محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852788435
بررسي پرونده فيلم سينمايي دل شکسته
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي پرونده فيلم سينمايي دل شکسته بازيگران : سيد شهاب حسيني / بي تا بادران خسرو شکيبايي /مير طاهرمظلومي گوهر خيرانديش /شقايق فراهاني فريبا کوثري / محمود پاک نيت قلم، روايت، هدايت: علي روئين تن خلاصه فيلم : داستان حکايت سرگشتگي و دلدادگي دو جوان، از دوقشر ودو فرهنگ متفاوت را روايت مي کند. نفس خجسته ( بي تا بادران )دختري است پرشور و پرانگيزه از قشر مرفه و تحصيل کرده که خيلي هم در قيد و بند مذهب قراردارد، در مقابل اميرعلي دوران(سيدشهاب حسيني) جواني است مذهبي، سربه زير،از قشر متوسط و بسيار مؤدب که حال و هواي مذهبي اش در چهره و ظاهرش نمايان است. اميرعلي به شغل صحافي مشغول است. اين دو، در رشته جامعه شناسي، و در يک دانشگاه مشغول تحصيل هستند به دستور يکي از اساتيد دانشگاه قرار مي شود نفس و اميرعلي با هم پايان نامه هايشان (در مورد ترسيم جامعه آرماني) را تحويل دهند. و اين معضل بزرگي است براي هر دوي آن ها که در طول داستان با هم درگيري هاي لفظي بسياري دارند درگيري ها همچنان ادامه دارد و آن ها به ناچار مي پذيرند که به نوعي با هم کنار بيايند. استاد ازآن ها مي خواهد،دوستان خود را به يکديگر معرفي کنند تا بيشتر با هم آشنا شوند. چرا که در نتيجه پايان نامه بسيار موثراست. در ادامه و پس از کش و قوس هاي فراوان اميرعلي و نفس به يکديگر علاقه مند مي شوند. اما پدر نفس، باورهاي مذهبي امير علي را قبول ندارد و در جلسه خواستگاري اعتقادات او را به سخره مي گيرد. در پايان پدر نفس تحت تاثير عزاداري هاي امام حسين(ع)قرار مي گيرد و با باور اعتقادات مذهبي ازدواج آن دو را تبريک مي گويد.
پيرنگ عشق تيتراژ ابتدايي با تصاويري از آب و شعله هاي آتش آغاز مي شود . اين نويد بخش اين است که قرار است برخوردهاي متضاد از دو جنس متفاوت را شاهد باشيم. پدر نفس براي تولد او يک BMWآخرين مدل خريده است. نفس ( بي تا بادران) با دوستانش خوشحال به دور ماشين جمع شده اند . امير علي( شهاب حسيني)سوار بر موتور سيکلت خود وارد دانشگاه مي شود دوستان نفس بسيار آهسته و در گوشي او را يابوسوار خطاب مي کنند. کشمکش هاي اصلي قصه در کلاس هاي دانشگاه و در نحوه بيان عقايد آن ها در خصوص جامعه، شعار زندگي و اصول پايه اي براي وجود يک جامعه آرماني است. نفس دائم با تکه پراني هاي نيش دار نفرت خود را از اميرعلي و نحوه پوشش و حتي طرز بيان او نشان مي دهد.مادراميرعلي که استاد دانشگاه ادبيات است امير علي را نصيحت مي کند که تندي نکند و بسيار منطقي مشکلاتش را رفع نمايد. باورهاي مذهبي اميرعلي آنقدر برايش مهم و در جايگاه والايي قرار دارد که تحت الشعاع تمام مسائل زندگي و روابط اجتماعي اش مي باشد. نقطه عطف اول فيلم، تحويل پايان نامه مشترک آن دو با موضوع ترسيم يک جامعه آرماني است . درست از اينجاست که فيلمنامه به بيان اعتقادات و باورهاي هر کدام از آن دو مي پردازد . لحن فيلم، برخلاف تصوري که از داستان و نام فيلم مي شود ، اصلاً لحن خشک و عصا قورت داده اي نيست، بلکه با رگه هاي طنزآن هم از نوع طنز موقعيت و گاهي طنزکلامي تلطيف شده است. نفس،بارها و بارها در طول فيلم، امير علي را به دليل سوار شدن بر موتور سيکلت يابوسوارخطا مي کند .و اين نشان دهنده، طرز تفکر نفس است که هر طور خودش دوست دارد به مردم القاب مختلف مي دهد. در مقابل امير علي در مقابل کارشکني هاي نفس، سکوت مي کند و معمولاً به ذکرهاي زير لب خود پناه مي برد که مبادا حرفي بزند که برخلاف اعتقاداتش باشد. نويسنده لحن خوبي را براي بيان برخي واقعيت هاي جامعه انتخاب کرده، چرا که تضادها با زبان طنز ملموس تر و باورپذيرتر مي شوند. نقطه عطف دوم قصه، به ثمر رسيدن و بيان عشق ميان امير علي و نفس است که با جلسه خواستگاري و برخورد پدرنفس (مرحوم خسروشکيبايي) برهم مي خورد. پدر نفس که اصلاً با اين ازدواج موافق نيست به تمسخراميرعلي و حتي نحوه لباس پوشيدن او مي پردازد .اميرعلي در پاسخ به سوال او که پرسيده بود ،به چه پشتوانه اي براي خواستگاري از نفس اقدام کرده، مي گويد:«اهل بيت».پدر نفس که تحت هيچ شرايطي اعتقادات و باورهاي اميرعلي را قبول ندارد در حالي که سيگاري روشن مي کند مي گويد:«پس جواب من اين بود، امام حسين!بگين خودش بياد» که اين کلام باعث مي شود اميرعلي و مادرش خواستگاري را تر ک کنند. مادر اميرعلي در حين خروج مي گويد:« به نظر من درست مي گيد، مياد.» قصه به نحوي پيش مي رود که ديدن عزاداري هاي امام حسين(ع)در شب شام غريبان باعث استحاله دروني پدر نفس مي شود و او راضي به ازدواج نفس و اميرعلي مي شود. موسيقي هم از نقاط بسيار مثبت اين فيلم است. سازها و حتي آواهايي که در طول فيلم بر روي تصوير شنيده مي شود الحق و الانصاف بسيار پخته و کامل ساخته شده و حال و هواي فيلم را با موسيقي ضرب زورخانه اي و تلفيق آن باسازهاي ديگرچنان قدرتمند کرده که تمام احساسات فيلم را به همراه خود يدک مي کشد.البته از بازي هاي بسيارخوب بي تا بادران و شهاب حسيني هم نگذريم که بي تعارف هر دو بسيار بي نظيرظاهرشدند.به خصوص بي تا بادران که سال ها بود از فعاليت هاي تصويري به دور بود.آخرين بار که چهره او را روي پرده نقره اي شاهد بوديم،در فيلم «آژانس شيشه اي » در نقش همسر حبيب رضايي بود. بازيگري که چهره برايش مطرح نيست و آن قدر استعداد و توانايي دارد که خودش را در حد يک استار در سينما ظاهر مي کند . با تمام ويژگي هاي مثبتي که اين فيلم دارد اما ايراداتي نيز به آن وارد است که اميدواريم در فيلم هاي ديگر علي روئين تن که کارگرداني تئاتر را بهتر از کارگرداني تصوير مي شناسد، ديده نشود. يکي از آن موارد، استفاده از سکانس -پلان هاي نسبتاً طولاني است که با ميزانس هاي تئاتر چيده شده اند و دوربين فقط از روي شي يا صورت شخصي تا انتهاي نماي باز آن (Long shot)پلان باز مي شود و اين به زعم نگارنده، يک ضعف براي کارگردان محسوب مي شود .اين امر تا حدي درست و از اصول کارگرداني است اما در اين فيلم اين امر کمي زياد از حد به نظر مي رسد. اين تدوين براساس ديالوگ ها و در واقع بر مبناي متن خوب است اما تمپو (ريتم دروني فيلم) کند و خسته کننده است. فيلمنامه نويس، قصه خوبي را انتخاب کرده و در پرداخت ها و گره افکني ها هم تا حدي موفق بوده اما برخلاف ديالوگ هايي که خود او در اوايل فيلم در مورد شعارزدگي بيان کرده، دچار شعرزدگي هاي شديدي،هم در مورد مسائل اعتقادي و هم در مورد مسائل سياسي شده که اين تناقض نشان از اعتقادات شخصي او به اين مقوله و دل مشغولي هايش در مورد مباحث مطرح شده دارد .به خصوص سکانسي که امير علي و نفس براي تحقيق به سراغ آدم هايي مي روند که هرکدام با وجود مشکلات فراوان به چيزي که خواسته اند رسيده اند ،شعارها و حرف هاي نويسنده به صورت سيارگل درشت و اصطلاحاً تابلويي را به زور به خورد مخاطب مي دهد که به نظر نگارنده اين سکانس،با اين قابليت هاي بسيار مي توانست بسياربهترازاين هم ساخته شود . يکي از نکات قابل ذکر و متفاوت در مورد فيلم« دل شکسته» عنوان بندي و تيتراژ ابتدايي است که اگر با کمي دقت به نوشته ها نگاه کنيد متوجه مي شويد که تيترها هيچ شباهتي با تيترهاي ديگر فيلم ها ندارد، به عنوان مثال استفاده از کلمه «شناسنامه آغاز و انجام:ابراهيم حقيقي» که در واقع همان طرح تيتراژ خودمان است و يا «قلم روايت و هدايت: علي روئين تن » که منظور همان نويسنده و کارگردان است که در تمام فيلم هاي ديگر شاهد آن بوده ايم. درانتها مي خواهم به شما بيننده محترم اين وعده را بدهم که ديدن اين فيلم را از دست ندهيد که فيلم بسيار خوب روايت مي شود. فيلمي خانوادگي، آموزشي که بعضاً به دل مشغولي هاي هر کدام از ما بر مي گردد. ديدن فيلم«دل شکسته» را به شما خواننده محترم توصيه مي کنم .اين فيلم،فيلمي است که ارزش چند بار ديدن را هم دارد. ضمناً ازاين شماره، صفحه گزارش تصويري فيلم، به صفحات مجله راه کمال افزوده مي شود تا در بصري ترشدن مطالب شما را ياري نمايد . چه بسا با ديدن عکس ها، براي تهيه فيلم هاي مطرح شده در ماهنامه ،اقدام کنيد. منبع:نشريه راه کمال ،شماره 33 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2962]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها