تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804776349




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شعرو شاعري درنگاه فقه (3)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شعرو شاعري درنگاه فقه (3
شعرو شاعري درنگاه فقه (3)   نويسنده :*ابوالحسن سلطاني   مخالفان اصل مشروعيت شعر   به رغم تأثيرشعرو کارآيي آن در عصرهاي گوناگون و رويکرد عمومي به آن ،کساني در اصل مشروعيت شعر ترديد دارند .اکنون مهم ترين دلايل آنان را بر مي شماريم و سپس به نقد و بررسي خواهيم پرداخت . دليل اول   بناي شعر و شاعري بر خيال پردازي ،اغراق ،مبالغه ،و تخيلات است و شعر به گونه اي يک نوع دروغ است تا آن جا که ملاک قوت و تأثيرگذاري شعر را در دروغ و مبالغه آميزبودن ،دانسته اند . مجلسي مي گويد اکثرشعرازشيطان است زيرا که غالباً مشتمل بردروغ و تحريک شهوات زنان و مردان است (مجلسي ،روضة المتقين ،ج13،ص4). شهيد مطهري مي گويد مراد از تخيلات ،همان ....تشبيه هاي مبالغه آميزي است که دراشعارآورده مي شود تا آن جا که گفته شده «احسن الشعراکذبه »بهترين شعرها دروغ ترين آنها است ،چون هر چه دروغ تر باشد قشنگ تر مي شود ؛مثل اين شعر فردوسي: زسم ستوران در آن پهن دشت زمين شد شش و آسمان گشت هشت هر کسي بشنود مي گويد به به !اما چقدر دروغ است ،دروغ ديگر از اين بزرگتر نمي شود گفت مگر با به هم ريختن چند اسب در محدوده بسيارکم وگرد و خاک کردن سم هاي آنان ،آسمان هفت طبقه ،هشت تا مي شود و زمين هفت طبقه شش تا؟(مطهري ،آشنايي با قرآن ،ص242). دليل دوم   گرچه قرآن با اصل شعرمخالفتي ندارد و به طور صريح آن را منع نکرده و لکن به طور ضمني ،شعرو شاعري را مذمت کرده و آن را موجب منقصت مي داند «والشعراء يتبعهم الغاوون »(شعرا /224). وقتي کافران و مشرکان به انگيزه تحقير ،قرآن را شعر و پيامبر (ص)را شاعر ناميدند خداوند آن دو را از نسبت دور مي کند به صراحت شعر و شاعر را از آنان نفي مي کند .«و ما علمناه الشعر و ما ينبغي به »(يس /69). دليل سوم   شعر در روايات نيز مورد نکوهش قرار گرفته،درحديث صحيح از عبدالرحمن بن حجاج از جعفر بن ابراهيم و از امام سجاد (ع)نقل کرده که فرموده رسول خدا «من سمعتموه ينشيد الشعر في المسجد فقولوا فض الله فاک انما نصب المساجد للقرآن »(حرعاملي ،وسائل الشيعه ،ج3،ص492)«هرگاه شنيديد که شخصي در مسجد شعر مي خواند به او بگوئيد خداوند دهانت را بشکند مسجدها جاي قرآن است ». در حديث مناهي آمده «نهي رسول الله ان ينشد الشعر في المسجد »رسول خدا (ص)از خواندن شعر در مسجد نهي فرموده .(همان ) رسول خدا (ص)فرمود هر کس در روز يا در شب به شعر باطلي تمثل کند،خداوند نماز او را در آن روز و شب نخواهد پذيرفت (حر عاملي ،وسائل الشيعه ،ج5،ص83). دليل چهارم   دوري و اجتناب صحابه از شعر و شاعري با نزول قرآن و قراءت آيات در جامعه شعر و شاعري ،کم رنگ و بازار شاعران ،بي رونق شد تا آن جا که شاعر زبر دست و بلند آوازه عصر عرب جاهلي به نام لبيد که شعر او برگزيده و بر ديوار کعبه آويخته بودند به نقل از رسول خدا (ص)راست ترين سخني را که عرب گفته در شعري چنين آورد : «الا کل شي ما خلالله باطل و کل نعيم لا محاله زايل » هرچيزي جز خدا باطل است و هر نعمتي بدون ترديد زايل شدني است او پس از نزول قرآن به اسلام گرويد و به مدينه مهاجرت کرد و از سرودن شعر منصرف شد و مي گفت با وجود آياتي مانند سوره بقره ،ديگرشعر جايي ندارد . شهيد مطهري مي گويد لبيدبن زياد از شعراي درجه اول عرب است ،پس از نزول قرآن وقتي مسلمان شد به کلي ديگر شعر نگفت و دائماً کارش قرآن خواندن بود (مطهري ،آشنايي با قرآن ،ص246). دليل پنجم   توجه بيش از اندازه به شعر و شاعري و کنار گذاشتن آيات قرآن و احاديث و به خدمت گرفتن شاعران توسط حاکمان و صاحبان زرو زور و کسب معيشت از راه شعر و شاعري (ابن حجر،فتح الباري ،ج10،ص671). نقد و بررسي دلايل مخالفت با شعر   بررسي گونه هاي مخالفت با شعر و شاعر ،چنين وانمود مي کند که هيچ يک از اين دلايل بر ممنوعيت حرمت ،حتي کراهت شعر در شريعت دلالت نمي کند . نقد دليل اول گفته اند شعر به گونه اي دروغ و شاعر دروغ گوست و جمله مشهور «احسنه اکذبه »زيباترين آن ها دروغ ترين است و يا جمله «اکذبه اعذبه »دروغ ترين شعر گواراترين است . درنگاه اول مؤيد مخالفان اصل مشروعيت شعر را حکايت مي کند اما با اندکي دقت معلوم مي شود که نه تنها مؤيدي بر گفته مخالفان نيست که صرفاً ماهيت شعر را بازگو مي کند .منطقيان از اين اشکال پاسخ گفته و اظهار کرده اند که شعر اخبار و گزارش از واقع نيست تا مطابقت و مخالفت آن با واقع معيار صدق و کذب قرار گيرد ،بلکه حقيقت شعر متقوم به خيال پردازي است تا احساس مخاطب را تسخير کند . مرحوم مظفر مي گويد با توجه به اين که شعرحقيقت متقوم به خيال است بنابراين ايراد بعضي از ادبا و محدثين بي مورد است (منطق مظفر ،ج2،ص306). در مقوله شعر ،شاعر بر پايه مبالغه و زياده گويي ،محبوب خود را مثلاً به ماه تشبيه مي کند ،در اين جا تشبيه کردن محبوب به ماه کذب نيست بلکه مراد جدي شاعر با مراد استعمالي او تفاوت مي کند و اين کذب محسوب نمي شود .نظير آن چه در علم اصول در بيان فرق بين مراد جدي و مراد استعمالي گفته شده شايد گوينده اي کلمه اي را به دروغ و مجاز به کار ببرد که مراد جدي او نباشد و نظير پرسش گر از جهتي صادق و ازجهتي کاذب به شمار مي رود زيرا استفهام با دلالت التزامي از جهل گزارش مي دهد. شايد بتوان صدق و کذب در شعر را به حسب مراد استعمالي و مراد جدي از جهتي به سخن سکاکي در باب حقيقت و مجاز تشبيه کرد که به جاي مجاز معتقد به حقيقت ادعائيه است . يعني او مي گويد ما اول مرد شجاع را اسد فرض کنيم سپس مي گوييم زيد اسد با اين وصف گفتن زيد اسد دروغ نيست . شهيد مطهري در توضيح مطلب که بيان شعر دروغ تلقي نمي شود با ذکر دو بيت شعر يا رب چه چشمه اي است محبت که من از آن يک قطره آب خوردم ودريا گريستم طوفان نوح زنده شه از آب چشم من با آنکه در غمت به مدارا گريستم مي گويد بسيار جذاب و شيرين است ولي به همان دليل که خيلي دروغ است خيلي شيرين است و البته اين دروغ هم نيست و شرعاً هم دروغ محسوب نمي شود بلکه هنر است و يک نوع زيبا سازي سخن بشمار مي آيد .(آشنايي با قرآن ص243). مثلاً «محتشم کاشاني »در بيان اوج تشنگي خاندان امام حسين (ع)در روز عاشورا مي گويد : زآن تشنگان هنوز به عيوق مي رسد فرياد العطش زيبابان کربلا چقدراين مرثيه جذاب ،تأثير گذار و ماندگار است و بارها شنيده شده اما هنوز از جذابيت خاصي برخوردار است . حال ،آيا به راستي هنوز هم فرياد العطش تشنگان کربلا به عيوق که يکي از دور دست ترين ستاره ها شناخته مي شود ،مي رسد ؟اگر کسي به مراد استعمالي محتشم نظر کند آن را خلاف واقع و دروغ مي داند ولي بر مبناي مراد جدي وي ،معني در اوج هنر و زيبا سازي است . اين نکته که شعر هنر متقوم به خيال است هرگزدروغ تلقي نمي شود ،از نظر فقها نيز دور نمانده و فقها ،درمواردي از جمله درباب شهادت مسأله را متعرض شده اند .شهيد ثاني مي گويد چه بسا ،شعر مطلقاً به کذب ملحق نشود ؛زيرا کاذب کسي است که گفته خود را راست مي بيند و آن را ترويج مي کند در حالي که ،هدف شاعر اين نيست که شعر او راست تلقي شود بلکه ،غرض شاعراظهاراين هنراست .بنابراين خواندن شعر با عدالت شاعر منافاتي ندارد.(شهيد ثاني ،مسالک الافهام ،ج14،ص182). محقق سبزواري نيز مطلب فوق را مورد تأييد قرار داده و ملاک کذب فقهي را که باعث فسق و سقوط عدالت است در شعر منتفي مي داند .(محقق سبزواري ،کناية الاحکام ،ص282). مرحوم نراقي مي گويد شعرکه يکي از صناعات خمس است از اين حکم (کذب )استثناءاست .(مهدي نراقي ،مستند الشيعه ،ج10،ص316). نقد دليل دوم   در شش آيه اي که مسأله شعر و شاعر مطرح شده ،درهيچ کدام از آيات حتي به صورت ضمني ،شعرو شاعر مورد نکوهش قرار نگرفته است .آيات کريمه قرآن مانند آيه 69سوره يس «و ما علمناه الشعر و ما ينبغي له »مي گويد ما به او (پيامبر)شعرياد نداديم و شايسته او هم نيست که شعر بداند . بديهي است که اين نقص و عيب به شمار نمي آيد بلکه عظمت و قداست و امتياز پيامبر را نشان مي دهد چنان که امي بودن و استاد نداشتن و مکتب نرفتن و يا خط ننوشتن نيزکمال و امتياز پيامبر بوده علامه طباطبائي مي نويسد جمله «و ماينبغي له »(الميزان ،ج13،ص108)در مقام منت گزاري برپيامبر (ص)است که او را از شعر و شاعري منزه کرده و مقام او را بالا برده است . و در تفسير قمي نيزآمده «لم يقل رسول الله شعراً قط»(الميزان ،ج17،ص117)هرگز پيامر شعر نگفت . طبرسي در مجمع و ابن حجر در فتح الباري درذيل آيه شريفه 69از سوره يس آورده اند که پيامبر (ص)فرمود «اني لست بشاعر و ما ينبغي لي »(مجمع البيان ،ج5،138،فتح الباري ،ج10،ص662) من شاعرنيستم و شاعري براي من سزاوار نيست . بنابراين درست است که پيامبر (ص)هرگز شعري را نسروده و شاعر نبوده اما اين مسأله باعث نمي شود که مطلق شعر را ،مذموم و شاعران را نکوهش کنيم زيرا شعر و شاعري همانند ،درس خواندگي و خط نوشتن متناسب با شخصيت فوق العاده پيامبر (ص)نبوده ،نه آن که براي ديگران نيز شعر و شاعري ناشايست باشد . بنابراين قرآن کريم نه به طور صريح و نه به طور ضمني شعر و شاعري را مورد نکوهش قرار نداد . ابن خلدون مي نويسد تا آن گاه که با حقيقت اسلام و قرآن آشنا شدند و مطمئن شدند که قرآن با اصل شعر مخالفتي ندارد و آن را منع نکرده است و خود پيامبر(ص)شعر و شاعران را در مناسبت هاي مختلفي مي شنيد و گاهي به آنان پاداش مي داد کم کم بار ديگر شاعران جرات پيدا کردند که با احتياط شعربسرايند .(ابن خلدون ،مقدمه ج2،ص1242). با اين که شاعران تواناي عرب مرعوب و مدهوش فصاحت و بلاغت ادبي قرآن کريم شده بودند و نگران مخالفت قرآن با شعر بودند و لکن هيچ گاه قرآن نه به طور صريح و نه ضمني مخالفت نکرد و تنها شعر منحط و تخريب کننده افکار و مهيج کننده شهوات و منحرف کننده اذهان را محکوم کرد . نقد دليل سوم   ظاهراً احاديث ياد شده بيانگر مذمت و نکوهش شعر و شعرا است و لکن بايد بدانيم حداکثر چيزي که فقها ازاين نوع احاديث استفاده کرده اند کراهت است آن هم در صورتي که قراءت شعر در مساجد کمترين سود را داشته باشد و چنان چه در مساجد از شعر به عنوان شاهد مثال براي کتاب خدا و يا سنت رسول الله (ص) مباح است و کراهتي ندارد .(محقق کرکي ،جامع المقاصد ،ج2،ص151). و ثانياً در بعضي از روايات به طور صريح قراءت شعر در مساجد بدون اشکال شمرده شده ،علي بن جعفر (ص)از برادرش موسي بن جعفر(ع)نقل کرده مي گويد سؤال کردم «اينشد الشعرفي المسجد قال لا بأس به »آيا جايز است قراءت شعر در مسجد فرمود منعي ندارد (مجلسي ،بحار الانوار ،ج83،ص363). شهيد اول مي نويسد چگونه مي توان گفت انشاي شعر در مسجد اشکال دارد ،در حالي که در نزد پيامبر (ص)در مساجد بيت و با ابياتي قراءت مي شد و آن حضرت منع نمي کرد .(ذکري ،ج3،ص124). مجلسي مي گويد چگونه مي شود گفت قراءت شعر در مساجد کراهت دارد در حالي که اشعاري که علي (ع)به آن ها در خطبه هاي خود تمثل مي جست غالباً در مسجد بوده با مراثي امام حسين (ع)در قالب اشعار و مدح و ستايش ائمه (ع)،همگي عبادت عظيمه اي است که جاي آن عبادات مساجد است ،آن گونه که علي بن يقطين مي گويد از موسي بن جعفر (ع)سؤال کردم از قراءت شعر در حال طواف ،فرمود«لا بأس به »منعي ندارد .(بحارالانوار ،ج83،ص263). ثالثاًدر برخي از احاديث نه اين که مذمت و نکوهش از شعرا صورت نگرفته چه بسا ستايش هم شده و براي آناني پاداش الهي تعيين گرديده است .محمد بن سلم از امام باقر (ع)نقل کرده که حضرت فرمود رسول خدا (ص)در روز فتح مکه وارد خانه کعبه شدند و مردم گروه گروه مي آمدند و بر حضرت سلام مي کردند تا اين که گروهي به نام بکربن وائل وارد شدند حضرت پيامبر (ص)فرمود :آيا کسي از قس بن ساعده خبري دارد ؟عرض کردند فوت کرده حضرت فرمود خداوند رحمت کند قيس را در روز قيامت به صورت يک امت محشور مي شود .(شيخ طوسي ،تهذيب الاحکام ،ج5،ص148). شيخ صدوق درکتاب عيون اخبار الرضا آورده عبدا...بن فضل هاشمي نقل کرده که حضرت صادق (ع)فرمود :«من قال فينا بيت شعر بني الله له بيتاً في الجنة»(يوسف بحراني ،الحدائق الناظرة ،ج3،ص163)کسي که درباره ما بيت شعري بگويد خداوند براي او خانه اي در بهشت مي سازد . حسن بن جهم مي گويد از امام رضا (ع)شنيدم که مي فرمود کسي که در مدح ما شعري بگويد خداوند براي او شهري در بهشت مي سازد که هفت بار از دنيا وسيع تر است و او را هر ملائکه مقربي و پيامبر مرسلي ديدار مي کند .(همان ) نقد دليل چهارم   برفرض که بعضي از صحابه از سرودن و گفتن شعر دوري کرده باشند نمي تواند دليلي برعدم مشروعيت شعر باشد زيرا اعراض بعضي صحابه و عمل آنان حجيتي براي ما ندارد ،آن چه مسلمانان حجيت و اعتبار دارد گفتار،عمل و تقرير پيامبر (ص)و ائمه معصومين (ع)است و چنان چه در مباحث قبلي گذشت پيامبر اسلام (ص)هم در گفتار و هم در عمل ،شعر و شاعري را تأييد مي کردند و به اصحاب خود مانند حسان بن ثابت دستورمي دادند شعر بگويد و مشرکين را هجو کند ؛حتي در برخي از صحاح اهل سنت اشعاري به پيامبرنسبت داده شده مثلاً ازقول سربازي در ميدان جنگ نقل شده که وقتي پيامبر (ص)پايش بر خورد کرد به زمين و انگشتش خوني شد فرمود : «هل انت الا اصبع رميت في سبيل الله ما لقيت (ابن حجر ،فتح الباري ،ج10،ص658) درعيون اخبار الرضا آمده : روزي مأمون به علي بن موسي الرضا (ع)گفت :آيا تاکنون شعري سروده اي ؟حضرت فرمود :بسيار .مأمون گفت :بهترين شعر را در باب حلم برايم بگو ؟ حضرت رضا (ع)اين شعر را فرمودند : «اذ کان دوني من بيت بجهله اييت لنفسي ان تقابل بالجهل (شيخ عباس قمي ،سفينة البحار ،ج2،ص846). «هرگاه در نزدم شخصي مرا به ناداني آزمايش کند من خود را از او دور مي کنم از اين که مقابله کنم به ناداني ». نقد دليل پنجم   هيچ گاه نمي توان توجه بيش از حد بعضي به شعر و شاعري وسوء استفاده برخي از افراد و به خدمت گرفتن شاعران توسط حاکمان زر و زور اين هنر را به طور کلي مردود دانست و با آن مخالفت ورزيد ،بلکه بايد برابر منطق عالي قرآن ميان انواع شعر و سرايندگان آن تفصيل داد .شعرهاي نيکو و آمرزنده را از شعراهاي زشت و فسادانگيز جدا ساخت و هرگز وقوع خلاف و افراط در يک گروه يا راه يابي دروغ در يک فن را نمي توان ملاک قضاوت در محکوميت کلي آن دانست مثلاً وقوع تحريف در احاديث و وجود ضاعين امر مسلمي است ولي به هيچ وجه اين امر باعث نمي شود محدثين بزرگوار و احاديث را کنار گذاشت . فقه و اصل مشروعيت شعر   فقيهان تصريح کرده اند که اصل شعر را که کلام مخيل موزون مقفي است و بخشي از صناعات خمس منطق به شمار مي رود و با عاطفه و احساس مخاطب ارتباط مستقيم دارد با قطع نظر از محتوي و مضمون و عوامل خارجي هنري مباح و جايز است و هيچ اختلافي بين فقها در اصل مشروعيت آن وجود ندارد . محقق سبزواري مي نويسد سرود شعر و خواندن و گوش دادن جايزاست «لا اعرف خلاف فيه ». و من خلافي درآن نديدم و دليل آن تقرير و فعل پيامبر(ص)و ائمه معصومين (ع)است (کفاية الاحکام ،ص282). سرودن و خواندن و گوش دادن به شعر جايز است چگونه جايزنباشد در حالي که پيامبر (ص)شعرائي مانند حسان بن ثابت و عبدالله رواحه داشته که به شعر آنان گوش مي دادند .(شهيد ثاني ،مسالک الافهام ،ج14،ص181). قرائت و سرودن شعر مباح است (محمد الزهري ،السراج الوهاج ،ص604). «ليس في اباحة الشعر خلاف »دراباحه شعر هيچ اختلافي نيست .(ابن قدامه ،سخن ،ج12ص43و ابن حجر ،فتح الباري ،ج10،ص539). مربي فقه و مباني حقوق اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي مشهد * منبع:نشريه پايگاه نور ،شماره 12 /ن  
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 723]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن