تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از مرد يا زن مسلمانى غيبت كند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذير...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833124395




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. كيهان: سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب«سندي براي تحقق آرمان هاي انقلاب» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ چندي پيش نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جريان بررسي اولين ماده لايحه برنامه پنجم توسعه، دولت را موظف كردند تا با همكاري ساير قوا، الگوي توسعه اسلامي- ايراني را تدوين و به مجلس ارائه دهند. اين الگو بايد مستلزم رشد و بالندگي انسانها بر مدار حق و عدالت و دستيابي به جامعه اي متكي بر ارزشهاي اسلامي و انقلابي و تحقق شاخص هاي عدالت اجتماعي و اقتصادي باشد تا مبناي تهيه برنامه ششم توسعه و برنامه هاي بعدي قرار گيرد.چهارشنبه شب گذشته اولين نشست نخبگان و برجستگان علمي كشور براي بررسي انديشه هاي راهبردي در محضر رهبر معظم انقلاب برگزار شد. در اين نشست رهبر فرزانه انقلاب الگوي ياد شده را «ريل گذاري» براي آينده كشور توصيف كرده و آن را سندي بالادستي براي همه اسناد برنامه اي و چشم اندازي كشور خواندند. ايشان 4 عرصه فكر، علم، زندگي و معنويت را براي طراحي الگوي پيشرفت ترسيم و بر انعطاف راهبردهاي آن و ثبات اهداف تعريف شده، تاكيد كردند.واقعيت آن است كه يكي از مشكلات اساسي ما در نظام برنامه ريزي به الگوي توسعه مربوط مي شود كه طي سالهاي پس از پيروزي انقلاب عمدتا غيربومي، ليبراليستي و مبتني بر مكاتب سرمايه داري بوده است. همچنين در انقلابي كه «انقلاب فرهنگي قرن» نام گرفته، بسياري از آرمانهاي بزرگي كه در شريعت اسلام و به تبع آن در فرمايشات امام راحل(ره) و رهبري معظم انقلاب آمده در حد كلان و سطح آرماني خود متوقف شده و هيچگاه تبديل به اهداف عيني و عملياتي نشده اند، لذا در نظام برنامه ريزي و تصميم گيري نيز به عنوان يك شاخص مدنظر قرار نگرفته اند.دهه چهارم انقلاب كه دهه پيشرفت و عدالت نام گرفته بايد محمل تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي قرار گيرد. اين امر مستلزم طرح ريزي سازوكارهاي راهبردي در قالب الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت است. الگويي كه بايستي مبتني بر ارزشهاي اسلامي باشد.تجربه 3 دهه مديريت در كشور نشان مي دهد كه نياز ما به اين الگو يك نياز جدي و ضروري است. آنچه تا به حال محوريت داشته برگرفته از مدل غربي توسعه بوده و حال ما نيازمند طراحي يك الگوي پيشرفت، مبتني بر باورها و ارزشهاي اسلامي و ايراني خودمان هستيم. سطح معرفت شناسي ما و نگاهمان به انسان در فرهنگ اسلامي- ايراني تفاوتهاي جدي با فرهنگ غربي دارد. نگاه صرفا مادي به انسان در اومانيسم غربي باعث شده كه آنها فقط به فكر توسعه زندگي دنيايي و مادي جوامع بشري باشند و نگاهي كاملا يك سويه را شاخص فكر و عمل خود قرار دهند. حال آنكه در نگاه اسلامي و فرهنگ ايراني، الگوي مناسب الگوي پيشرفت همه جانبه در ابعاد مادي و معنوي زندگي انسانهاست. مدل غربي توسعه، انسان را حريص پرورش مي دهد و او را وادار مي كند تا براي رسيدن به منافع و كسب ماديات بيشتر، از هر راهي تلاش كند. اما اسلام با اين مدل مخالف است و از نگاه «الدنيا مزرعه الآخره» زندگي دنيايي انسان را خدامحور و معطوف به زندگي جاودانه آخرت تعريف مي نمايد.ريشه اختلافات ما با غرب در نگاه هستي شناسانه ماست. بنابراين بعد از انقلاب اسلامي و خدامحور خميني كبير(ره)، مدلهاي غربي و ليبراليستي، عليرغم آنكه در تدوين طرحها و برنامه ها، خواسته و ناخواسته ملاك و شاخص قرار گرفت، هيچگاه پاسخگوي نيازهاي اساسي ما نبود.حضرت آيت الله خامنه اي به اين مساله مهم اشارات راهگشايي داشته اند. معظم له توجه به مساله «توحيد» را در تدوين اين الگو ضروري دانسته و مي فرمايند؛ اگر توحيد، اعتقاد به خدا و التزام به اين اعتقاد، به بدنه زندگي بشر بسط داده شود، مشكلات جامعه بشري حل و راه پيشرفت حقيقي گشوده خواهد شد.رهبر معظم انقلاب توجه به معاد و محاسبه اخروي را در الگوي پيشرفت، موجب منطقي شدن تحمل همه دشواريها و ترويج ايثار و از خودگذشتگي برشمرده و تاكيد مي كنند كه اين مفهوم اساسي و سرنوشت ساز بايد در اين الگو معنا يابد.ايشان محور بودن «انسان» در اسلام و فلسفه هاي مادي غرب را كاملا متفاوت از يكديگر دانسته و خاطرنشان مي كنند؛ هدف نهايي اسلام، رستگاري انسان است و در اين نگاه همه مسائل از جمله عدالت،رفاه، امنيت و عبادت مقدمه يا اهداف مياني هستند و هدف اصلي اين است كه انسان سعادتمند شود.به همين دليل رهبرانقلاب از واژه «پيشرفت» به جاي «توسعه» استفاده كردند. محور اصلي در توسعه بعد مادي زندگي انسان است. توسعه مانند پرنده اي است كه فقط يك بال دارد. قادر به پرواز نيست و يا آنكه به هدف غايي و نهايي هرگز نخواهد رسيد. اما بال ديگر، ابعاد معنوي زندگي بشري است كه در كنار ماديات دنيايي 2 بال پرنده پيشرفت را شكل داده و انسان را به اوج آسمان رستگاري مي رساند.الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت بايد به مثابه يك دست نامرئي، دستان ايراني مسلمان را بگيرد و او را تا آستانه سعادت و نيكبختي هدايت كند.حال كه دست اندركاران ماموريت تدوين و تهيه الگوي پيشرفت اسلامي-ايراني را پيدا كرده اند، توجه به چند نكته كوتاه ضروري به نظر مي رسد؛1- بايد از تمام ظرفيت علمي و پژوهشي كشور در دو عرصه حوزه و دانشگاه بهره برد تا سندي كه به دست مي آيد همه نقطه نظرات كارساز و راهگشا را در خود داشته باشد.2- پژوهشهاي ميداني و به عبارتي مردمي لازمه كار شمرده شود. قرار است اين الگو در خدمت پيشرفت و سعادت مردم باشد. اگر الگوي طراحي شده بهترين باشد، اما مردم با نگرشي كه دارند راه ديگري برگزينند قطعاً اهداف مورد نظر محقق نخواهد شد.3- اين سند نبايد در طول زمان و به دست دولتها تغيير ماهوي يابد. سند بدست آمده متعلق به دولت خاص و در زمان معين نيست و با تعويض دولتها نبايد سلايق آن را دستخوش تغيير و تحول نمايد.4- اين سند بايد بتواند به بومي سازي و اسلامي سازي علوم- خصوصاً علوم انساني- كمك نمايد. در بخش علوم انساني بايد زمينه اي فراهم شود كه انسان شناسي، جهان شناسي و معرفت شناسي بومي شده و با بازنگري اساسي مجدداً به صورت اسلامي و ايراني تعريف و تدوين شود.5- شايد مهمترين آفت يك چنين كارهاي بزرگي، برخورد «شعاري» با آن است. متاسفانه تجربه هاي ناخوشايند از برخوردهاي اين چنيني و ابتر ماندن اين قبيل كارهاي بزرگ، كم شمار نيستند. گاه ديده شده كه مسئولان و متوليان امر با تكرار سخنان رهبرمعظم انقلاب، بدون آنكه نقشه قابل اعتنايي براي نيل به آن هدف ترسيم كرده و به اجرا بگذارند، باعث شده اند تا هدف واقعي و نتايج عملي آن آرام آرام به بوته فراموشي سپرده شود.همچنين بايد مراقب بود تا اين امر مهم و سرنوشت ساز در چنبره بازي هاي سياسي گرفتار نشده و در چارچوب حزب و جناح محصور و مصادره به مطلوب نشود.51 سال تا افق ايران 1404 فرصت باقي است. اگر دست بجنبانيم و به فكر باشيم، فرصت بسيار مغتنم و كارسازي است و اگر دست روي دست بگذاريم و تحقق كارهاي بزرگ را مشمول مرور زمان كنيم، اين 51 سال هم مثل 5 سال گذشته به سرعت سپري مي شود. يادمان باشد؛ زمان هيچگاه به عقب بازنمي گردد.جمهوري اسلامي:نسل كشي در زندان‌هاي صهيونيستي«نسل كشي در زندان‌هاي صهيونيستي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهورس ايلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛منابع آگاه فلسطيني از ابتلاي 1500 نفر از فلسطينيان دربند رژيم صهيونيستي به سرطان، به دليل به كارگيري داروهاي خطرناك و آزمايش‌هاي صورت گرفته برروي آنها، خبر مي‌دهند. به نوشته روزنامه المستقبل چاپ لبنان، يك عضو كميته مركزي جنبش فتح در اين زمينه گفته است: تماس‌هايي براي ارائه اين جنايات به دادگاه لاهه در جريان است.حادثه اخير، تنها مورد از اقدام ضدانساني صهيونيستها نيست. منابع فلسطيني فقط در سالجاري دو گزارش در مورد آزمايش داروهاي ممنوعه و خطرناك توسط صهيونيست‌ها بر روي زندانيان فلسطيني منتشر كردند كه بموجب آنها صهيونيستهاي جنايتكار از دهها كودك فلسطيني به عنوان موش آزمايشگاهي استفاده كرده و انواع آزمايش‌هاي پزشكي را برروي آنها انجام داده‌اند. اتحاديه بين‌المللي حمايت از كودكان، ضمن محكوم كردن اين اقدام، خواستار اجراي مقررات بين‌المللي جهت دفاع و حمايت از غيرنظاميان فلسطيني شد.در اين ميان، مقامات رِژيم صهيونيستي نه تنها اين گزارش‌ها را رد نكرده‌اند بلكه برخي از مسئولان اين رژيم تلويحاً آنرا تأييد نيز نموده‌اند. از رژيمي كه در مقابل چشم جهانيان، با انواع تجهيزات جنگي و با سبعانه‌ترين روش، مردم فلسطين را به خاك و خون مي‌كشد، اينگونه جنايات، غيرمنتظره نيست.صهيونيستها كه به طور روزمره و به بهانه‌هاي مختلف فلسطيني‌ها را به قتل مي‌رسانند قطعاً زندانيان دربند را طعمه‌هاي آماده تري براي جنايت‌هاي خود مي‌دانند. سردمداران رژيم صهيونيستي با اقدام ضد بشري خود عليه زندانيان فلسطيني، در واقع دو هدف را تعقيب مي‌كنند. نخست اينكه داروهاي خطرناك را، كه اساساً برروي حيوانات آزمايش مي‌شوند، برروي فلسطيني‌ها آزمايش مي كنند تا به اين طريق، ضمن مشاهده نتايج آزمايش‌هاي خطرناك، فلسطيني‌ها را تحقير نمايند. دوم اينكه با اين اقدام، در واقع زمينه قتل عام بدون سرو صداي فلسطيني‌ها را در بازداشتگاه‌هاي مخوف خود فراهم آورند بدون آنكه صداي اعتراض اين مردم بي پناه را كسي بشنود و شرايط وخيم آنها را كسي ببيند.هدف نهايي رژيم صهيونيستي، قلع و قمع و نسل كشي فلسطيني هاست و اين هشداري است به وجدانهاي بيدار جهاني، به خصوص ملت‌ها و دولت‌هاي اسلامي كه به فرياد زندانيان دربند رژيم صهيونيستي پاسخ دهند. هم اكنون حدود ده هزار فلسطيني در زندانهاي رژيم صهيونيستي اسير هستند كه برخي از آنها، سالهاي متمادي است كه توسط صهيونيست‌ها به بند كشيده شده‌اند بدون آنكه ملجايي براي شكايت داشته باشند و يا اينكه محاكمه عادلانه‌اي براي آنها برگزار شده باشد.براساس گزارش نهادهاي بين المللي، رژيم صهيونيستي همچنين صدها كودك را در اسارتگاه‌هاي خود نگهداري مي‌كند. اگر به فتواهاي اخير خاخام‌هاي صهيونيست كه كشتن حتي نوزادان فلسطيني را مباح دانسته‌اند نيز توجه شود آنگاه مشخص مي‌شود كه جان فلسطيني‌هاي دربند رژيم صهيونيستي تا چه حد براي صهيونيستها بي ارزش است.افشاي جنايت اخير صهيونيستها در مبتلا كردن عمدي صدها زنداني فلسطيني به امراض صعب العلاج ضمن اينكه يكبار ديگر ماهيت اين رژيم ضد بشري را آشكار ساخت، برگ ديگري بر پرونده سياه دولتهاي غربي حامي اين رژيم افزود و آنها را رسواتر ساخت.دولتهاي غربي كه خود را به دروغ مدعي حمايت از حقوق بشر به خصوص مدافع حقوق زندانيان وانمود مي‌كنند در قبال افشاي جنايت پليد و ضدانساني رژيم صهيونيستي عليه فلسطيني‌هاي دربند هيچ حساسيت و واكنشي نشان نداده‌اند درحالي كه براي آزادي يك اسير اسرائيلي در اختيار فلسطيني ها، چندين سال است كه تبليغات مي‌كنند و به هر اقدامي دست مي‌زنند و از همه گونه نفوذ خود در مجامع بين‌المللي براي آزادي اين صهيونيست بهره برداري مي‌نمايند.متاسفانه از مجامع بين‌المللي نيز كمترين تحركي در برخورد با جنايت صهيونيستها عليه زندانيان فلسطيني مشاهده نمي‌شود و اين مجامع و محافل عريض و طويل، حتي از محكوم كردن لفظي جنايت‌هاي اسرائيل نيز ابا دارند.تأسف بارتر اينكه دولتهاي اسلامي، به خصوص سران كشورهاي عربي نيز از غرب دنباله روي مي‌كنند و جرأت محكوم كردن جنايت‌هاي رژيم صهيونيستي عليه مردم بي دفاع فلسطين را، كه هر روز بر ابعاد آن نيز افزوده مي‌شود، به خود نمي‌دهند. حتي برخي از اين دولتهاي خائن و مرعوب، خيانت را به آنجا رسانيده‌اند كه بر حماس فشار مي‌آورند تا تنها اسير اسرائيلي را آزاد نمايد. با توجه به شواهد موجود، اكنون مسجل شده است. كه رژيم صهيونيستي درصدد از بين بردن تدريجي و بدون سروصداي هزاران زنداني فلسطيني توسط داروهاي خطرناك و ناشناخته است تا به رغم از اين فلسطيني ها، كه عمدتاً از نسل جوان فلسطين و از مبارزان ضد صهيونيست مي‌باشند، خلاص شود.در چنين شرايطي است كه رسالت ملت‌هاي مسلمان سنگين‌تر از گذشته است تا براي نجات هزاران فلسطيني بي پناه و اسير دست صهيونيستهاي وحشي به هر طريق ممكن اقدام كنند. ملت فلسطيني خود راه خود را كه تكيه بر مقاومت و مبارزه است پيدا نموده و در اين مسير، با وجود تحمل بي‌عدالتي‌ها و سختي‌هاي فراوان و كمترين تزلزلي از خود نشان نمي‌دهد و با طرد سازش طلبان، كه اقدامات ذلت بار آنها حتي نتوانسته است يك اسير فلسطيني را آزاد نمايد، در ميدان مبارزه حاضر است.كشورهاي اسلامي با استفاده از هر اقدام ممكن، صهيونيستها و حاميان آنها را رسوا نمايند و با استفاده از اهرم‌هائي كه در اختيار دارند زمينه آزادي هزاران فلسطيني دربند رژيم صهيونيستي را فراهم سازند. درصورت ادامه روال كنوني و بي تفاوتي مسلمانان، نه تنها هيچيك از اين زندانيان، امكان نجات از سياه چالهاي صهيونيستها را ندارند بلكه هر روز بر ميزان خطري كه آنها را تهديد مي‌كند افزوده مي‌شود. رسالت:مذاكرات ژنو 3«مذاكرات ژنو 3 »عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم دكتر حشمت‌الله فلاحت پيشه است كه در آن مي‌خوانيد؛مذاكرات ايران و1+5 ابتدا بدون اينكه حتي دستور كار مشخصي براي رفع اختلاف داشته باشد، درصدر اخبار و تحولات دنيا قرار گرفت. به هر حال كمترموضوعي در دنياي امروز از اين درجه اهميت برخوردار است كه در آن شش قدرت روز دنيا، ديپلماسي ويژه‌اي را در پيش گيرند و بويژه اينكه پس از يك سال موضع‌گيري از سر استغناء و بي‌نيازي از مذاكره، اكنون از موضعي تعديل شده درخواست مذاكره را مطرح نمايند.در مذاكرات سوئيس موضع و هدف جمهوري اسلامي مشخص و در عين حال در پشت حضور به ظاهر واحد شش كشور مقابل تفاوت نظرها قابل تشخيص است.ايران به دوران نگرش توام با اتهام طرف‌هاي 1+5 پايان داده و اصولا و رسما اعلام كرده است كه با حضور اساسنامه آژانس و مفاد ان. پي. تي چهار قانون مصوب مجلس شوراي اسلامي در خصوص حقوق هسته‌اي جمهوري اسلامي و الزام دولت در تامين آن و بويژه دستاوردهاي عملي كشورمان در ده‌ها پايگاه و تاسيسات هسته‌اي و ورود كشورمان به جمع باشگاه توليد كنندگان سوخت هسته‌اي، 1+5 بايد با تصميمات كنوني كنار آيد، ضمن آنكه موضوع بايد در قالب يك بسته سياسي مربوط به تحولات دنيا و اعتبار كنوانسيون‌هاي بين‌المللي موجود دنبال شود كه بحث هسته‌اي فقط يك بخش كوچك آن است.در طرف مقابل، موضع اصلي اين است كه 1+5، پذيرش دستور كار كلي مورد نظر ايران را به منزله پذيرش جمهوري اسلامي به عنوان قدرتي در كنار 6 قدرت ديگر مي‌داند. در واقع آنها كه به دنبال تشكيل يك ديپلماسي دادگاه گونه عليه ايران بودند، اكنون طرح موضع‌گيري‌هاي بر حق جمهوري اسلامي و بويژه پيشرفت‌هاي عملي كشورمان در حوزه فناوري هسته‌اي و خاصه ناكارآمدي اقدامات تقابلي و بازدارنده عليه آن، با ايران تازه‌اي مواجه شده‌اند كه نظم مبتني بر قدرت را زير سئوال برده است.حمايت همواره بيش از 110 كشور غير متعهد از موضع هسته‌اي جمهوري اسلامي نيز نشان مي‌دهد كه بسياري از كشورهاي مخالف وضع موجود در انتظار اين «دعواي نيابتي» ديپلماتيكي هستند كه توسط ايران دنبال مي‌شود. در آن جمع آمريكا و انگليس به دنبال «ديپلماسي فشار» عليه ايران هستند. يعني شرايط دلخواه آنها اين است كه هر از گاهي مذاكرات بدون دستور كار شكل گيرد، ايران به عنوان مقصر شكست ديپلماسي معرفي شود و بلافاصله روند تصويب قطعنامه تازه تحريم عليه كشورمان آغاز گردد. از سوي ديگر كشورهايي همچون چين و روسيه و حتي آلمان كه متعهد و مرعوب كاريزماي زودگذر باراك اوباما بعد از انتخابات رياست جمهوري آمريكا شده بودند، اكنون پذيرش نقش بازيچگي در ديپلماسي فشار و يا مذاكرات بي‌نتيجه را ضربه‌اي ديگر به جايگاه خود مي‌دانند. بويژه آنكه جايگاه آمريكا بعد از شكست دموكرات‌هاي حامي اوباما در انتخابات كنگره و فرمانداري‌هاي آن كشور تضعيف شده است. عدم همراهي ديگر كشورهاي دنيا با قطعنامه 1929 و همزمان اثبات مولفه‌هاي تازه‌اي از قدرت و نفوذ ايران در منطقه همچون تحولات عراق و لبنان، منجر به تقويت موضع جمهوري اسلامي شد. با اين وجود اقداماتي چون انتشار گزارش‌هاي جهت‌دار دبير كل آژانس هسته‌اي (آمانو) رجز خواني مقامات آمريكايي و صهيونيست مبني بر محتمل بودن اقدام نظامي عليه تاسيسات هسته‌اي ايران و حتي ادعاي ترس كشورهاي عرب از برنامه هسته‌اي جمهوري اسلامي در قالب اسناد ويكي ليكس، نتوانست آن گونه كه خانم هيلاري كلينتون مدعي شده بود، ايران را از موضع ضعف به ميز مذاكرات بكشاند.آنچه پس از سه دور مذاكره آقاي جليلي و طرف‌هاي 1+5 اعلام شد، توافق طرفين مبني بر همكاري و توافق بر سر تداوم مذاكرات بود. آنچه در فاصله دو ماهه تا مذاكرات بعدي تحت عنوان تحليل رفتاري طرفين مهم ارزيابي مي‌شود، اين است كه 1+5 در اين فاصله چه مواضع و تدابيري را در دستور كار قرار خواهد داد.چگونه همكاري با جمعي قابل توجيه است كه بانيان اصلي قطعنامه‌هاي ضد ايراني هستند. اگر آنها بپذيرند كه حقوق هسته‌اي جمهوري اسلامي ايران قابل مذاكره نيست، بايد قطعنامه‌هاي ضد ايراني، از جمله قطعنامه 1929 تحت‌الشعاع ابتكار ديپلماتيك «ژنو» و سپس «استانبول»، محل مذاكرات آينده قرار گيرد. نه اينكه از قطعنامه به عنوان اهرم فشاري جهت تضعيف جايگاه ايران در ميز مذاكره استفاده بشود.در ژنو، طرفين به گونه‌اي عمل كردند كه مذاكرات با وقفه‌هاي ديگر مواجه نشود ولي آنچه از امروز روي خواهد داد، تداوم رفتارهاي منفي برخي از اعضاي 1+5 و در پيشگيري راهكارهاي تقابلي گذشته است. ضمن آنكه ايران نيز به طور طبيعي روند رو به رشد برنامه خود را ادامه خواهد داد.قدس:دانشجو؛ بصيرت افزايي در سايه ولايت فقيه«دانشجو؛ بصيرت افزايي در سايه ولايت فقيه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آن مي خوانيد؛16 آذر 1332 همچون ديگر مناسبات تاريخ و تحولات معاصر ايران در تقويم مناسبتها، جايگاه ممتازي را دارا مي باشد. چند ماه پس از کودتاي ننگين 28 مرداد، صاحبان کودتا براي نظاره کردن سرمايه گذاري امنيتي و سياسي خود، معاون رئيس جمهور آمريکا را راهي تهران کردند تا از نزديک ثمره کودتا را ببينند و آن را براي سردمداران کاخ سفيد گزارش کنند. دانشجويان به عنوان پيشقراولان مبارزه با استکبار و نوکر آمريکايي آنها پهلوي دوم که مشروعيتش را از طريق ريسمان قهر خارجي تأمين مي کرد، کام آقاي نيکسون را تلخ کردند. دانشجويان در تمامي سالهاي حکومت پهلوي، خواستار بازگشت به اصول اساسي دين اسلام، مبارزه با خرافه پرستي و هجوم فرهنگي غرب - که در سطح گسترده در جامعه ايران در حال نفوذ بود - بودند. اين رسالت دانشجويي تاکنون نيز با مبارزه عليه استکبار، هر ساله بر پويايي اين حرکت افزوده است.مراسم بزرگداشت 16 آذر، امسال در فضايي متفاوت، رويکردي جديد را تجربه کرد و با وجود تلاشهاي تفرقه افکنانه مخالفان و رسانه هاي بيگانه معاند، دستاوردهايي مغتنم و قابل اعتنا را براي نظام اسلامي در پي داشت. از سويي ديگر، تقارن بزرگداشت مراسم روز دانشجو با ايام عزاداري سالار و سرور شهيدان حضرت امام حسين(ع) در سال جاري، حال و هواي عاشورايي و حسيني به نشستهاي دانشجويي در سراسر کشور بخشيد. ترور و شهادت استادان دانشگاه در آستانه محرم، عطر ايثار و شهادت را در فضاي دانشگاه ها و محافل علمي با رايحه استکبارستيزي و تقويت روحيه ظلم ستيزي ايجاد کرد. اين ايام، فرصت مغتنم و قابل اعتنايي را براي آحاد جامعه دانشگاهيان، همچون ديگر اقشار جامعه فراهم آورد که با بصيرت و ولايتمداري، وظيفه خويش را در قبال ترفندها و توطئه هاي دشمنان به منصه ظهور و بروز برسانند.دشمن سال گذشته با بهره برداري از شرايط کشور، تلاش نمود تا اميدهاي واهي خويش را در آستانه تحقق ارزيابي کند که در صحنه بودن دانشجويان در اطاعت از فرامين ولي فقيه خود، بيگانگان و دشمنان قسم خورده اين انقلاب را در دستيابي به هدفهايشان ناکام گذاشت. سال گذشته کودتاي سايبري bbc و voa از طريق مثلث امامت، دانشجو و امت که همان حلقه مفقوده سال 32 بود، بي نتيجه ماند و شورش اشرافيت و اباحه گري و لمپنيزم را عليه جمهوريت به شکست کشاند.امسال دانشگاهيان در حالي مراسم 16 آذر را برگزار نمودند که اين نشستهاي دانشجويي به دليل ترور و شهادت استادان دانشگاه، شعارهاي مرگ و نفرت حاضران را بيشتر از گذشته عليه جبهه ظلم و ستم در سپهر محافل علمي طنين انداز نمود. تشکلهاي علمي در حالي رسالت دانشجويي خويش را در دفاع از آرمان هم سلکان شهيدشان ادامه مي دهند که ميزبان مراسم شهادت استاد خويش نيز مي باشند. بدون شک، اين اتهام که اکنون با قراين بين و واضح متوجه غرب است، در حالي در اين نشستها مطرح گرديد که آقاي دکتر جليلي دبير شوراي امنيت ملي نيز در نشست ژنو، 3 جلسه اول نشست را به محاکمه غرب در خصوص شهادت دکتر شهرياري تبديل نمود و آنها را به دليل عدم محکوميت، ملامت نمود.اگر چه 16 آذر روايتگر بيداري دانشجويان است، ولي مراسم ديروز نشان داد که دانشجويان با بصيرت افزايي خويش و با الهام از رهنمودهاي رهبري، توانسته اند نقشه هاي شوم دشمنان را که همواره دانشگاه را بويژه در عرصه جنگ نرم هدف قرار داده است، خنثي نموده و به آنها و ايادي شان اعلام نمايند که فرزندان اهل علم اين مرز و بوم با حمايت از آرمانهاي انقلاب، اجازه نفوذ انديشه هاي بيگانه در ادبيات انقلاب اسلامي را نخواهند داد.متوليان روز دانشجو در بزرگداشت اين مراسم نشان دادند اولويتهاي تهديدهاي دشمن را شناسايي کرده و با اعتقاد به جنگ نرم دشمن، مکانيسم مقابله با ابزار نوين را طراحي و آمادگي مقابله مثال زدني را با دشمن دارا مي باشند.دانشجويان، برداشت و استنباط توهم توطئه را که فاقد وجاهت انقلابي مي باشد تخطئه نموده و با ايمان به حضور دشمن در عرصه جديد، با دستاوردهاي علمي خود همچون گذشته بي نتيجه بودن تلاشهاي دشمن را اثبات خواهند کرد.تلاش دشمن براي يارگيري از دانشگاه با توجه به تحولات سال گذشته، کاملاً با ناکامي مواجه گرديد و با وجود تبليغات و تحريکاتي که از چند روز قبل از طريق رسانه هاي مجازي انجام دادند، نتوانستند نتيجه بگيرند. اين موضوع مبين اين واقعيت است که نه تنها دشمن در پيگيري پروژه استفاده ابزاري از دانشجويان به عنوان پيشقراول يک حرکت تخريبي عليه آرمانهاي نظام شکست خورده، بلکه جنبش دانشجويي با حضور مثال زدني در عرصه حمايت از نظام، از بدو شکل گيري انقلاب و دوران دفاع مقدس تاکنون، پيشگام و الهام بخش بوده است.اولويت محوري و مرکزي مطالبات دانشجويي در 16 آذر 1389 لزوم ولايتمداري و بصيرت افزايي در سايه ولايت مطلقه فقيه در تمامي شؤون کشور و شمول آن در تمامي اقشار اجتماعي ايران بخصوص قشر دانشگاهي است که بقيه مطالبات نيز بر اساس همين منبع و ماخذ به سامان مي رسد.بنابراين، جريان اصيل و حق طلب دانشجويي کشور که تاکنون پيشگام مبارزه با زياده خواهيهاي دشمنان بوده، به خوبي از آزمون پيروي از آرمانهاي عاشورا سربلند بيرون آمد و امسال در جبهه پيشرفت علمي و تلاش همه جانبه، در لبيک به فرمان رهبر معظم انقلاب، در راستاي تحقق الگوي اسلامي و ايراني پيشرفت نيز ان شاءا... سربلند و کامياب خواهد بود.بدون ترديد، حذف چهره ها و سرمايه هاي علمي کشور از قبيل دکتر علي محمدي و دکتر شهرياري، نمي تواند روند پيشرفت شتابان علمي کشور را متوقف کند، بلکه جنبش اصيل دانشجويي بهترين راه بزرگداشت شهدا را در اقتدا به الگوهاي شهداي جامعه علمي کشور در مسير ولايت مطلقه فقيه و خط اصيل انقلاب و امام مي داند.سياست روز:نخستين گام مثبت«نخستين گام مثبت»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم قاسم غفوري است كه در آن مي‌خوانيد؛گروه 1+5 پس از 14 ماه فرار از مذاكره ،سرانجام به ميز گفت‌وگو با جمهوري اسلامي ايران بازگشت. دور جديد اين مذاكرات طي دو روز با محوريت گفت‌وگوهاي سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران و كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا در سوئيس برگزار شد. در نهايت طرفين بر ادامه اين مذاكرات در استانبول تاكيد كردند.هرچند كه محافل رسانه‌اي و سياسي غرب در آستانه اين مذاكرات فضاسازي‌هاي منفي بسياري براي تحت الشعاع قرار دادن اين مذاكرات صورت دادند، اما مواضع نمايندگان ايران در ژنو، استقامت و پايداري ايران بر مواضع اصولي خويش در دست‌يابي به حقوق هسته‌اي ملت ايران را بارديگر مورد تاكيد قرار داد كه تاثير بسياري بر عقب نشيني اين گروه از مواضع خصمانه گذشته داشت.به اذعان بسياري از تحليلگران و ناظران سياسي، جمهوري اسلامي ايران بر اساس مواضع اصولي و هميشگي خود در مذاكرات حاضر شد و در اصل اين گروه 1+5 بود كه با اختلافات داخلي شديد و نيز عدم برنامه منسجم در نشست حاضر شده بود.بسياري از ناظران سياسي، مذاكرات ژنو را موفقيتي ديگر براي ايران در پيگيري حقوق هسته‌اي خويش عنوان داشتند چرا كه جمهوري اسلامي ايران به رغم تمام ادعاها و فضاسازي‌هاي غربي‌ها ،از مواضع خويش عقب نشيني نكرده و بر اساس محورهاي از پيش ذكر شده در اين مذاكرات حضور يافته بود.خودكفايي جمهوري اسلامي ايران در توليد كيك زرد و نيز توليد اورانيوم با غلظت 20 درصد غني سازي شده، تاثير بسياري بر بالابردن قدرت چانه زني ايران در مذاكرات ژنو داشته است. مواضع قاطعانه ايران در مذاكرات ژنو، شكست زودهنگام طرح‌هاي غرب براي توقف و يا محدود سازي فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را به همراه داشت.در مجموع رويكرد گروه 1+5 به پايان دادن به سياست فرار از مذاكره، هر چند گامي مثبت براي جبران اشتباهات گذشته از سوي اين گروه مي‌باشد، اما آن را بايد آغاز راهي دانست كه تداوم آن نيازمند اتخاذ تصميمات اعتماد ساز ديگر از سوي اين كشورها مي‌باشد، بويژه اينكه جامعه جهاني همواره تاكيد دارد كه پيچيدگي‌هاي ايجاد شده در پرونده هسته‌اي ايران به دليل مواضع نادرست و مغرضانه اين كشورها مي‌باشد.الف ) مهمترين مسئله، پايبند بودن گروه 1+5 بر توافقات صورت گرفته در نشست ژنو براي ادامه اين مذاكرات در تركيه مي‌باشد. متاسفانه اعضاي گروه 1+5 بويژه آمريكا و اعضاي اروپايي آن تاكنون بر تعهدات خويش براي ادامه مذاكرات، پايبند نبوده كه نتيجه آن توقف روند گفت‌وگوها به مدت 14 ماه بوده است. گرايش به پاسخگويي به سوال ايران بويژه در مورد تجهيزكنندگان رژيم صهيونيستي به سلاح هسته‌اي و نيز عدم كارشكني در ميزباني تركيه به عنوان ميزبان دور بعدي مذاكرات، مي‌تواند بخشي از اين اعتماد سازي باشد. 1+5 بايد پذيرنده نقش كشورهاي مستقل نظير تركيه در پرونده هسته‌اي ايران باشد و از تكرار مواضع خصمانه اتخاذ شده پس از امضاي توافقنامه سه جانبه تهران ميان ايران ، تركيه و برزيل خودداري كند.ب) كارنامه گروه 1+5 بويژه آمريكا نشان مي‌دهد كه آنها همچنان در توهم كارآمدي سياست تحريم و تهديد براي تحقق اهدافشان در قبال ايران مي‌باشند. آنها بايد دريافته باشند كه اين سياست هرگز نمي‌تواند اراده ملت و دولت ايران براي دست‌يابي به حقوق خويش از جمله در زمينه استفاده از انرژي صلح‌آميز هسته‌اي را متزلزل سازد، لذا اين گروه بايد از اصرار بر سياست سوخته تهديد و تحريم در فواصل ميان مذاكرات ژنو و استانبول خودداري كرده و در جهت اعتماد سازي از جمله لغو تحريم‌هاي اعمال شده از سوي قطعنامه غير قانوني 1929 شوراي امنيت و تحريم‌هاي يك جانبه آمريكا و اروپا عليه ايران گام بردارد. اين امر تا حدودي مي‌تواند ترميم كنند نگاه منفي ايجاد از گروه 1+5 در ميان ملت ايران باشد.گروه 1+5 كه در رسيدن به زياده خواهي‌هاي خود عليه ايران دستاوردي نداشته‌اند از حربه شوراي امنيت و تحريم‌هاي آن براي به اصطلاح تحت فشار قرار دادن ايران استفاده كرده‌اند. بازگرداندن پرونده ايران از شوراي امنيت به آژانس و خودداري از سياسي ساختن گزارش‌هاي آژانس در قبال فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران مي‌تواند گامي موثر براي بيان حسن نيت 1+5 براي ادامه مذاكرات در تركيه باشد.در نهايت مي‌توان مذاكرات ژنو و تعيين تركيه به عنوان محل بعدي مذاكرات را گام نخست گروه 1+5 براي بازگشت به مسير صحيح در پرونده هسته‌اي ايران دانست كه نتيجه استقامت و پايداري دولت و ملت ايران در دست يابي به حقوق خويش از جمله در زمينه دست يابي به حقوق هسته‌اي مي‌باشد.با توجه به اينكه تعليق مذاكرات سال گذشته به دليل عدم صداقت و استمرار مواضع خصمانه و نادرست گروه 1+5 در قبال حقوق هسته‌اي ملت ايران بوده ، لذا اين كشورها براي نتيجه بخش بودن مذاكرات آينده ، ضمن كنار نهادن مواضع سوخته و نخ نما شده گذشته، بايد گام‌هاي جديدي براي بهبود چهره خود در ميان ملت ايران بردارند كه پذيرش حقوق هسته‌اي ملت ايران ،بخش كوچكي از اين اعتماد سازي مي‌باشد.  مردم سالاري:پازل مهلک سعودي ها«پازل مهلک سعودي ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم علي ودايع است كه در آن مي‌خوانيد؛ملک عبدالله  رهسپار ايالا ت متحده شد و عکس هايي از او منتشر شد که تداعي کننده سرنوشت ملک فهد بر روي صندلي چرخدار بود. پادشاه 86 ساله عربستان از سفر پزشکي  آمريکا زنده باز گردد يا جان بدهد، در هر صورت  زنگ ها را براي جانشيني در سيستم حکومتي غيردموکراتيک  عربستان به صدا درآورده است. شاهزاده هاي سعودي  مذاکرات  نهان و آشکاري  را انجام  مي دهند و  اخبار دربار کاملا   سانسور  مي شود.به صورت سنتي رقابت  در بين قبايل،  مناصب حکومتي را تعيين مي کند. قبايل  بني خالد، بني  تميم، السديري، الشمري، العنزه والعجمان قدرت هاي سياسي را در چنگ دارند. طايفه السديري بيشترين ميزان وهابي را دارد و آنها اختلا فات شديدي با طايفه الشمري که نزديک به شيعيان است دارند.گرچه با به قدرت رسيدن پنجمين پادشاه آل سعود در سال 1982 السديري ها توانستند نفوذ وسيعي در حکومت عربستان تصاحب کنند و پست هاي کليدي در وزارت دفاع، گارد سلطنتي و سازمان امنيت را از آن خود کنند ولي در سال 2005 با مرگ فهد و با آغاز پادشاهي برادر ناتني وي که از مادر به طايفه الشمري وابسته است، اين طايفه خيز بلندي براي اهرم هاي قدرت برداشت.مي توان با صراحت گفت نبرد براي جانشيني ملک عبدالله بين السدري ها و الشمري ها بالا  خواهد گرفت و تقابل خاندان 6 هزار نفري سعودي آشکار خواهد شد.بندر بن سلطان رئيس شوراي عالي امنيت ملي عربستان که به مدت 22 سال سفير عربستان در واشنگتن بود و ازمهره هاي تاثيرگذار خاندان سعودي است خود را به رياض رساند. وي که مادرش يک برده سياه پوست بوده روابط گسترده اي با جمهوريخواهان دارد. وي سهم عمده شرکت نفتي تگزاس را در جيب دارد و مبالغ سرسام آوري در تبليغات جورج بوش هزينه کرد. اما يک مشکل براي اين گزينه وجود دارد و آن هم بيماري سرطان غددلنفاوي اوست. در مقابل اين فرد، امير نايف بن عبدالعزيز ايستاده است. وزير کشور عربستان از محبوبيت و مقبوليت مطلوبي ميان خاندان سعودي برخوردار اوست.برخي معتقدند به قدرت رسيدن نايف درگيري کمي در عربستان به پا خواهد کرد. نقطه اصطکاک اصلي او، با  وهابيوني است که حامي القاعده هستند. او نگران گسترش جنگ اسلا م تندرو وهابي ها در عربستان با غرب است و گفته مي شود مواضعي نزديک به بريتانيا و آمريکا اتخاذ مي کند. حضور امير نايف در قلب ستادهاي امنيتي عربستان قدرت او را دوچندان مي کند.با توجه به بافت قبيله اي عربستان، مرگ ملک عبدالله زلزله مهلکي در رياض به پا خواهد کرد که سونامي آن کل شبه جزيره عربستان و حتي خاورميانه را تحت تاثير قرار خواهد داد.تهران امروز:فرار از پاسخ به جاي مذاکره«فرار از پاسخ به جاي مذاکره»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم رسول رضايي است كه در آن مي‌خوانيد؛تازه ترين مذاکرات ايران و غرب در ژنو در شرايطي به پايان رسيد که بيانيه پاياني کاترين اشتون رئيس گروه مذاکره کننده1 + 5 بيش از هر چيز فرار از پاسخ غربي ها به جاي مذاكرات سازنده را آشکار کرد . چرا که تحليل مذاکرات ژنو نشان مي دهد اميدهاي اوليه براي تداوم مذاکرات سازنده و حصول نتيجه با بيانيه خلاف توافق و دور از انتظاري که اشتون در پايان مذاکرات منتشر کرد تا حدودي کمرنگ شد. البته نااميدي نه تا آن حد که اساس مذاکرات را با اخلال دوباره مواجه کند بلکه از آن‌رو که مشکل حاد و هميشگي که از ناحيه غربي ها سر راه مذاکرات ايجاد مي شد دوباره سر برآورده است .اگر مذاکرات ژنو را خلاصه کنيم دو نتيجه از آن حاصل مي شود . اول توافق بر سر ادامه مذاکرات در استانبول ترکيه و دوم اختلاف بر سر موضوع مذاکره. اختلافي که طي يکسال و نيم گذشته باعث شده بود امکان مذاکرات ايران و غرب مهيا نشود .چرا که ايران اصرار دارد عنوان مذاکرات از مذاکره بر سر فعاليت‌هاي هسته اي ايران به مذاکره بر سر مسائل مهم جهاني تغيير نام دهد و اساسا حاضر بر سر حقوق مسلم خود نيست اما غربي‌ها اگر چه در ظاهر و براي از سر گيري مذاکرات موافقت خود را با موضوعات پيشنهادي ايران اعلام مي کنند اما در نهايت و هنگام صدور بيانيه هاي پاياني به همان راه سابق مي روند و دوباره فعاليت‌هاي صلح‌آاميز هسته اي ايران را موضوع مذاکره اعلام مي کنند و اين نکته اي است که مورد اعتراض ايران است و حتي سايه اعتراض ايران به مواضع غرب بر مذاکرات ژنو هم ديده مي شد.چرا که تا يک هفته قبل از مذاکرات ژنو ايران اصرار داشت که درباره مسائل مهم جهاني از جمله زرادخانه هسته اي اسرائيل ، امنيت جهاني ، حملات کشورهاي غربي به منطقه و به راه اندازي دو جنگ ويرانگر در عراق و افغانستان و تعيين مسببان اين جنگ‌ها مذاکره شود از نظر ايران اين امکان وجود ندارد که بر سر حقوق ملت‌ها که بر اساس پادمان هاي بين المللي به رسميت شناخته شده است مذاکره اي صورت گيرد . فعاليت‌هاي صلح اميز هسته اي ايران از جمله اين حقوق مسلم است که ايران اعلام کرده حاضر به مذاکره درباره آن نيست و اگر هم ابهامي وجود دارد ، حاضر به رفع ابهام است.بر همين اساس ايران مايل بود درباره مسائل مهم جهاني و مسئوليت هاي حقوقي غربي‌ها هم مذاکره کند که مسئله ترور فيزيکدانان ايراني هم به آن اضافه شد و داستان مذاکرات ژنو را پيچيده تر از گذشته کرد . چرا که غرب در قبال اين ترورها سکوت پيشه کرد و اين همان نکته اي بود که تيم مذاکره ايراني در ابتداي مذاکرات 2 روزه ژنو به درستي بر آن انگشت گذاشت و از اروپا و آمريکا دليل سکوتشان را پرسيد.اگر چه اشتون در همان لحظات اوليه اين ترورها را محکوم کرد و تا حدودي فضا براي مذاکرات سازنده مهيا شد و حتي تا ساعتي پس از پايان مذاکرات هم خوش بيني هاي اوليه درباره نتايج مذاکرات وجود داشت اما بيانيه اشتون و تاکيد بر اين نکته که قرار شده است درباره مسائل اساسي هسته‌اي ايران در استانبول ترکيه مذاکره کنيم ، در واقع فضا را به شرايط قبل از مذاکرات برگرداند و غربي ها خواسته يا ناخوسته – که البته دلائل حاکي از عمدي بودن اقدام اشتون است – زمينه هاي تفاهم را کمرنگ کردند .در حال حاضر ايران حداکثر تفاهم را از خود نشان داده است و در عين حال به انتظاراتي هم که از غربي ها دارد در يک فرآيند حرفه اي ديپلماتيک مطرح کرده است و غرب را به خاطر سکوت در قبال ترور فيزيکدانان هسته اي ايران به چالش کشيده است و خواستار توضيح انان درباره مسئوليت‌هاي جهاني و منطقه اي شان شده است . بنابراين ايران تکليف خود را روشن کرده و در عين حال شفافيت‌هاي لازم را هم انجام داده است .اما در سوي ديگر غرب و مشخصا گروه 5+1 مانده اند و انتظاراتي که نه تنها ايران بلکه جامعه جهاني از آنان دارند . غرب نبايد انتظار داشته باشد که در اتوبان يکطرفه رانندگي کند و دائما کشورهاي ديگر به آنان توضيح بدهند بلکه خود غربي‌ها بيش از همه نيازمند توضيح دادن به جامعه جهاني در قبال مسئوليت‌هايشان هستند و مي بايستي به سوالا تي پاسخ دهند که دغدغه اي جهاني به شمار مي آيد .سوالاتي نظير اينکه بالاخره تکليف سلاح‌هاي هسته اي اسرائيل و تروريسم دولتي اين رژيم چيست ؟ سوالي مانند اينکه چرا غرب به رهبري آمريکا کشورهاي عراق و افغانستان را به اشغال درآورده و مسبب کشتارها و مسئول پرداخت خسارات چند صد ميليارد دلاري به اين کشورها کيست ؟ اينها و سوالي مانند اينکه آيا بالاخره از نظر غربي‌ها فعاليت‌هاي صلح آميز هسته‌اي حق ساير کشورها هم هست يا خير ، سوالات بنيادي است که اگر به آنها پاسخ داده نشود اميد به حصول اجماع جهاني درباره مسائل مهم بين المللي را کمرنگ مي‌کند .سوالاتي که ديروز اشتون در بيانيه پاياني مذاکرات به عمد از کنار ان گذشت و حتي حاضر به احصاي آن نيز نشد و همين مسئله هم بر کم فروغ کردن نتايج مذاکرات تاثير گذار بود. اکنون 5+1 مي تواند با بيانيه جديدي که به سوالات اساسي که از پرسيده شده پاسخ روشن بدهد تا راه را براي مذاکرات سازنده در آينده باز کنند.آفرينش:تكدي‌گري و آسيب ها«تكدي‌گري و آسيب ها»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم علي رمضانياست كه در آن مي‌خوانيد؛يکي از آسيب هاو مسائل مورد توجه هر جامعه و همچنين کشور ما پديده تکدي گري و گدا صفتي است که با ساختارهاي فرهنگي اجتماعي اقتصادي هر جامعه اي در ارتباط است در اين بين اين پديده در شهر ها بويژه در شهر‌هاي بزرگ از معضلات اجتماعي گريبان گير بوده که با شيوه هاي گوناگون و با سوء استفاده از احساسات و عواطف انساني و سعي در کسب منافع شخصي پيوند خورده است که در نهايت ذلت و خواري و با نمايش اعضاي معلول و از كارافتاده، زخمي و... در گوشه و کنار شهر ها و حتي روستاها ي کشور پديدار مي شوند در اين راستا بايد تو جه داشت که اين متکديان و گدايان شامل دو طيف عمده بوده اند گرو هي از آنان متکديان بومي و ايراني بوده و گروه دو م متکدياني عمدتان غير قانوني و خارجي بيشتر از کشورهايي نظير پاکستان و بنگلادش و...بوده اند در واقع متکديان با گدايي کردن نه تنها به کار توليدي نمي پردازند و يا خدمتي ارائه نمي دهند، بلکه در بسياري از موارد در مسير هاي انحرافي غير قانوني حاوي دهها پيامد منفي اجتماعي و فرهنگي و بهداشتي براي کشور بوده اند. در اين حال همين پيامدهاي منفي و تبعات گريبان گير آن بوده است که اهميت اين پديده را براي هر کشوري مهم کرده است و در تمام کشورهاي پيشرفته دنيا کنترل و پيشگيري از اين گونه آسيب ها مورد توجه تمام سازمانهاي مردمي و دولتي است. در اين حال در کشور ما نيز هر چند برابر مواد 712 و 713 قانون مجازات اسلامي تکدي گري جرم محسوب مي شود به همين علت افراد متكدي مجرم بوده و برابر قانون بايد با آنها برخورد ‌شود و پيش از اين نيز حدود 11 ارگان موظف شدند که با پديده تکدي گري برخورد کرده و آن را ساماندهي کنند اما وجود اين پديده در کشور بويژه نمود تکدي گران خارجي در شهر هاي بزرگ همچون تهران خود نشان از عدم توجه کافي نهاد هاي مسئول به اين امر دارد در اين حال بايد گفت که هر چند علت کشيده شدن بعضي افراد به تکدي گري فقر و نياز مالي افرادو بيکاري نيز باشد اما آنچه مشخص است در واقع درصد کمي از گداها از روي احتياج به تکدي گري روي مي آورند و آنچه جالب است و همچنين برخي از مقامات و کارشناسان به ان اشاره کرده اند مافياي تکدي گري و عملکرد باندي گسترده ي اين گروه ها در شهرهايي نظير تهران است به طوري که تعداد زيادي از متکديان ساعت کار، محل و موقعيت از پيش تعيين شده براي تکدي گري دارند و به صورت دسته جمعي و سازمان يافته و زير مديريت افراد سودجو، تكدي‌گري مي‌كنند و گاه در شهر هاي بزرگي نظير تهران براي گريز از قانون تبديل به دستفروشي مي شود و با فروش فال، گل، تميز کردن شيشه خودرو و... در بسياري از موارد شهروندان را با وجود عدم نياز مجبور به خريد کالاي گران خود مي کنند.آنچه مشخص است در واقع رويکرد مقابله بااين آسيب اجتماعي نيازبه همتي دوچندان داشته است در اين راستا از يک سو اين امر از انجا که در سالهاي گذشته با جديت قابل توجهي روبرو نبوده است نيازمند رويکردي نوين در همکاري نهادهاي مسئول در برابر برخورد با متکديان و بويژه متکديان خارجي است در اين حال نيز بايد توجه داشت که صرف توجه دوره اي به اين امر همچون گذشته چاره‌ساز اين امر نبوده و بي شک براي زدودن بيشتر اين رفتارو آسيب ضد اجتماعي از شهر ها و حتي روستاهاي کشور نيازمند فرهنگ سازي در بين مردم (عدم کمک به اين نيازمندان غير واقعي) و انجام اقدامات حمايتي، مشاوره اي و...اعطاي فرصتهاي بيشتر به متکديان براي باز گشت سالم به جامعه هستيم.آرمان:تامين نظر ايران در مذاکرات ژنو«تامين نظر ايران در مذاکرات ژنو»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آرمان به قلم حشمت الله فلاحت پيشه است كه در آن مي‌خوانيد؛مذاکرات ژنو بعد از دو روز و انجام سه دور مذاکره ميان سعيد جليلى، دبير شوراى عالى امنيت ملى ايران و کاترين اشتون، مسئول سياست خارجى اتحاديه اروپا و نماينده گروه 1+5 در مذاکره با ايران، با تعيين زمان و مکان مذاکرات بعدى به پايان رسيد.طرح مسئله ترور دانشمندان هسته‌اى ايران در دور اول مذاکرات آن چنان فضاى گفت‌وگو‌ها را تحت تاثير قرار داد که مسئول هيات مذاکره کننده روسيه و چين را به تکاپوى آن انداخت تا براى تلطيف فضاى گفت‌و‌گو‌ها به ديدار سعيد جليلى بروند. به نظر مى‌رسد دور دوم مذاکرات به نسبت جدى‌تر بوده است. در اين دور از مذاکرات توافق شد تا در نشست سوم ميان ايران و گروه 1+5 مسائلى نظير عدم اشاعه، خلع سلاح و همکارى‌هاى صلح آميز در زمينه فناورى‌هاى هسته‌اى مورد بررسى قرار گيرد.توافقات انجام شده در رابطه با برگزاري دور بعدي مذاکرات در استانبول و همچنين ادامه مذاکرات بر اساس همکاري بر روي نقاط مشترک نشان مي‌دهد که  نظر ايران با اين توافق بيش از نظر گروه 1+5 در مذاکرات فيمابين تامين شده است. بعد از 14 ماه به نظر مي‌رسد که نظر ايران در اين توافقات تامين شده و اينکه قرار باشد مذاکرات ادامه بيابد گام مثبتي است، البته بايد مقداري نيز در رابطه با تغيير رويکرد 1+5 از مقابله به همکاري ترديد داشت.سابقه قبلي از مذاکرات بين ايران و 1+5 به تجربه ثابت کرده است  که آنها پس از ديپلماسي به رويکرد فشار روي  مي‌آورند و سعي مي‌کنند ايران را در موضع ضعف به ميز مذاکره بکشانند و البته شرايط امروز چندان براي آنها مساعد نبود،  زيرا پس از شکست اوباما در انتخابات و پيروزي ايران در عراق و لبنان شرايط بين المللي  در مذاکرات به نفع ايران بود.ايران با وزني که در منطقه و عرصه جهاني دارد نبايد در جايگاه پاسخ دادن به سئوالات آنها مي‌بود که در اين مذاکرات  به عينه مورد توجه قرار گرفت. بايد منتظر بود که طيف افراطي گروه 1+5 با برجسته ساختن بخش‌هاي ديگر از قطعنامه سعي کنند يک فضاي تشديد شده فشار را بر عليه ايران اعمال کنند. البته از سوي ديگر نيز چين و روسيه در اين روند با احساس اينکه بازيچه آنها قرار گرفتند نسبت به اقدامات آنها وارد يک واکنشي خواهند شد.دنياي اقتصاد:مذاكرات هسته‌اي و اسقاط اتهام«مذاكرات هسته‌اي و اسقاط اتهام»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن مي‌خوانيد؛مذاكرات ايران و گروه 1+5 در ژنو پايان يافت و نماينده ايران در مذاكرات از حصول دو توافق خبر داد. توافق‌هايي كه سعيد جليلي از آن ياد كرده،معطوف به مسائل مورد ادعاي آمريكا و اروپا؛ يعني برنامه هسته‌اي ايران نيست، بلكه يكي درباره ادامه مذاكره راجع به نقاط مشترك است و ديگري درباره محل مذاكرات آينده؛ يعني استانبول تركيه. ظاهر اين دو توافق از بي‌حاصلي مذاكرات ژنو حكايت دارد؛ اما براساس نمادشناسي ديپلماتيك، مي‌توان از تحولي تازه و درخور اعتنا سخن گفت.اينكه ايران و بازيگران اصلي صحنه بين‌المللي، پس از يك‌سال قطع مذاكره، حاضر به مذاكره شده‌اند و پس از مذاكرات از «نقاط مشترك» سخن گفته‌اند به اين معنا است كه طرفين مذا�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن