واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۵ فروردين ۱۳۹۴ (۱۱:۸ق.ظ)
به مناسبت روز بزرگداشت عطار نيشابوري؛ شيوه طنزپردازي در آثار عطار نيشابوري گروه فرهنگي خبرگزاري موج
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهيم بن اسحاق عطار کَدکَني نيشابوري مشهور به عطّار نيشابوري (زاده ۵۴۰ در کدکن – درگذشته ۶۱۸ هجري قمري در شادياخ نيشابور) يکي از عارفان و شاعران ايراني بلند آوازه زبان وادبيات فارسي در پايان سده ششم و آغاز سده هفتم است.
گفتني است؛ نام اصلي او «محمّد»، لقبش «فريدالدّين» و کنيهاش «ابوحامد» بود و در شعرهايش بيشتر عطّار و گاهي نيز فريد تخلص کردهاست. نام پدر عطّار ابراهيم کدکني (با کنيه ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود.او که داروسازي و عرفان را از شيخ مجدالدّين بغدادي فرا گرفتهبود، به کار عطّاري و درمان بيماران ميپرداخت.
همچنين اين شاعر مطرح در اشعار خود از هنر طنز نيز به شيوه هاي متنوعي بهره برده است، در واقع طنز در آثار اين شاعر باريک انديش به ويژه در مصيبت نامه آن قدر متنوع است که حيرت مخاطب را برميانگيزد و شايد بتوان گفت در ميان شاعران و اديبان گذشته ما اين ميزان از رنگارنگي و تنوع در هيچ ديواني يافت نميشود. حتي در آثار کساني مانند عبيد زاکاني که به تعبير زندهياد عمران صلاحي هجوم همه جانبهاي به سمت طنز داشته است، اين همه موضوعات مختلف با زبان طنز بيان نشده است.
يادآور مي شود؛ عطار در مصيبتنامه، هم طنز انقلابي دارد و هم طنز عارفانه، هم طنز عاميانه دارد، هم طنز حکيمانه، هم طنز شطحگونه (زنديقانه) و هم طنز موحدانه.گستردگي و تنوع موضوعاتي که عطار طرح ميکند، حقيقتاً مايه ي اعجاب است. چشم اندازي که عطار از آن به جهان مي نگرد، آن هم در روزگاران فتنه و آشوب، و جسارتي که به خرج مي دهد و در زمانه اي که به راحتي حکم ارتداد، کفر و زندقه صادر مي شده است، حيرت ما را در برابر اين پديده شگفت بشري صد چندان مي کند.
ضمن اين که طنز از منظر شيخ، سلاح است. سلاحي که بايد عليه غلامان، زورمندان، رياکاران، ظالمان، دين فروشان، منافقان و خلاصه هرکه پايي از صراط حق برون بگذارد، به کار گرفته شود. عطار با طنزي که صرفاً خنده اي بر لب ها بنشاند، هيچ ميانه اي ندارد و اصلاً دشمن خنده اي ست که از سر غفلت و ناآگاهي باشد.
تصريح مي شود؛ در حقيقت عطار نيشابوري جزو همان طايفه اي است که يکي از درخشان ترين فصول ادب و عرفان ايراني اسلامي را به نام خود رقم زده اندو در اصطلاح «عقلاي المجانين» ناميده شده اند. «خردمندان ديوانه اي که گفتار و کردارشان براي عامه ي مردم عجيب مي نمود. اين طايفه به ظاهر از عقل بهره اي نداشتند، هيأت ظاهري آنان به ديوانگان مي مانست، هم از اين رو مجنونشان مي ناميدند اما همين مجانين گاه سخناني بر زبان مي راندند که حيرت عام و خاص را برمي انگيخت. و همان ها که لقب مجنون را به اينان عطا کرده بودند مجبور مي شدند خردمند خطابشان کنند. بهلول ظاهراً از نخستين کساني است که به اين لقب مفتخر شده و برخي از اهل نظر او را سرآمد ديوانگان فرزانه مي دانند. بهلول از شاگردان خاص امام جعفر صادق (ع) بوده و به دستور امام و براي رهايي از دستگاه هارون الرشيد خود را به جنون زده. حکايات و رواياتي که از بهلول نقل شده، سيماي مردي زيرک و دانشمند را تصوير مي کند که در هيأت ديوانگان صريح ترين و دليرانه ترين انتقادها را به دستگاه ظالم حاکم وقت انجام مي دهد.»
عناوين برخي از اشعار طنزآميز وي عبارتند از: نفسِ نفيس، آيينه عبرت، گرم شدن با آتش دوزخ، ارزش پادشاهي، آدرس درست، صاحبخانه کو؟، حرف حساب، عدالت اجتماعي، گدايي در لباس شاه و...
در ذيل به چند بيت از اين گونه اشعار طنز آميز اشاره شده است.
گرم شدن با آتش دوزخ
«در زمستان يک شبي بهلول مست
پاي در گل ميشد و کفشي به دست
سائلي گفتش که سرداري به راه
تو کجا خواهي شدن زين جايگاه
گفت دارم سوي گورستان شتاب
زانکه آنجا ظالميست اندر عذاب
ميروم چون گور او پر آتش است
گرم گردم زان که سرما ناخوش است
آن يکي را اين چنين مرگي بود
وان دگر را مرگ او برگي بود»
با اين همه زيباتر از همه، يکي از نيايش هاي طنز آميز عطار نيشابوري است که در منطق الطير آمده است.
در خراسان بود دولت بر مزيد / زانکه پيدا شد خراسان را عميد
صد غلامش بود ترک ماهروي/ سرو قامت، سيم ساعد، مشک موي
از قضا ديوانه اي بس گرسنه / ژنده اي، پوشيده پاي، برهنه
ديد آن خيل غلامان را ز دور/ گفت ان کيستند اين خيل حور
جمله شهرش جوابي داد راست/ «کاين» غلامان عميد شهر ماست
چون شنيد اين قصه آن ديوانه زود/ اوفتاد اندر سرديوانه دود
گفت اي دارنده عرش مجيد/ بنده پروردن بياموز از عميد...»
منابع:
1-شاعر آينه ها، محمد رضا شفيعي کدکني، 1371، نشر آگه
2-مفلس کيميا فروش، محمد رضا شفيعي کدکني، 1372، نشر سخن
3-سالنامه گل آقا، احترامي؛ 1386صص18تا36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]