واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
حضور مردان در نشریات چندین برابر زنان است؟ / نگاهی آماری به مطبوعات مطرح جهانی فرهنگ > ادبیات - با وجود حضور پررنگ زنان نویسنده در میان نویسندگان آثار پرفروش، این گروه حضور کمرنگتری نسبت به مردان در نشریات دارند.
به گزارش خبرگزاری خبر آنلاین، مجلههاي ادبي لازم است تا كتابشان درباره تعصب جنسيتي را براي هميشه ببندند. يك تحقيق جديد نشان ميدهد كه نشريات برجسته ادبي در اولويت قايل شدن براي منتقدان و نويسندگان مرد مقصر هستند و كمتر از يك چهارم مطالبشان را به نويسندگان زن اختصاص ميدهند. راديكا سنگاني توضيح ميدهد كه چرا چنين امري در قفسههاي كتابخانههايمان مشاهده نميشود. بيشترين مطالبي كه اخیرا درباره كتاب نوشته شده به اين كتابها مربوط است: «سهره» نوشته دونا تارت، «مينياتوريست» نوشته جسي برتون، «تالار گرگ» نوشته هيلاري مانتل و «مهمانهای محاسبه شده» سارا واترز. همه اين كتابها در فهرستهاي پرفروشها جاي داشتهاند و جوایز متعددي بردهاند و نشان دادهاند كه نويسندگانشان چقدر بااستعداد و توانمند بودهاند. در عین حال همه اين كتابها توسط نويسندگان زن نوشته شدهاند؛ درست همانطور كه حدود 50 درصد از پرفروشهاي داستاني سال 2014 بريتانيا نيز نویسندگانشان زن بودند. در فهرست آمازون، 26 درصد از 50 نويسنده برجسته زن هستند و پرفروشترين نويسنده بريتانيا از سال 2001 تاكنون كسی جز خالق «هري پاتر» يعني جيكي رولينگ نبوده است. با نگاهي به آمار و ارقام، ميتوانيد فكر كنید كه ما به توازني جنسيتی در این حوزه دست يافتهايم و در ادبيات- حوزهاي كه جنسيت هیچ ربطي به استعداد ندارد- مردان و زنان هر دو ميتوانند درخشش خود را داشته باشند و هر دو ميتوانند مخاطبان و نظرشان را جلب كنند و ميتوانند از سهم مساوي در دريافت جوايز ادبي داشته باشند؛ اما شما اشتباه ميكنيد. با وجود اين كه فهرست پرفروشهای اخير نشان ميدهد زنان از همان اقبال نويسندگان مرد برخوردار هستند، نقدها چيز ديگري ميگويند. در واقع، قضاوتي صرفا بر مبناي عمل مجلههاي تاثيرگذار بريتانيا و آمريكا، مي تواند شما را مجاب کند كه بيشتر نويسندگان قابل توجه مرد هستند. «ويدا» يك سازمان آمريكايي حمايت از زنان در ادبيات، با تحليل 15 نشريه برجسته ادبي شامل نقد كتاب لندن، ضميمههاي ادبي تايمز، گرانتا و نيويوركر به نتايج ديگري دست يافته است: اين كه مردان به طرز معناداري بيشتر از زنان در صفحات این مجلات جاي دارند و هم در زمينه معرفي آثار نویسندگان مرد و هم نقدهاي ارايه شده، بيشتر از زنان در اين صفحات جاي گرفتهاند و در این ميان بدترین مجرمان، بريتانیایي هستند. «لاندن ريويو آف بوكز» 527 نويسنده و منتقد مرد را در مقايسه با 151 زن در سال پيش مطرح كرده است كه به معني 22 درصد است و تنها 58 كتاب كه توسط نويسندگان زن نوشته شدهاند در مقايسه با 192 كتاب خلق شده توسط نويسندگان مرد، نقد و بررسي شدهاند. ضميمه ادبي تايمز، وضعيت بهتري دارد و با 869 نويسنده زن در برابر 2200 مرد- به معني 28 درصد- ظاهر شده است، هر چند تنها يك چهارم كتابهای معرفي شده متعلق به نویسندگان زن بودهاند. در آمريكا هم اوضاع خيلي فرق نمیكند. از ميان 919 نویسنده و منتقد نقد كتاب نيويوركر، تنها 26 درصد زن بودهاند. در نيويوك تایمز وضع نقد كتاب كمي بهتر بوده و 47 درصد مشاركت كنندگان در این زمينه را زنان تشكيل دادهاند. اين ارقام ثابت ميكند كه هنوز يك تعصب جنسيتي جدي نسبت به ادبيات وجود دارد، در حالي كه دليلی براي چنين تعصبي وجود ندارد. با نگاهي به گذشته و اين كه بيشتر مجلهها در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم تاسيس شدند، باید گفت بيشتر نویسندگان و منتقدان در آن دوره مردان بودند. در واقع سردبيران تنها جامعه كوچكي را پيش روي داشتند و صفحاتشان در اختیار مردان بود. اما امروز، چنان كه فهرست كتابهای پرفروش نشان ميدهد، شمار زيادی از نویسندگان و منتقدان زن وجود دارند و اگر اين زنان نمیآیند كه به در آنها بكوبند، وظیفه مجلات است تا از آنها دعوت کنند. «خانه كوچك» مجله ادبي از اورگان، تنها نشريهاي در این تحلیل بود كه تعداد زنان نقدنویس در آن بيشتر از مردان بودند و سردبير آن راب اسپيلمن این امر را نشانه به رسميت شناخته شدن تساوي جنسيتي خوانده است. او پيش از این به گاردين گفته بود مردان بيشتري به نسبت زنان كارهايشان را براي این مجله ارسال ميكردند. بنابراين او از درخواست کردن از مردان دست کشید و تلاشش را براي زنان دو برابر كرد. اين نشان دهنده اين است كه سردبيران باید شروع به ارايه جهان واقعي کنند. صفحات آنها در حالحاضر ارايه دهنده ديدگاهي نامتوازن بر جنسيت در ادبيات است و آنها از ديدن واقعيت خودداري ميورزند. در حالي كه زنان در فهرست پرفروشها جايگاهي مهم دارند و دو سوم همه كتابهايي كه در بريتانیا به فروش ميرسد توسط زنان خريداري میشود. به عنوان يك نویسنده جوان، اين فوقالعاده دلسردكننده است كه ببينيم اين مجلات هنوز هم دست به تعصب نژادی میزنند. از همه این رفتارها میتوان به نظریه دیگری رسید که میگوید نوشتههاي زنان مردم پسندانهتر است، در حالي كه نوشتههای مردان به مسايل ادبي جدي گرايش بيشتر دارد و در نهايت این كه نوشتههای زنان از ارزش كمتري نسبت به مردان برخوردارند. ما ميدانيم كه این درست نيست- به ويژه سردبيران اين را میدانند. پيتر استورد سردبير ضميمه ادبی تايمز، پروفسور مري برد را يك نويسنده برجسته در نشريات خوانده و ويرجينيا وولف را يك نويسنده بنيانگذار و گفته است ما همه چيزمان را مديون او هستیم. اكنون زمان آن رسيده تا نقدهاي ادبي برگ جديدی را ورق بزنند و صفحاتشان را با نویسندگان زن مردم پسندتر كنند؛ همانطور كه خوانندگان در تعیین فهرست كتابهای پرفروش اين كار را انجام دادهاند. مترجم: رویا دیانت / منبع: تلگراف/ 7 آوریل 5858
کلید واژه ها: ادبیات جهان - ادبیات -
شنبه 22 فروردین 1394 - 13:44:37
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]