تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس سه خصلت داشته باشد، دنيا و آخرتش سالم مى‏ماند: به خوبى فرمان دهد و خود به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826059694




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گفت‌وگو با پريسا بخت‌آور، پس از موفقيت «دايره‌زنگي»


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: کسي جلوي من جرات نمي کند بگويد «دايره‌زنگي» فيلم اصغر فرهادي است! سينماي ما- اگر رابطه تان با تلويزيون خوب باشد حتماً با نام پريسا بخت آور و سريال هايش آشنا هستيد؛ «پشت کنکوري ها» و «من يک مستاجرم» که هر دو به واسطه مضمون طنزآميزشان و حضور بازيگران شناخته شده و محبوب با استقبال خوبي روبه رو شدند و جوايزي نيز در جشنواره سيما نصيب کارگردان جوانش شد. پريسا بخت آور که اتفاقاً همسرش اصغر فرهادي نيز در سال هايي نه چندان دور با ساخت مجموعه «داستان يک شهر» اعتبار ويژه يي در تلويزيون و نزد مخاطبان جدي آن يافته بود، سال گذشته بعد از مدتي دوري از فضاي سريال سازي تصميم گرفت با فيلمنامه يي نوشته «اصغر فرهادي» پا به عرصه سينما بگذارد. او با اينکه در فيلم «دايره زنگي» اولين تجربه کارگرداني در مديوم سينما را پشت سر گذاشته است اما از نظر اقتصادي و جلب توجه منتقدان کاملاً موفق بوده است. هرچند نبايد از تاثير فيلمنامه قوي «فرهادي» در اين موفقيت غافل شد اما «دايره زنگي» فيلم پرستاره يي است که در وهله اول کاربلدي کارگردانش را در هدايت اين ستارگان به رخ مي کشد و سکوي پرش مناسبي است براي يک شروع رويايي در سينمايي که با محدوديت هايش جايي براي روياپردازي باقي نمي گذارد. نگار باباخاني - خانم بخت آور فکرش را مي کرديد که «دايره زنگي» اينقدر پرفروش شود؟ واقعيت اين است که بعد از اينکه نگارش فيلمنامه تمام شد همه ما مي دانستيم با توجه به قصه و فيلمنامه قرار است فيلم پرمخاطبي بسازيم. فيلمي که قصه جذاب و نويي دارد. ولي همه چيز به اين بستگي داشت که اين فيلمنامه در اجرا چگونه دربيايد. در اواسط فيلمبرداري و خصوصاً پس از تدوين نهايي ديگر همه اين اطمينان را داشتند که فيلم، فيلم پرمخاطبي خواهد شد. البته حتماً مي دانيد که بيش از يک ماه فيلم بدون کمترين تبليغات مثل بيلبورد در سطح شهر يا تبليغ در روزنامه ها اکران شد و کل تبليغاتش در حد پخش چند تيزر محدود در تلويزيون بود. در واقع خود تماشاگران تبليغ کننده فيلم بودند و از اين جهت فکر مي کنم فروش فيلم کاملاً متکي به خودش بوده و به قول بعضي از دوستان سينماگر اين اتفاق جديدي در اين سال ها براي يک فيلم پرفروش است. در واقع اگر اکران فيلم از ابتدا با تبليغات و اطلاع رساني همراه بود قطعا ً فروشش از اين نيز بيشتر مي شد ولي فروش فيلم بدون تبليغات براي من حاوي پيام باارزشي در مورد خود فيلم و ويژگي هايش است. - تحليلي از دلايل فروش فيلمتان داريد؟ آيا پيش از ساخت با همين هدف و همين ديد به استقبال کار رفته بوديد؟ من فکر مي کنم به طور کلي براي اينکه فيلمي مورد استقبال قرار گيرد و مخاطب آن را دوست داشته باشد چند فاکتور مي تواند مهم باشد. فيلمنامه که مهم ترين عامل است و در ساليان گذشته ثابت شده فيلم هايي که همه عوامل مختلف را براي فروش داشته اند اما داستان و فيلمنامه محکمي نداشتند مورد استقبال قرار نگرفتند. دومين عامل اجراي درست آن فيلمنامه است که يک اجراي اشتباه مي تواند بهترين فيلمنامه ها را تبديل به فيلمي ضعيف کند. عامل بعدي بازيگران هستند که اگر درست در جاي خود قرار بگيرند باعث جذب مخاطب مي شوند. يک عامل مهم ديگر مي تواند ريتم فيلم و تدوين آن باشد. با اينکه ممکن است تماشاگر عادي شناختي از تدوين نداشته باشد ولي به طور ناخودآگاه تدوين فيلم و ريتم و شتاب دروني فيلم سهم بسياري در جذب تماشاگر دارد و تبليغات مناسب و عوامل کوچک و بزرگ ديگر که صحبت درباره آنها بحثي طولاني است مثل کيفيت پخش فيلم در سينماها، زمان اکران و... من پيش از ساخت «دايره زنگي» فقط به ساخت فيلمي که در حد سليقه و نگاه خودم باشد فکر مي کردم. فيلمي که بعد از ساخت، از ساختنش خوشحال باشم و احساس خجالت نکنم. اين برايم بسيار مهم بود و اصلاً طي کار به اينکه از عواملي بهره بگيرم که باعث فروش شوند فکر نمي کردم. ما در مدت فيلمبرداري خيلي مواقع شده بود که بعضي از دوستان پيشنهاداتي داشتند براي گفتن ديالوگ هايي که باعث خنده زياد مي شد ولي چون آن طنز، طنز دلخواه من نبود و در سطح طنز فيلم نبود با آن مخالفت مي کردم و البته از آن طرف اگر بداهه يي خوب بود استفاده مي شد. الان خوشحالم فيلم در حالتي پرفروش شده که کاملاً مطابق با سليقه ام است و از خواسته هايم چشم پوشي نکردم و اين پرفروش شدن در اين حالت برايم بسيار باارزش است. - «دايره زنگي» در کليت خود مثل يک پازل عمل مي کند که در آن کنار هم قرار گرفتن داستان هاي کوچک فيلم يک کليت اجتماعي را به وجود مي آورد. اين فرم روايي تا چه حد در اجرا درآمد و تا چه حد حتي از زمان طرح اوليه فيلمنامه مدنظرتان بوده است؟ اين فرم روايي فيلمنامه يکي از مهم ترين بخش هايي بود که من بايد در اجرا به آن توجه مي کردم. در «دايره زنگي» شما هيچ وقت بي دليل از يک سکانس به سکانس ديگر نمي رويد و هميشه با يک شيء يا آدم يا ارتباط سکانس ها به هم ربط پيدا مي کند که گاهي ربط اين سکانس ها در فيلمنامه راحت ولي در اجرا سخت مي شود. حتي در تدوين هم حفظ ربط اين سکانس ها باعث محدوديت هايي برايمان مي شد ولي در هر حال اين فرمي بود که از ابتدا براي اين فيلم انتخاب کرده بوديم و من تمام سعي ام را کردم که اين فرم پازل گونه که بسيار هم آن را دوست داشتم حفظ شود. البته بعد از اعمال اصلاحيه ها ربط سکانس ها در چند مورد ناچاراً از دست رفت ولي در کل چندان محسوس نبود. - آيا فيلم هايي را که با اين ساختار روايي ساخته شده اند ديده ايد؟ بله، ولي فرقي که وجود دارد در اين است که معمولاً اين فيلم ها داراي اپيزودهايي مجزا هستند که بعداً ارتباط ميان اين اپيزودها با اتصالاتي داستاني مشخص مي شود ولي در دايره زنگي اتصالات سکانس به سکانس و پيوسته وجود دارد. - به کدام يک از فيلم هايي که اين ساختار روايي پازل گونه را داشته اند علاقه داريد؟ دو فيلم کراش (تصادف) و شورت کاتز (برش هاي کوتاه) از نمونه هاي معروف اين نوع ساختار هستند. - در اين فرم روايي بسياري از کاراکترها و بازيگران هم عرض هم قرار مي گيرند. در انتخاب بازيگران «دايره زنگي» آيا اين نکته را مدنظر داشتيد که حضور يکي ديگري را تحت الشعاع قرار ندهد؟ بله اين هم يکي از فاکتورهايي بود که در انتخاب بازيگر به آن توجه داشتم. - نوعي يکدستي در بازي هاي فيلم به چشم مي خورد که حتي شريفي نيا و مديري شناخته شده را در کنار مثلاً اميد روحاني نابازيگر قرار داده ايد. چطور به اين مساله رسيديد؟ براي من بازي بازيگران يکي از مهم ترين بخش هاي کارم است. بخشي که از آن نمي گذرم و حتي گاهي بازيگران شايد از اين همه دقت خسته شوند. من در کنار بازيگران و همپاي آنان يک بار نقش را در درون خودم بازي مي کنم. چيزي که بسيار در گفت وگو با بازيگران بر آن تاکيد داشتم اين بود که ميزان و نوع بازي شان سواي نقش با نوع بازي ديگر بازيگران هم بايد همسان باشد حتي بازيگري که با آنها در هيچ جاي فيلم بازي ندارد. - پلان هاي رقص مديري و شريفي نيا خيلي بامزه از کار درآمده بود آيا اين حرکات بنا به خواسته شما انجام شد يا حاصل ذوق و طنازي خودشان بود؟ پلان هاي رقص جزء ميزانسن هاي من بود و حتي در فيلمنامه هم نبود. يعني زماني که داشتم به عکس العمل اين آدم ها به فيلم «خسرو» فکر مي کردم عکس العمل اين دو نفر را در برابر ريتم تند موسيقي فيلم به اين شکل ديدم. - دليل اينکه براي تمام نقش ها- به استثناي اميد روحاني- از بازيگران حرفه يي استفاده کرده ايد چيست؟ من براي تمام نقش ها حتي نقش «شيرين» به بازيگر و چهره جديد فکر مي کردم. البته چهره جديدي که توانايي ايفاي نقش را داشته باشد ولي فقط در دو مورد يعني آقاي اميد روحاني و صابر ابر به نتيجه رسيدم و به همين دليل به سراغ بازيگران حرفه يي رفتم و چون معمولاً در انتخاب ها با اولين يا دومين گزينه به نتيجه مي رسيديم همين شد که ديگر سراغ انتخاب هاي بعدي که احتمالاً ناشناخته تر بودند، نرفتيم و اين اتفاق حتي در مورد نقش هاي کوتاه نيز افتاد. -آيا الزامات اقتصادي شما را به استفاده از بازيگران حرفه يي سوق داده است؟ نه، چون انتخاب بازيگر کلاً به عهده خودم بود در معيارهايي که من براي انتخاب بازيگر داشتم اين معيار اصلاً وجود نداشت و انتخاب اين بازيگران با معيارها و فاکتورهاي ديگري از جمله نزديکي شان به نقش، توانايي شان و اخلاق حرفه يي بازيگر انجام شده حال چه اين بازيگران جزء بازيگران پرفروش بوده اند يا خير. در ضمن معمولاً بهترين بهره گيري از حضور بازيگران در تبليغات حين اکران صورت مي گيرد که اگر استفاده از اين بازيگران به خاطر فروش فيلم بود تهيه کننده قطعاً در تبليغات قبل و زمان اکران از اين قضيه استفاده مي کرد که مي بينيد بيش از يک ماه اول، فيلم بدون تبليغات اکران شد پس چنين نيتي از حضور بازيگران در فيلم نبوده است. -فيلم به عنوان کار اول يک کارگردان تجربه سختي است. ترجيح نمي داديد با کار راحت تري فعاليت سينمايي تان را آغاز مي کرديد؟ نه، چون انجام اين کار سخت را دوست داشتم. اتفاقاً قبل از ساخت، تعدادي از اهالي سينما که فيلمنامه را خوانده بودند به من مي گفتند اين فيلمنامه براي کار چندم هم سخت است چه برسد به کار اول. ولي تجربياتي که از سريال هايم به دست آورده بودم و اين سه سال کار نکردن و مطالعه کردن و صبر کردن براي ساخت اين فيلم همه و همه براي من اطميناني به وجود آورده بود که از ساخت اين فيلمنامه سخت نترسم. -به جز عنوان فيلمنامه نويس کار آيا اصغر فرهادي نقش ديگري در فيلم داشت؟ طبق قوانين ارشاد براي کارگردان هاي اول، آقاي فرهادي مشاور کارگردان در اين پروژه بودند، ولي او براي اين قضيه قراردادي نبست. چون با اخلاق من از سر سريال هايم آشناست و مي داند که دوست دارم خودم به تنهايي در مورد همه چيز تصميم بگيرم و چون خودش هم اين اخلاق را در مورد کارهايش دارد به خواسته من احترام مي گذارد و معمولاً حتي اگر سر صحنه مي آمد از نظر دادن راجع به کار من خودداري مي کرد. البته بعد از ديدن راش ها به من گفت همين روندي که در پيش گرفتي خوب است و بعد از مونتاژ نهايي گفت فيلم را بسيار دوست دارد با آنکه در اين گونه مواقع آدم بسيار سخت گير و رکي است و تاييد او بر فيلم برايم بسيار مهم و باارزش است. -«دايره زندگي» يک کمدي آبرومند و موفق است که جدا از روند سخيف کمدي هاي اين روزها است. براي رسيدن به اين موضوع در چه زمينه يي بيشترين تلاش را کرديد؟ براي رسيدن به اين نوع طنز، سواي طنزي که در ديالوگ ها و موقعيت هاي فيلم است که به نظرم طنز مدرني است و درکش هم شايد براي عده يي سخت باشد، در اجرا من براي درآوردن لحظات طنز و اينکه سطح طنز فيلم در جايي تنزل پيدا نکند بسيار تلاش کردم و اين وجه کار برايم بسيار مهم بود و شايد سخت ترين بخش کار. -آيا از شنيدن اين حرف که «دايره زنگي» بيشتر از اينکه فيلم شما باشد فيلم اصغر فرهادي است دلخور نمي شويد؟ البته کسي جلوي من جرات نمي کند از اين حرف ها بزند، (با خنده) ولي خارج از شوخي واقعيتش اين است که اين سوال شما براي من ريشه تاريخي دارد، از اولين سريالم اين شايعات را مي شنيدم. سر دو سريال بعدي ام کمتر شد و سر اين فيلم دوباره ممکن است، گفته شده باشد ولي من هيچ وقت نه از شنيدن اين حرف ها ناراحت مي شوم و نه هيچ وقت جوابي به آنها داده ام، نه قبلاً و نه الان و اين اولين بار است که دارم به آن جواب مي دهم. علتش هم اين است که به نظر من وقتي حرفي ريشه در حقيقت نداشته باشد و بر پايه حدس و گمان باشد آن حرف در زمره شايعات و حرف هاي خاله زنکي است (ببخشيد ولي اصطلاح بهتري پيدا نکردم) که من هيچ علاقه يي به شرکت در اين نوع حرف ها ندارم. وقتي کاري را در حضور جمعي بزرگ انجام داده يي ديگر نياز به اثبات مجدد آن نيست ولي در کل چون معمولاً سعي مي کنم از حرف ها و اتفاقات نتيجه يي مثبت بگيرم، نتيجه يي که از اين شايعات مي گيرم اين است که حتماً کارم، کاري محکم و قابل دفاع شده است که آن را به اصغر فرهادي نسبت مي دهند، اگر کار ضعيفي بود که چنين نتيجه يي نمي گرفتند و من نتيجه يي که از اين حرف ها مي گيرم برايم مهم است نه خود حرف ها و گوينده هايشان. -از ساخته هاي آقاي فرهادي کدام يک با سليقه شما همخواني دارد؟ «چهارشنبه سوري» فيلمي است که بسيار به آن علاقه دارم و البته تئاتري به نام «ماشين نشين ها» که در زمان دانشجويي و قبل از ازدواج مان آن را کار کرديم که هنوز عاشقانه آن کار را دوست دارم. -آيا فيلم بعدي تان نيز در اين حال و هوا خواهد بود؟ بدم نمي آيد که فيلم بعدي ام طنز نباشد، چون در کل اجراي کار طنز بسيار سخت تر است. -آيا دوباره فيلمنامه يي از اصغر فرهادي را جلوي دوربين خواهيد برد؟ هيچ چيز مشخص نيست ولي اگر اين گونه شود قطعاً دوباره شانس با من همراه بوده است. -کدام بخش از شوخي هاي فيلم ايده شما بود و کدام ها در فيلمنامه وجود داشت؟ بخشي از طنزهاي فيلم در فيلمنامه نبوده که حين اجرا به اين طنز رسيديم مثل همان پلان هاي رقص يا عکس العمل نيلوفر خوش خلق که چشم بچه اش را حين ديدن فيلم مي بندد يا درآوردن کفش ها براي ورود به خانه عبدالله زاده يا نرسيدن بستني به خانم رهنما در جمع همسايه ها يا پلان هاي ديش و پاهاي آقاي قاضي مرادي و مواردي ديگر که الان حضور ذهن ندارم که اينها در فيلمنامه نبوده و در اجرا درآمده است. ولي بقيه طنزهاي کلامي و موقعيت هاي طنز در فيلمنامه بوده است. -در فيلم بعدي تان دوست داريد دوباره با کدام يک از بازيگران «دايره زنگي» همکاري کنيد؟ خوشحالم که هنگام کار کردن با اين تعداد بازيگر آنقدر فضاي دوستانه و خوبي در کار حاکم بود که بعد از اتمام کار، بازيگري نبود که حس کنم ديگر مايل نيستم با او کار کنم. ولي غير از بازيگران دايره زنگي، بازيگري بود که در ابتدا قرار بود نقش شيرين را بازي کند، چهره يي جديد و بسيار مستعد؛ کسي که يک ماه عاشقانه آمد و در تمرين ها شرکت کرد و به نقش هم نزديک شده بود ولي به دلايلي از جمله عدم هماهنگي با پروژه يي چندساله که در آن مشغول به بازي بود اين همکاري شکل نگرفت. بسيار مايلم اين بازيگر در کارهاي بعدي من حضور داشته باشد. -صادقانه بگوييد از اينکه فيلم تان در جشنواره به نمايش درنيامد دلخور هستيد؟ شايد آن زمان دلخور شدم آن هم مقطعي که پس از يک نمايش به خاطر اصلاحات مجدد، فيلم را از جشنواره بيرون آورديم ولي بعد از گرفتن پروانه نمايش همه چيز را فراموش کردم. وقتي فيلم را با تماشاگر مي بينم و واکنش آنها را حين ديدن فيلم و اين رابطه دو طرفه يي که بين فيلم و تماشاگران شکل گرفته و آنان صادقانه عکس العمل شان را نسبت به فيلم بروز مي دهند و تماس هاي مکرر دوستان سينماگر و منتقدان که گاه بلافاصله بعد از ديدن فيلم تماس مي گيرند، آنقدر برايم پشتوانه مهمي است که هيچ خاطره منفي يا شنيدن اظهارنظرهاي مغرضانه نمي تواند اين تصوير را مخدوش کند و خود فيلم با استقبال مردم و منتقدان به اين اتفاقات و اين گفته ها پاسخ مي دهد. -از چگونگي حضور فيلم تان در جشنواره کن بگوييد. چرا در بخش مسابقه پذيرفته نشد؟ در زمان جشنواره در يک اکران خصوصي نماينده بخش نوعي نگاه جشنواره کن فيلم را ديد. او ساختار فيلم را دوست داشت و فقط معتقد بود درک اتفاقات سريع فيلم براي تماشاگر خارجي، که بايد زيرنويس را هم دنبال کند کمي سخت است و بعد از ديدن فيلم که آن زمان 120 دقيقه بود يعني 10 دقيقه بيشتر از تايم کنوني فيلم، از من خواست اگر بتوانم کمي از اتفاقات و حوادث فرعي کار کم کنم تا فيلم براي تماشاگر خارجي قابل فهم تر شود و بعد آن را براي اين بخش ارائه دهد که البته چون تکليف فيلم تا اواخر اسفند چندان مشخص نبود هم من و هم آقاي ساداتيان از اينکه فيلم را به شکل دي وي دي آماده کنيم و آن را به خارج از ايران ارسال کنيم نگران بوديم. در ضمن اينکه هر دو مايل بوديم فيلم پروانه نمايشش را بگيرد و بعد براي حضور در جشنواره ها اقدام کنيم و خود من ترجيح دادم از خير اين مساله به دليل امنيت فيلم بگذرم. ولي الان نسخه يي از فيلم براي شرکت در بازار کن قرار است به پخش کننده فرانسوي کار سپرده شود. -همکاري آقاي فرهادي با تلويزيون بعد از حضورشان در سينما قطع شد همکاري شما به کجا خواهد کشيد؟ اگر فيلمنامه خوب و محکمي به دستم برسد باز هم در تلويزيون کار خواهم کرد، کمااينکه در سينما هم تا فيلمنامه خوبي نداشته باشم کار نخواهم کرد. منبع خبر : اعتماد




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1457]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن