واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سفر به نقطه آغاز تمدن جهان
چندي پيش رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كرمان از آغاز كاوشهاي دوباره در منطقه باستاني جيرفت خبر داد. هرچند كاوشهاي باستاني در اين منطقه نزديك به يك دهه پيش آغاز شده، اما نزديك به 3 سال است كه گروه قبلي بركنار و خبري از ادامه كار در اين منطقه نيست.حالا پس از رخوتي چندساله، بارديگر قرار است چند هيات باستانشناسي كه در ميانشان يك هيات خارجي همراه يك سرپرست ايراني به چشم ميخورد كاوش در اين منطقه را ادامه دهند. مطلب زير نگاهي دارد به سابقه كوتاه باستانشناسي در جيرفت كرمان كه يكي از بزرگترين و مهمترين مناطق تاريخ تمدن باستان است.حدود 160 كيلومتر به طرف شمال تنگه هرمز در جنوب شرق ايران و بر فراز نقطه مرتفعي در ميانه مسير رودخانه هليلرود، شهري به نام جيرفت قرار گرفته كه توسط كوههايي به ارتفاع 4000 متر احاطه شده است. هليلرود از كوهستانهاي شمال و شمال غرب شهرستان جيرفت سرچشمه گرفته و تا هامون و جازموريان ادامه دارد.جيرفت چشمانداز شگرف و زيبايي از تمدنهاي حياتي مفقود شده است كه تمدنهاي بزرگ ديگر در جهان را بهيكديگر متصل ميكند. ماجرا از آنجا شروع ميشود كه پس از سيل عظيم در بستر هليلرود، هزاران قطعه از ظروف سنگي تراشيده شده با نقوش پيچيده و با موضوعات مشخصي شامل انواع مختلف گياهان، درختان (بخصوص خرما)، حيوانات مانند بز، گاو نر، مار، پلنگ، عقرب، حيوانات تركيبي و جنگلهاي خيالي اشكال اسطورهاي و معماري كه تا آن زمان زير خروارها خاك مدفون مانده بود، نمايان شد.اين نقشمايهها نشان از فرهنگي كامل و قدرتمند دارد و با توجه به هماهنگي قسمتهاي مختلف، همگي برگرفته از طبيعت و محيط اطراف انسانهاي 5000 سال پيش است كه نشاندهنده طرز تفكر و نحوه زندگي و تمدن مردمان آن زمان است. دكتر يوسف مجيدزاده شخصي است كه از ابتدا به كاوش در اين منطقه پرداخته است. به گفته دكتر مجيدزاده با توجه به اينكه انسانها براي رسيدن به مرحله بالاتري از تفكر تلاش ميكردند بر همين اساس ساكنان باستاني هليلرود به نيروهاي مثبت و منفي اعتقاد داشتند و 2 نيروي نامتجانس را تشكيل دادهاند كه قدرتهاي فوقالعاده خود را نمايش دهند.كشف مهم در تاريخ جيرفت
در ادامه حفريات در سالهاي بعد كشف مهمي باعث شد تا دنيا نگاهي تازه به تمدن و تاريخ اوليه بشر داشته باشد. نگاهي كه جنوب شرق ايران را به عنوان كهنترين تمدن شرق مطرح ميكرد. باستانشناسان مشغول فعاليت بودند كه ناگاه با لوحي روبهرو شدند كه روي آن خطوطي نگاشته شده بود. كشف خط براي نخستين بار در جنوب شرق ايران كه از لحاظ زماني با خط سومري به تاريخ 2600 ق. م تقريبا يكي بود. همين اتفاق مهم بود كه توجه بسياري از باستانشناسان را به خود جلب كرد.مجيدزاده معتقد بود مدارك خطي به دست آمده از جيرفت 400 تا 500 سال قديميتر از خط لوح كوتيراينشوشيناك است. وي در يكي از مصاحبههاي خود در اين باره ميگويد: درباره اين منطقه كار چنداني انجام ندادهايم. 5 سال كار در مقابل 100 سال كار در بينالنهرين و خوزستان چيزي نيست. در خوزستان فرانسويها با 2 هزار كارگر كار ميكردند، درحاليكه اينجا كارگرها در نهايت 200 نفر بودند.از نظر مجيدزاده ايران تحت نفوذ خط عيلامي نبوده و با توجه به فراواني الواح پرتو عيلامي در مكانهاي باستاني ايران و مقايسه عددي آنها با مناطقي مانند شوش ميتوان نام خط پرتو ايراني را روي آن گذاشت، زيرا عيلام خود متاثر از بينالنهرين بوده و چگونه ميتوانسته خط را به مناطق ديگر صادر كند. از لحاظ نگاه باستاني فرهنگ ايران از نظر سفال و معماري هيچ شباهتي به عيلامي ندارد.مطرح كردن اين مطلب كه جنوب شرق ايران كه تا پيش از اين فرض بر بيسواد بودن ساكنان آن ميرفت داراي خط منحصر به خود باشد و شايد قديميترين خط كشف شده در دنيا كار آساني نيست، اما سرپرست هيات كاوش در جيرفت، مجيدزاده معتقد است جيرفت در هزاره سوم پيش از ميلاد مركز تمدن بزرگي بوده كه 400 كيلومتر وسعت داشته است. اگر تا پيش ازاين خط ميخي و خط هيروگليف يا نوشتاري بهعنوان اولين خطوط كشف شده در دنيا مطرح ميشد با كشف الواح گلي در جيرفت ما با خطي كه داراي اشكال هندسي است، مواجه هستيم كه تاريخ آن بسيار قديميتر از 2 خط ديگر است، بنابراين شكي نيست اين خط جديد كه هنوز رمزگشايي نشده قديميتر از خطوط كشف شده در دنيا باشد و ميتوان به جرات اين فرضيه را مطرح كرد كه خط و تمدن از ايران به بينالنهرين و ديگر نقاط جهان رفته است.لابهلاي اوراق باستانياسناد سومري به ما ميگويد آنان (سومريها) از جايي در خاور ايران به نام آراتا به ميان رودان و باختر ايران رفتهاند. در گذشته ايلام باستان سرزمينهاي خوزستان، فارس و بخشهايي از استانهاي كرمان و لرستان و كردستان را در برميگرفته و ميتوان گفت آراتا در همسايگي انشان كه خود يكي از ايالتهاي مهم ايلامي بوده قرار داشته است. همانگونه كه در گذشته بينالنهرين متشكل از دولتشهرهاي بزرگي با نامهاي اروك، نيپور، لاگاش، اور، لارسا بوده در خاور ايران نيز دولت شهرهايي كاملا مستقل ولي در ارتباط تنگاتنگ و متاثر از يكديگر بودهاند كه در حال حاضر با آنها مواجه هستيم با نام تپه يحيي، شهرسوخته، جيرفت، شهداد، تل ابليس، اسپيد دژ در سيستان همگي مربوط به هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد و در يك زمان فرهنگي داراي شكوفايي و قدرت بودهاند. در بررسيهاي منطقهاي انجام شده مواد فرهنگي به دست آمده در مناطق همجوار مانند مهرهها و سنگهاي نيمه قيمتي كه به عنوان تزئينات روي ظروف سنگي جيرفت به كار برده ميشده ازمنطقه شهرسوخته در سيستان تامين شده است؛ بخصوص استفاده از لاجورد، فيروزه و عقيق كه نمونههاي يافت شده ابزار كار صنعتگران از قبور در شهرسوخته مانند اره، تراشه و نوك مته همگي حاكي از ارتباط تنگاتنگ اين مناطق و مراودات بازرگاني و فرهنگي آنها با يكديگر و سرزمينهاي ديگر است. همچنين بعضي از اشياي به دست آمده از گورهاي سومريها كه نمونه آنها در گورهاي جيرفت و شهرسوخته وجود دارد از نظر كيفيت و كميت قابل مقايسه هستند. فراواني اشياي نام برده شده و كيفيت صنعت به كار برده شده روي اشيا در جيرفت و شهرسوخته سند محكي است كه مواد فرهنگي به دست آمده از گورهاي شاهي سومريان همان اشياي ساخته شده در جيرفت و شهرسوخته است كه از اين مناطق و توسط صنعتگران آرتا به بينالنهرين صادر ميشده است. جالب اين كه در مقايسه اشياي پيدا شده در گورهاي شاهي در اور با اشياي به دست آمده از گورهاي مردمان عادي جيرفت و شهرسوخته نشان ميدهد ساكنان باستاني جنوب شرق ايران در تمدن، رفاه و پيشرفت از سومريان پيشرفتهتر بودهاند.
ساكنان جنوب شرق ايران علاوه بر موارد بالا به دانش ذوب فلز و تركيب آلياژهاي مختلف آشنايي كامل داشتند. در يكي از كارگاههاي كاوش در كنار صندل جنوبي حدودا 8 كوره ذوب فلز كه البته بعضي از آنها به خاطر اينكه در بعضي زمانها سطح آب هليلرود بالا بوده و در معرض رطوبت قرار گرفتهاند تخريب شده بودند، اما به دست آمدن اشياي مفرغي و قالبهاي ذوب فلز و همچنين شمار زيادي جوش كوره نشاندهنده فعاليت صنعتي و آشنايي با دانش فلزگري در اين منطقه است.معماري جيرفت در كنار صندل جنوبي به 2 بخش معماري حاكم نشين و معماري مردمان عادي يا خانههاي شخصي تقسيم ميشود كه به گفته دكتر مجيدزاده تا به امروز 4 لايه معماري در كنار صندل جنوبي شناسايي شده كه سكوي خشتي با خشتهايي به ابعاد60 در 30 سانتيمتر و حصار دور سكو از فضاهاي معماري بخش حاكمنشين است كه البته از نظر دكتر مجيدزاده اين سازه معماري بناي دژ مانندي است كه محل حكومت فرمانروايي شهر بوده است، اما نوع معماري در بخش خانههاي شخصي و پيرامون دژ با ابعاد خشتهاي كوچكتر 36 در 18 متر و شامل فضاهاي معماري مثل اتاق و انباري با ميانگين ابعاد 2 در2/5 متر است. در بعضي از فضاهاي معماري علاوه بر مواد فرهنگي مثل جامه پايهدار، كاسهها، پيالهها، كوزهها و... اجاق و تنور نيز به دست آمده است.كشف مجسمهاي در يكي از اتاقهاي دژ كنار صندل جنوبي از نظر حالت قرار گرفتن دستها روي شكم قابل بررسي است زيرا به گفته دكتر مجيدزاده در مجسمههاي سومري دستها جلوي سينه قرار ميگيرند و نمونه اين حالت در جايي ديده نشده است. معماري در كنار صندل شمالي نشاندهنده سكوي پلهاي زيگورات مانندي است كه 2 طبقه از آن يكي به ابعاد 300 در 300 متر و طبقه دوم به ابعاد 150 متر در 150 متر شناسايي و حفاري شده است و باز هم در مقايسهاي با بينالنهرين قديميترين زيگورات شناخته شده مربوط به پادشاه اور سوم به حدود 2100 پيش از ميلاد باز ميگردد و ميتوان باز هم نتيجه گرفت كه اين سازه عظيم خشتي كه نمونه شكل كامل اين بنا روي ظرفي به دست آمده از كنار صندل با تزئينات كنگرهدار ديده شده قديميتر از زيگوراتهاي شناخته شده در دنياست.شكوه و عظمت جيرفت و مناطق همجوار آن تنها به هزاره سوم محدود نميشود. با مطالعه و كاوشهاي ديگري كه در منطقه صورت گرفته ميتوان به جايگاه والاي فرهنگي و تمدني اين ناحيه در شرق باستان پي برد. به عنوان مثال تحقيقاتي كه دكتر حميده چوبك در شهر قديم جيرفت (دقيانوس) انجام داده نشاندهنده اهميت جيرفت در دوره اسلامي و سلجوقي است.كلانشهر باستانيشهر قديم جيرفت تمام خصوصيات يك كلانشهر را دارا بوده است. معماري شهر متشكل از آجر و خشت است كه امروزه با ورود به شهر قديم جيرفت تكههاي آجر فراوان و قلوه سنگهاي رودخانهاي كه به صورت پراكنده هستند را بر سطح محوطه ميبينيد. براي تامين پخت اين آجرها نياز به منابع چوب بوده است كه خود دليل وجود جنگل و سرسبزي منطقه است. شهرقديم جيرفت داراي اتاقها، انباريها، حمام، بازار و همچنين مسجد جامع بزرگي بوده است. به دليل رطوبت منطقه در ازاره از آجر و در سقف از خشت براي تعادل دماي اتاق استفاده ميشده است. يكي از كارگاههاي كاوش در دقيانوس بخشي از يك گرمابه بزرگ است كه داراي مخازن آب، اتاقهاي شستشو با اندود ساروج است. يكي از نكات قابل تامل در اين منطقه مراودات فرهنگي و بازرگاني مردمان ساكن جيرفت با كشور چين در دوره تانگ و سونگ است زيرا در ميان يافتههاي باستانشناسي به دست آمده از اين منطقه سفالهاي ساخت چين به چشم ميخورد كه اين كالاها از طريق ميناب كهن از راه دريا به جيرفت وارد شده و به سراسر ايران پخش ميشده است. همچنين از ديگر موارد مهمي كه در مورد شهر قديم جيرفت ميتوان نام برد خط نوشتههاي زيباي روي سفالينههاست كه گوياي حضور ادب و فرهنگ در جامعه بوده و نشاندهنده مراكز آموزشي و هنري در اين دوران است. به هر حال گويا اين كلانشهر زيبا بر اثر حمله غزها در سال 570 هجري براي هميشه متروك ميشود. بخش گردشگري تبيانبرگرفته از: جام جم آنلاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]