پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1851308093
انتقام سينما از شكست در برابر زمان
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار سه شنبه 12 شهریور 1387 تعداد مشاهده : 101 نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام جم آنلاين: ترجمه سياوش جمادي از كتاب «هستي و زمان» اثر مارتين هايدگر را خيليها رويدادي تاثيرگذار در ايران ناميدهاند، اگرچه سياوش جمادي خود ميگويد رويداد موثر وقتي است كه اثر خوانده شود و تفسير غالبي از جهان را دگرگون كند. به بهانه چاپ اين كتاب نگاهي داريم به نخستين كتاب او با نام «سينما و زمان» كه تشابه نامش با آخرين ترجمه منتشر شده از او مسلما بر حسب تصادف نيست چراكه او خود در آن رساله تاليفي جامع، بكرات از اين كتاب برجسته هايدگر نام ميبرد و به نظر ميرسد نگارش آن هم در اصل تحت تاثير همين كتاب جريان ساز دوران صورت گرفته است. اگرچه اين هرگز به معناي عدم اصالت آن نيست چراكه جمادي با همين اثر تاليفي اوليه كه سال 1377 در سن 47 سالگي به عنوان اولين كتاب خود روانه بازار نشر نمود، ثابت كرد مولفي صاحبنظر است و صبر و حوصله او در انتشار نخستين كتابش حكايت از جهد و تلاش ستودني او در مطالعه و شناخت پيش از عرضه افكارش دارد. او خود جايي تصريح ميكند كه 30 سال در مقام خواننده با كتاب هستي و زمان هايدگر در كشمكش بوده است. در آينده به طور مفصل در نوشتاري جداگانه به بررسي كتاب هستي و زمان خواهم پرداخت. كتاب سينما و زمان مشتمل بر ترجمه فيلمنامه «داستان عامهپسند» يا «داستان پوشالي» از كوئنتين تارانتينو است با رسالهاي تحقيقي در باب ماهيت كاركرد زمان در سينما با محوريت مصداقي همين فيلم كه امروزه به عقيده بسياري يكي از10 فيلم برتر تاريخ سينماست. پيش از پرداختن به جزييات كتاب و اشارههاي مستقيم به بخشهاي مختلف اثر، به برخي از ويژگيهاي كلي و خاص اين كتاب اشاره ميكنيم. سياوش جمادي ادبيات نوشتاري مخصوص به خود دارد. مباحث فلسفياش را هم اديبانه و عرفاني مينويسد و حتي ادبيات گفتارياش هم شاعرانه است. اين امتزاج فلسفه و ادبيات را در اصطلاحات جالبي كه به كار ميبرد ميتوان ديد: غزل ديالكتيكي، عرفان الكترونيك و...! به گفته خودش از نوجواني خوره رمان بوده و چيزهايي هم به نثر يا نظم نوشته است. بعيد نيست زماني با چاپ مجموعه شعري هم از او مواجه شويم و مثل اولين اثرش غافلگيرمان كند. سينما و زمان، كتاب منحصر به فردي است. بعد از اين همه سال مطالعه و مداقه در فلسفه و دين و عرفان و هنر، جمادي نخستين كتابش را با محوريت فيلمنامه يك فيلم سينمايي كه در آن زمان چندان مورد توجه جامعه هنري ايران نيست عرض ميكند. همين به تنهايي نشان از بيتوجهي او به شهرت و اعتبار بياساسي دارد كه با ابنالوقت شدن هميشه سهلالوصول است. بدعت ديگر او زبان بياني است كه براي نگارش تاليف نخست خود برگزيده و جسارتش در اتخاذ موضع نويسندهاي كه خود را صاحبنظر ميداند و اگر نقلقولي از كتابي و بزرگي ميآورد، تصريح ميكند كه مقصود او چنانچه معمول است آن نيست كه براي توضيح نظر خودش به دنبال مهر تأييد يا زيور كلام باشد. ميگويد ما نتايج خودمان را ميگيريم و همخوانيهاي احتمالي تصادفي است. جالب است با اين كه آنچه پيش رو داريم به آراء جميعتي از فلاسفه و عرفا و شعرا و متفكرين و انقلابيون شرق و غرب اشاره دارد، اما در پايان اين تحقيق مبسوط باز برخلاف شيوه مرسوم و معمول و مقبول جامعه علمي ما حتي نام يك كتاب هم به عنوان منبع و مرجع ذكر نشده و تنها به ذكر پاورقيهاي معدودي در خود متن اكتفا شده است. رساله سينما و زمان جمادي تنها عنوان تكراري تاليف را يدك نميكشد، بلكه به معناي واقعي تاليف است نه سرقت (واژهاي كه جمادي خودش در جايي از كتاب براي توصيف آثار نويسندگان غيراصيل به كار ميبرد). كار او كار زنبوري است كه اگر شهد گل نوشيده حالا همانها را ناقص و مصرف شده تحويلمان نميدهد بلكه با فعل و انفعالات دروني خود آن را عسلي خوشگوار و درمانگر ميكند تا برايمان مفيد فايده باشد. ويژگي ديگر كتاب سينما و زمان نگاهي ويژه به مقوله نقد و بررسي فيلم است. نگاهي بر پايه جزييات ساختاري و مضموني و متكي بر شناخت روابط داستاني اثر پيش از ورود به بحثهاي تئوريك و كلي در مقولات زيباييشناسانه و فلسفي هنري. كاري شبيه رفتار كارآگاهانه ناباكوف براي كشف رازهاي نهفته در اثر جاودانهاي چون «مسخ» كافكا. از نوشته «به سوي ماشين زمان» سردر رستوران جك رابيت اسليم در فيلم و ارتباط آن با كليت اثر گرفته تا كلمه به كلمه ديالوگهاي مارسلوس والاس به بوچ و نقش داستاني و مضموني ساعت طلاي او در ساختار فيلم. «اگر من بنا به روش خود در شناخت امور، نوعي طريق انس و همزيستي با متعلق شناسايي خود را طالب باشم، بايد همه توجه خود را صرفا به خود آن متعلق معطوف كنم و به جاي خواندن درباره آن متعلق و به طور كلي به جاي توجه به هر امري كه خارج از شخصيت مستقل و مرزهاي آن متعلق است، آگاهي خود را چون كودكي كه كورمال كورمال بر شيئي ناشناخته دست ميسايد وارد آن متعلق كنم. نقدهاي سينمايي نهتنها اغلب ناقص و مغرضانهاند، بلكه نظرگاه و موضع يك منتقد خارج از حيطه فيلم هستند. منتقد ميتواند كارش را (اگر نقد را بتوان كار ناميد) تا پايان عمر حفظ كند (و اين موهبتي است كه به هيچ هنرمندي ارزاني نشده است.) چرا؟ چون مثله شدن روح، انديشه و هنر در ذات خود تصرفي مادي نيست كه چون پاره شدن شكم بينياز از هر واسطهاي عيان و آشكار شود. اين خود سرچشمه بيعدالتي جاودانه حاكم بر جهان آدميان است زيرا قانون در همه جا براي كسي كه ديگري را با خنجر برهنه ميكشد مجازاتي مقرر كرده اما هيچ قانوني يافت نميشود براي آن كه ديگري را از نظر روحي ميخورد و ميكشد، مجازاتي نوشته باشد. اما متاسفانه اين تنازع و مقاتله روحي همواره ميان آدميان چون آب گلآلودي جريان دارد. منتقد از اين آب گلآلوده ماهي ميگيرد». و اما معرفي با نگاه دروني و براساس ساختار و مضمون كتاب. بخش دوم كتاب اختصاص به ترجمه فيلمنامه دارد و مورد نظر اين نوشته نيست، اما بخش نخست كه در بردارنده رساله فلسفي سينما و زمان است با اين توضيح مولف آغاز ميشود: «برگردان و هسته مركزي همه مطالب اين پژوهش تعمقي كاملا شخصي در مناسبت سينما و زمان است... پرسش از ماهيت زمان و سينما لاجرم ما را به حيطه فلسفه، يعني پرسش از هستي و مناسبت آدمي با زمان ميكشاند و در كشاكش اين مناسبت و به كلام واقعي تر، مغالبه است كه وضعيتهايي چون تعالي، ايمان و الحاد سر برمي كشند. تفصيل اين مطالب اولا بي ارتباط با مساله زمان نيست و ثانيا از طرفي در حد بضاعت نگارنده و از طرف ديگر در حد رجعت آنها به مساله زمان صورت گرفته است. از اين رو مقصد اين ملاحظات بيش از آن كه داعيه وجودشناسي و الهيات بوده باشد فلسفه سينماست.» اين قيد آخر «بيش از آن كه...» از همين جا به ما پيش آگاهي ميدهد كه بخشهايي از كتاب به دليل اقتضاي بحث در رابطه با هستيشناسي و الهيات است كه مولف هم با تسلط بر فلسفه غرب و عرفان اسلامي بخوبي از عهده تبيين آن برآمده است. توضيح مهم ديگر نويسنده در پاراگراف بخش اول (از نقد فيلم تا نقد سينما) شمايي كلي از محتواي رساله را به معرض نمايش ميگذارد: «مقصود ما به طور خاص نقد فيلم يا معرفي فيلمساز يا آشنايي با سينماي پستمدرن و اين قبيل مطالب نيست... ورود به عالم سينما از خلال اين فيلمنامه (كه به سبب زمانبندي سينمايي بيبديل آن برگزيده شده) از آغاز به قصد خروج از آن است». دو فصل ابتدايي مقدمهاي است براي ورود به بحث حقيقت هستي و زمان و اشاره به اعتباري بودن زمان وضعي بشر: «اما چرا ما آن را وضع نمودهايم؟ ما آنها را عليه زمان به كار ميبريم، اما با اين گمان كه با ساعت و برنامهريزي داريم زمان را مغلوب و مسخر ميكنيم. تنها كاري كه ميكنيم پنهان كردن زمان اصيل و گريز از آن است. همچنان كه با اشتغال يا مستي از رويارويي با حقيقت وجود شانه خالي ميكنيم. فصل سوم تا هشتم به شناساندن ساختار و مضمون فيلم اختصاص دارد. مولف همچون تماشاگري مشتاق و علاقهمند به درك داستان، ساختار فيلم را مورد دقت و موشكافي قرار داده، ارتباط صحنهها را با هم پيدا كرده، كليت قصه فيلم را فهميده است و آن را به زباني ساده برايمان بازگو ميكند سپس به چرايي انتخاب فرم روايي خاص فيلم ميپردازد و با تسلط بر قواعد فيلمنامهنويسي و بايدها و نبايدهاي روايت سينمايي به شكل قانعكنندهاي ثابت ميكند اين پس و پيشها و به هم ريختگيهاي زماني، بازي بيهوده با فرم نيست و از نبوغ و توجه آگاهانه فيلمساز به تاثير آن نشات گرفته است. «زمان داستان اساسا زمان كرونومتر و ساعت و تقويم و به زباني ديگر زمان طبيعي و بيروني نيست. در عين حال زمان از هم گسيخته و نامربوط روياها، زبان تداعي و زبان جريان به اصطلاح سيال ذهن نيز نيست. زماني نابخود، درون زيست، فروبسته و مجبور نيست. زمان اراده آزاد انساني است كه هوشيارانه بر آن است تا از زمان طبيعي فاصله گيرد، آن را در هم بشكند و از نو به زبان هنر بازگو كند. زباني كه به عقيده نگارنده امكان خاص سينماست و در ادبيات توسل بدان به طريق نامحسوس و بيواسطه ممكن نيست. پس و پيش كردن صحنهها و در هم ريختن زمان متوالي آنها اين دريافت را به ذهن متبادر ميكند كه مضمون فيلم، تفسير خود فيلم و فراتر از آن، تفسير سينما به لحاظ امكانات آن در تعريف واقعيت و جعل ناواقعيت به جاي آن ميباشد. از فصل نهم با عنوان «سينما از ديدگاهي بدوي» نگارنده وارد بحث گستردهاي در رابطه با ماهيت سينما ميشود. «اينك من سعي ميكنم از دانستهها و تاثرهاي تاكنوني خود از سينما صرفنظر كنم و آنگاه به اين پرسش چنانكه گويي كودكي آن را مطرح ميكند، پاسخ دهم. سينما چيست؟» سپس به قلمرو دلالت تصوير پا ميگذارد و بر اهميت حس بينايي در انديشه و شناخت آدمي اشاره ميكند. اقسام سه گانه دلالت تصوير (بر خود، بر ديگري و بر حقيقت) را بر ميشمرد و اذعان ميدارد ادعايي بر اطلاق سومي به سينما نميتوان داشت چراكه اين ساحت خود بر آدمي تجلي مييابد نه اين كه آدمي قادر بر متجلي ساختن آن باشد. بحث به شكل مفصل و با بيان امثله مختلف دنبال ميشود كه بيان نتيجه اين مورد بخصوص و به طور كلي همه ديگر مباحث مطرح شده در كتاب به صورت مختصر و قطعي نتيجهاي ندارد جز نزول مضامين از عمق به سطح كه نه فقط بر اشتياق خواننده به رجوع به اصل كتاب نميافزايد كه چه بسا اثر معكوس و نامطلوب هم داشته باشد. در فصل يازدهم بحثي آغاز ميشود با عنوان «فيلمساز در نقش خدا» كه تا فصل بيست و سوم ادامه پيدا ميكند. از اينجا بحث ماهيت سينما با مساله فيلمساز و مخاطب مورد بررسي قرار ميگيرد و اشاره به جايگاه خدايگاني فيلمساز (و نويسنده) و بندگي تماشاگر لاجرم بحث ايمان و الحاد را پيش ميكشد و مباحثي چون اخلاق، تعالي و دين متعلق اين بخش از تحقيق واقع ميشوند. در اين بين اما رشته اصلي كلام از دست نميرود و نويسنده موازي با اشارات فوق اين موضوعات را هم با مباحث فلسفي هستيشناسانه كه ارتباطي خاص با الهيات يافتهاند در ميآميزد: هستي واقعي و هستي سينمايي، زنده بودن يا زندهنمايي سينما و نوسان حضور و حصول در برابر پرده. جان بحث اما به گمان نگارنده اين مقاله، فصل نوزدهم (فيلمساز و نويسنده همچون خداوندان زمان) و بخصوص فصل بيستم (زهرخند زمان) است. در اين فصل آن نكته كليدي كه مرتبط با فيلمنامه «داستان پوشالي» است مورد بحث واقع شده است؛ مساله فتح زمان. «آدمي همواره وجودي فراتر از خويش است، به اين معنا كه هستي من يعني من به اضافه آينده. تنها مرگ است كه مرا يكسره گذشته ميكند. اين كه آدمي پيشتر از خويش است بدان معني است كه اولا ذاتا آينده مند است و ثانيا هرگز بر آينده غالب نميشود زيرا اگر بشود، آيندهمند بودن خود را نقض كرده است. او يك نفس از دويدن به دنبال زماني كه همواره در پيش اوست از نفس نميافتد. به آن چنگ ميزنيم تا فراچنگش آريم، اما او از لاي انگشتان ما ميگريزد يا به پشت يا به پيش ما. مال مياندوزيم تا آينده را در كف گيريم اما همزمان كه ما مال براي آينده پسانداز ميكنيم آينده مرگ براي ما پيشانداز ميكند. بدينسان زندگي و هستي ما به تمامي جز تقلا و تكاپويي عبث و محكوم به شكست نيست.» اما سينما چه ميكند؟ به ما فرصت رهيدن از اين شكست دائمي جهان خارج ميدهد ولو با فروكاستن زمان به مناسبات واقعياتي دروغين. جمادي اين ويژگي فريبنده سينما را نكوهش ميكند و از اين لحاظ ادبيات را در وضعيت صادقانهتري با مخاطب ميبيند اما با همين فرض معتقد است تنها سينما قدرت فراچنگ در آوردن كامل زمان را دارد اگرچه اين را مساوي با غفلت و دين انگاري سينما ميداند. آزاد جعفري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-تاریخ انتشار سه شنبه 12 شهریور 1387 تعداد مشاهده : 101 نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام جم آنلاين: ترجمه ...
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-تاریخ انتشار سه شنبه 12 شهریور 1387 تعداد مشاهده ... در فصل يازدهم بحثي آغاز ميشود با عنوان «فيلمساز در نقش خدا» كه تا فصل ...
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام ... نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام جم آنلاين: ترجمه ...
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و ... داشتند، با عدم استقبال عموم تماشاگران روبهرو شدند و شكست تجاری خوردند.
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام جم آنلاين: ترجمه سياوش جمادي از كتاب «هستي و زمان» اثر مارتين هايدگر را ...
انتقام سينما از شكست در برابر زمان-تاریخ انتشار سه شنبه 12 شهریور 1387 تعداد مشاهده : 101 نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» جام جم آنلاين: .
مورینیو: این انتقام از تاریخ بود-ورزش > فوتبال جهان - مورینیو پیروزی در استامفورد ... خوزه مورینیو پس از برتری یک بر صفر برابر چلسی گفت:« در بازی با تیم ... استامفوردبریج یک بر صفر با گل ساموئل اتوئو، چلسی را شکست دهد و پس از برد ... در بخشي از متن اين لوح تقدير آمده بود: سينماي ايران بيشك مديون هنرمنداني است كه ...
«انتقام جويان» در راه تسخیر سینماهای جهان + تاریخ اکران-پروژه سينمايي «انتقام جويان» آماده نمايش شد. ... اى كه با نگارش داستان فيلم هاى «هالك شكست ناپذير» و «مردان ايكس» به شهرت رسيده، نويسندگى .... فیلم "زردآلوی طلایی" با "کپی برابر اصل" ...
نگاهي به اولين كتاب سياوش جمادي «سينما و زمان» انتقام سينما از شكست در برابر زمان... به پيشواز سلوك معنوي در ماه رمضان... مركز آموزش جهاد دانشگاهي در بناب افتتاح ...
شکست سنگین اینتر مقابل میلان-ورزش > فوتبال جهان - میلان شب گذشته با سه گل ... ضمن اينكه آبى و مشكى پوشان شهر ميلان هنوز به دنبال گرفتن انتقام شكست سنگين ۶ - صفر . ... اظهارات مجید مجیدی در خصوص بزرگترین فیلم تاریخ سینمای ایران ...
-