واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: دكترين امنيتي اروپا، رويكرد سختافزاري يا نرمافزاري
در حالي كه آلمان به عنوان قدرت اول اقتصادي اروپا در تلاش است تا با نزديكي بيشتر به آمريكا لغو محدوديت هاي بعد از جنگ جهاني دوم را تسريع بخشد اما بسياري با اين تغيير جهت مخالفاند.
آفتاب-سرويس بين الملل: در طي هفتههاي گذشته صدراعظم و رهبر حزب دموكرات مسيحي آلمان «آنگلا مركل» سندي حاوي لزوم و درخواست استراتژي امنيتي براي آلمان را منتشر كرد. اين سند كوتاه مدت به همه چالشهاي پيشروي اين كشور از جمله تروريسم، امنيت انرژي، تكثير تسليحات اتمي و تغييرات آب و هوايي ميپردازد.
همچنين پيشنهاد تشكيل نهادي كه بر سرويس هاي امنيتي و ضد جاسوسي نظارت كند را داده كه اين مهم در جهت حفاظت از منافع آلمان قرن 21 است.
حزب مركل توسط اين سند براي اولين بار قصد دارد به بحث تعقيب منافع ملي بپردازد و همچنين به اين پرسش پاسخ دهد كه چرا آلمان با در اختيار داشتن بزرگترين اقتصاد اروپا بايد داراي استراتژي امنيتي قوي باشد؟
با اين حال برخي همكاران حزبي آنگلا مركل، سوسيال دموكراتها و احزاب مخالف موضع تندي را در برابر سند منتشر شده اتخاذ كردند. آنها هشدار ميدهند كه احتمال دارد تا صدارت اعظم آلمان به چيزي شبيه كاخ سفيد و استفاده مقامات آن از شوراي امنيت ملي براي تخريب پارلمان و وزارت خارجه، تبديل شود.
هيچ يك از انتقادات مذكور به علت اصلي نقص سند منتشره اشاره نميكند. اين سند به موضوع اعمال قدرت سخت افزاري نميپردازد، در مورد چگونگي آرايش ارتش آلمان، مسائل داخلي ارتش و ساختار امنيتي اتحاديه اروپا كه ميتواند مانع از ادامه جنگ هاي داخلي و كشتار غير نظاميان مانند آنچه در دارفور سودان اتفاق ميافتد شود، صحبتي به ميان نيامده است.
اين مطلب نشان ميدهد كه نه آلمان و نه 26 كشور ديگر اتحاديه اروپا آماده مباحثات جدي در ارتباط با نياز اتحاديه اروپا به يك دكترين امنيتي واحد نيستند، كه اين دكترين واحد به معني اعمال قدرت سخت افزاري و نرم افزاري است.
فردريك بوزو، دكتراي علوم سياسي از دانشگاه سوربون ميگويد: «يك دكترين امنيتي و يا يك استراتژي امنيتي در معناي جزيي تر آن به معناي قدرت و نوع اعمال آن است».
و اين سخن دليلي براي بي ميلي اغلب كشورهاي اروپايي به استثناي فرانسه و بريتانيا براي
” آنها هشدار مي دهند كه احتمال دارد تا صدارت اعظم آلمان به چيزي شبيه كاخ سفيد و استفاده مقامات آن از شوراي امنيت ملي براي تخريب پارلمان و وزارت خارجه ، تبديل شود... “
بحث و گفتگو در مورد دكترين امنيتي واحد است.
اتحاديه اروپا سند استراتژي امنيتي را در سال 2003 منتشر نمود كه اكنون در حال به روز شدن و تجديد نظر مي باشد. البته بايد عنوان نمود كه براي پاسخ گويي به سوالات مهم و تعيين كننده درمورد اعمال قدرت و عرصه امنيت بين الملل و اتحاديه اروپايي طرح مناسبي نبود.
اروپا بزرگترين حامي طرحهاي توسعه و پيشرفت كشورهاي ضعيف در سرتاسر جهان مي داند و در اين زمينه قدرت جهاني معرفي شده است. اروپاييها بيشترين فعاليت خود را در زمينه اعمال قدرت نرم اعمال ميكنند و همچنين حجم بسيار زيادي از پول و امكانات را براي بازسازي، توسعه و ارسال نيروهاي نظامي براي حفاظت از آوارگان، پناهندگان تامين ميكنند. اتحاديه اروپايي سعي دارد تا با نظارت بر انتخابات آزاد در سراسر جهان، دموكراسي را براي همه ملل به ارمغان آورد.
اتحاديه اروپا براي متمايز نمودن خود از ايالات متحده آمريكا، ترجيح ميدهد تا بيشتر در مورد قدرت نرم افزاري سخن به ميان آورد. ايالات متحده آمريكا طي دهههاي اخير به طور خودكار براي ايجاد امنيت و ثبات از طرحهاي نظامي استفاده كرده كه به ندرت با ابزار نرم افزاري قدرت در هم آميخته شده است. (براي مثال ساخت و تجهيز موسسات مستقل و قدرتمند دولتي).
تصميم براي حمله به عراق و تبعات آن اشكالات استفاده از قدرت سخت را به تنهايي آشكار كرد و اين موضوع، ديدگاه اتحاديه اروپا مبني بر ترجيح استفاده از قدرت نرم در برابر قدرت سخت را تقويت ميكند.
اتحاديه اروپا سياست اعمال قدرت نرم را در افغانستان، جمهوري دموكرات كنگو، چاد و سودان اتخاذ نمود.
” دكترين واحد به معني اعمال قدرت سخت افزاري و نرم افزاري است . ... “
تامين كمك هاي مالي براي بازسازي و همچنين گسيل نيروهايي براي محافظت از آوارگان و يا به عهده گرفتن فرماندهي پليس براي بالا بردن توان رزمي نيروهاي امنيتي بومي از جمله اين موارد بود. در عين حال بايد گفت كه سياستهاي استفاده از قدرت نرم در راه بازگشت صلح و امنيت، شكست خورد.
افغانستان را به طور مثال در نظر ميگيريم، اتحاديه اروپايي منابع مالي فراواني را به سوي اين كشور روانه ساخت و برنامهاي تحت عنوان تمرين امنيتي براي حفظ امنيت شهرها و كل كشور را سازمان دهي كرد. اما منابع مالي اثر مناسبي برجاي نگذاشت و ناهماهنگي هايي را سبب گرديد. از ديگر سو در پروژه آموزش نيروهاي امنيتي و پليس افغانستان نيز به علت نبود منابع انساني كافي و همچنين مسائل فرهنگي موجود در اين كشور موفقيت چنداني حاصل نشد.
«جين هاين» مقام ارشد بخش امنيت جهاني و فرا آتلانتيك در موسسه تحقيقاتي صلح بين الملل در استكهلم ميگويد كه اتحاديه اروپا طرح بلند مدتي براي افغانستان ندارد. او همچنين اضافه كرد است كه
” حجم بسيار پول و امكانات را براي بازسازي و توسعه و ارسال نيروهاي نظامي براي حفاظت از آوارگان ، پناهندگان را تامين ميكند ... “
اروپا با وجود افزايش حمل و نقل مواد مخدر و عمليات انتحاري، حتي مايل به گفتگوهايي پيرامون اقدامات ضد تروريستي نيست.
اتحاديه اروپا در پي اعزام ارتشي مركب از پنج گروهان از نيروهاي متخصص و دوره ديده خود به افغانستان است و سعي دارد توانايي آرايش نظامي – امنيتي خود را در همه نقاط جهان در برابر رشد زياد نيروهاي ناتو نشان دهد. كشورهاي اروپايي از قرار گرفتن نيروهايشان تحت فرماندهي ناتو بيزار هستند.
به گفته «كارل تئودور»، سخنگوي سياست خارجه اتحاديه سوسيال مسيحي آلمان، حزب خواهر خوانده حزب دموكرات مسيحي آنگلا مركل، اروپاييها علاقه زيادي براي بررسي موضوع استفاده از قدرت سخت افزاري ندارند. او افزود اتحاديه اروپا دستاوردي از ويرانه هاي جنگ جهاني دوم براي جلوگيري از درگيري مجدد كشورهاي اروپايي با يكديگر بود و پس از آن در طي دوران جنگ سرد، اروپا براي تامين چتر امنيتي با وابستگي خود به ايالات متحده آمريكا، نظم و ترتيب و همچنين نظم مورد نظر خود را از لحاظ سوق الجيشي از دست داد.
نزاع و درگيري دهه 1990 در يوگسلاوي سابق، فقدان سياست خارجي مشترك و توانايي هاي كافي نظامي را به معرض نمايش گذاشت. اين اتفاق بزرگ اروپا را از خواب غفلت بيدار نمود و جهشي بلند در جهت تطابق استفاده از اعمال قرت هاي نرم و سخت در كنار هم انجام شد.
البته هنوز هم اعتقاد كشورهاي اروپايي اين است كه تجهيز
” بايد خاطر نشان كرد كه سياست هاي استفاده از قدرت نرم در راه بازگشت صلح و امنيت ، شكست خورد . ... “
كامل كمك هاي مالي و انساني – ساخت موسسات تحقيقاتي و نظامي – آموزش نيروهاي امنيتي براي حل مناقشات كافي است. اين مدل فكري اروپايي ها مشكلات جدي را براي آنها به همراه خواهد داشت. اگرچه اروپاييها به اين نكته معتقدند كه آنها در مقايسه با سياست هاي نظامي ايالات متحده آمريكا، از قدرت نرم كه اخلاقي تر است استفاده مي كنند و اين دليلي است براي تغيير نگرش ايالات متحده امريكا در مورد اتحاديه اروپا.
تاكنون بلند پروازيهاي دفاعي اروپا به عنوان رقيب ناتو كه مانند سدي در برابر اروپاي قدرتمند قرار گرفته است را ملاحظه ميكنيم. تا هنگامي كه ايالات متحده آمريكا در حال نزاع و جنگ است آنها مي توانند به مباحث داخلي خود بپردازند.
اروپاييها بايد براي گرفتن منافع و غنايم با تامين كمكهاي مختلف در كنار آمريكا در سرتاسر عراق حضور داشته باشند و قبل از چين عرصه را به كنترل خود در آورند كه مي تواند نگاهها را نسبت به اروپا تغيير دهد.
«ويكتوريا نولاند»، سفير ايالات متحده آمريكا در پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) بارها در طي ماههاي گذشته تاكيد نموده است كه ايالات متحده آمريكا از اروپاي قدرتمندتر كه ميتواند راهبردي قوي و اساسي را براي دفاع و امنيت به دست دهد، استقبال ميكند.
اگر او درست بگويد؛ ولي تاكنون فقط آلمان در مورد امنيت ملي به گفتگو ميپردازد و اتحاديه اروپا تلاش دارد تا اين پيشنهاد امنيتي را بررسي و به مسائل روز نزديك كند. اروپاييها به نظر ميرسد هنوز طرح عقلاني نظامي – امنيتي براي طي كردن جاده موفقيت ندارند.
سه شنبه 31 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 415]