واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پرواز در اوج تنهايي در اين چند سال اخير نهتنها در عرصه سينما بلكه در تلويزيون نيز مجموعههاي حماسي و ارزشي بسياري ساخته شدهاند كه هركدام به نوعي وقايع جنگ ايران و عراق را در دهههاي 60 به تصوير كشيدهاند كه خاك سرخ و گل پامچال و خوشركاب و ... نمونههاي آن هستند. مدتي است كه مجموعه قفسي براي پرواز از شبكه يك سيما پخش ميشود؛ سريالي كه در فاز اول آن شاهد روزهاي جنگ هستيم. براي آگاهي از چگونگي ساخت اين مجموعه بر آن شديم با تعدادي از دستاندركاران آن گفتوگو كنيم. اين مجموعه مخاطبانش را جذب ميكند مهدي ايراننژاد، تهيهكننده مجموعه، در پاسخ به اين سوال كه قصه اين كار چطور شكل گرفته است، گفت: قصه قفسي براي پرواز ابتدا در مركز سيمافيلم تصويب شده بود و پس از اين كه سيمافيلم به بخش معاونت سيما سپرده شد، قرار شد اين قصه به يك مجموعه نمايشي تبديل شود. ابتدا نظرات توسط دوستان و همكاران سيما مطرح و سپس در اوايل خرداد 88 پيشتوليد اين كار در 6 فاز مختلف آغاز شد و در مرداد ماه همان سال نيز تصويربرداري را شروع كرديم. اين تهيهكننده در پاسخ به اين سوال كه چه شد يوسف سيدمهدوي به عنوان كارگردان سكان اين سريال را به دست گرفت، گفت: آقاي سيدمهدوي جزو كارگردانان قديمي سيما بود و پيش از اين نيز با يكديگر همكاري داشتيم و با توجه به شناختي كه از هم داشتيم قرار شد هدايت قصه قفسي براي پرواز را ايشان به عهده بگيرد. ايراننژاد درخصوص تعدد لوكيشنهاي اين سريال ميگويد: اساسا ساختن كار تاريخي و جنگي بسيار سخت و دشوار است اما در نهايت تجربه دلپذيري خواهد بود. ما چون در ابتدا ميدانستيم كه با قصه پرتحرك و متفاوتي روبهرو هستيم، سعي كرديم از افرادي دعوت كنيم كه با اين فضا آشنا هستند، چرا كه هر چقدر گروه هماهنگتر و حرفهايتر باشد، طبعا كار هم بهتر و راحتتر جلو خواهد رفت. وي در مورد انتخاب بازيگران اين مجموعه توضيح ميدهد: انتخاب بازيگران اين مجموعه بيشتر به عهده احمد كاوري به عنوان نويسنده و مشاور كارگردان بود ايشان خيلي خوب به اين مساله اشراف داشت. ايراننژاد معتقد است تا به حال قفسي براي پرواز توانسته مخاطبانش را جذب كند و در ادامه نيز جذابتر هم خواهد بود. البته اين تهيهكننده بر اين عقيده است كه اگر اين سريال به صورت يك شب در ميان پخش ميشد، بهتر بود چرا كه ممكن است با اين شيوه از پخش كه به صورت هفتگي است، كار افت كند. ايراننژاد در پاسخ به اين سوال كه چرا اسم «پرندگان خارزار» به قفسي براي پرواز تغيير كرد، گفت: از ابتدا هم قفسي براي پرواز براي اين قصه در نظر گرفته شده بود، اما در ادامه به نام پرندگان خارزار تغيير پيدا كرد، چون اين اسم هم تداعيكننده رماني با همين نام بود مجددا به اسم ابتدايياش برگشت. اميدوارم مخاطبان بتوانند با اين سريال همذاتپنداري كنند. يوسف سيدمهدوي، كارگردان مجموعه قفسي براي پرواز است. وي تا به حال در ارتباط با ژانر دفاع مقدس تلهفيلمي با نام عروس كوهستان را نيز كارگرداني كرده كه در آن به حواشي جنگ پرداخته است. وي در مورد اين كه چطور كارگرداني اين مجموعه را به عهده گرفته است، ميگويد: خلاصهاي از قصه را خواندم و از آن خوشم آمد و متوجه شدم كه جاي كار زيادي دارد بنابراين پس از صحبتهايي كه با آقاي اكبري، مدير گروه حماسه و دفاع مقدس داشتم، كارگرداني اين مجموعه را به عهده گرفتم. وي درخصوص اين كه چطور اين بازيگران را در كنار هم قرار داده است، گفت: انتخاب بازيگران به عهده احمد كاوري بود، اما تلاش كرديم بازيگران را طوري انتخاب كنيم كه با شخصيتها و كاراكترهاي قصه هماهنگ باشند. سيدمهدوي ميگويد: ساخت اين سريال حدود 13 ماه طول كشيده است و با شرايط جوي مختلف و سختي هم روبهرو بوديم، چراكه به هرحال 4?فصل را هنگام ساخت اين كار تجربه كرديم. خيلي از مسائل غيرقابل پيشبيني بودند اما با اين همه توانستيم كار را بخوبي پيش ببريم و شرمنده دوستان نشويم. سيدمهدوي در ارتباط با مشكلات ساخت اين سريال اينگونه توضيح داد: بسيار دوست داشتم از فضاي آپارتماننشيني صرف دوري كنم و مخاطبم را به مكانهاي تازه ببرم. براي همين سختي اين كار را به جان خريدم، البته تيم حرفهاي و قوياي هم در اين كار مرا ياري كردند براي همين دشواري كار برايم آزاردهنده نبود. اين كارگردان در پاسخ به اين سوال كه چقدر ساخت قصههاي جنگي براي مخاطب امروز تلويزيون دلپذير است، گفت: امروز ژانر دفاع مقدس و جنگ براي مخاطب جاافتاده است و در اغلب كشورهاي دنيا نيز اثرهاي مختلفي در اين ژانر ساخته ميشود، از جنگ كره گرفته تا ويتنام و جنگ جهاني دوم، بنابراين مهم اين است كه با چه زاويهاي به اين مساله نگاه كنيم تا بتوانيم مخاطب را جذب كرده و اشتياق ديدن را در او به وجود بياوريم بايد طوري اين نوع كارها را بسازيم كه مخاطب نتواند پيشبيني كند آخر قصه چه خواهد شد. سيدمهدوي در ارتباط با اين مساله كه آيا مخاطب توانسته با اين سريال ارتباط برقرار كند يا خير گفت: ما تلاشمان را كرديم و از زاويه متفاوتي هم به مقوله جنگ پرداختهايم. اميدوارم كه مخاطب هم بتواند با اين مجموعه همذاتپنداري كند. قصهاي جذاب و پركشش احمد كاوري در اين مجموعه به عنوان نويسنده و مشاور كارگردان حضور داشته و البته انتخاب بازيگران هم به عهده او بوده است. گويا كاوري در اين كار فيلمنامه را بازنويسي كرده است. وي در اينباره ميگويد: فيلمنامه ابتدايي اين كار در حدود 100 صفحه بود كه از نظر ساخت خيلي قابليتهاي اجرايي و نمايشي نداشت و شخصيتهاي قصه بسيار پراكنده بودند و از اينرو تاثير چنداني در روند قصه نداشتند و همين طور قصه جوري به نگارش درآمده بود كه نميشد واقعيتهاي تاريخي آن روزها را به شكلي جذاب ارائه كرد. بنابراين من فيلمنامه را از ابتدا نوشتم و تنها چند شخصيت اصلي از فيلمنامه اوليه باقي ماند و بقيه چيزها به طور كل تغيير كرد. مثل لحن داستان كه از حالتي خشك و جدي به حالتي باورپذير و ملموستر درآمد. كاوري ميگويد: اين دوبارهنويسي نزديك به 9 ماه از وقت او را گرفته است و حتي هنگام تصويربرداري نيز مراحل بازنويسي ادامه داشته است. وي درخصوص انتخاب بازيگران گفت: سعي كردم بازيگران را طوري در كنار هم قرار بدهم كه در تصوير براي مخاطب باورپذير باشد و از طرفي خود بازيگران هم بتوانند با نقشهايشان ارتباط برقرار كنند. كاوري از نتيجه كار بسيار راضي است و معتقد است كه كشش قصه مخاطب را تا آخر با خود همراه ميكند. اين نويسنده تنها يك گله دارد و ميگويد: متاسفانه آنطور كه بايد براي اين سريال تبليغ نشده است و هنوز مخاطبان در برقراري با اين سريال گنگ هستند. اي كاش ميشد روابط عمومي سيما تبليغات گستردهتري براي اين مجموعه انجام دهد، چراكه زحمات بسياري براي ساخت آن كشيده است. از تجربه اين كار راضي هستم حسن سلطاني به عنوان تصويربردار در مورد حضورش در اين سريال ميگويد: از طرف آقاي كاوري براي همكاري در اين سريال دعوت شدم. آن زمان در شمال مشغول انجام كار ديگري بودم كه به محض اتمام آن براي قرارداد به تهران آمدم و مشغول به كار شدم. به نظرم قصه اين مجموعه از بار دراماتيك خوبي برخوردار بود و تجربه دلپذيري برايم رقم زد. وي در مورد شيوه كارگرداني يوسف سيدمهدوي گفت: ايشان بسيار به كارش اشراف داشت و بخوبي با گروهشان ارتباط برقرار ميكرد و يكي از ويژگيهاي مثبت وي اين بود كه بسيار آرام و صبور كارش را جلو ميبرد. اين تصويربردار درخصوص تعدد لوكيشنهاي اين سريال و سختيهاي آن براي گرفتن تصاوير مختلف ميگويد: من از سال 53 در اين حرفه هستم و پس از سي و اندي سال كار كردن برايم سخت نيست، حتي اگر پر لوكيشن و خارج از تهران باشد. من ميخواهم بگويم برخلاف آن كه با يك سريال جنگي و تاريخي روبهرو بودم، اما كار برايم هم راحت بود و هم شيرين. وي در پاسخ به اين سوال كه آيا مخاطب توانسته توسط دوربين او به سالهاي 59 و 60 برگردد يا خير، ميگويد: من سعي كردم به واسطه رنگ و تصوير اين سالها را براي مخاطب اين مجموعه تداعي كنم، البته نميدانم كه تا چه حد موفق بودهام. اما تا امروز و با توجه به شنيدههايم فكر ميكنم كارم را درست انجام دادهام. سلطاني در پاسخ به اين سوال كه اگر بخواهد نقدي به كار خودش داشته باشد چه ميگويد، گفت: معمولا هيچ كاري بيعيب و نقص نيست، بخصوص در حرفه ما. اما همه اين كارها تجربههايي هستند براي بهتر بودن در آينده و به واسطه همين تمرينهاست كه ميتوانيم خودمان را براي كارهاي آتي آماده كنيم. عارفه، مظلوم و دوستداشتني است نفيسه روشن در اين سريال عهدهدار نقش عارفه است. او تاكنون در نقشهاي متفاوتي ظاهر شده است. از كارهاي روشن ميتوان به مجموعههاي ماهعسل، اغما، ساختمان 85 و ... اشاره كرد. وي ابتدا در مورد حضورش در اين كار اينگونه توضيح داد: من درگير بازي در سريال «ساختمان 85» مهدي فخيمزاده بودم كه بازي در اين سريال به من پيشنهاد شد و چون يك كار ارزشي بود، پذيرفتم كه در قفسي براي پرواز بازي كنم. وي ميگويد: من در زمان جنگ سن بسيار كمي داشتم و برايم جالب بود كه حال و هواي آدمهاي جنوب را در زمان جنگ به نوعي حس كنم. وي در مورد اين كه قصه اين سريال را چقدر دوست داشته است، اظهار ميكند: قصه توسط آقاي كاوري دوبارهنويسي شد و در طول كار هم تغيير و تحولاتي باز شكل گرفت، اما خوشبختانه آن كشش و جذابيت وجود داشت و همين مساله باعث شد كه تا آخر با انرژي مضاعفي كار را ادامه دهيم. روشن نقش عارفه را اينگونه توضيح ميدهد: به نظرم عارفه دختر معصوم و البته با قدرتي است. او با ساير نقشهاي ديگرم فاصله بسياري داشت، بخصوص لهجه جنوبي او اين وجه تمايز را بيشتر ميكرد. روشن ميگويد: با لهجه صحبت كردن كار سختي بود، چراكه اگر آن را بد اجرا ميكردم شايد مورد اعتراض هموطنان جنوبيام قرار ميگرفتم، اما خوشبختانه آقاي كاوري در اين مورد ما را بسيار همراهي كرد و آموزشهاي خوبي به ما داد. نفيسه روشن از تجربه اين كار ميگويد: تجربه بازي در اين سريال بسيار برايم دلپذير بود، البته با توجه به اين كه همزمان در سريال ساختمان 85 هم بازي ميكردم روزهاي سختي را ميگذراندم و فشار كار بسيار زياد بود، اما خوشبختانه از نتيجه دو كار راضي هستم و به نوعي خستگي از تنم بيرون رفت. نفيسه روشن در آخر عارفه را در يك جمله اينگونه تعريف كرد و گفت: عارفه مظلوم و دوستداشتني است. محبوبه رياستي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]