تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 30 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): هرگاه سفره پهن مى‏شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى‏آيند. چون بنده ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831598171




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بيدل در آيينه تاريخ (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
عنوان : بيدل در آيينه تاريخ (2)
بيدل در آيينه تاريخ (2)     عبدالقادر در آغاز کار « رمزي » تخلص مي کرد . روزي در ديباچه ي گلستان سير مي کرد ، به اين مصرع رسيد : « بيدل از بي نشان چه گويد بار » از آن پس تخلص خود را به بيدل بگردانيد . بيدل از طرفي حاصل يک سنت ادبي قوي و پربار است و از طرفي پرورش يافته ، در دامن عرفان و تصوف اسلامي و فلسفه هنديست . نقاب راز دو عالم شکافتم به خيانت ز صد هزار شبستان به يک چراغ گذشتيم پرفسور نبي هادي در اين مورد در کتاب عبدالقادر بيدل دهلوي آورده است : « ميرزا از کودکي در محيطي آکنده از روح عرفان و تصوف باليده و با متوصفان و صاحبان فضل تماس و صحبت داشت . روح حساس وي نيز رفته رفته او را به سوي حقيقت و دستيابي به وجود حقيقي کشاند . همچنان که پيشروان مشهور طريقت و متوصفان و اولياء چون سنايي ، عطار و مولوي همه در اين باره تاکيد کرده اند » (1) در مثنوي منطق الطير عطار محور بحث همين موضوع « جستجوي خود » است . موضوع حکايت اين است که سي مرغ شوق ديدار « سيمرغ » مي کنند و در جستجوي سيمرغ به پرواز در مي آيند . سرانجام اين حقيقت را کشف مي کنند که خود را شناخته و به خود رسيده اند خود را شناختن همان ديدار و ملاقات سيمرغ حقيقت است . بيدل در شعري به صورت خطاب مي گويد : در جستجوي ما نکشي زحمت سراغ جايي رسيده ايم که عنقا نمي رسد يا : از خويش برون نيست چون گردون سفر ما سرگشته شوقيم مپرسيد کجاييم (2) تمايلات صوفيانه بيدل با تماس با علم و فضل به وي تفکرات فلسفي بخشيده است . تمايلات بيدل در آثار غزالي ، ابن عربي ، مولوي و سنايي بر ذخاير معلوماتش افزوده و بدين ترتيب به ما بعدالطبيعه ، معرفت حاصل کرده است . از طرفي مطالعه و استنساخ آثار شعرا و ادباي بزرگ نيز به تصفيه قريحه ي ادبي وي ياري رسانده است . زمينه هاي عرفان و تصوف بيدل که در جاي جاي آثارش خصوصا در مثنوي يازده هزار بيتي او به نام « عرفان » مشاهده مي شود و از آنجا نشات مي گيرد که بيدل از مريدان و هواداران صديق و آتشين صوفيان و درويشان بود و از آنان با ترکيبات ، خورشيدنگاهان ، عالي همتان و ... ياد مي کند » بيدل حتي در کنار فعاليتهاي روزمره به تشويق عمويش ميرزاقلندر در سفر و حضر به مجالس درويشان و ديار صوفيان مي رفت تا کلمات معرفت و حقيقت را خود از زبان صوفيان و بزرگان بشنود و آداب و رسوم اهل سلوک را از نزديک به نظاره بنشيند . آنچه در اين مجالس و مسافرتها مي ديد و مي شنيد ، زمينه هاي عرفاني ، هنري افکارش را پي ريزي مي کرد . در اين باره خودش مي گويد : « هر ازدحامي که به مشاهده ام مي رسيد به حيث مکتبي در راه تکامل من خدمت مي کرد و هر کلمه اي که به گوشم مواصلت مي کرد مرا قدمي جلوتر مي کشانيد ، هر معني باريکي در مقابلم يک کتاب اسرار را مي گشود و هر نکته اي دفترهاي حقيقت را باز مي کرد » (3) شاه فاضل صوفي به نام دهلي که دوست ميرزا قلندر بود در پرورش افکار صوفيانه بيدل اثر فراوان داشت . بالاخره در اثر مجالست و معاشرت با صوفيان و دراويش قادريه رفته رفته انقلابي بزرگ در طبيعت وي رخ داد و مزاج لطيف ، او را از اشتغال به عالم ظاهر به مطالعه اسرار باطن کشاند . بيدل همانند پدر و عمويش سالک مسلک قادر شد . برخي محققان مذهب او را قادري پنداشته اند . در حالي که قادريه دين يا مذهب نيست بلکه مکتب و روش خاص دراويش قادري بود . بيدل علاوه بر تصوف و فلسفه در نزد دايي خود ميرزا ظريف که در حديث وقفه استاد بود ما بعدالطبيعه را نيز فرا گرفت . امروز اگر باب بيدل شناسي باز شود بايد حتماً محور انديشه هاي بيدل فصل جداگانه اي داشته باشد زيرا بدون شناخت محورهاي انديشه بيدل شناخت کامل او امکان پذير نخواهد شد . در اين مقاله سعي بر اين است که براي علاقمندان بيدل محور انديشه هاي بيدل تا اندازه اي معرفي گردد . پرفسور بني هادل در اين باره مي گويد : « در انديشه ي هندي دو مساله جايز اهميت بنيادي است . هر دو مساله ارزشي برابر دارند . يکي به هستي انساني و فطرت آدمي متعلق است و تحقيق آن با جستجوي خود چنان که گذشت ، عرفان خود يا تجربه خود صورت مي پذيرد ، مسأله ديگر تصور کائنات است . يعني اين مساله است که حقيقت عالم چيست و رنگ و بوي مظاهر خارجي آن چگونه است ؟ کاوش در اين انديشه است که تفکر هندي را به توسعه ي وحدت ذات و وحدت جوهر مي رساند . مطالب اينجاست که جهان محسوسات فقط طلسم و مجاز است . هستي مرهوم ما يک لب گشودن بيش نيست چون حباب از خجلت اظهار خاموشيم ما البته خورشيد يا ذره باشد ، دريا يا قطره ، در همه آنها جوهري علوي وجود دارد . جوهر علويست در هر جز و سفي موج زن سنگ هم با آن زمين گيري سراپا آتش است همان جوهر در تمام کائنات چون روح کلي يا به عبارت ديگر ذات مطلق ، وحده لاشريک له ازلي و ابدي است . اينجا حدود انديشه هاي هندي و تصوف اسلامي ، خصوصاً عقيده وحدت وجود به هم نزديک مي شوند ، اما به يک تفاوت فاحش که تا حد تضاد به نظر مي رسد بايد حتماً توجه داشت که سرشت تصوف پر از گرمي و سوز و گداز است . در حرارت آن يک ماهيت عنصري موجود است . بر عکس فلسفه هندي از ابتدا تا انتها سرد است مشرب تصوف ، عشق افراطي را شرط ضروري مي داند ، در حالي که در مکتب تفکرات هندي عشق جايي ندارد . براي ادراک حقيقت واحد و رسيدن به آن بر دانش و آگاهي تاکيد مي کند و آگاهي را بسنده مي داند . در فلسفه هندي هر ذره عالم امکان از وجود روح کلي سرشار است و تمام موجودات عالم مظهري از ظهور روح کلي است . به عقيده متفکران هندي نه تنها جانوران و گياهان بلکه جمادات نيز حيات دارند . حکماي هند ماده را ذي روح مي شمارند . اين نکته در جاي جاي نوشته هاي بيدل چه در نظم و چه در نثر موضوعي خاص را تشکيل مي دهد . (4) بستر انديشه هاي بيدل علاوه بر موضوعات مختلف که در سراسر آثارش مشهود است از اين قرار است « از خود بيرون آمدن » تاب يک بار برون آمدن از خويش کراست شمه برخاست ازين محفل و کم کم برخاست يعني چه کسي تاب آن را دارد که تک تک مراحل از خويش برون آمدن را طي کند ؟ شمع از اين محفل برخاست ، اما ببين که چطور آهسته آهسته و به تدريج برخاست . « خلوت گزيدن » در جستجوي ما نکشي زحمت سراغ جايي رسيده ايم که عنقا نمي رسد « چشم بستن » چشم بر بند تلاش دگرت لازم نيست لغزش يک مژه از دير و حرم مي گذرد « خاموش نشستن » سازيست زندگي که خموشي نواي اوست پيش از شنيدنت به دل آواز داده اند (5) « نفس در کشيدن » در خور ضبط نقش دل را ثبات آبروست بحر با تمکين بود تا موجها استاده اند بدين ترتيب شعر بيدل رنگ و بوي عرفاني فلسفي به خود مي گيرد . از طرفي روح و ذات سبک هندي به علت خاستگاه عقلاني آن و پادر مياني هوش و اختيارات بيش از اندازه عقل و خرد دور از شور و حال و سوز و گداز عاطفي است . در نتيجه ما در آثار بيدل با شعري روبرو هستيم که عرفان و فلسفه ، عقل و عشق را زير يک خيمه جمع کرده است و براي انعکاس و بيان افکار بلندش از همه آنها سود جسته است . حتي زماني که براي انديشه هاي نو و مضامين تازه خود واژه ها را نارسا مي بيند زيرا هدفش پرورش و تکامل مقوله پر رمز و راز وحدت وجودي است ، متوسل به شيوه اي مي گردد که امروز آن شيوه را سوررئاليسم مي نامند . آقاي حسن حسيني در کتاب بيدل و سپهري و سبک هندي مي گويد : « سوررئاليسم استفاده بيش از حد معمول از عنصر خيال مي باشد که از ويژگي هاي سبک هنديست . (6)» پس لازم است براي شناخت آثار بيدل به ويژگي ها و روش شعري او اشاره گردد . در مقدمه فرهنگ اشعار صائب چنين آمده است: « شعر عصر صفوي به سه دوره تقسيم شده است : 1ـ سبک وقوع که از بابافغاني شروع شده است . 2ـ مکتب صائب و همتايان آن که به سبک هندي يا اصفهاني مشهور است . 3 ـ دوره پيچيدگي بيش از حد شعر که نماينده واقعي آن بيدل دهلوي مي باشد . براي شناخت شعر بيدل ابتدا بايد سبک هندي مورد بررسي قرار گيرد و دوم بايستي سنت ادبي بيدل مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد . به اجماع تمامي کساني که بر روي آثار بيدل کار کرده اند شعر بيدل پيچيده و مشکل است ، يعني ساختار جمله ما و استعارات و کنايات به کار رفته پيچيده است » . هر چند واژه ها به خودي خود ساده هستند اما نوع ترکيب آنها از نظر معني و مفهوم بسيار مشکل و دور از دسترس همگان است . بيدل حتي در نثر خود نيز همين پيچيدگي را حفظ کرده است . از جمله ويژگي هاي برجسته سبک هندي که در اشعار بيدل برجسته تر شده است در کتاب شاعر آينه ها از دکتر شفيعي کدکني اينگونه آمده است : (7) 1 ـ فزوني بسامد تصويرهاي ناسازگون هر کسي رويي به سويي برده اند وين عزيزان رو به بي سو کرده اند 2ـ حس آميزي ( پنهان تر از بو در ساز رنگيم ) 3ـ وابسته هاي خاص عددي شرم غرور افعال آبي نزد به رويت اي انفعال کوثر يک جبهه نم برون آ 4 ـ تجريد ( عافيت سوز بود سايه انديشه ما ) 5 ـ اسلوب معادله فکر شبنم تلخ دارد جمعه اطفال را عشرت امروز بي انديشه ي فردا خوش است 6 ـ ترکيبات خاص دوش آزادي تحمل طاقت اسباب نيست کوس شهرت انتظاران بشکنم يا نشکنم در آثار بيدل فلسفه هند ، عرفان اسلامي و انديشه هاي ابن عربي حشور بلا منازع دارند . از آنجا که تلاطم افکار و تمرج انديشه هاي پربار بيدل وسيعتر از آن است که واژگان نارسا توان تحمل حمل و انعکاس تمام کمال آن را داشته باشد چنان که خودش اذعان کرده است . اي بسا معني که از نامحرميهاي زبان با همه شوخي مقيم پرده هاي راز ماند ناچار از تمام ظرفيتها و ظرافتها و قابليتهاي زبان سودجسته است . حتي از تعبيرات عاميانه و ترکيبات محاوره اي هم سود برده است که برخاسته از اصرار بيدل در تازه جويي است . بيدل در ميدان خيال پروري و مضمون آوري از همه ي شاعران روزگارش پيشي گرفته است . افراط فوق العاده در آفرينش تصويرهاي خيالي و انتزاعي علاقه بيش از حد و اندازه به جستجوي مضمونهاي بي سابقه و تعبيرات تشبيهي و استعاري از ويژگي هاي کلام اوست . مي پرست ايجادم نشئه ي ازل دارم همچو دانه ي انگور شيشه در بغل دارم بيدل چندان راه افراط در پيش گرفته است که اغلب درک نسبت ها و جهات تناسب ميان مصرعها و اجزاي معاني شعر را دشوار کرده و نسبت ابهام شديد آن شده است . اما در اثر ممارست و مداومت در آثار بيدل و انس گرفتن با سنت ادبي و زبان خاص شاعر ، کم کم اين ابهام و پيچيدگي رنگ مي بازد و جاي خود را به لذت درک معاني و مفاهيم عميق مي بخشد . چنانکه خودش مدعي است . معني نظران دورند از وهم غلط فهمي نارنج ذقن سب است ليموست نمي گويم يعني مي فرمايد ، کساني که به معاني نظر داشته باشند و از پوسته الفاظ بگذرند در درک معاني اشعار دچار مشکل نخواهند شد . البته جاي شکي نيست که روش بيدل زماني خوب درک خواهد شد که بتوان معادل هاي لفظي وي را براي حالات ذهني اش يافت . بيدل با طرح هاي فکري خود ، مانند اتصال سريع افکار و تقابل هاي بي درنگ و استعمال تشبيهات و استعارات متداخل و پي در پي دور از ذهن برايت دشتورا چيرده شده است . مثلا بيدل از بسامد تصويرهاي ناسازگون ، حساميزي ، وابسته هاي خاص عددي و ... نهايت استفاده را برده است . در ميان شاعران سبک هندي بيدل بيشترين بسامد تصويرهاي ناسازگون را در راه اشاعه انديشه هايش به کار گرفته است . غير عرياني لباسي نيست تا پوشد کسي از خجالت چون صدا در خويش پنهانيم ما « بيدل در شبکه تداعي ها و در زمينه تصوير سازي از لغاتي مانند آينه ، شيشه ، سنگ ، جوهر ، حيرت ، وهم ، غبار ، حسرت ، تصوير ، تحير ، حباب ، پري ، مينا ، سحر ، رگ سنگ ، خاموشي ، خفتن و دميدن و موي چيني فراوان بهره برده است . نقش مايه آينه در شعر بيدل يکي از بالاترين بسامدها را داراست . در نظر بيدل آينه به اعتبار اينکه مانند چشمي است که هميشه باز است و هرگز بسته نمي شود يادآور حيرت است . نقش مايه ي رنگ نيز در شمار پربسامدترين عنصر شعر و سبک بيدل است . اين نقش مايه بيشتر تجليات بيروني و مظاهر حيات را نشان مي دهد . رنگ گاهي فقط وهم است ، گاهي طلسم نظر ، گاهي کثرت ( در برابر وحدت ) و گاهي نيز تمناهاي دروني انسان است . آدمي در کشاکش هزاران موقعيت و تلاطم انديشه هاي دور و دراز است و در شعر بيدل از همه ي آنها به رنگ تعبير شده است . خيال مايل بي رنگي و جهان همه رنگ چون غنچه محو دلم بوي آشنا اين جاست به فرصت نگهي آخرست تحصيلم برات رنگم و بر گل اندشته اند مرا استعاره ي برات رنگ خاص بيدل و از ابداعات اوست . عنصر ديگري که در شعر بيدل از بسامد بالايي برخوردار است با آن مفاهيم عميق عرفاني و فلسفي را به تصوير کشيده است واژه « غبار » است. بيدل به ياري اين لفظ بيشترين تجارب بيان ناشدني را بيان کرده است . موضوع آن غيب و شهود است که انگيزه ي خاص افکار شاعرانه ي وي است . البته غبار در نزد بيدل با وجود مبهم کاينات ، هستي بي بنياد انساني و آشکار بي شمار و ناگشودني حيات نيز در ارتباط است . غبار غفلت ما را علاج نتوان کرد پر است ديده ز ديدار و همچنان خالي است (8) اگر همه خصوصيات و ويژگي هاي شعر بيدل را شرح دهيم بايد روزها را به شب و شبها را به روز برسانيم که اين کار از عهده نگارنده خارج است . آثار بيدل درياي مواجي است که کمتر صيادي توان صيد گهرهاي معاني را از اين درياي متلاطم دارد . اميد است استادان گرانقدر ، آن غواصان نهنگ افکن روزي پرده از چهره اين ماه منير بردارند تا شب ظلماني بيدل شناسي منور گردد . بيدل از جمله پرکارترين و پرآثارترين شاعران زبان و ادبيات فارسي است . در مقدمه ديوان بيدل ( حسين آهي ) آثارش چنين معرفي شده است . « از آثارش در نظم ديوان اشعار که در بردارنده اقسام سخن از غزليات ، قصايد ، مخمسات و رباعيات است . وي داراي چهار مثنوي به نامهاي : عرفان ، طلسم حيرت ، محيط اعظم ، طور معرفت که از خود به يادگار نهاده است. علاوه بر آنها آثاري نيز در نثر دارد از جمله چهار نصر ، رقعات و نکات که حاوي نکته هاي حکمت آميز و پند مي باشد . (9) بيدل بالاخره بعد از پشت سر گذاشتن فراز و فرودهاي بسيار با کوله باري از انديشه و احساس در سال 1133 در هفتاد و نه سالگي لقاي خاک دهلي را به عطايش بخشيد و به افلاک پر کشيد . « پيکر بيدل را چنان که خود تعيين کرده بود ، در صحن حيات خانه اش به خاک سپردند . پس از آن هر سالگردش را در روز در گذشتش در چهارم ماه صفر با مراسمي با شکوه تجليل کردند و آن روز را روز عرس بيدل نام گذاشتند . هر سال در روز عرس وي شاگردان ، شاعران و دوستدارانش بر مزار وي گرد مي آمدند ، کلياتش را که به خط خودش بود ، مي آوردند و اشعاري از آن مي خواندند ، سپس به بحث بر سر آن اشعار و نتايج افکار خود مي پرداختند و پس از آن هر يک ، اشعاري از ديوان خود مي خواندند . دوستدارانش مي کوشيدند تا روز عرس بيدل را هر چه با شکوه تر بر پا کنند ، گذرگاه ها را چراغاني مي کردند و به مساکين غذا مي دادند . معني ياب خان و محمد عطاءالله عطاء ، از شاگردانش ، سهم فراوان در برگزاري اين سالگردها داشتند . ميرزا محمد سعيد ، برادرزاده بيدل نيز از گردانندگان اين آيين بود . عرس بيدل تا 1171 هـ . ق ادامه داشت . پي نوشت ها:   1- عبدالقادر بيدل دهلوي، ص90-89. 2- عبدالقادر بيدل ص22. 3- عبدالقادربيدل ص22. 4- بني هادي ص97-98. 5- شاعر آئينه ها ص14. 6- فرهنگ فرهنگ اسفار صائب- ج1- مقدمه ص... 7- شاعر آيئنه هاص 55-67 8- دانشنامه ي اسپ فابر ص 550 9- کليات بيدل، حسين آهي، مقدمه. $فهرست منابع مورد استفاده : 1ـ نقد بيدل ، سلجوقي ، صلاح الدين ، تهران ، محمد ابراهيم شريعتي افغانستاني ، سال انتشار 1380 ، انتشارات عرفان . 2ـ عبدالقادر بيدل دهلوي ، هادي ، نبي ، تاريخ انتشار 1376 ، مترجم : سبحاني ، توفيق ، تهران ، نشر قطره . 3ـ شاعر آيينه ها ، شفيعي کدکني ، محمدرضا ، تهران ، 1366. 4 ـ بيدل ، سپهري و سبک هندي ، حسيني ، حسن ، تهران ، 1376 ، سروش . 5 ـ دانشنامه ادب فارسي ، انوسه ، حسن ، تهران ، 1380.   منبع:نشريه پايگاه نور شماره /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 670]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن