسلامي است كه در افزايش آمادگي‌هاي خويش بكوشد. افزايش آمادگي‌ها در دو سطح بايد محقق شود ؛ نخست در سطح اعتقادي و باورهاي ديني و انقلابي، نيروهاي مسلح، جوانان و در مفهوم گسترده آن تمام ملت شريف ايران، بايد در زمينه افزايش سطح اعتقادي و باورهاي ديني و انقلابي بكوشند. دوم در سطح سخت‌افزاري نيز ‌بايد از هر گونه امكان و ابزاري كه بتواند به كار دفاع پويا و فعال بيايد، بهره گرفت.افزايش سطح توان سخت‌افزاري نيز بايد در دستور كار نيروهاي پژوهشي و تحقيقاتي در دانشگاه‌ها، مراكز پژوهش و تحقيقاتي، بسيج، سپاه و... قرار گيرد.امروزه ايران اسلامي،‌ همچون كشتي نجاتي مي‌ماند كه از ميان توفان‌ها و تندبادها، گردبادها و ورطه‌ها راه به ساحل آرامش مي‌كشد اما براي رسيدن به كرانه‌هاي آسودگي و آرامش، نياز است تا همه سرنشينان كشتي همدل و يك زبان، همراه و متحد با هم، اولا فرمان‌هاي كشتي‌بان و ناخدا را به گوش دل بسپارند و اجرا كنند و ثانيا مانع از تفرقه نيروها يا ايجاد رخنه در كشتي و رسوخ عوامل مزاحمي كه تاثيرات منفي بر كاركرد كشتي مي‌گذارند، شوند.ابتكار: «اتمام دوران بردگي مدرن»اتمام دوران بردگي مدرن عنوان نگاه ويژه روزنامه ابتكار به قلم عليرضا فرقاني است كه در آن مي خوانيد:بحث نشت نفت در خليج مکزيک مدتي است که گريبان گير ملت و دولت آمريکا شده است. البته با وجود گذشت چندين هفته از اين فاجعه در خوشبينانه ترين حالت، زمان جلوگيري از نشت نفت و ادامه فاجعه را به دو ماه ديگر موکول مي‌کنند.اين در حالي است که بنا به اذعان اکثر مهندسين آمريکايي، اين پيش بيني مقامات دولتي چيزي جز بلف نيست وامکان حل اين معضل در کمتر از 6 ماه ديگر امکان پذير نخواهد بود.تبعات گسترده اين فاجعه ايجاب مي‌کند که علاوه بر بررسي دليل اين ناتواني تکنيکي و عجز تکنيسين‌هاي آمريکايي و مقيم آمريکا، زواياي مختلف ديگري من جمله بازتاب رواني قضيه مورد بحث و بررسي قرار بگيرد.ديپلماسي(فن مذاکره يا ايجاد ارتباط) دو بعد دارد؛ يکي ديپلماسي خصوصي و ديگري ديپلماسي عمومي. ديپلماسي عمومي در واقع آن روي ديگر سکه ديپلماسي خصوصي است که درعرض هم هستند و ضمانت اجرايي تصميمات اخذ شده در محافل خصوصي را بيشتر مي‌کند.در واقع هدف از ديپلماسي عمومي تاثيرگذاري بر روي قلب‌ها و مغزها با استفاده از اقناع، ارضا، تهديد، تحکيم، تشويق و... افکار عمومي در حمايت و بهتر اجرايي کردن ديپلماسي خصوصي مي‌باشد.از اين جهت است که در دهه‌هاي اخير، ديپلماسي عمومي اهميتي در سطح معاونت دستگاه سياست خارجي ايالات متحده پيدا کرده و به يکي از محوري ترين دستگاه‌ها در پيشبرد اهداف داخلي و خارجي آمريکا تبديل شده است.40 شبکه تلويزيوني و اجراي برنامه‌هاي راديويي به 70 زبان تحت نظارت معاونت ديپلماسي عمومي، خود گوياي گستردگي دامنه وعمق کاري و ميزان اهميت اين معاونت مي‌باشد. اين حجم از ابزارها براي تاثيرگذاري، منهاي هاليوود است که متاثر از سياستگذاري‌هاي اين معاونت، ميليونها دلار براي ساخت فيلمهايي با بازار مصرف داخلي و خارجي هزينه مي‌کند.در نهايت، وظيفه ديده باني، محاسبه، تصميم، اجرا و فرماندهي جنگ نرم به عهده اين معاونت گذاشته شده است. يکي از مهمترين اهدافي که ديپلماسي عمومي دنبال مي‌کند «تحريص» نخبگان سراسر جهان به نسبت داشته‌ها و نداشته‌هاي آمريکا است. مبناي طرح ريزي استراتژي‌ها براي رسيدن به هدف مذکور، دکترين «توهم قدرت» مي‌باشد.بر اساس اين دکترين، داشته ها، صد چندان و نداشته‌هاي سراب در قالب فيلم، کارتون و بازي‌هاي رايانه‌اي به نحوي به نمايش درمي آيند که گويي سرزمين حاوي آن محتويات، سرزمين آرزوها و غايت هر تشنه علم و عالمي است که در آنجا مي‌تواند يا به کسب علم در نهايت آن بپردازد يا فرصت و امکان عملي کردن علم خود را در اعلاترين حالت خودداشته باشد.در اين بين ابرمردهاي موهومي همچون سوپرمن، بت من، ابرقطره و... و از طرفي قهرمانان اسطوره‌اي چون مردآهني، جک بائر و... ضريب بسيار بالايي در اقناع و تشويق نخبگان (که از دوران نوجواني تحت تاثير رواني آنها هستند) و راسخ کردن عزم آنان که به دنبال محيطي مساعد براي به منصه رساندن تخصص خود هستند، دارند.اين بهشت تکنوکرات‌ها (فن سالار) که در حدود 300 سال پيش بنا به شهادت تاريخ توسط عده‌اي گاوچران به طمع پيدا کردن طلا به ضرب زور به تسخير درآمد، امکان نداشت بدون تشبث به چنين راهکاري به محل تجمع نخبگان سراسر جهان تبديل گردد.اما موضوعي که جديدا مسئله ساز شده اين است که چرا ايالات متحده با وجود تمام سرمايه گذاري‌ها (که از غارت نفت عراق و مواد مخدر افغانستان و... بدست مي‌آورد) در جذب و اغواي نخبگان غافل سراسر جهان، نمي‌تواند مسئله‌اي همچون خلاء تکنيکي در بحران خليج مکزيک را حل کند؟ اين در حالتي است که برخي کشورها آمادگي خود را براي حل اين مشکل در قبال هزينه‌هاي گزاف اعلام کرده اند.گويي اين هيمنه، شکسته شده و ديگر، نخبگان هوشيار تمام علقه‌هاي خود را براي ملت و دولتي که در دوران بردگي مدرن به ازاي بهره کشي از آنان، امکاناتي را در جهت رفاه برايشان فراهم ميکنند، صرف نمي‌کنند.اين هوشياري به حول و قوه الهي، تنها به يک دليل اتفاق افتاده و آن علني شدن عدم توانايي آمريکا در مديريت بحران و شکست‌هاي آمريکا در سطوح تکنيکي (عدم مهار نشت نفت و...) و تاکتيکي (شکست در برابر طالبان و...) و استراتژيکي (بحران اقتصادي و...) مي‌باشد.آرمان: «برکناري مک کريستال و افول نظامي‌گري در افغانستان»برکناري مک کريستال و افول نظامي‌گري در افغانستان سرمقاله روزنامه آرمان به قلم محمدرضا بهرامي سفير سابق ايران در افغانستان است كه در آن مي خوانيد:در مورد تحولات اخير استراتژي ايالات متحده در افغانستان چند نکته را بايد در نظر داشت. اول اين که از سال 2001 که آمريکا اقدام به اعزام نيروي نظامي‌به افغانستان کرد پرونده افغانستان در اختيار وزارت دفاع ايالات متحده بود و ساير دستگاه‌ها نقش کليدي و تعيين کننده‌اي در مورد سياست‌هاي آمريکادر قبال افغانستان نداشتند. نکته ديگر اين که به نظر مي‌رسد انتقال تمرکز مبارزه با تروريسم توسط رئيس جمهور جديد ايالات متحده از عراق به افغانستان با هدف مبارزه با تروريسم در ظاهر خودش شايد توجه بيشتر به ملاحظات وزارت دفاع افغانستان محسوب شود اما من تصور مي‌کنم در اين تصميم ورود به حوزه‌اي است که بيشتر پنتاگون در آن موثر بود.در واقع اين تصميم به اين مفهوم بود که تسلط پنتاگون بر اين پروژه استمرار پيدا نکند. تحولات ديگري هم که رخ داد مويد همين نکته است و نشان مي‌دهد که از ابتدا آگاهانه اين تصميم گرفته شده است.يکي از اين تحولات برکناري مک کريستال است. درست است که اين برکناري در واقع به دليل استفاده از ادبيات نامناسب درمورد مقام‌هاي سياسي آمريکا بود اما من تصور مي‌کنم برکناري مک کريستال نشانه‌اي از اختلاف بين سياسي‌ها و نظامي‌ها در حوزه افغانستان است و آن را نقطه شروعي براي تسلط بيشتر سياسي‌ها بر موضوع افغانستان مي‌دانم.دليلي هم که براي اين موضوع مي‌توان ذکر کرد اين است که اگر به ادبياتي که گفته مي‌شود مک کريستال در مورد سياسي‌ها استفاده کرده توجه شود اين نکته قابل درک است که اصولا نگاه مقامات سياسي در سطحي که مک کريستال با آنها ارتباط داشته نزد فرماندهان ارشد نظامي ‌در موضوع افغانستان چندان قابل توجه نبوده است. نکته ديگر اين که دو راهبردي که اوباما اعلام کرد مبين همين نکته است.مي‌توان گفت که افزايش نيروهاي نظامي‌ در افغانستان تامين کننده توقعات نظاميان در حوزه افغانستان بود اما دلايلي که باعث شد اين تحول رخ دهد را مي‌توان در سه نکته خلاصه کرد. اول اين که مقامات سياسي در آمريکا ادامه سياست فعلي را به مفهوم شکست کامل در صحنه افغانستان براي خود ارزيابي مي‌کنند.يعني به نوعي تحولات نظامي ‌در حوزه افغانستان با نوعي بن بست مواجه شده و اين بن‌بست نظامي ‌مسير را به سمت يک شکست کامل هدايت مي‌کند بنابراين تلاش سياسيون آمريکا بر اين است که صحنه بازي را در افغانستان عوض کنند.تغيير صحنه بازي در افغانستان به اين معني است که در قدم اول از اشراف و تسلط کاملي که پنتاگون در افغانستان داشت و تاکيدي که بر نظامي‌گري در اين حوزه مي‌شد کاسته شود.دليل دوم اين که عملا سياست آمريکا که تلاش مي‌کرد پاکستان و افغانستان را دريک مجموعه قرار دهد و در هر دو راهبرد اعلامي ‌از سوي اوباما بر آن تاکيد شده بود، سياست موفق و کارآمدي نبوده است. اين درحالي است که آمريکايي‌ها در ابتدا مي‌خواستند هند را هم در همين معادله قرار دهند.يعني نماينده ويژه‌اي را که تعيين مي‌کنند براي افغانستان، پاکستان و هندوستان باشد. ولي به دليل مخالفت جدي که هند با اين موضوع نشان داد هند از اين مجموعه خارج شد اما افغانستان و پاکستان در يک مجموعه ديده شد. اين موضوع از ابتدا اسباب نارضايتي پاکستان را فراهم کرد و از اين موضوع بسيار ناراحت بودند.نتايج اقداماتي که در يک سال گذشته توسط آمريکايي‌ها صورت گرفته نشان مي‌دهد که اهداف اوليه‌اي که براي قرار دادن پاکستان و افغانستان در يک مجموعه تعريف شده بود، چندان اهداف موفقيت آميزي نبوده و به همين دليل ما شاهد يک نوع رفتار سينوسي در نوع برخورد مقامات آمريکايي در برخورد با پاکستان در مورد افغانستان بوده‌ايم. اين برخورد حتي در راهبردهاي اعلامي‌اوباما نيز وجود دارد.برخورد اول با طرف پاکستاني برخورد نسبتا تندي بود. عبارت ندادن چک سفيد امضاء در مورد پاکستان به کار برده شد. اما به فاصله کوتاهي بعد از اعلام اين راهبرد نتايجي که در صحنه عملي به دست آمد باعث شد که آمريکا در راهبرد دوم خود که در اواخر سال گذشته ميلادي توسط اوباما اعلام شد عملا موضوع را تغيير دهند و نوع رفتار و برخورد با پاکستان درمتن راهبرد به کلي با راهبرد اول متفاوت بود.نوع ادبياتي که به کار بردند به کلي متفاوت بود و مهم تر از همه اين که در اين حد فاصل بخش قابل توجهي از کمک 7.5 ميليارد دلاري که آمريکايي ها براي پاکستان در نظر گرفته بودند اجراشد بنابراين چون اين سياست بر اساس چارچوبي که در ابتدا براي آن در نظرگرفته شده بود موفقيت آميز نبود انگيزه‌اي بود که سياسيون آمريکا به سمت تغيير صحنه در افغانستان حرکت کنند.ملاحظه سومي ‌که به نظر مي‌رسد در نوع نگاه سياسيون آمريکايي موثر بوده اين است که ادامه تحرک گروه‌هاي شورشي يا اصطلاحا ادامه شورش‌گري درصورتي که آمريکايي‌ها سياست و استراتژي خود در افغانستان را تغيير ندهند مي‌تواند منجر به تغيير شکل شورش از شورش‌گري به مقاومت بشود.اين تهديدي بود که چند ماه پيش کرزاي هم به صراحت اعلام کرد و گفت اگر خارجي‌ها در نوع رفتار خود تغييري ايجاد نکنند شورش مي‌تواند به مقاومت تبديل شود. من فکر مي‌کنم که اين اتفاقي است که استمرار سياست‌ هاي فعلي آمريکا مي‌تواند موجب تسريع در تحقق آن شود. به نظر من اين از جمله مسائلي است که مد نظر مقامات سياسي آمريکا بوده است.در نهايت بايد گفت برکناري ژنرال مک کريستال تا حد زيادي نشانه‌اي از اوج گرفتن اختلافات مقامات سياسي و نظامي‌آمريکا در موضوع افغانستان بوده و به معناي ديگر شروع افول تدريجي نظامي‌گري در افغانستان محسوب مي‌شود.با وجود اين که ژنرال پترائوس و ژنرال مک کريستال درعراق در يک صف محسوب مي‌شدند ولي به اعتقاد من اين تحولات نشان داد که در آمريکا اين جمع بندي قوت بيشتري گرفته که ادامه نظامي‌گري نمي‌تواند تامين کننده اهدافي باشد که آنها براي خود تعيين کرده‌اند و تغيير ژنرال مک کريستال را در واقع نقطه آغاز گرايش بيشتر به سمت تحولات و تحرکات سياسي مي‌دانم.دنياي اقتصاد: «ساختار مالياتي مطلوب»ساختار مالياتي مطلوب عنوان سرمقاله امروز روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنان‌صفت است كه در آن مي خوانيد:شهروندان هر جامعه‌اي نياز به امنيت در درون مرزهاي ملي و امنيت در مرزهاي كشورشان دارند كه از وظايف و تكاليف اصلي دولت‌ها به حساب مي‌آيد.علاوه بر اين، تامين بخشي از هزينه‌هاي بهداشت و درمان و آموزش عمومي نيز كه در رديف كالاهاي عمومي قرار دارند، از وظايف دولت‌ها است. بعضي از دولت‌ها به دلايل گوناگون تعهد و وظيفه دارند براي افزايش قدرت خريد گروه‌هاي كم‌درآمد، يارانه‌هاي مستقيم يا غيرمستقيم بپردازند.اجراي اين وظايف خرج دارد و در مقابل اين خرج دولت بايد درآمدي داشته باشد. محل اين درآمدها در بيشتر جامعه‌ هايي كه دولت‌ها درآمدي از مالكيت منابع طبيعي ندارند از محل ماليات، عوارض يا استقراض است. ماليات‌ها و عوارض، در واقع برداشت دولت از منابع بخش خصوصي است؛ بدون اينكه تعهدي از ناحيه دولت نسبت به پرداخت كننده ايجاد شود.وابستگي دولت‌ها به درآمدهاي اخذ شده از ماليات دريافتي از شهروندان كه در حقيقت حاصل دستاورد آنها است، موجب شده است كه اين موضوع در جامعه‌هاي داراي اقتصاد رقابتي از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار باشد.به اين معني كه شهروندان بابت هر واحد مالياتي كه پرداخت مي‌كنند، از دولت‌ها بخواهند كه به صورت شفاف اعلام كنند ، اين ماليات در كجا هزينه مي‌شود و مبناي دريافت آن چيست؟ اين حساسيت شهروندان بابت پولي كه مي‌پردازند دولت‌ها را ناگزير كرده است كه تاسيس و اداره «ساختار مالياتي» خوب و كارآمد را يك مساله بسيار مهم اداره كشور تلقي كنند و در اين باره به شهروندان گزارش دهند.برخي كارشناسان شش ويژگي براي ساختار مطلوب مالياتي در نظر مي‌گيرند كه عبارتند از:1 - توزيع بار مالياتي بايد عادلانه باشد و هركس به نوبه خود «سهم عادلانه» را بپردازد.2 - ماليات‌ها به گونه‌اي تعيين شوند كه حداقل مزاحمت را براي تصميم‌هاي اقتصادي ايجاد كنند تا سبب تحميل بار اضافي نشوند.3 - سياست مالياتي بايد انگيزه سرمايه‌گذاري را كاهش ندهد.4 - ساختار مالياتي بايد راه رشد و توسعه اقتصادي را هموار كند.5 - نظام مالياتي بايد مديريت منصفانه داشته و از مديريت دلبخواهي كه پرداخت ماليات را براي موديان غيرقابل درك مي‌كند، دور باشد.6 - هزينه تمكين بايد در حداقل ممكن و با ساير اهداف سازگار باشد.با وجود اينكه دولت‌ها با استفاده از كارآمدترين و ورزيده‌ترين كارشناسان مالياتي تلاش مي‌كنند ساختار مالياتي كارآمد را طراحي، اجرا و نوسازي ‌كنند، اما اختلاف ميان دولت‌ها و پرداخت‌كنندگان وجود دارد و اين چيزي است كه مبناي منازعه شده و مي‌شود.دولت‌هاي ايران نيز از اين قاعده مستثني نبوده و نيست و همواره در اخذ ماليات از شهروندان به ويژه اصناف با مشكل مواجه مي‌شود. اين اختلاف ميان دولت و اصناف در دو سال اخير تشديد و آشكارتر شده است.رويدادهاي چند روز اخير از همين دست است و البته چيزي نيست كه منحصر به ايران باشد. ترديدي نيست كه اين اختلاف به نحوي حل خواهد شد و اصناف و دولت در نهايت به توافق مي‌رسند. براي اينكه اين وضعيت




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 591]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن