تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 24 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ایمان هیچ بنده ای راستین نمی شود مگر زمانیکه اعتمادش به آنچه نزد خداست از اعتمادش به آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815454816




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«پسرها برگشته اند» ساخته اسکات هيکس از رمان تا فيلمنامه و اجرا


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
«پسرها برگشته اند» ساخته اسکات هيکس از رمان تا فيلمنامه و اجرا
«پسرها برگشته اند» ساخته اسکات هيکس از رمان تا فيلمنامه و اجرا يک نويسنده ورزشي شوخ و متلک پران (کلايو آون) به دنبال مرگ غم انگيز همسرش به يک باره خود را تنها والد فرزندش مي بيند. جو وار سعي مي کند شادي را دوباره به زندگيشان بازگرداند او دو پسردارد: يکي شش ساله و کنجکاو(نيکولاس مکانلتي) و ديگري نوجواني سرکش (جرج مک کي) از ازدواج قبلي اش که در خانه اي عاري از حضور يک زن و بدون نظم و قانون زندگي، بسيار پرشور، غريزي، بي پروا... شده است و در شرف يک فاجعه قرار دارد. اين پدر و دو پسر که سه نسل مختلف هستند بايد هر يک راه خود را پيدا کنند.داستان پسرها برگشته اند داستان واقعي زندگي پدري ست که با بزرگ ترين بحران زندگي اش روبه رو مي شود. در سال 1994 سو همسر سيمون کار به علت سرطان در گذشت. تا آن زمان زندگي براي اين روزنامه نگار - که عاشق همسرش بود، سخت کوش بود و بذله گو - به خوبي پيش رفته بود، اما ناگهان از خواب پريد و خود را پدري تنها ديد بدون اين که کوچک ترين چيزي از راه و روش اداره زندگي بداند. باز يافتن زندگي و کنترل امور کار ساده اي نبود و هيچ نقشه اي هم وجود نداشت که راه و چاه را نشان بدهد روزها گذشت و بعد از تلاش ها و کشمکش هاي پي در پي، کار و پسرانش توانستند به لحظاتي خوشايند در زندگيشان دست يابند و خانواده اي جديد که حتي نمي توانستند تصورش را هم بکنند تکشيل دهند.کار در سال 2001 خاطراتش را با نام "پسرها برگشته اند" چاپ کرد. ديلي ميل از آن به عنوان «دردناک؛ خنده دار و به طرز فوق العاده اي تاثيرگذار» نام برد و ساندي تايمز نوشت: «خاطرات درخشان کار از زندگي اش به عنوان تنها والد مانند يک خودآموز براي والدين است.»کار هرگز تصور نمي کرد اظهارات و اعترافات او به عنوان يک پدر بي تجربه روزي يک شخصيت سينمايي شود و يکي از ستارگان سينما، نامزد دريافت اسکار و برنده جايزه گلدن گلوب يعني کلايو آون آن را بازي کند. نام کار به وار تبديل شد و جزئيات زندگي او نيز تغييرکرد. کار مي گويد: «ساخت اين فيلم کار بزرگي بود و خاطرات ما را جلوي چشممان آورد. همه ما از ديدن بازيگراني که زندگي ما را بازي مي کردند به هيجان آمديم.»کمي بعد از انتشار "پسرها برگشته اند"، سيمون خودش را در حال مذاکره با پيتر بنت جونز، مدير تايگر اسپکت پيکچرز يافت. جونز به او گفت که فکر مي کند اين داستان تبديل به فيلم فوق العاده شود. گرگ برنمن تهيه کننده مي گويد: «احساس کرديم که اين داستان يک جاذبه حقيقي دارد، چون به طور منحصر به فردي خشونت و سرکشي روحيه مردانه و همچنين شيوه وحشيانه مردانه را در بزرگ کردن فرزندان به نمايش مي گذارد. در عين حال تجربيات خاطره انگيز کودکي مان و همچنين تجربياتي که از پدر مادر شدنمان داريم را نيز در بر دارد. از همه اين ها جالب تر شخصيت خود کار است، او انساني خارق العاده، جنجالي و جذاب است.»تايگر اسپکت پيکچرز به جست وجوي فيلمنامه نويسي پرداخت که بتواند اين داستان کمدي / جدي را به فيلمنامه تبديل کند. اين شخص آلن کيوبيت بود. کيوبيت کارهاي متنوعي انجام داده است، از جمله اقتباس از آنا کارنينا و سريال هاي کوتاهي در بي بي سي و سريال معمايي prime suspect 2. علاقه خود او به اين داستان باعث شد که براي انجام اين کار انتخاب شود. کيوبيت مي گويد:«من شيفته اين کتاب بودم. چيزهاي زيادي در آن بود که براي من جالب و بامزه بود. چالش هاي موجود در آن که در قالب خاطرات و به عنوان مجموعه اي از واکنش در مورد مرگ و زندگي و بزرگ کردن فرزندان يا هر اتفاق ديگري که براي کار افتاده بود، بايد با استفاده از چکيده و عصاره آن فيلمنامه داستان را مي نوشتيم.»در پيش نويس هاي اوليه کوبيک سعي کرد شخصيت جو وار را شکل دهد که در وهله نخست، او را از نيوزيلند به استراليا منتقل کرد و شغلش را از روزنامه نگار سياسي به روزنامه نگار ورزشي تبديل کرد. او مي گويد:« خيلي با جو احساس همدلي و همدري مي کردم. غم و شادي او براي من کاملاً واقعي به نظر مي رسيد و خيلي وقت ها هنگام نوشتن فيلمنامه گريه ام مي گرفت.»کيوبيت براي اين که اطلاعات بيشتري گردآوري کند با ريچارد ويليامز روزنامه نگار ورزشي انگلستان ملاقات کرد با شيوه زندگي آن ها بيشتر آشناشود. او مي گويد:«در مورد ورزش نوشتن خيلي مهيج است. مي خواستم جو يک ستون شخصي داشته باشد که مردم از خواندن آن لذت ببرند. وقتي ريچارد برايم تعريف کرد که معمولا 265 روز از سال را از خانه دور است، به نظرم آمد خيلي با جو هنگام مرگ همسرش متناسب است. بزرگ ترين سوالي که در کتاب وجود دارد اين است که چطور بايد پسرها را بزرگ کرد؟ يک مرد چگونه بايد با پسرهايش ارتباط برقرار کند؟ دوست داشتم اين مسائل را به روي پرده بياورم تا مرداني که معمولاً خانم هايشان دور و برشان هستند بيشتر به اين مسائل دقت کنند و به روابطشان اهميت بدهند.»حال وقت آن رسيده بود که برنمن به دنبال کارگردان بگردد. او به سروغ اسکات هيکس رفت که به نظر مي آمد براي اين کار متولد شده است. هيچکس shine را کارگرداني کرده بود که فروش زيادي در سراسر جهان داشت و چندين نامزدي اسکار به دست آورد. او مي گويد:«من عاشق ترکيب طنز و احساسات هستم. معمولا در تاريک ترين لحظات زندگي هم مي توان طنز را پيدا کرد. به نظر من اين يکي از ويژگي هاي ذاتي استراليايي هاست و در ضمن از خصوصيات کار من نيز هست. فيلمنامه کيوبيت حتي بيشتر از خود کتاب برروي من اثر گذاشت. کتاب کار خيلي سرگرم کننده و تاثير گذار بود، اما يک داستان معمولي و عامه پسند نيست. داستان اين فيلم يک داستان شخصي است که در آن آدم ها سعي مي کنند دوباره با هم ارتباط برقرار کنند. اين داستان متشکل از عشق، فقدان و طنز است که زندگي روزانه ما را تشکيل مي دهد اين فيلم نوعي فيلم عشقي است، نه از آن فيلم هاي عاشقانه معمولي، عشقي که يک خانواده را دور هم نگه مي دارد، عشق پدري به پسرانش.»اسکات هيکس مي دانست که داستان اين فيلم حول محور بازي يک بازيگر است؛ کسي که نقش جو را بازي مي کند بازي خوب يک بازيگر توانمند براي اين نقش لازم بود و هيکس به سراغ کلايو آون رفت که تاکنون چنين نقشي بازي نکرده بود، ولي شکي نبود که ميت واند به خوبي از عهده آن بربيايد. کارگردان مي گويد:» کلايو توانايي فوق العاده اي برروي پرده سينما دارد. آرامش او احساساتش را به شکل زيرپوستي نشان مي دهد. بيشتر اجراي او را چشم ها و افکاري که از آن ساطع مي شود مي توان ديد»آون مي گويد:« فيلمنامه به زيبايي نوشته شده بود و هر زمان که آن را مي خواندم اشکم سرازير مي شد. از دست دادن پدر يا مادر يا تنها ماندن با فرزنداني خرابکار تجربه سختي است. همه چيز پيچيده مي شود. جو شخصيتي دارد که دچار اشتباه مي شود. ذاتاً آدم موفقي در زندگي شخصي نيست. همه چيز براي او و اشتباهات بزرگي مرتکب مي شود، اما سرانجام سعي مي کند همه چيز را به شيوه خودش درست کند» هيچکس مي گويد: «بيشتر از هر بازيگر ديگري در طول سابقه کارگرداني ام با کلايو آون در مورد فيلمنامه صحبت کردم. توجه او به جزئيات بسيار زياد است در واقع خيلي ريزبين است.»آون بعد از بازي در کمدي هاي رمانتيک و فيلم هاي پليسي / اکشن، تجربه جديدي در اين فيلم که بايد با دو پسربچه همبازي مي شد، کسب کرد. او مي گويد: «خيلي برايم جالب بود. بچه ها تو را به عنوان يک بازيگر امتحان مي کنند، چون آن ها دقيقاً خودشان را بازي نمي کنند. از کاري که انجام مي دهند کاملا آگاه نيستند، در حالي که بزرگ ترها کاملاً مي دانند چه مي کنند. بنابراين همه چيز خيلي چالش برانگيز و مهيج است.»پيدا کردن دو پسربچه که نقش بچه هاي آون را بازي کنند به مراتب سخت تر از بقيه مراحل بود. نيکي بارت کارگردان استراليايي بازيگران بيش از هزار پسربچه را براي بازي در نقش آرتي شش ساله ملاقات کرد. يک فهرست شامل بيست نفر ارائه داد و هيکس از بين آن ها نيکولاس مکانولتي را انتخاب کرد که براي اولين بار در اين فيلم بازي کرد. او مي گويد:« نيکولاس با توجه به سنتي خيلي رک و صريح است. اصلا خجالتي نيست و مانند آدم بزرگ ها با من حرف مي زد. مرحله بعد اين بود که او را با کلايو آشنا کنيم؛ چون رابطه اين دو نفر براي موفقيت فيلم حياتي بود. آن هم خيلي زود با هم ارتباط برقرار کردند شباهت هاي زيادي هم به يکديگر داشتند».انتخاب هري، برادر ناتني آرتي که از انگلستان آمده بود تا با آن ها زندگي کند نيز کار چالش برانگيزي بود. هيچکس براي اين نقش جرج مک کي را که در نافرماني حضور داشت انتخاب کرد. کلايو هم نظر او را تاييد کرد. بازي جرج در صحنه آخر فيلم همه را شگفت زده کرد. تيم وايت مي گويد: «از تماشاي بازي جرج به گريه افتادم. تماشاي نوجواني که دراوج شکنندگي مي تواند بر روي پدرش تاثيرات شگرفي بگذارد من را به گريه انداخت .»با اين که جرج در يک محيط کاملاً مردانه بازي مي کند، اما زن هايي هم در اطرافش هستند که او را سرزنش کنند، به چالش بکشند و او را به جلو برانند تا تصميمات مشکل زندگي اش را بگيرد. او با همسرش کتي، مادر همسرش باربارا و دوست جديدش لارا در ارتباط است. گرگ برنمن مي گويد:«با مهارت فوق العاده اسکات در کار با بازيگران، توانمندي ستودني کلايو در ايجاد طنز فيلم و حرفه اي گري گرگ فريزر در فيلمبرداري و موسيقي فوق العاده فيلم، فيلم قابل توجهي از آب در آمده است.»منبع:نشريه صنعت سينما،شماره 88/ج
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 347]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن