واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دیگران را بپذیریم تا جذبشان کنیمدر هیچ جامعهای انسانها با خصوصیات، جنبههای فکری و عقاید یکسان یافت نمیشود. اینجاست که بنابر تعاملات اجتماعی که افراد با یکدیگر دارند باید مراقب باشند که به آرا، عقاید و اندیشههای فکری یکدیگر احترام بگذارند که این احترام لازمه تعاملات اجتماعی سالم در هر جامعهای است.
انسان موجودی آزاد آفریده شده و به او اختیار داده شده است تا آزادانه راه خود را انتخاب و به تکلیف و وظیفهای که در آفرینش وی در نظر گرفته شده عمل کند و برای داشتن زندگی سالم اجتماعی نیازمند احترام به حقوق، آرا و عقاید دیگران است. از وظایف بشر آن است که یکدیگر را دوست داشته باشند و هر چه را برای خود میپسندند برای دیگران نیز بپسندند و ارزشهای اخلاقی را محترم بشمارند و با یکدیگر مانند اعضای یک پیکر رفتار کنند. افرادی که در یک اجتماع زندگی میکنند دارای فرهنگ خاص، طبیعت خاص، اعتقادات و اندیشههای خاص هستند که همین تمایز و تفاوتها موجبات برخی اختلاف سلیقهها و نظرها را فراهم میکند.از آنجا که اسلام دینی است که بر اساس فطرت انسانها بنا شده و مخاطبش نیز عموم مردم است، ملاک برتری انسانها را باوجود تفاوتها، داشتن تقوا عنوان کرده است. در قرآن نیز به این مطلب اشاره دارد که ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و در گروهها و تیرههای بزرگ و کوچک جای دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ همانا گرامیترین شما نزد خدا، با تقویترین شما است. »انسان در زندگی اجتماعی خود با تضادها و تفاوتهای بسیاری در میان همنوعان خود مواجه است. در هیچ جامعهای انسانها با خصوصیات، جنبههای فکری و عقاید یکسان یافت نمیشود. اینجاست که بنابر تعاملات اجتماعی که افراد با یکدیگر دارند باید مراقب باشند که به آرا، عقاید و اندیشههای فکری یکدیگر احترام بگذارند که این احترام لازمه تعاملات اجتماعی سالم در هر جامعهای است. وقتی افراد در عرصه اجتماع از راه خرد وارد شوند و با عقاید دیگران با احترام برخورد کنند چه بسا این حسن رفتار منجر به تغییر اعتقاد طرف مقابل شده و در مواقعی افراد به سمت اعتقادات و آرای آنها سوق داده میشوند.از جمله واجبات الهی داشتن اخلاق نیکو و احترام به عقاید دیگران است تا جایی که پیامبر دلیل بعثت خود را تمام و کامل کردن مکارم اخلاق عنوان میکنند. (انی بعثت لاتم مکارم الاخلاق). متاسفانه در برخوردهای اجتماعی برخی افراد دیده میشوند که خود را دانای کل میدانند و با حمله به آرا و عقاید دیگران آنان را به باد انتقاد میگیرند و تاب و تحمل شنیدن آرای مخالف و متضاد را ندارند. در صورتی که اگر با رفتار و کردار شایسته به عقاید دیگران احترام بگذاریم میتوانیم حتی افراد ملحد را نیز جذب کنیم. اگر کسی با رای و نظر ما موافق نیست این دلیل نمیشود که با رفتاری توهینآمیز اعتقادات او را زیر سوال ببریم و یا با گوشه و کنایههای نامربوط افکار او را به باد انتقاد بگیریم.در همین رابطه در ماده 19 اعلامیه حقوق جهانی بشر چنین آمده است: «هرکس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد. در کسب اطلاعات و افکار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد.» در اصل بیست و سوم قانون اساسی آمده است: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ یک را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.»
بنابراین هر شخص با هر فکری و عقیدهای در هر زمینهای که میپسندد میتواند در جامعه زندگی کند بدون آنکه ترس و نگرانی از بیان و ابراز آن را داشته باشد. در جامعهای که به عقاید و اندیشههای افراد احترام گذاشته میشود، تعاملات سالم و به دور از تعصب میان افراد آن حکمفرما خواهد شد و از آنجا که فطرت بشر بر اساس فطرت توحیدی آفریده شده چه بسا احترام به حقوق دیگران و داشتن رفتار شایسته با یکدیگر موجب جذب افراد به سمت اعتقادات توحیدی و حرکت به سمت صراط مستقیم شود. در این رویکرد برای دست یافتن به بهترین عقیده باید دلایل و راههای مختلف در جامعه به وضوح و شفاف وجود داشته باشد تا افراد بتوانند آزادانه آنچه را که مطابق با فطرت آنان و با اندیشههایشان سازگار است انتخاب کنند. در چنین فضایی یافتن حقیقت دشوار نخواهد بود. متاسفانه گاهی اوقات عقاید و اندیشههایی که ما به آنها احترام میگذاریم فقط عقایدی است که خودمان به آن پایبندیم و به محض اینکه عقیدهای را مخالف با آنچه خود پذیرفتهایم مییابیم به شدت با آن مخالفت و بعضا بیاحترامی میکنیم. در صورتی که اگر کسی با رای و نظر ما موافق نیست این دلیل نمیشود که با رفتاری توهینآمیز اعتقادات او را زیر سوال ببریم و یا با گوشه و کنایههای نامربوط افکار او را به باد انتقاد بگیریم. اگر انتقاد و سرزنش به باورهای دیگران را سرلوحه کار خود قرار دهیم نه تنها ارتباطات صمیمی در جامعه از بین خواهد رفت بلکه منجر به ایجاد خصومتها و دشمنیهای آشکار و پنهان خواهد شد. در صورتی که طرف مقابل با ما هم عقیده نباشد علاوه بر احترام به عقاید وی نباید باورهای خود را به وی تحمیل کنیم بلکه با حسن رفتار به او نشان دهیم که اعتقاد و باور درست چیست.در جامعهای که به عقاید و اندیشههای افراد احترام گذاشته میشود، تعاملات سالم و به دور از تعصب میان افراد آن حکمفرما خواهد شد و از آنجا که فطرت بشر بر اساس فطرت توحیدی آفریده شده چه بسا احترام به حقوق دیگران و داشتن رفتار شایسته با یکدیگر موجب جذب افراد به سمت اعتقادات توحیدی و حرکت به سمت صراط مستقیم شود. بدون اظهار مخالفت نظرات دیگران را باید بشنویم و در صورتی که نتوانیم طرف مقابل را به داشتن عقیده اشتباه متقاعد کنیم به اعتقادات او احترام بگذاریم. در قرآن کریم در این باره آمده است: اگر پروردگارت مىخواست تمامى اهل زمین (بدون این که اختیارى داشته باشند) ایمان مىآوردند، پس آیا تو مردم را به اکراه وا مىدارى تا این که مؤمن شوند؟» ولی متأسفانه گاهی اوقات ما این نعمت آزادی اندیشه را همچون بسیاری از نعمتهای دیگر از دست دادهایم و برخوردهای متعصبانه و به دور از ادب و احترام بر جوامع ما حاکم شده است.بنابر آنچه که اسلام به آزادی اندیشه تاکید کرده، در قانون اساسی بدان تصریح شده و در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز آمده، زیبنده است که به دور از تعصبات کورکورانه، با احترام به آرا و عقاید دیگران، سعی کنیم جامعهای سالم و پویا داشته باشیم. انسان اگر بخواهد درست قضاوت کند و مطلبی را رد یا تایید کند، باید کاملا بی طرفی خود را حفظ کند و تلاش کند تا امیال نفسانیش ملاک تشخیص صحیح از ناصحیح نباشد.پی نوشت ها : 1- حجرات، آیه 132 - یونس، 99 منصوره فراهانیبخش اجتماعی تبیانلینک های مرتبط :• شما چه نقشی دارید؟ • اندر معجزات پارتی بازی • فرهنگ عذرخواهی داشته باشید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]