تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه زهرا (ع):خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821231685




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آن‌سوي مرزهاي هنر


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: آن‌سوي مرزهاي هنر


نقاشي- فرزانه فخريان:
رابرت روشنبرگ، هنرمند پيشرو و تواناي آمريكايي، كه هنر قرن بيستم را به نوبه‌خود همواره تحت‌تأثير قرار داده‌بود، 13 مي‌(24 ارديبهشت) در خانه‌اش در فلوريدا بر اثر ايست قلبي در 82 سالگي درگذشت

او نه تنها يك نقاش، عكاس، طراح‌صحنه و استاد باله بود، بلكه در سال‌هاي اخير كار چاپ و آهنگ‌سازي هم مي‌كرد. روشنبرگ اين ايده سنتي را كه يك هنرمند، تنها منحصر به يك مديوم يا سبك است، به چالش مي‌كشيد و به همه مديوم‌هايي كه كار كرده بود، معمولاً سري مي‌زد.

ميلتون ارنست روشنبرگ، 22 اكتبر 1925 در پورت‌آرتور تگزاس به دنيا‌ آمد؛ در شهري كه معتقد بود بدون ديدن حتي يك نقاشي، به‌سادگي مي‌توان در آن رشد كرد. او در كودكي زندگي ساده‌اي در خانواده‌اي صرفه‌جو داشت: مادرش از تكه پارچه‌هاي بي‌مصرف براي او لباس مي‌دوخت. ميلتون ـ كه بعدها خود را رابرت ناميد ـ هنگام فارغ‌التحصيلي از دبيرستان، براي اولين بار صاحب يك پيراهن دوخته و آماده شد.

همه‌ اين‌ها، سرانجام هنر او را شكل دادند. يك دهه بعد او با سرهم‌كردن اشيايي كه در خيابان‌هاي مركزي منهتن مي‌يافت و ساختن مجموعه‌هاي منجسم كوچك اما خاص، كارش را آغاز كرد. او دوست داشت «چيزي» از «هيچ» بسازد. سال‌هاي بعد، زماني كه او موفقيت و شهرت بدست آورد و به طرح‌ها و همكاري‌هاي وسيع بين‌المللي دعوت شد، زمان بيشتري را صرف اين كار مي‌كرد. او در جايي گفته است:«من براي كساني كه اشياي اطرافشان، مانند جاصابوني و آينه و بطري نوشابه را زشت مي‌پندارند، متأسفم.» اين اظهارنظر، روحيه خوش‌بيني را نشان مي‌دهد كه موجب شهرت روشنبرگ شده است. او هم در آثار و هم در زندگي‌اش طرفدار آزادي و خوش‌طينتي بود: زماني كه ثروتمند شد، ميليون‌ها دلار به مؤسسات خيريه براي زنان، كودكان و تحقيقات پزشكي، اهدا و به هنرمندان ديگر نيز، كمك كرد.

روشنبرگ پيش از جنگ جهاني دوم، در دانشگاه تگزاس در اوستين، مدتي داروشناسي خواند. او زماني كه در بيمارستان نظامي به‌عنوان دستيار خدمت مي‌كرد، اولين نقاشي‌هايش را بر ديوار گالري هنر هانتينتون در كاليفرنيا ديد و به ذهنش خطور كرد كه مي‌تواند يك نقاش بشود، بنابراين به مؤسسه هنري كانزاس سيتي رفت و سپس به پاريس سفر كرد. پس از آن روشنبرگ به كالج بلك‌مانتين در كاروليناي شمالي رفت.

آشنايي روشنبرگ با جان كيج، در ميانه دوره‌ نقاشي‌هاي تمام‌سياه‌‌اش اتفاق افتاد: «جان كيج مي‌گويد ترس در زندگي، ترس از تغيير است. من بايد اضافه كنم: تنها مي‌توان به اين واقعيت اعتماد كرد كه تغيير، غيرقابل اجتناب است. امكان ديگري در زندگي وجود ندارد و هر كسي با ميزان وفق‌پذيري‌اش با تغييرات، سنجيده مي‌شود.» سال 1952 روشنبرگ به نقاشي‌هاي تمام‌سفيد گرايش پيدا كرد كه بيش از همه مطابق قطعه مشهور «سكوت» كيج است ـ قطعه‌اي كه در آن يك پيانيست، 4 دقيقه و 33 ثانيه پشت پيانو نشست، بدون اين‌كه حتي يك كليد را بنوازد.

در دهه 1950 روشنبرگ با طراحي صحنه و لباس براي مرس كانينهام، پل تيلور و تريشا براون، به دنياي تئاتر قدم نهاد. سال 1951 آثار او در مجله لايف، چاپ و اولين نمايشگاه انفرادي او در گالري بتي پارسونز برگزار شد. سال 1964 او علاوه بر برگزاري نمايشگاه در گالري وايت‌چپل لندن، به‌عنوان نماينده ايالات متحده، در دوسالانه ونيز هم شركت كرد و ساندي‌تلگراف لندن او را مهم‌ترين هنرمند آمريكايي از زمان جكسون پولاك خواند. روشنبرگ اولين هنرمند مدرن آمريكايي بود كه جايزه بزرگ بين‌المللي ونيز را از آن خود كرد.

نمايشگاه‌هاي بسياري از آثار او در پمپيدوسنتر پاريس در سال 1981، گاگنهام در 1981 و موزه هنرهاي معاصر لس‌آنجلس و موزه متروپوليتن در سال 2005 برپا شده‌است.
بعد از حادثه‌اي كه در سال 2002 موجب شد سمت راست بدن او از كار بيافتد، او مجبور شد تنها با دست‌چپ و به كمك چند دستيار، كارهايش را انجام دهد، اما در اين سال‌ها او همچنان خلاق و پركار باقي ماند و به كار در آتليه‌اش ادامه داد.

با تكيه بر ميراث مارسل دوشان، كورت سويترز، جوزف كرنل و ديگران، او به‌عنوان يكي از پيشگامان پاپ‌آرت، سعي كرد تا مرز بين نقاشي و مجسمه‌سازي، نقاشي و عكاسي، عكاسي و چاپ، مجسمه‌سازي و عكاسي، مجسمه‌سازي و فناوري، فناوري و نمايش و البته مرز بين هنر و زندگي را كمرنگ كند. روشنبرگ مفاهيم نويني را وارد مجسمه‌سازي كرد. به‌عنوان مثال او در اثر «دره» يك عقاب شمالي خشك‌شده را به يك پرده نقاشي متصل كرده است. در «بستر» يك لحاف، يك ملافه و يك بالش را طوري رنگ‌آميزي كردكه انگار غرق خون بوده‌اند. آثاري از اين دست، تبديل به نمادهاي مدرنيسم بعد از جنگ شده‌اند.

در به حركت در آوردن هنر آمريكايي از مرحله آبستره‌اكپرسيونيسم اوايل دهه 50، روشنبرگ نقش فعال و سودمندي داشت. او حلقه پيوند دگرگون‌شونده‌اي بين هنرمنداني همچون جكسون پولاك و ويليام دكونينگ و هنرمنداني شد كه از آن پس آمدند؛ هنرمنداني با وجه مشخصه پاپ‌آرت، هنر مفهومي و انواع ديگر هنر مدرن، كه روشنبرگ در هر يك از آنها نقش شاخصي ايفا كرد.

روشنبرگ به‌عنوان يك جنوبي بي‌پروا، شخصيت پيچيده‌اي داشت كه مشي حسي‌ـ‌هنري چندلايه خاصي را براي او رقم زده بود. در استوديوي بزرگ او در جنوب‌غربي فلوريدا، طرح‌هاي بسياري جان گرفتند. بالبداهه ساختن و غيرمنتظره بودن، همواره بيش از همه براي او اهميت داشت:« كار كردن تنها براساس قواعد موجود و معين، يك امتياز محسوب نمي‌شود. تا زماني كه دستيار من، كلمات را براي من تكرار كند و علامت‌گذاري‌هايم را تصحيح كند، نمي‌توانم آنچه را كه نوشته‌ام، بخوانم. پايبندي به قواعد معمول مي‌تواند همه نيروي حركت و خلاقيت يك ايده فوق‌العاده را متوقف كند. بايد آن‌سوي مرزهايي را كه ديگران براي هنر مشخص كرده‌اند، ديد.»

تاريخ درج: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 09:02 تاريخ تاييد: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 22:51 تاريخ به روز رساني: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 22:51
 دوشنبه 30 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن