واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: وقتي بعدازظهر جمعه از سمت غرب اتوبان كرج به سمت شرق ميرانيد و در ترافيك سنگيني گرفتار ميشويد، حتما تصور ميكنيد تصادفي رخ داده است، اما كمي كه جلوتر ميرويد، با انبوهي خردهشيشه كه همچون ستارههايي كف اتوبان را فرش كردهاند، روبهرو ميشويد و به دنبال آن اتوبوسهايي كه يا شيشه ندارند يا صندلي يا هر دو را. مطمئنا به اين نتيجه خواهيد رسيد كه ساعاتي پيش يك مسابقه فوتبال در ورزشگاه آزادي برگزار شده است و طرفداران تيم بازنده، عقده باخت تيم محبوبشان را اينگونه خالي كردهاند! اما هدف از ديدن يك مسابقه ورزشي چيست؟ تقويت روح و روان يا جنگ اعصاب و درگيريهاي لفظي و بدني و در نهايت خسارت به اموال عمومي و خصوصي؟ از ديدگاه جامعهشناسان و روانشناسان، خشونت و پرخاشگري را ميتوان هر نوع آسيب زدن به ديگري تعريف كرد. اين آسيبها ميتوانند شامل تحقير، اهانت، دشنام، يا صدمه فيزيكي به صورت عمدي باشند. گفته شده است كه خشونت بيشتر وجه عملي پرخاشگري است. تقسيمبنديهاي زيادي براي اين پديده وجود دارد. در يك تقسيمبندي، متخصصان، خشونت و پرخاشگري را به 2 دسته بازتابي و ابزاري تقسيم كردهاند. در نوع بازتابي، فرد به واسطه احساس نگراني كه در برابر يك محرك دارد، مرتكب يك رفتار خشونتآميز ميشود؛ مثلا بازيكني را در نظر بگيريد كه در پاسخ به خطايي كه روي او انجام شده است، يك عمل خطا انجام ميدهد؛ اما گاهي هم فرد از خشونت براي رسيدن به هدفش استفاده ميكند كه در اين صورت خشونت وي را از نوع ابزاري تعريف ميكنند. فيزيولوژيستها تحريك آميگوال مغز را مسبب اصلي پرخاشگري ميدانند. روانشناسان هم تئوريهاي زيادي در اين زمينه دارند. تئوري ناكامي، يكي از اصليترين تئوريهاي روانشناسان در اين خصوص است. گرچه تئوريهاي ديگري مثل همنوايي، يادگيري اجتماعي و بسياري ديگر از اين نوع نظريهها نيز همواره در اين خصوص مطرح بودهاند. ناكامي، متهم رديف اول خرده شيشههاي ريخته شده در كف اتوبان، اتوبوسهاي داغان شده، شعارهاي زشت و ناپسند، درگيريهاي لفظي و حتي ب دني، همه و همه در درجه اول ناكامي را به ذهن هر بينندهاي ميآورند. وقتي با اين صحنهها روبهرو ميشويم، خواهناخواه تصور ميكنيم تيم حريف پيروز شده است يا به هر دليلي كساني كه دست به خشونت زدهاند احساس مغبون شدن كردهاند و به همين دليل چنين اعمالي را مرتكب شدهاند، اما تحقيقات دكتر محمد مهدي رحمتي اثبات كرده است كه ناكامي نميتواند لزوما منجر به خشونت و پرخاشگري در بين تماشاگران يا بازيكنان شود. اين استاديار دانشگاه گيلان در تحقيق خود مصاديق ناكامي را عدم توفيق و ناكامي براي حضور در ورزشگاه، نمايش ضعيف تيم و بازيكن مورد علاقه، خطاي حريف روي تيم مورد علاقه، استنباط از خطاي داوري در مورد تيم مورد علاقه، ناكامي و شكست تيم مورد علاقه و نيز دسترسي نداشتن به تسهيلات رفاهي و آسايشي در ورزشگاه در نظر گرفته و به اين نتيجه رسيده است كه ناكامي طرفداران تيمهاي فوتبال، لزوما منجر به پرخاشگري و خشونت نخواهد شد. به گفته وي، تحقيقات ديگر محققان هم نشان داده است كه گاهي اوقات ناكامي منجر به سازگاري، كنارهگيري، افزايش تلاش، فراموشي، جابهجايي يا بهسازي خواهد شد و تنها 10 درصد آن به خشونت كشيده ميشود. دكتر رحمتي تئوري ناكامي پرخاشگري را كه از دهه 30 ميلادي در آمريكا مطرح شده است هنوز هم يك تئوري پرطرفدار و مطرح در حوزه مطالعات مربوط به رفتار و بخصوص رفتار پرخاشگري ميداند. اگر چه تحقيق وي كه روي طرفداران 2 تيم پرطرفدار كشور يعني استقلال و پرسپوليس انجام گرفت نشان داد اين تئوري تنها مسوول 10 درصد خشونتهايي است كه پس از هر بازي شاهد آن هستيم. جاي جامعهشناسان خالي است تاكنون هرچه راجع به خشونتهاي ورزشي گفته و تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده، بيشتر رويكرد روانشناسانه داشته است. اين روزها تيمهاي ورزشي براي جلوگيري از چنين رويدادهايي از روانشناسان بهره ميگيرند؛ اما تا به حال مشاهده نشده است كه يك جامعهشناس تيم را همراهي كند يا اينكه معضلات و بحرانهاي ورزشي از ديدگاه جامعهشناسي تحليل و بررسي شوند. اتوبوسهاي داغان شده شعارهاي زشت و ناپسند درگيريهاي لفظي و حتي بدني، همه و همه در درجه اول، ناكامي را به ذهن هر بينندهاي ميآورنددكتر سيدمهدي آقاپور، عضو هيات علمي دانشگاه تهران و رئيس انجمن علمي جامعهشناسي ورزش ايران معتقد است؛ ورزش يك پديده اجتماعي است، بنابراين بايد به تمام پيامدهاي آن نيز از ديدگاه اجتماعي نگاه كرد. به گفته وي، بيشتر بحثها درخصوص ورزش و خشونتهاي ورزشي از منظر روانشناسي و رفتاري بررسي ميشوند، در حالي كه بايد تعمق بيشتري بر اين مساله داشت. اين استاد جامعهشناس معتقد است؛ ورزش سنتي با خون و دست و پا شكستن و زد و خورد همراه بود و درواقع ورزش، آيين نمادين جنگ بود؛ اما بايد توجه داشت كه در كنار آن رفتار جوانمردانه و آيين دوستي نيز جزو جداييناپذير ورزش سنتي بوده است. وي با اشاره به ارتقاي سطح علمي و تكنيكي و رسانهاي و هنري ورزش مدرن خاطرنشان كرد: متاسفانه رويكردهاي انساني كه در ورزش سنتي موجود بوده، امروزه به دست فراموشي سپرده شده و مسوول آن نيز فلسفه جامعه جديد در زمينه برتري بر ديگري است. به گفته وي، در ورزش مدرن،فردگرايي حرف اول را ميزند و پول و مقام و سكو و مدال، مهمترين اهداف هستند و همينجاست كه نگاه خواهناخواه به سمت جامعهشناسي كشيده ميشود، مثل دخالت نهاد سياست در نهاد ورزش يا اقتصادمحوري و فرهنگ حاكم بر جوامع. در واقع فلسفه ورزش با فلسفه اجتماعي درهم آميخته است و ورزش خشونت و پرخاشگري موجود در جامعه را نشان ميدهد و نتيجه آن ميشود كه سربازي نابينا شده يا خسارتهاي مالي و رواني زيادي پس از هر بازي و مسابقه حساسي بر جاي ميماند. دكتر آقاپور اشاره ميكند كه در نگاه روانشناسانه براي بررسي اين مسائل همواره به سراغ ناكاميها ميرويم؛ اما اگر يك نگاه جامعهشناسانه داشته باشيم، بايد افزايش بيكاري، افزايش سن ازدواج، افزايش اعتياد و در واقع همه ريشهها را تحليل و بررسي كرد. ورزش پايه را جدي بگيريم خيليها معتقدند تنها راه برونرفت از اين معضل، سپردن كارها به بخش خصوصي است. درواقع وقتي باشگاه خصوصي باشد، ديگر تماشاگر به خود حق نميدهد اموال مربوط به خود را تخريب كند يا اينكه خسارت بزند و صندلي را از جا بكند. علاوه بر اين، باشگاه نيز ميداند كه موظف است به تماشاچيان خود سرويس مناسب ارائه كند و به اين ترتيب باعث نشود به موج خشونت دامن زده شود. اما دكتر آقاپور به اين مساله از بعد اساسيتري مينگرد و معتقد است تنها راهكار مناسب، حل و فصل اين قضيه از مدرسههاست. به گفته وي ورزش پايه و دانشآموزي يعني تندرستي، دوستي و شادي؛ اما ورزش حرفهاي به جاي تندرستي، خشونت و صدمه و به جاي دوستي، دشمني و به جاي شادي، جنگ اعصاب را به همراه دارد و وقتي اين تبديل و تحولها رخ ميدهد، ديگر ورزش آن كارايي را نخواهد داشت و به جاي ورزش با تجارت روبهرو خواهيم بود. وي با تاكيد بر نقش ورزش پايه و اينكه ورزشي عاري از پول است و تنها هدف آن تقويت تندرستي، شادابي و دوستي است، خاطرنشان ميكند كه ما بايد مدرسهمحوري داشته باشيم و در كنار آن خانواده را نيز در نظر بگيريم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1209]