واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم:«300» که تاريخ کهن ايران را هدف گرفته است ، مردم و فرهنگ غني آن را به شکلي منفي و حتي غيرقابل تحمل معرفي مي کند. آيا پس از روسها، کمونيست ها و حتي مردم قزاقستان (که سال گذشته در کمدي «بودات» مورد تمسخر قرار گرفتند) حالا نوبت ايران و ايراني است که به عنوان «بدمن» محصولات هاليوودي معرفي شود؟ قصه 300 در سال 480 پيش از ميلاد مسيح اتفاق مي افتد. خشايار شاه که راه و روش پدرش داريوش را دنبال مي کند، قصد غلبه بر يوناني ها را دارد. او به هلاس مي رسد. به ادعاي فيلم تلاشهاي ديپلماتيک و تهاجم گذشته ايراني ها باعث شده تا قبايل شمالي هلاس با ارتش ايران همراه شوند؛ اما اهالي آتن و اسپارتا (بزرگترين قدرت يونانيان در آن دوران) احساس مي کنند از سوي امپراتوري ايران تحقير شده اند. در اسپارتا شاه ليونيداس با مقامهاي محلي ديدار و مشورت مي کند. آنها دو گزينه مطرح مي کنند: يا شاه اسپارتي ها بايد خودش را فدا و قرباني کند يا اسپارتا بايد در آتش بسوزد. يک ميليون و 700 هزار نيروي ارتش ايران ، شهر را محاصره مي کنند. 300 نفر نيروي گارد ويژه پادشاهي به مقابله با ارتش ايران برمي خيزند؛ اما اين ارتش پس از 4 روز از قواي ايران شکست مي خورد. اين در حالي است که آنها کمترين تلفات را داده اند، ولي توانسته اند تعداد زيادي از نيروهاي ارتش ايران را از ميان ببرند. اين نبرد در تاريخ به نام نبرد ترموبيل معروف شده است. اين نخستين بار نيست که يک فيلم امريکايي ، مردم و ارتش ايران را به صورت موجوداتي مزاحم و ضعيف معرفي مي کند. دو سال پيش هم در «اسکندر» اليور استون ، ايراني ها را به صورت موجوداتي بزدل به نمايش درآمدند که به راحتي از ارتش اسکندر شکست مي خورند. همان زمان ايرانيان داخل و خارج به اين تحريف آشکار تاريخي اعتراض کردند؛ اما در آن فيلم مساله شکست ايران از اسکندر يکي از حواشي هاي فيلم بود، ولي در 300 اين موضوع خط غالب است. نمايش عمومي 300 بلافاصله واکنش منفي ايرانيان را در سراسر جهان برانگيخت. فيلم تحريفي آشکار و توهيني مسلم به فرهنگ کهن ايران بود. به دليل شناخت نداشتن سازندگان فيلم از ايران (و به احتمال زياد، غرض ورزي آشکار) ايراني هاي قصه فيلم بيشتر شبيه اهالي يک کشور آفريقايي هستند تا ايران. آنها موجوداتي سياه پوست به تصوير کشيده شده اند که رداي بلند به تن دارند و مانند آفريقايي ها، حلقه از گوش و بيني شان آويزان است. از سوي ديگر همراه ارتش ايران موجودات هيولاگونه اي هستند که نمونه آنها را فقط در فيلمهاي ترسناک علمي - خيالي مي توان پيدا کرد! خشايارشاه هم به همين شکل به صورت موجودي وحشي و هيولاگونه ترسيم شده است و تاسف زياد از اين بابت است که وي و ايراني ها به صورت افرادي معرفي مي شوند که بجز وحشي و بدوي بودن ، انحرافات اخلاقي هم دارند. اين در حالي است که برخلاف ادعاي فيلم نه يک ميليون و 700 هزار نفر ايراني که حداکثر 100 هزار نفر در حمله به يونان شرکت داشتند. طبق اسناد تاريخي دليل طولاني شدن مقاومت محاصره شدگان نه شهامت و شجاعت فراوان ارتش يونان که وخيم بودن آن منطقه سوق الجيشي بود. همين مساله (که با غالب بودن نيروهاي يوناني بر تنگه ترموبيل همراه بود) کار پيشروي نيروهاي ايراني را با اشکال مواجه کرد. خشايارشاهي که در فيلم به صورت هيولا ترسيم شده ، کسي است که پس از پيروزي دستور داد مجسمه يادبود سرباز يوناني را به نشانه رشادت و دليري سپاه دشمن بسازند و در آن منطقه نصب کنند. اين نکته حکايت از بالا بودن فرهنگ و تمدن ايران در آن زمان دارد، اما سازندگان فيلم بدون توجه به اين مسائل ، فيلمي تهيه کرده اند که در آن يوناني ها مظهر شجاعت و گذشت و ايراني ها مظهر سياهي و تباهي تعريف شده اند. اعتراضات شديد ايراني ها باعث موضعگيري کمپاني برادران وارنر (که تهيه کننده فيلم است) شد. اين کمپاني در بيانيه اي رسمي گفت ، 300 فيلمي است که براساس قصه کميک استريپي فرانک ميلر ساخته شده و او بايد پاسخگوي اعتراضات باشد. بيانيه اين کمپاني اضافه مي کند، هدف از توليد فيلم 300 تنها خلق يک کار سرگرم کننده بوده و قصد توهين يا اهانت به فرهنگ و ملت هيچ کشوري را نداشته است. انتشار اين بيانيه حکايت از موثر بودن اعتراضات مختلف ايرانيان به اکران عمومي فيلم مي کند، هر چند که متن بيانيه ناقص به نظر مي رسد و مسوولان کمپاني در آن از مردم ايران عذرخواهي رسمي نکردند؛ ولي از آنجا که کمپاني هاي فيلمسازي تا پيش از اين در موارد مشابه حاضر به انتشار هيچ بيانيه اي نشدند، منتشر شدن متن ياد شده به هر حال اهميت پيدا مي کند. 300 که با هزينه اي 63 ميليون دلاري ساخته شد در 3 روز اول نمايش ، 71 ميليون دلار فروش کرد. بسياري از تحليلگران سينمايي و سياسي عقيده دارند، استقبال مردم امريکا از فيلم (که طي 5 هفته اکران عمومي 193 ميليون دلار فروش داشته) فقط به دليل سرگرم کننده بودن آن و جلوه هاي جديد ويژه اي است که در فيلم مورد استفاده قرار گرفته است. فيلم با کمک فناوري جديد ديجيتالي و استفاده از سيستم پرده آبي (که در آن صحنه هاي خطرناک را با حضور بازيگر در داخل استوديو و در جلوي يک پرده آبي مي گيرند و بعد صحنه هاي مورد نظر را روي پرده آبي منتقل مي کنند و اين حس به وجود مي آيد که بازيگر در آن مکان خطرناک حضور دارد) توانسته صحنه هايي را به نمايش بگذارد که نسل جديد را که مشتاق بازيهاي پرسروصداي ويدئويي است ، جذب خود کند، اما برخورد منتقدان سينمايي با فيلم متفاوت بوده است. از يک طرف بسياري از منتقدان و نشريات معتبر، اين فيلم را به دليل کم ارزش بودنش (مانند نشريه ورايتي) يا اصلا مورد بحث و نقد قرار نداده اند يا اين که (مانند سايت بي بي سي) حجم بسيار کمي را به آن اختصاص داده اند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 286]