واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تصويري مثبت "ستايش" از زن گفتوگو با نرگس محمدي، بازيگر سريال "ستايش"زنان در آثار جدي نقش چندان پررنگي نداشتهاند و در آثار طنز و کمدي نيز تصويري توهينآميز از زنان ترسيم شده است. ويژگيهاي شخصيتي ستايش و نمايش تصويري مثبت و فداکارانه از زن برايم اهميت و جذابيت داشت.
بازي در فيلم سينمايي "آناهيتا"، "ريسمانباز" و حضوري کوتاه در "سوپراستار" و "اخراجيهاي 2" را در کارنامه هنري خود دارد. در تئاتر هم فعاليت کرده و حضور در قاب شيشهاي تلويزيون را هم با چند فيلم تلويزيوني تجربه کرده است اما بازي در پنجمين تجربه سريالسازي سعيد سلطاني و ستايش نادري بود که او را بين عموم مردم به شهرت رساند. نرگس محمدي متولد 1365 است و رشته تحصيلياش پرستاري است. با او به بهانه ايفاي نقشش در سريال تلويزيوني "ستايش" هم صحبت شديم.بازي در سريال ستايش چطور به شما پيشنهاد شد؟ در تله فيلمهاي "بوسهاي براي باران" و "در کوچههاي باران" با آقاي موسويان همکاري داشتم که توسط ايشان به آرمان زرينکوب معرفي شدم. بعد هم که آقاي سعيد سلطاني من را براي اين نقش پذيرفت.بستر تاريخي سريال "ستايش" دوران دهه 60 است و مناسبات خانوادگي سنتي آن دوران ديده ميشود. چگونه سعي کرديد خودتان را در فضاي آن دوره قرار دهيد.علاوه بر راهنماييهاي خوب آقاي سلطاني با اطرافيان مشورت کردم ضمن اينکه فيلمنامه آنقدر کامل و خوب بود که به خوبي ميشد آن فضا را لمس کرد.همکاري با بازيگران حرفهاي و پرسابقه چطور بود از اينکه در کنار گروهي از بازيگران چهره قرار گرفته بودي ترسي نداشتي؟پيش از اين هم با بازيگران حرفهاي همبازي شده بودم اما از نوع بازخورد مخاطب و اين موضوع که سريال پرمخاطبتر از سينماست دلشوره داشتم.هنگام بازي با کداميک از بازيگران راحتتر بودي؟ سکانسهاي بازيتان با مهدي پاکدل و محمود عزيزي خوب در آمده است.دقيقا همينطور است. آقاي عزيزي آنقدر خوب هستند که هر بازيگري کنارشان احساس راحتي ميکند، آقاي پاکدل يک همراه واقعي و خوب در کار است. البته همه عوامل و بازيگران همکاري خوبي داشتند اما اين دو بازيگر در اغلب سکانسها به عنوان پارتنر مقابل من حضور داشتند که خوشبختانه نتيجه رضايت بخش بود.ستايش" پروژه سنگيني بود و تصويربرداري کار حدود يکسال و نيم طول کشيد که انصافا خسته کننده بود و دوست داشتم هر چه سريعتر کار سروسامان پيدا کند اما انگيزه پخش و پيشبيني اقبال مخاطبان اين خستگي را تعديل ميکرد.پس "ستايش" خاطره خوشي از همبازي شدن با بازيگران حرفهاي برايتان رقم زده است.بله. حدود 9 ماه از تصويربرداري گذشته بود که من به مجموعه اضافه شدم. اولين سکانس حضورم در اين سريال بازي مقابل داريوش ارجمند و مربوط به سکانسي بود که اين هفته به روي آنتن رفت(حياط بيمارستان) برخورد حرفهاي آقاي ارجمند و کمکهايشان را فراموش نخواهم کرد، همچنين مشورتها و انرژي مثبت آقاي پاکدل و از همه مهمتر راهنماييهاي آقاي سلطاني که باعث شد از همان روز اول بتوانم با گروه ارتباط برقرار کنم.نقش ستايش محوري است و قرار است فصل دوم سريال هم بزودي جلوي دوربين رود. براي تو که جواني، بازي در مراحل مختلف زندگي اين شخصيت سنگين نبود.هنوز پيش توليد فاز دوم شروع نشده و بالتبع حضور من هم قطعي نشده است اما اگر اين امکان فراهم شود براي خودم خيلي جذابيت دارد که اين نقش را با شرايط سني متفاوت تجربه کنم.
فاز اول قصه و مجموعهاي با اين حجم برايت نگران کننده نبود."ستايش" پروژه سنگيني بود و تصويربرداري کار حدود يکسال و نيم طول کشيد که انصافا خسته کننده بود و دوست داشتم هر چه سريعتر کار سروسامان پيدا کند اما انگيزه پخش و پيشبيني اقبال مخاطبان اين خستگي را تعديل ميکرد.ديدگاه خودتان درباره مضوع داستان چيست؟در ابتدا تصور نميکردم اينقدر خوب به شخصيت ستايش پرداخته شود. در سالهاي اخير در تلويزيون کمتر شاهد آثاري بوديم که شخصيت محوري آن زن بوده و اين قدر سويههاي مثبت آن زياد باشد. زنان در آثار جدي نقش چندان پررنگي نداشتهاند و در آثار طنز و کمدي تصويري توهينآميز از زنان ترسيم شده است. ويژگيهاي شخصيتي ستايش و نمايش تصويري مثبت و فداکارانه از زن برايم اهميت و جذابيت داشت.اما قبول داريد ديدن مشکلات بيپايان ستايش با آن چشمان هميشه اشکبار هم براي بيننده چندان جذاب نيست.به هر حال اين از ويژگيهاي شخصيت ستايش و از ملزومات روايت اين ملودرام است. در سريال "زير تيغ" محمدرضا هنرمند هم اغلب شخصيتها در حال گريه و ناراحتي بودند. ستايش در 10 قسمت ابتدايي داستان درگير شرايط برادرش ميشود، پس از آن با خانواده و پدرش درگير است و بايد طاهر را اثبات کند و در ادامه قصه، شرايط طاهر است که زندگياش را تحت تاثير قرار ميدهد. پس ملاک اصلي شما براي حضور در اين مجموعه ويژگيهاي مثبت نقش بوده است.بله فيلمنامه و در کنار آن تجربههاي موفق پيشين آقاي سلطاني مرا براي حضور در اين مجموعه ترغيب کرد.
در واقع انگيزه پرمخاطب بودن سريالهاي سلطاني و اين که "ستايش" شرايطي براي بيشتر ديده شدنت فراهم خواهد کرد چندان بيتاثير نبوده است.بله. من يکي از طرفداران پر و پا قرص سريال "پس از باران" بودم و با توجه به استقبال مخاطبان از "خانهاي در تاريکي" پيشبيني ميکردم که "ستايش" هم در جذب مخاطب موفق باشد هر چند که در کارنامه کاري آقاي سلطاني هم سريالهايي وجود دارد که توفيق قابل قبولي در جذب مخاطب نداشتند اما فيلمنامه اين سريال جذابيتهايي داشت که به نوعي پربيننده شدن کار را تضمين ميکرد.بهترين منتقد کارهايتان چه کسي است.مادرم. ايشان پيگير کارهايم هستند و هر جا که بازي خوبي نداشتم به من گوشزد ميکنند.خودتان چطور، از نتيجه کارتان راضي هستيد و چه انتقادي بر آن وارد ميدانيد.از مجموع کار راضي هستم البته حال که کار را ميبينم سکانسها و صحنههايي وجود دارد که دوست دارم طور ديگري بازي ميکردم. به هر حال موفقيت بازي در هر سکانس فقط به توانايي بازيگر منوط نميباشد و گاهي شرايط به گونهاي پيش ميرود که بازيگر نميتواند همه توانايي و تمرکزش را در آن سکانس خاص به نمايش بگذارد؛ اما در مجموع از حاصل کار راضي هستم.در پايان از فعاليتهاي تازهتان در سينما و تلويزيون بگوييد.بازي در سينمايي "ساعت شلوغي" آرش معيريان را به پايان رساندهام و در حال حاضر مشغول بازي در تله فيلمي به کارگرداني آقاي خزاعي هستم.بخش سينما و تلويزيون تبيان منبع:شبکه ايرن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2116]