تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805459122




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يك زيرزمين و هرآنچه فكرش را كني


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
يك زيرزمين و هرآنچه فكرش را كني
يك زيرزمين و هرآنچه فكرش را كني   نويسنده:كاظم برآبادي   شما به مهماني دعوت شده‌ايد؛ مهماني يك شركت كامپيوتري در طبقة اول يك ساختمان قديمي در يكي از خيابان‌هاي شهر. مهماني به صرف توليد 300 دي‌وي‌دي در كمتر از 20دقيقه است و قرار شده شما با چشم‌هاي از حدقه درآمده ببينيد كه چطور در چشم به هم‌زدني يك فيلم خارجي داغ‌داغ از تنور اينترنت بيرون مي‌آيد و فردا صبح در تمام خيابان‌هاي تهران پخش مي‌شود. «مرتضي.م» در اين مهماني همراه شماست؛ يك جوان 21ساله و يكي از بازوهاي اصلي تكثير دي‌وي‌دي‌هاي سريال‌ها و فيلم‌ها. مرتضي پيش از آنكه به اين شركت بيايد، دانشجوي رشته ادبيات دانشگاه آزاد تهران بوده و به همراه دوستانش به صورت تفريحي كارشان شده بوده دانلود حجيم‌ترين فايل‌هاي فيلم و نرم‌افزار و... با ترفندهاي خاصي كه محدوديت‌هاي سرعت و حجم سايت كامپيوتر خوابگاه برايشان مشكلي پيش نياورد. پس از پايان ترم اول دانشگاه، مشكلي خانوادگي مرتضي را به اين فكر مي‌اندازد كه يك ترم مرخصي بگيرد و در خانه اين كار را انجام دهد. هدف، دانلود فيلم‌هاي خارجي و فروش آن به صورت خرده فروشي بوده تا اينكه مرتضي خيلي اتفاقي با يك شركت كامپيوتري فروش سخت‌افزار آشنا مي‌شود. با مدير جوان شركت به توافق مي‌رسد كه زيرزمين شركت را بازسازي كرده و كار دانلود فيلم را آنجا انجام دهد. پس از مدّتي كار مرتضي مي‌گيرد و مدير براي شريك شدن در سود پا پيش مي‌گذارد. در راهروي تنگ و باريك ساختمان قديمي‌ساز شركت به دنبال مرتضي مي‌رويم. در راه پله به علامت يكي از شركت‌هاي كامپيوتري اشاره مي‌كند و مي‌گويد قبلاً مدير شركت، نمايندگي فروش پرينتر داشت اما بعداً شرايط خريد و فروش تغيير كرد و درحال‌حاضر بيشترين درآمد شركت از تكثير دي‌وي‌دي و سي‌دي در تيراژهاي بالاي 1000تا بدست مي‌آيد. شركت يك منشي و يك فكس دارد. در كنار اين دو، قفسه‌هاي خاك خورده‌اي با فاكتورهاي فروش، جعبه‌هاي پرينتر، اشانتيون‌ها و... پوشيده شده‌اند. در انتهاي سالن يك پنجره پرده كشيده و يك در جديد قرار دارد. به دنبال صاحبخانه از اين در مي‌گذريم و وارد زيرزمين مي‌شويم. روبه‌رويمان چند كابينت قرار دارند كه با لوازم اطرافشان، مجموعه آبدارخانة شركت را مي‌سازند. پشت ديوار كاذب اين آبدارخانه، يك ميز فلزي قديمي، چندين باكس‌رايتر، سه كامپيوتر و يك لپ‌تاپ قرار دارد. مرتضي چراغ‌ها و كامپيوترها را روشن مي‌كند. اين شروع هر روزه كار مرتضي است. پشت صندلي مي‌نشيند و دي‌وي‌دي‌هاي رسيده را بررسي مي‌كند. به فاكتورها نگاهي مي‌اندازد و بنابه درخواست مشتري از هر دي‌وي‌دي به تعداد رايت مي‌كند. خودش مي‌گويد: «معمولاً تيراژ فيلم‌ها و سريال‌هاي جديد بيشتر از قديمي‌هاست. فيلم‌ها و سريال‌هاي روز هم در اولويت قرار دارند. عموم مشتري‌ها بيشتر از 500تا تيراژ رايت نمي‌خواهند اما به ازاي هر عدد بيشتر از اين تعداد يك درصد هزينة رايت را تخفيف مي‌دهيم . دي‌وي‌دي فيلم را توي كامپيوتر گوشه اتاق مي‌گذارد. صفحه‌اي روبه‌رويش در مانيتور بالا مي‌آيد؛ چند كليك و فيلم آماده رايت شدن است. ابتدا با فرماني در تمام دي‌وي‌دي رايترهاي 25باكس رايتر را باز مي‌كند. بعد بلند مي‌شود و داخل تك‌تكشان دي‌وي‌دي خام مي‌گذارد. فشار دادن كليد BURN آخرين مرحله كار است. ناگهان 500دي‌وي‌دي رايتر تق‌تقي مي‌كنند، چشمكي مي‌زنند و رايت كردن آغاز مي‌شود. كار رايت اين 500 دي‌وي‌دي حداقل 10دقيقه و حداكثر 20دقيقه طول مي‌كشد. حالا فيلم‌ها داغ‌داغ بيرون دي‌وي‌دي رايترها مانده‌اند تا مرتضي مثل باغبان‌ها بيايد و ميوه‌ها را بچيند و در جعبه بگذارد. شركتي كه مرتضي در آن كار مي‌كند براي فيلم‌هاي روي پرده و پر تماشاچي، چاپ مستقيم روي دي‌وي‌دي هم انجام مي‌دهد. مرتضي در معرفي اين قسمت مي‌گويد: «معمولاً همراه دي‌وي‌دي مادر، يك فايل PDF يا JPG هم مي‌آورند كه مشخصات و عكس فيلم است كه ما در اينجا به روش سيلك‌اسكرين يا استمپري آن را روي دي‌وي‌دي‌ها چاپ مي‌كنيم». مرتضي در حدّ فاصل انجام شدن اين كارها سري به اينترنت هم مي‌زند. شركتش به طور غيررسمي در وبلاگ‌هايي تبليغات محدودي براي رايت و تكثير عمده دي‌وي‌دي كرده و او مسئول پاسخگويي به درخواست‌ها و ارتباط با مشتري است. يك شماره تاليا در اين آگهي است كه نمي‌توان با آن تماس گرفت بلكه فقط مي‌شود درخواسته را به صورت اس‌ام‌اس فرستاد. يك ايميل هم هست. معمولاً درخواست‌هاي ايميلي بيشتر جدّي گرفته مي‌شوند. البته قيمت‌هاي مرتضي هم خيره‌كننده است. اگر از دي‌وي‌دي‌هاي ارزاني مثل DRLN و DVDLIN استفاده كند، براي رايت حداقل 500دي‌وي‌دي، بين60 تا 100هزارتومان مي‌گيرد و اگر دي‌وي‌دي‌هاي ارزان‌تري بخواهيد، مي‌توانيد با مرتضي كنار بياييد. بخش نهايي كار هم بسته‌بندي دي‌وي‌دي‌هاست. مرتضي جعبه‌اي پر از پلاستيك‌هاي وكيوم شده روكش دي‌وي‌دي دارد كه هر دي‌وي‌دي را به همراه كاغذي كه شناسنامه و عكس فيلم روي آن نقش بسته درون يكي از آنها مي‌گذارد و به سلامت! كار روزانه تا قبل از ظهر به پايان مي‌رسد مگر در مواقع خاص؛ مثل زماني‌كه عشق فيلم‌ها تشنه ديدن فيلم جديد گلشيفته فراهاني بودند يا وقتي كه مشتاقان مي‌خواستند نامزدهاي اعلام شده اسكار سال را در خانه‌شان داشته باشند. مهماني به پايان مي‌رسد. كار مرتضي يك كار غيرقانوني است، خودش هم اين را مي‌داند و براي رد گم‌كني به همه گفته كه در يك شركت كامپيوتري كار مي‌كند تا چندان دروغ هم نگفته باشد. او هر روز صبح با اين اميد به اين دخمه مي‌آيد كه هرچه زودتر بتواند از استرس اين كار روزانه خلاص شود. مي‌گويد: «اينكه هر روز فكر كني، امروز مي‌ريزن و مي‌گيرنت، خيلي بده»! منبع:نشريه همشهري جوان؛ ش245 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن