محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826007323
گفتوگو با پیروز ارجمند، آهنگساز سریال «قفسی برای پرواز»
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: وی در زمینه آهنگسازی و ساخت موسیقی متن، ساخت بیش از 150 موسیقی نمایش، سریال و فیلم سینمایی از جمله سفر به چزابه، نجاتیافتگان.... نگران از بین رفتن موسیقی بومی هستمپیروز ارجمند متولد 1349 شهرستان رابر استان كرمان، دانشجوی سال آخر دكترای اتنوموزیكولوژی (قوم موسیقی شناسی) از دانشگاه مالایای مالزی است. وی از سال 1375 تاكنون مشغول تدریس در دانشگاهها و مراكز مختلف آموزشی تهران و شهرستانها بوده و فعالیتهای پژوهشی زیادی هم در زمینه موسیقی انجام داده است و چندین آلبوم موسیقی و كتاب در زمینه موسیقی منتشر كرده است. علاوه بر سوابق اجرایی در عرصههای مختلف، عضو شورای واژهگزینی موسیقی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی است. وی در زمینه آهنگسازی و ساخت موسیقی متن، ساخت بیش از 150 موسیقی نمایش، سریال و فیلم سینمایی از جمله سفر به چزابه، نجاتیافتگان، پسر مریم، خواب سفید، سفر سرخ و... سریالهایی همچون كاشانه، شب آفتابی، خط قرمز، تب سرد، زیرزمین، دارا و ندار و... را در كارنامه هنری خود دارد و تاكنون جوایز متعددی را در جشنوارههای مختلف داخلی و بینالمللی كسب كرده است. وی همچنین موسیقی متن تیتراژ سریال «قفسی برای پرواز» را ساخته است كه این شبها از شبكه اول سیما پخش میشود. به همین بهانه با وی درخصوص فعالیتهای هنری و رسانهای و سریال قفسی برای پرواز گفتوگویی انجام دادهایم كه پیشروی شماست. در ابتدا بهتر است بدانیم تعریف شما از موسیقی متن یك فیلم یا سریال چیست؟به نظر من موسیقی بخش دوم و تالیفی هر فیلم است كه اگر اولین مولف نویسنده فیلم باشد، دومین مولف آهنگساز است كه در واقع تاویل و روایت دگرگونهای از فیلم یا سریال را تجلی میبخشد و باید بپذیریم كه موسیقی صرفا برای همذاتپنداری نیست و میتواند كاركردهای دیگری هم داشته باشد و فراتر از آن چیزی كه میتواند باشد. اگر در ابتدای خلق سینما، موسیقی بیشتر برای تشدید احساس بود، امروزه حتی گاهی حس صحنه را با موسیقی میگیرند. برای موسیقی فیلم 13 كاركرد را قائل هستند و هر چیزی را كه كمك كند پیام و محتوای فیلم براساس روایت كارگردان دقیقتر بیان شود و كاركرد موسیقایی هم داشته باشد موسیقی متن میگویند. تفاوت ساخت موسیقی برای متن فیلم با ساخت موسیقی برای آلبوم با سایر كارها چیست؟ آهنگساز فیلم بایستی آهنگساز خبره باشد. به نظرم از هر هزار آهنگساز شاید 4 یا 5 نفر توانایی واقعی ساخت موسیقی فیلم را داشته باشند و امروز از تعداد زیادی فارغالتحصیل آكادمیك موسیقی، تعداد بسیار محدودی از آنها جذب موسیقی فیلم میشوند، به دلیل این كه آهنگساز فیلم بایستی از چند خصوصیت ویژه چه از بعد شخصیتی و چه از بعد تخصصی برخوردار باشد. از بعد شخصیتی بایستی شیفته فیلم باشد و آن را بهصورت عمیقی بفهمد و درك كند و آن تصاویر را جدای از نگاه عامیانه ببیند، از لحاظ تخصصی و تكنیكال هم بایستی بتواند در ژانرهای مختلف موسیقی بسازد و متناسب با فضای آن فیلم و براساس هوش فرهنگی و شناختی خود ملودی آن را بسازد. ضمن این كه یك آهنگساز فیلم بایستی حتیالامكان یك مرحله پژوهش قبل از ساخت آن فیلم یا سریال داشته باشد و با فضا و احساس آن داستان آشنا شود و علاوه بر این ویژگیها كه ذكر شد، حتما بایستی تحصیلات آكادمیك خوبی هم در این زمینه داشته باشد. مهمترین ویژگیهای یك موسیقی متن خوب از نظر شما چیست؟ یك موسیقی متن خوب، موسیقیای است كه آهنگساز تلاش كند آن تحلیلی كه كارگردان یا نویسنده فیلم در نظر دارد را به بهترین شكل ممكن و با روایت دیگری نشان دهد؛ یعنی آهنگساز از وجود كاملا انتزاعی و روایی خود استفاده كند و اثری را خلق كند كه برآمده از خلاقیت فكری و هنریاش باشد و مورد پسند مخاطب هم باشد. چرا كه اگر یك فیلم را 5 آهنگساز مختلف آهنگسازی كنند، مطمئنا 5 شكل متفاوت را خواهند ساخت. در ساخت یك موسیقی متن بایستی تكنیك و تبحر آهنگسازی در خدمت احساس قرار گیرد؛ احساسی كه حاصل شناخت و نگاه آهنگساز باشد و اگر بیش از حد اسیر تكنیك شود قطعا شكست خواهد خورد.یك آهنگساز خوب بایستی بخوبی فیلم را بشناسد و دانش خود را در زمینه فیلمسازی بالا ببرد و با تمام زوایای فیلم اعم از قاببندی ـ كادربندی ـ تحلیل شخصیتها و هر آنچه كه بایستی یك منتقد فیلم بداند را بشناسد و این عوامل كمك میكند محصولی كه میسازد درخور و شایسته آن فیلم باشد. تعریف شما از موسیقی تیتراژ چیست؟ از نظر من تیتراژ 3 كاركرد دارد یا 3 نوع تیتراژ داریم: اول تیتراژی كه روایتی خلاصه از داستان یا چكیدهای از آن باشد كه در قالب یك قطعه موسیقایی چند دقیقهای پخش شود، دوم نوع موسیقی پیشآگاهی كه در این نوع تیتراژ شما آماده میشوید برای اتفاقات دراماتیك فیلم یا سریال، در واقع نوعی مقدمه است برای اتفاقات بعدی فیلم یا سریال، نوع سوم كه بیشتر هم مدنظر من است موسیقی متناسب با ژانر كه در شروع فیلم، موسیقی با اسمها میرود و بیننده میفهمد كه با چه نوع فیلمی سروكار دارد، (طنز، اكشن، خانوادگی و...).در تیتراژ پایانی روالی كه حداقل در دو دهه اخیر بیشتر رواج یافته، ما یك شكل روایت شعر و ترانهگونه از فیلم ارائه میدهیم تا بیننده را تا پایان پای فیلم بنشانیم و از ابزاری بهنام موسیقی با استفاده از آدمهایی به عنوان شاعر، خواننده و آهنگساز كه حتیالامكان محبوب هم باشند تلاش میكنیم تا به بهانه تیتراژ، اسم عوامل خوانده شود.به نظرم در چند سال اخیر نوعی رقابت هم به عنوان تیتراژ شروع شده و تیتراژ تبدیل به ابزاری برای قدرتنمایی آهنگسازان شده و متاسفانه اتفاق بدتر هم این است كه گاهی برای فیلم یا سریال از دو آهنگساز متفاوت برای متن و تیتراژ استفاده میشود كه بنده شخصا این مقوله را نمیپذیرم و معتقدم كسی كه توانایی ساخت موسیقی متن را دارد، مطمئنا بسیار راحتتر و بهتر میتواند موسیقی تیتراژ را هم بسازد. از نحوه همكاریتان با سریال «قفسی برای پرواز» بگویید؟همكاری من با این سریال حاصل آشنایی با تهیهكننده و ناظر كیفی این كار بود كه چند سال پیش همكاری مشتركی با هم داشتیم و براساس شناختی كه از من داشتند، تشخیص دادند كه ژانر این سریال با فضای كارهای من همخوانی دارد و فعالیتم را در این سریال آغاز كردم و ساخت موسیقی این سریال یكی از وقتگیرترین كارهایی بود كه انجام دادم و فعالیتم را از تیرماه شروع و تا الان درگیر این كار هستم. با این تفاوت كه حدود 4 ماه به صورت تماموقت و الان هم هفتهای یك روز درگیر ساخت موسیقی این سریال هستم. ضمن این كه آشنایی من با آقای «مهدوی» كارگردان این سریال برای اولین بار بود كه همكاری خوب و شیرینی با هم داشتیم و در طول كار آرامش خوبی داشتم و از كار كردن با این گروه لذت بردم. با توجه به تجربه خوب شما در عرصه فیلمهای دفاع مقدس و خصوصا ساخت موسیقی «سفر به چزابه» و این كه این سریال هم در فضای دفاع مقدس و دوران اسارت و در منطقه خاص جغرافیایی جنوب خوزستان اتفاق افتاد، چگونه با این سریال ارتباط برقرار كردید و چه تمهیداتی اندیشیدید كه تا حد امكان به فضای كار نزدیك شوید؟ و از چه نوع موسیقی استفاده كردید؟همانگونه كه اشاره فرمودید تجربه كار با مرحوم ملاقلیپور و سایر كارهایی كه در زمینه دفاع مقدس انجام دادم باعث شده كه همیشه با علاقه و شور خاصی در این زمینه كار كنم و بخوبی توانستهام با این مضمون ارتباط برقرار كنم و همیشه در این گونه كارهایم به دنبال كشف شهودی بودم و عاشقانه هم كار كردم. در این سریال هم با مطالعاتی كه قبل از شروع كار داشتم و با شناختم از ویژگیهای منطقه و این كه در این سریال با انسانهایی سر و كار داریم كه عمدتا متعلق به جنوب خوزستان كه بیشتر عربنشین هستند و دارای موسیقی دوگانه ایرانی عربی هستند و از طرفی جنس آدمها، موسیقی 25 سال پیش را میطلبید، ولی نمیخواستم آنقدرها هم قدیمی شوم؛ در مجموع به این نتیجه رسیدم كه لهجه سازهایم بایستی عربی باشد.در ابتدا میخواستم موسیقی را در ایران ضبط كنم، ولی ترجیح دادم تجربه جدیدی كسب كنم و موسیقی را در یكی از كشورهای عربی ضبط كنم كه در این بین چند گزینه داشتم و بهترین آنها مصر بود كه به دلیل مشكلات ویزا نتوانستم بروم و گزینه دوم كشور عراق بود كه شمال عراق و اربیل را انتخاب كردم. به دلیل امنیت بیشتر و داشتن نوازندگان خوب و استودیوهای موسیقی مدرن از نوازندگانی در سراسر عراق دعوت كردم و بخش عمدهای از موسیقی متن و تیتراژ را در آنجا و بقیه را در ایران ضبط كردم و در مجموع رسیدن به این لهجه در كار برایم تجربه خوشایندی بود و توانستم كار پختهتری را نسبت به كارهای قبلیام ارائه دهم. یك موسیقی متن فیلم یا سریال تا چه حد بایستی شخصیتمحور باشد و شما تا چه حد به این مقوله در این سریال پایبند بودید؟ما در موسیقی متن رویكردی داریم به نام شخصیتمحوری یا شخصیتپردازی كه هر شخصیتی را با یك موسیقی خاص معرفی كنیم كه من كمتر در كارهایم تجربه كردم، ولی در سریال «قفسی برای پرواز» به مرور به این مقوله پرداختم. مثلا شخصیتی مانند فرامرز با یك ملودی و تم خاص معرفی میشود و بیشتر از پیانو و سنتور برای این كار استفاده كردم و به خاطر ارتباط عاطفی و عاشقانهای كه با همسرش دارد و از تهران تا خرمشهر و سپس تا دوران اسارت این موسیقی همراه او میآید و شما در حالتهای مختلف همان تم را میشنوید یا ارتباط شخصیت احسان با نامزدش كه با یك موسیقی خاص و تداعیكننده معرفی میشود. البته به دلیل تعدد شخصیتها كه در قسمتهای آینده بیشتر هم میشوند، پرداختن به همگی آنها سخت بود، ولی در مجموع موسیقی به صورت لایهلایه در هر قسمت اضافه میشود و به باروری و بلوغ میرسد و تا پایان روند تكاملی و رو به گسترش خود را طی میكند و همزمان با حركت بازیگران و ژانر سریال، موسیقی هم پا به پای آنان پیش میرود. شما در تیتراژ پایانی سریال از دستگاه همایون استفاده كردید و انصافا هم ملودی دلنشینی دارد. دلیل خاصی برای استفاده از این نوع موسیقی داشتید؟ دستگاه همایون كه عربها به آن مقام «حجاز» میگویند، اتفاقا یكی از اصول مشترك موسیقی ما با عربها و خصوصا عراق است. مقام دشتی را انتخاب نكردم، چون دستگاه مشترك ما و عربها نیست. دستگاه سهگاه سخت است و چهارگاه قابلیتهای دراماتیك شدن و بار احساسی آن كم است؛ اما دستگاه همایون دستگاهی چندوجهی است و به دلیل حس دراماتیك آن و فضای كلی كار كه چاشنی عربی دارد، مناسبتر دیدم و در سازبندی صحنههای اكشن تقریبا از تمامی سازهای كوبهای عراقی استفاده كردم و به نظرم در موسیقی متن سریال، حس جدیدی ایجاد نمودم. خیلیها معتقدند موسیقی متن باید حتما تصویری باشد. آیا این تصویری بودن در تیتراژ هم باید رعایت شود؟به نظرم بله. خصوصا در تیتراژ اول كه نوعی آمادهسازی ذهنی است برای تصاویر بعدی و بایستی بار تصویریاش بیشتر از تیتراژ پایانی باشد؛ ولی تیتراژ پایانی عمدتا برای نتیجهگیری یا روایت كلی است و با توجه به اتمام فیلم، دیگر نمیتواند خیلی توصیفی باشد. در مورد نحوه انتخاب شاعر و خواننده تیتراژ این سریال بگویید؟من با شاعران مختلف كار كردهام و عمدتا آنها را براساس تواناییها، قابلیتها و دغدغههایشان میشناسم. از طرفی خودم هم شعر زیاد میخوانم و جزو دروس تدریسم در دانشگاه هم هست و شعر بخشی از كار و زندگی آموزشی من است. بنابراین برای انتخاب یك شاعر برای یك كار، براساس شناختم از نوع موسیقی و فضای سریال و همچنین شناختی كه از ویژگیهای ذهنی شاعران دارم، آنها را انتخاب میكنم و در این سریال از دوست خوبم آقای محمدرضا رحمانی استفاده كردم و از طرفی آشنایی ایشان با منطقه جنوب به واسطه سالها زندگی در آنجا بود كه سفارش شعر تیتراژ را به وی دادم و به نظرم كار خوبی ساخته شد.در مورد خواننده، به دنبال شخصی بودم كه بتواند بخوبی تصنیفخوانی كند و شناخت و تجربه خوبی در زمینه موسیقی ایرانی داشته باشد كه در ابتدا گزینههای مختلفی مانند سالار عقیلی، همایون شجریان و... را در نظر داشتم؛ اما به دلایلی آقای وكیلیمنش را انتخاب كردم، چون خواستم از صدای جدیدی استفاده كنم كه كمتر شنیده شده باشد و این جدید بودن صدا كمك میكرد كه ارتباط بیشتری با آن خواننده برقرار شده و این امر ضریب موفقیت در كار را بالا میبرد. من آقای وكیلیمنش را سالهاست میشناسم و با توجه به ویژگیهای خوب ایشان و جنس صدایشان كه میدانستم به این نوع موسیقی میخورد، انتخاب كردم و موسیقی تیتراژ را براساس صدای ایشان ساختم و به نظرم كه خوب و دلنشین درآمد. به نظرتان فضای ترانه و موسیقی تیتراژ تا چه حد به فضای داستان سریال نزدیك بود؟ من عمدتا پس از انتخاب شاعر، داستان را برایشان تعریف میكنم و آنچه به عنوان واژگان كلیدی و دغدغهها و پیام اصلی داستان كه مدنظرم هست را به ایشان منتقل میكنم تا آن ریتمی كه در ذهنم هست، داشته باشد.معمولا ترانه تیتراژ طی چند نوبت رفت و برگشت و تبادل بین شاعر و آهنگساز به شكل نهایی درمیآید و خوشبختانه در این كار تعامل خوبی با آقای رحمانی داشتیم و به نظرم تیتراژی كه ساخته شد تا حدود زیادی به فضای سریال و داستان نزدیك بود و با توجه به استفاده از دستگاههای ایرانی در ساخت این تیتراژ، به نظرم كار قابل دفاعی بود و خاصیتهای ماندگاری را خواهد داشت. از كدام یك از تیتراژهایی كه تاكنون ساختهاید بیشتر خوشتان آمده؟من تیتراژ سریال «شب آفتابی» كه آقای اصفهانی خواندند و «تب سرد» كه آقای قاسم افشار اجرا نمودند و تیتراژ این سریال را از همه بیشتر پسندیدم. چرا امروزه شاهد استفاده كمتر آهنگسازان از موسیقی سنتی و ایرانی در سریالها و فیلمها هستیم؟در حال حاضر به چند دلیل آهنگسازان كمتر دنبال این نوع موسیقی میروند و یكی از دلایل آن این است كه برای ساخت كدهای موسیقی ایرانی، بایستی كاری باشد كه برای اركستر نوشته شود؛ از طرفی بسیاری از آهنگسازان ما تخصصشان بیشتر در زمینه آهنگسازی برای سازهای الكترونیك است تا اركستر.بنابراین برای ساخت این نوع موسیقی بایستی آهنگساز، موسیقی ایرانی را خوب شناخته و سالها كار كرده باشد و بخشی از وجود ملودیهایش ایرانی باشد تا موفق شود و كسی كه این نوع موسیقی را بخوبی نشناسد، موفق نمیشود؛ ضمن این كه در این زمینه مخاطبشناسی هم مهم است. از طرفی رمز موفقیت یك تیتراژ این است كه یا كاملا رنگ و لعاب موسیقی ایرانی كار كند یا كاملا غربی باشد، مانند تجربهای كه من در خط قرمز یا تب سرد داشتم كه مخاطبان خاص خود را داشت و عمدتا جوانپسند بود. معمولا مهمترین و ماندگارترین موسیقیهای ما در سالهای اخیر موسیقیهای سنتی و ایرانی بوده و از طرفی برای ساخت یك موسیقی متن خوب بایستی فضای آن سریال هم اجازه استفاده از این نوع موسیقی را بدهد، یعنی فضای آن مطابق با موسیقی سنتی و ایرانی باشد مانند سریال كیف انگلیسی. ولی برای ساخت یك كار مدرن جوانپسند نمیشود موسیقی قدیمی كار كرد. در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟در حال حاضر علاوه بر سریال «قفسی برای پرواز» دو تلهفیلم كار كردم و دو آلبوم و همچنین مشغول انجام یك كار پژوهشی در هندوستان هستم كه تلفیقی از موسیقی باستان و ایران امروز در هندوستان است كه به صورت یك محصول درآمده و به دنبال بخشی از موسیقی باستان ایران در هندوستان بودهام. همچنان كه سریالی هم برای ماه مبارك رمضان به من پیشنهاد شد كه مشغول بررسی آن هستم. در پایان اگر نكته خاصی دارید، بفرمایید؟دوست دارم از دغدغههایم بگویم. من به عنوان یك كارشناس موسیقی نگران نابودی موسیقی ایرانی و سنتی نیستم، اما نگران كمرنگ شدن بخشی از این موسیقی و نابود شدن هویت موسیقایی بومی و تغییر كاربرد این نوع موسیقی هستم و امیدوارم سیاستگذاران فرهنگی و هنری ما توجه بیشتری به این مقوله داشته باشند و نگذارند سرمایههای موسیقی سنتی و بومی ما از بین برود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 721]
-
گوناگون
پربازدیدترینها