تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826101307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هنر اسطوره سازي نظامي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
هنر اسطوره سازي نظامي
هنر اسطوره سازي نظامي   نويسنده :نغمه دادور   با نگاهي به داستان خسرو وشيرين شيرين زن وارسته و قهرمان پاکدامن، گرچه در منظومه ي نظامي شخصيتي پاک و مبرهن يافته، به گونه اي که سالهاست الگوي موجهي براي بسياري از شاعران و هنرمندان پارسي است اما به گواهي بسياري شواهد تاريخي از جمله تاريخ ثعالبي، تاريخ بلعمي و شاهنامه ي فردوسي، پيشينه اي مبهم و ناموجه دارد و مستشرقين و محققين معاصر نيز با کند وکاو در آثار و نشانه هاي تاريخي به نتايجي تقريباً همسان با آنچه در روايات مذکور آمده، دست يافته اند. از مجموع اين اسناد اين گونه برمي آيدکه :«شيرين زني بوده است در نهايت زيبايي و ملاحت که پرويز با اين مي رفت، زن جوان با جواهرات و زينت آلات، خود را آراست و در رهگذار پرويز قرار گرفت. ديدار دوباره ي وي عشق خفته ي پرويز را بيدار کرد. از آنجا که بزرگان کشور شاه جوان را از تزويج با اين زن زنهار دادند، پرويز در حضور آن بزرگان امر کرد جام زريني را از خون گنديده و کثافات پر سازند. سپس از آنان پرسيد: اين چگونه چيزي است؟ همه گفتند: پليدي و ناپاکيست. پس بفرمود که جام را با خاک و قليا شسته و خشک کنند و بخار عود و مشک و عنبر دهند و شرابي گلگون تر از چشم خروس در آن بريزند. سپس پرسيد: اين چطور چيزيست؟ بزرگان پاسخ دادند: چيزي بسيار مطبوع و پاک است. شاه گفت اين وصف شيرين است که چون با ما نبود و به اين و آن مي پرداخت. جامي بود پر از کثافات و اکنون که با ما محشور است و در جمع محبوبه هاي ما درآمده، مثل اين جام پاک و نظيف است. بزرگان به اين وصلت رضا دادند. شيرين نيز بيش از پيش مورد توجه پرويز قرار گرفت چنانکه پس از مرگ مريم، دختر قيصر روم، برترين مقام را بين زنان او داشت. بسياري براين عقيده اند که شيرين به مسموم کردن مريم مبادرت کرد تا جاي او را بگيرد و سرانجام به آرزوي خود رسيد»(1) اما در منظومه ي نظامي شيرين، شاهزاده اي است که نزد عمه ي خويش، مهين بانو، در ناز و نعمت زندگي مي کند و پس از وي عهده دار فرمانروايي سرزمين ارمن مي شود. وي در جواني توسط شاپور، نقاش فرستاده ي خسرو، و از راه ديدن تمثال شاه جوان ساساني بر وي عاشق مي شود و در راه رسيدن به او مسيري دشوار را مي پيمايد. آن دو در نخستين ديدار شيفته ي يکديگر مي شوند و تصوير جمال شيرين براي هميشه در خاطر خسرو نقش مي بندد بطوري که شاه هوس ران با وجود تلاشهاي بسيار در از ياد بردن شيرين و پر کردن جاي او با لعبتکاني به شيريني شکر، تا ساليان سال مترصد کاميابي در عشق شاهزاده ي ارمن است. اما شيرين تمام همت زنانه اش را به کار مي بندد تا پاي از مدار پاکي بيرون نگذارد و با خواهش هاي پي در پي خسرو هرگز تن به خواسته ي او پيش از بستن پيوند زناشويي نمي دهد. اينگونه است که او مبدل به اسطوره اي از پاک دامني و خودداري، در عين عاشقي مي گردد، به طوري که در تمامي آثار به جا مانده ي ادبي پس از نظامي، شيرين ويژگي هاي اسطوره اي خود را حفظ نموده و به کلي بدل به الگويي پاک براي زنان و دختران هم زمان خويش گرديده است. هنراسطوره سازي نظامي بايد بيان نمود که در دگرگوني شخصيتي شيرين، جداي از انگيزه هاي زاهدانه و عارفانه ي نظامي و اين همان پنداري شيرين توسط شاعر با معشوقه ي تازه از دست رفته اش«آفاق» نيز مي توان تلاش شاعر چيره دست در ساختن شخصيتي اسطوره اي از وجودي که داراي برخي خصوصيات ظريف براي بدل شدن به چيزي وراي تاريخ است، را ديد. با بررسي اسناد و شواهد به جا مانده ي تاريخي، به سادگي مي توان دريافت که نخستين خصلتي که به وجود تاريخي شيرين امکان اسطوره شدن را داده است. زيبايي بي حد و حصر و زبانزد اوست. خوب رويي اين الهه ي مهرورزي، در تواريخ و آثار ادبي پيوسته مذکور است. هيچ گزارشي خلاف آن و هيچ روايتي خالي از آن نيست. به عنوان نمونه، تاريخ بلعمي شيرين را کنيزکي زيباروي دانسته که اندر همه ترک و روم از آن صورت نيکوتر نبوده است. حکيم گنجه نيز با دست مايه قرار دادن اين ويژگي، در سرتاسر داستان کوشيده به نحوي غلوآميز از جمال شيرين سخن ساز کند. گاه از زبان شاپور و گاه از ديد خسرو، گاه با کلام فرهاد و در بسياري از مواقع نيز به عنوان راوي داستان و از جانب خود. با نگاهي گذرا به اساطير اقوام مختلف نيز به خوبي مي توان دريافت که زيبايي از ويژگي هاي غالب خدابانوان است و ازآن جمله مي توان به هِرا، آفروديت و پرسفونه(2)، الهه هاي يونان باستان اشاره کرد. ديگر ويژگي کهن شيرين که به برجسته شدن شخصيت وي در داستان نظامي کمک نموده، سالها دوري اوست از خسرو. اين دوري گرچه بنا به روايت تاريخي ارتباطي به خواست شيرين ندارد و به سبب جنگهاي پياپي خسرو و بهرام چوبينه است اما به شاعر گنجه اين امکان را داده تا از آن به عنوان صبري ارادي مبني بر پاک دامني بهره جويد. نظامي، خسروي عاشق و شيفته را به خواسته ي معشوقه ي دورانديش و صبورش راغب و راهي ميدان نبرد مي کند با اين بيان که: تو دولت جو که من خود هستم اکنون به دست آر آن که من در دستم اکنون دراين آوارگي نايد برومند که سازم با مراد شاه پيوند!(3) آخرين دستاويز نظامي براي تبديل شيرين به اسطوره اي جاودان که شايد اساسي ترين و استوارترين ويژگي شخصيتي او نيز باشد، نحوه ي رويارويي شيرين با مرگ است. براساس تمام اسناد تاريخي، وي پس از مرگ خسرو به بالين او رفته و بر مزارش جان مي سپارد. اين عمل چه به خاطر بيزاري شيرين از شيرويه، فرزند پدر کشِ مريم، باشد چه فراق خسرو و يا شوق شهرت، نظامي را قادر ساخته تا مرگي پاک، معصومانه و اسطوره اي را چاشني داستان خويش ساخته و فرايند اسطوره سازي اش را به بهترين نحو و در اوج به پايان برساند. اثر نظامي نه تنها به گواهي متن آن، که براساس شيوه هاي طرح شده در رمز گشايي اسطوره هم از نمونه هاي تمام عيار اسطوره سازي است. رولان بارت در رمز گشايي اسطوره سه روش قائل است(4) و کاربرد شيوه ي سوم را تنها دراسطوره هاي کامل و بي عيب و نقص امکان پذير مي داند. ازديدگاه وي برخي از اساطير به ما اين امکان را مي دهند که به آنها به عنوان نماد و نمونه نگاه کنيم. مثلاً شيرين را نماد پاک دامني بدانيم و خسرو را نماد هوس راني. مي بينيم که در اين شيوه از اسطوره چيزي جز القاي مفهومي آني و مختصر برنمي آيد، حال آنکه داستان خسرو وشيرين مجموعه اي مفصل است که در آن شخصيتهاي فرعي بسياري چون شاپور، فرهاد، مريم، شکر، مهين بانو و...به کمک قهرمانان اصلي داستان مي شتابند تا مفهومي گسترده تر از اين را به مخاطب عرضه نمايند. در شيوه دوم، مي توانيم اسطوره را عذري جهت موجه کردن يک نوع رفتاري بدانيم. مثلاً صبر شيرين در مقابل هوس بازي هاي خسرو را عذري براي تنوع خواهي مردان و دليلي براي صبر پيشه کردن زنان قلمداد کنيم. دراين شيوه، از طريق نوعي شکل شکني که يکي به ديگري تحميل مي کند، اسطوره را خنثي مي کنيم. اين شيوه نيز اسطوره را نابود مي کند و قابل تعميم به آثاري سطحي است که بنا به مقاصد خاص پرداخته مي شوند. گونه ي سوم تمرکز بر اسطوره به عنوان يک مجموعه ي ناگسستني از معنا و فرم است. اين نوع از اسطوره مخاطب را قادر مي سازد تا آن را براساس اهداف و ساختارش مصرف کند. وي مي تواند با اسطوره مانند داستاني هم واقعي و هم غيرواقعي زندگي کند. رولان بارت مي گويد دراين نوع از اسطوره شناسي بايد بتوان شماي اسطوره را به تاريخي کلي پيوند داد و چگونگي پاسخگويي آن را به منافع يک جامعه ي مشخص تشريح کرد و خلاصه از نشانه شناسي اسطوره به يک ايدئولوژي دست يافت. اسطوره ي حاصل طبع نظامي نيز چيزي وراي آن است که کارکرد آن تنها به عنوان نمونه و نماد يا عذري موجه براي امري ناموجه باشد. وي داستان را به گونه اي ساخته و پرداخته که خواننده را قادر مي سازد تا شخصيتهاي آن را به زندگي خويش راه داده و به گونه اي ملموس با آنها برخورد نمايد. آنچه ازاين داستان نصيب مخاطب مي شود، ديدگاهي محجوب به روابط عاشقانه است. نوعي ايدئولوژي براي رويارويي با واقعيت. براي آشکارتر شدن توانايي نظامي در اسطوره سازي لازم است آن را با نمونه هاي مشابه و نخستين اش در اساطير ساير اقوام مقايسه کنيم که بي شک يکي از شبيه ترين آنها به شخصيت شيرين، «هرا» الهه ي يوناني است. «وي همسر و خواهر زئوس بوده که اوسه آن و تتيس، دو خداي يوناني او را به بار آورده بودند. او پشتيبان ازدواج بود و لطف و محبت خاصي به زنان شوهردار نشان مي داد. در تصويري که شاعران از وي کشيده اند، زيبايي هايي نيز به چشم مي خورد. در حقيقت در يکي از اشعار کهن او را چنين توصيف کرده اند: هراي زرين اورنگ، ملکه ي انسان هاي فاني در زيبايي سرآمد آنهاست و بانوي برترين که درالمپ بلند حرمتي والا دارد حرمتي چون حرمت زئوس خداي صاعقه او همواره سرگرم به کيفر رساندن زناني است که زئوس عاشق آنها شده است. حتي اگر آن زن ها در پي فريبکاري هاي زئوس ناگزير شده باشند خود را به وي تسليم کنند»(5) مشابهات شيرين و هرا را مي توان در خصوصياتي چون زيبايي، پايبندي به ارزشهاي اخلاقي در عشق و کينه کشي از رقيبان به وضوح ديد. زئوس، خداي يوناني نيز که سمبولي از عاشق پيشگي و ابراز عشق به زنان بي شمار است و مدام سرگرم حيله گري هاي گوناگون براي پنهان ساختن خيانت هايي که به همسرش مي نمود، چهره ي خسرو پرويز ساساني را در ذهن مجسم مي نمايد. در اثر نظامي نيز مي بينيم که خسرو در عين عشق شيرين و ازدواج با مريم دختر قيصر روم، از عشق ورزيدن به شکر نيز پروايي ندارد و همواره مي کوشد تا اين روابط را از چشم تيزبين شيرين دور نگه دارد و يا براي توجيه آن دلايلي بي اساس بياورد. اما اسطوره ي شيرين با وجود مشابهات فراوان با هرا از جهت استواري در پردازش شخصيت و قابل قبول بودن براي مخاطب با تصوير الهه ي يوناني درآثار هومر و ديگر آثار قابل قياس نيست. هرا با وجود برخورداري ازخصوصيات متعالي در خواننده، حسي متضاد را برمي انگيزد. خشم وحشت آفرين او نه تنها زنان بلکه فرزندانش را هم دربرمي گيرد. او هيچ خطايي را ازياد نمي برد. اگر نفرت اين الهه از مردم تروا به سبب اينکه الهه ي ديگري را از او برتر و زيباتر دانسته بودند، نبود جنگ تروا با عقد يک صلح شرافتمندانه به پايان رسيده بود.(6) ازآنجا که اسطوره ها در همان زمان نخستين شکل گيري و تکوين با اهداف و منظورهاي جدي آفريده مي شوند،(7) توان پردازنده ي اسطوره در طرح پنهان اهداف و همچنين ميزان تعالي و تقدس آن اهداف مي تواند سبب ماندگاري يا به فراموشي سپرده شدن يک اسطوره باشد. چنين است که مي بينيم برخي از اسطوره تنها متعلق به زماني خاص هستند يعني از بسترتاريخ برمي خيزند، زماني را در القاي اهداف خود به جوامع مي گذرانند و باز سربر بالين تاريخ گذاشته و به آن مي پيوندند. در واقع اين موفقيت يا عدم کاميابي اسطوره پرداز در بيان اهداف است که مردمان را در ميدان قضاوت تاريخ وامي دارد تا برخي را چون هرکول هنوز باور داشته و به دنبال احياي آنها در قهرمانان معاصر باشند و برخي چون کرونوس را به دست فراموشي بسپارند. نظامي در پروردن اهداف خويش در داستان خسرو و شيرين بسيار موفق بوده است. شيرين نظامي علي رغم مقدس نمايي، شخصيتي واقعي و ملموس است. اگرچه شاعر در پوشاندن جامه ي اسطوره به شيرين، محدوديتهاي عرفي و زماني خويش را در نظر گرفته اما با تفکري جهاني توانسته از او زني بسازد که نه تنها در عصر شاعر که در همه ي ادوار قابل تقليد و تجليل است. شخصيتي که تا آنجا به واقعيت نزديک شده که فرسنگها با الهه هاي غلوآميز و دور از ذهن رمي و يوناني فاصله دارد. ماهيتي پاک که به سادگي از ياد روزگار زدوده نخواهد شد. نظامي اين توفيق را يافته تا در وجود لعبت زيباروي داستان خويش زني را به تصوير بکشد؛ آنقدر حقيقي که چون ديگر عاشقان در موقعيتهاي دشوار قرار مي گيرد و آنقدر اسطوره اي که قادر است هر بار به نحوي باورپذيرخود را از اين دام ها برهاند. نخستين بارزماني است که به هواي خسرو از ارمن مي گريزد اما نظامي از زبان مهين بانو با بياني مختصر اين عمل نابخردانه و دور از عرف را اين گونه توجيه مي کند که: کبوتر چون پريد از پس چه نالي که وا برج آيد ار باشد حلالي(8) شاعر در جاي ديگر براي ملموس کردن شخصيت شيرين، سردرگمي او را در نخستين مجلس بزم با خسرو اينگونه تصوير مي کندکه: سرش گر سرکشي را رهنمون بود تقاضاي دلش يارب که چون بود نمک در خنده کاين لب را مکن ريش به هر لفظ«مکن» درصد «بکن» بيش(9) اين موارد، نمونه هاي اندکي است که مشابهات آن در اثر نظامي به وفور به چشم مي خورد. وي در اثناي اسطوره سازي طرز رفتار، شيوه ي زندگي و ارزشهاي فرهنگ اسلامي را به جامعه ي خود مي آموزد. اثر او نه تنها نمونه اي متعالي از شعر و روايتي از ماجراجويي هايي هيجان انگيز است بلکه قهرمانان آن چون فرهاد و شيرين، آيينه هايي هستند که ما خود را در آنها بزرگتر و باشکوه تر از آنچه هستيم، مي يابيم و در عين حال از کاستي هاي انسانيت مان و از نيرويي که داريم، آگاه مي شويم.(10)   پی نوشت ها :   1- ايران باستان، ج5، بخش2، صص41-104. 2- ر.ک: سيري در اساطيريونان و روم. 3- خسرو وشيرين، بخش 6 و14، ص155. 4- ر.ک:اسطوره امروز، صص58-54. 5- سيري در اساطير يونان و روم، ص33. 6- ر.ک: سيري در اساطير يونان و روم 7- ر.ک: اساطير جهان، صص18و 19. 8- خسرو و شيرين، بخش2، ص76. 9- خسرو وشيرين، بخش 15و16، ص144. 10- ر.ک: اساطير جهان، صص18و19. برخي از ماخذ: 1- بارت، رولان، امروز، ترجمه ي شيرين دخت دقيقيان، چاپ چهارم، نشر مرکز، 1386 2- بلعمي، ابوعلي محمدبن محمد، تاريخ بلعمي، تصحيح محمدتقي بهار، زوار، 1353. 3- ثعالبي، عبدالملک بن اسماعيل، تاريخ ثعالبي، نشر نقره، تهران، 1368. 4- زرين کوب، عبدالحسين، پيرگنجه در جستجوي ناکجاآباد، چاپ دوم، سخن، تهران، 1374. 5- فردوسي، ابوالقاسم، شاهنامه، تصحيح جيحوني، اصفهان، انتشارات شاهنامه پژوهي، 1380. 6- گريمال، پير، فرهنگ اساطير يونان و روم، ترجمه دکتر احمدبهمنش، ج1، چاپ دوم، اميرکبير، 1378. 7- مشکور، محمدجواد، ايران باستان يا تاريخ مفصل ايرانيان، ج5، بخش دوم، دنياي کتاب، تهران. 8- نظامي، الياس بن يوسف، خسرو و شيرين، تصحيح و حواشي وحيد دستگردي، به کوشش سعيد حميديان، نشر قطره، 1386. 9- هميلتون، اديت، سيري در اساطير يونان و روم، ترجمه ي عبدالحسين شريفيان، اساطير، تهران، 1376. منبع:نشريه ثريا،تابستان و پاييز 88.    
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1926]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن