محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843423412
درس اخلاق آیتالله قرهی: ملاک ورود به بهشت و جهنم چیست/اولین گام رسیدن به بندگی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: درس اخلاق آیتالله قرهی:
ملاک ورود به بهشت و جهنم چیست/اولین گام رسیدن به بندگی
بارها پیامبر(ص) به حضرت فاطمه(س) خطاب کرد: من روز قیامت در جایی که از همان ابتدا دو قسمت به طرف بهشت و جهنم میشود، ایستادم تا هر که با تو غضب کرده را داخل در آتش کنم و هر که را تو را راضی کرده، امر به ورود به بهشت کنم.
به گزارش خبرگزاری فارس، آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) در تازهترین جلسه اخلاق خود به موضوع «مراقبه» با محوریت تخلیه از رذائل؛ اوّلین گام برای رسیدن به مقام بندگی پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید: *اوّلین گام برای رسیدن به مقام بندگی «عن امیرالمؤمنین، علیّبنأبیطالب(ع): قد أحیا عَقلَهُ وأماتَ نَفسَهُ، حتّی دَقَّ جلیلُهُ، ولَطُفَ غلیظُهُ، وبرَقَ لَه لامعٌ کثیرُ البَرقِ، فأبانَ لَه الطَّریقَ، وسلکَ بهِ السَّبیلَ، وتَدافَعَتهُ الأَبوابَ إلی بابِ السَّلامَةِ وَدارِ الإِقامَةِ، وثَبَتَت رِجلاهُ بِطُمَأنینَةِ بَدَنِهِ فى قَرارِ الأمنِ والرّاحَةِ بِمَا استَعمَلَ قَلبَهُ وأَرضَی رَبَّهُ»؛ همانا خرد، خویش را زنده گردانْد و نفس، خود را میرانْد، چندان که اندام درشت او، نزار شد و خشونتش (درشتىاش) به لطافت گرایید. درخشندهاى پر نور، بر وى تابید و راه را برایش روشن ساخت و او را در راه راست به پیش راند و از درى به درى برد، تا به در سلامت کشاند و خانه اقامت و دو پاى او در قرارگاه ایمنى و آسایش استوار گرددید به آرامشى که در بدنش پدیدار گردید، بدانچه دل خود را در آن به کار بُرد و پروردگار خویش را راضى گرداند - در جلسات گذشته بیان کردیم: اگر رذائل، از درون انسان، محو نشود؛ فضائل بروز حقیقی نخواهد داشت. اتّفاقاً یکی از خصوصیّات اخلاق که اولیاء خدا در باب اخلاق، اشاره دارند: «تخلّوا بأخلاق اللّه»، این است که باید از رذائل به سمت فضائل حرکت کرد. انسان که به عنوان «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» هست، اوّلش، فجور و نفس دون است. اوّلین گام برای رسیدن به مقام بندگی، گذر از فجور است و یکی از نکات بسیار مهم، این است. ملّای نراقی بیان میفرماید: «الإنسان مَلحُوفَةٌ بِالفُجُور وَ مَقصُودَةٌ بِالتَّقوا»، انسان پیچیده شده در فجور است، امّا قصد او در تقواست. «فَمَن رَدَّ الفجور» آن کسی که این فجور را گذراند، «وَ قَرَبَ بِقَصده» و به مقصد خود نزدیک شد، «فإنّه التَّقوا» آن، به حقیقت تقواست، «فَهُوَ العَبد» و او، بنده است. غرض، این است که عزیزان! فجور در درون انسان هست و عمده اخلاق، این است: از این فجور، یعنی رذائل، خروج پیدا کنیم. به تعبیر دیگر، بعد از خروج از رذائل، محاسن بهخودیخود بروز پیدا میکند. چون «فَقَد قَربَ بِالتّقوا» پس به تحقیق، او بهخودیخود به حال متّقین و تقوا نزدیک میشود. آن کسی هم که نزدیک به تقوا شد، «فَهُوَ العَبد» بنده خداست. یعنی بروز تقوا در وجود بشر، حال متّقین که «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»، به ردّ الرذائل أو ردّ الفجور یعنی گذر از این فجور است. *اولیاء خدا و تغییر حال دائمی تا رسیدن به أحسن الحال لذا قبل از اینکه با بیان روایت شریفه، ادامه بحث جلسات گذشته را داشته باشیم، این نکته را بیان کنم که یکی از معانی در باب «حوّل حالنا إلی أحسن الحال» هست، این است: انسان بداند از حالت فجور رد شود و به حال بندگی برسد که وقتی به آنجا رسید، دیگر بهخودیخود روزبهروز، بلکه به قول اولیاء خدا ساعت به ساعت، به حالات قرب الی الله و حال بندگان حقیقی و حال این که انسان، تالیتلو معصوم و «صبغةاللّه»(رنگ خدایی) شود و حالش، الهی شود، خواهد رسید. لذا وقتی به اولیاء خدا نگاه میکنیم، متوجّه میشویم که یکی از خصایص آنان، این است که میبینیم به تعبیر بزرگان، اینها هر روز، یک رجل دیگری هستند. اگر مثلاً آیتالله العظمی بروجردی در بحث خارج فقه نظریّهای بیان میفرمود، بعد از این که مجدّد مطالب جدیدی را راجع به همان موضوع بیان میکرد، نظریّه خود را تکمیل و به قول بعضی اصلاح میکرد. مستشکلین درس خارج ایشان معترض میشدند که آقا شما قبلاً نظر مبارکتان این بود، چطور شد که تغییر و تحوّل دادید؟ ایشان میفرمودند: «أنا رجل فی کلّ یوم»، من هر روز یک انسان دیگری هستم. در مثال مناقشه نیست، اولیاء خدا در مباحث معرفتی و رسیدن به قرب إلی الله تا جایی که به آنجا برسند که ملک، خادم آنها شود، «إنّ الملائکة خدّام المؤمنین» که این روایت را یک زمانی بیان کردیم و توضیحات آن را دادیم، که پیامبر عظیمالشّأن بیان میفرمایند که ملائکهالله خادم مؤمن میشوند. ملائکهای که وقتی من و شما میخواهیم مثل خودمان را بزنیم، به اشتباه مثل آنها را میزنیم و میگوییم: من ملک بودم و فردوس برین جایم بود. در حالی که اگر انسان بداند، عبدالله و بنده پروردگار عالم است، میداند که افضل از ملائکهالله است، «إنّ الملائکة خدّام المؤمنین». لذا نکته بسیار مهم این است: وقتی انسان، این فجور را رد کرد و به فضائل رسید - که فعلاً بحث ما مربوط به آن قسمت نمیشود و میخواهیم در ابتدا بگوییم که چگونه میتوانیم از رذائل رد شویم. امّا نکتهای را گذرا بیان میکنم و برمیگردیم - و قرب به تقوا پیدا کرد، از آنجا به بعد حال او، روز به روز و به قول بعضی از عرفای عظیمالشّأن ساعت به ساعت تغییر میکند. یعنی میبینید ولیّ خدا امروز با روز گذشته خود متفاوت است. وقتی انسان به محضر مبارک اولیاء خدا میرسد، میبیند اینها کأنّ دریایی بیکران هستند که تمامی ندارند و انسان، روز به روز این حال معنوی، این حال الهی و این اتّصال به قرب الی الله را در وجود آنها حس میکند. یعنی من و امثال من هم که اهل تقوای آنچنانی اولیاء خدا نیستیم، وقتی نزدیک آنها میشویم، احساس تغییر آنها را که هر روزشان نورانیتر از روز دیگر هست، حس میکنیم. دلیل چیست؟ دلیل اصلی، همین ردّ فجور و گذر از رذائل است. لذا اولیاء خدا اخلاق را در همین میدانند که انسان رذائل را بشناسد و بتواند به فضل و کرم الهی از آنها گذر کرده و به فضائل برسد. این نکته هم نکته مهمّی است که ما خودمان نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. وقتی شما در دعای تحویل سال بیان میکنید: «یا مقلّب القلوب و الأبصار، یا مدبّر اللّیل و النّهار، یا محوّل الحول و الأحوال»، یعنی داریم خطاب میکنیم و عرضه حال میدهیم. حالا آن عرضه حالمان چیست؟ «حوّل» یعنی خود من نمیتوانم. اگر به من باشد، کمیتم لنگ است و نه تنها روز به روز و ساعت به ساعت جلو نمیروم و حال من حال اولیاء خدا نمیشود، بلکه اگر به خودم واگذار بشوم، معالأسف روز به روز عقبگرد دارم. لذا میگوییم: «حوّل»، یعنی تو متحوّل کن و من نمیتوانم، «حوّل حالنا إلی أحسن الحال». وقتی انسان از رذائل خروج پیدا کرد، یکی از خصوصیّات بسیار مهم او، این میشود: وقتی انسان به مقام تقوا رسید، دیگر از اینجا به بعد، به عنایت الله تبارک و تعالی، حد یقفی برای او نیست. یعنی اگر یک حال معنوی پیدا کرد، خودش هم میداند که اینجا دیگر نباید بایستد، «حوّل حالنا إلی أحسن الحال». یعنی تغییر به حالی از حالی و رجلی به رجلی و عبدی به مقام عبودیّت دیگری، برای او دائمی است تا به أحسن برسد. کما این که وقتی ذوالجلال و الاکرام تعریف من و شما را کرد، همین را بیان فرمود، فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویم»، ما را در مقام حَسن و نیکو نخواست، بلکه ما را در مقام أحسن خواست. *توقّف کردن و دور شدن از بندگی! خدا آن کنز خفیّ الهی، آیتالله مولوی قندهاری را رحمت کند، ایشان میفرمودند: آیتالله قاضی بارها و بارها بعه شاگردان خود بیان میفرمودند: بدانید اگر خواستید نشانه بندگی را در خودتان جستجو کنید، ببینید روز به روز حالتان در بندگی بهتر است، یا توقّف دارید. آن روزی که دیدید توقّف دارید (نه عقبگرد، بلکه توقّف)، بدانید حال بندگی ندارید. این نکته، کد اساسی و بسیار مهم است. یعنی وقتی انسان از رذائل و فجور رد شد، خصوصیّت تقوای الهی این است که ما را مدام جلو میبرد تا جایی که دیگر أحسن میشود. چون پروردگار عالم هم از من و تو، أحسن خواست. *موفّقیّت در مهار رذائل بیرونی، در گرو غلبه بر رذائل درونی است چقدر زیبا و عالی است که آن مرد الهی و عظیمالشّأن، آیتالله انصاری همدانی میفرمایند: بدانید رسیدن به مقام أحسن، راهش فقط و فقط از بین بردن فجور است که آن همه گناهان درونی و بیرونی است. به تعبیر دیگری، قریب به همین مضمون، باز آن ولیّ خدا و حجّت خدا، ملّا محسن فیض کاشانی بیان میفرمایند: بدانید که راه رسیدن به آن مقام أحسن، از بین بردن رذائل درونی و بیرونی است. لذا معلوم میشود که فجور و رذائل، ما را هم از درون گرفته و هم از بیرون. لذا یکی از معانی که بیان میکنند حتماً ده مرتبه قبل از طلوع و غروب آفتاب بخوانید: «أعوذ باللّه السّمیع العلیم من همزات الشّیاطین و أعوذ باللّه أن یحضرون إن اللّه هو السّمیع العلیم»، این است که همزات شیاطین هم در درون و هم در بیرون است. کما اینکه هادیان هم همینطور هستند، میگویند: یک هادی درونی به نام عقل است، البته آن عقل سلیم که در روایات شریفه بیان شده: «العقل ما عبد به الرّحمن»، نه آن عقلی که ما راجع به آن صحبت میکنیم. بنده امروز صبح در درس شذرات بیان کردم که آیتالله العظمی شاهآبادی، طیّ طریق را در مراحل سبعه انسانیّت بیان میفرمایند و میفرمایند: اوّلین مرحله، مرحله نفس دون است که گاهی انسان را به آن مقام بهائم و شیاطین میکشاند که این صددرصد باید از بین برود و بعد به آن مقام نفس مطمئنه که مقام دوم است برسد که قرب به آن قلب سلیم بشود، از آنجا تازه مرحله سوم یعنی عقل شروع میشود. این در حالی است که ما وقتی به عقل میرسیم، آن تعاریف ظاهری خودمان را بیان میکنیم. امّا ایشان از آن مراحل سبعه انسانیّت، مرحله سوم را مرحله عقل بیان کردند و به زیبایی نکاتی را در آن مورد بیان میفرمایند. لذا در این «أعوذ باللّه السّمیع العلیم من همزات الشّیاطین و أعوذ باللّه أن یحضرون إن اللّه هو السّمیع العلیم» نکته اصلی این است که میگویند: «همزات» هم در درون است و هم بیرون. همانطور که عرض کردیم هادی هم در درون است و هم بیرون. هادی بیرونی، انبیاء هستند و هادی درونی، عقل سلیم است - که عقل حقیقی را بیان میکنیم - لذا عزیزان من! یکی از نکات مهم این است: هادی درونی (عقل)، بسیار مؤثّر است؛ چون هادی بیرونی، فقط عنوان «بشیراً و نذیراً» است که میآید عقل را بیدار کند. از آن طرف، اگر کسی موفّق بشود بر این رذائل و فجور درونی غلبه پیدا بکند، به فضل الهی میتواند در مهار آن فجور و رذائل بیرونی هم موفّق شود. لذا اسّ و اساس، در درون است و نکته اساسی اینجاست. *چگونه میتوان به احیاء عقل و دقّت نظر رسید؟ وجود مقدّس مولیالموالی(ع) میفرمایند: آنهایی که توانستند رذائل را در درون خودشان از بین ببرند، کار میرسد به آنجا که «قد أحیا عَقلَهُ» حالا عقلش احیاء میشود. یعنی تا رذائل در درونش باشد، عقلی به نام عقل سلیم وجود ندارد، احیاء عقلی موجودیّت خارجی ندارد و این گرفتاری درونی را به وجود میآورد. امّا میفرمایند: دلیل این احیاء عقلی این است: «وأماتَ نَفسَهُ » او نفس خودش را میکشد. بهبه! تا جایی که پروردگار عالم به واسطه خروج از رذائل، چنان دقّت نظر به او مرحمت میکند که میفرمایند: «حتّی دَقَّ جلیلُهُ» که همه چیز را با دقّت میبیند. لذا عزیز من! یکی از خصوصیّات برونرفت از رذائل این است که او سیّاس کیّاس میشود. برای همین است که عارف بالله، دقّت نظرش نسبت به دیگران بیشتر است. طوری که آیندهنگری او نسبت به دیگران بیشتر میشود و به تعبیری بصیر و اهل بصیرت میشود، «حتّی دَقَّ جلیلُهُ». یعنی برونرفت از گناه و رذائل، یک خصوصیّت دیگری که برای انسان ایجاد میکند، این است که وقتی عقلش احیا میشود، دقتّ نظرش هم نسبت به دیگران بیشتر میشود. بلکه به یک تعبیر دیگری که مولیالموالی بیان میفرمایند - که اصل همین است - دیگران اصلاً دقّت نظر ندارند. چون حضرت نمیفرمایند، «أدَقَّ»، بلکه میفرمایند: «حتّی دَقَّ جلیلُهُ». اگر بیان فرموده بودند: «حتّی أدَقَّ جلیلُهُ» یعنی سایرین هم دقّت دارند، ولی این دقیقتر است، امّا حضرت میفرمایند: فقط این دقیق است. این یک نکته بسیار مهم است. البته فعلاً داریم خصوصیّت بیرونرفت از رذائل را بیان میکنیم، حالا بعد از آن بیان میکنیم که چگونه باید خارج شویم. یکی دیگر از مطالبی که حضرت بیان میفرمایند، این است: «ولَطُفَ غلیظُهُ ، وبرَقَ لَه لامعٌ کثیرُ البَرقِ» او تمام راهها را میفهمد و همه طرق را درک میکند، «فأبانَ لَه الطَّریقَ ، وسلکَ بهِ السَّبیلَ ، وتَدافَعَتهُ الأَبوابَ إلی بابِ السَّلامَةِ وَدارِ الإِقامَةِ » تمام ابوابی را که عامل فریب میشوند، دفع میکند تا به یک باب برسد که آن هم باب نجات و سلامت است. یعنی اگر کسی از رذائل و فجور خارج شد، درک میکند که همه ابواب فریبی را شیاطین جنّ و انس، سر راه او قرار میدهند، ابواب کذب است و بدین ترتیب به باب صدق و باب حقیقی میرسد. *فریب بزرگ شیطان به بشر! لذا فطرت همه، فضائل را میخواهد، چون قرآن میفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه» بارها عرض کردم پروردگار عالم نمیفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ المومن» یا «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ المسلم»، بلکه میفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ». همه انسانها، فطرتشان الهی است و دنبال این فطرت الهی میگردند، امّا - این امّا مهم است - نمیدانند که میخواهند به فطرت خود جواب بدهند، لذا چون از رذائل بیرون نیامده، دنبال یک فضیلتی هم میگردد؛ چون ذاتاً میداند مطالب معرفتی، عالی است و این، فطرتش است. امّا به اشتباه در دامن کسانی میافتد و در عرفانهای حلقهای و عرفانهای کذا و کذا گرفتار میشود. میدانید چرا؟ دلیل دارد: شیطان میداند انسان به دنبال فطرت گمشده خودش یعنی فطرت الهی میگردد و اگر او را پیدا بکند، پشت پای محکمی به شیطان میزند، لذا برای اینکه او را فریب بدهد، میگوید: به اینجا برو که میگوید اگر گناه هم بکنی، منعی برای تو ندارد. همین قدر که تو اتّصال به پروردگار عالم پیدا بکنی، همین قدر که به ظاهر، قلبت سلیم باشد، کافی است. امّا مگر میشود قلبی سلیم باشد و گناه کند؟! به فریب میگوید قلبت، قلب پاک باشد، حالا اگر گناه هم بکنی و یک رذائلی هم از تو سر بزند، منعی ندارد. لذا اگر اختلاط بود، اگر مردها و زنها با هم نشست و برخاست داشتید، منعی ندارد. همین که تو لحظاتی مینشینی و با پروردگار عالم خلوت میکنی و حال خوشی داری، بس است، حالا اگر مابقیاش را هم به گناه مشغول شدی، مهم نیست. این، همان چیزی است که نصارا هم از این طریق فریب خوردند. همانطور که عرض کردم تعبیر قرآن در مورد اینها، مسیحی نیست، هیچ جای قرآن، مسیحی و یا کلیمی ندارد، بلکه میفرماید: یهود و نصارا. لذا شیطان، نصارا را هم از این طریق فریب داد که آن جایی که فطرت الهیات دارد تو را صدا میزند، خدمت کشیش میروی و اقرار میکنی و وجدان خودت را با دادن مقداری پول راحت میکنی، ولو آن پول هم از راه حرام به دست آمده باشد. یعنی مقداری پول میدهی و در درون خود آرام میشوی و میگویی: اگر از این به بعد هم انجام دهم، باز راه برون رفت هست. لذا شیطان میداند اگر کسی از رذائل خارج شد، دیگر الهی محض میشود و شیطان بر او تسلّط ندارد. امّا از آن طرف هم میداند که انسان باید به فطرتش که الهی است، جواب دهد. برای همین میگوید: از رذائل خارج نشو، امّا میتوانی همراه با این که از رذائل خارج نشدی، محاسنی را هم کسب کنی و این فریب بزرگ شیطان به بشر است. امّا امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: اینگونه نمیشود. اولیاء خدا و انبیاء عظام، همه و همه آمدند و میگویند: این نمیشود. لذا این که قرآن در مورد بعثت پیامبر(ص) هم میفرماید: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبین» که باید از تزکیه شروع شود، یعنی باید واقعاً صاف صافش کنی. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى» صاف صاف شدن، همین است؛ یعنی دیگر هیچی از رذائل نباشد تا بتوانی پیش بروی. یا «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها» هم همین است، باید در ابتدا صاف و پاک شود و هیچ چیزی دیگر در درون نباشد. اگر به این حال رسیدی، بله آن موقع میرسی، ولی این طوری فریبت میدهد و میگوید: بله میتوانی در حلقههای عرفانی چنین و چنان هم باشی و هیچ اشکالی ندارد. یا مثل یک انسان بیسوادی هم که نمیدانم چرا جلویش را نمیگیرند و مدام هم حرفهای بیاساسش دارد در فضاهای مجازی پخش میشود، بگویی: مگر با دو تا مو بیرون گذاشتن، خدا عذابت میکند؟ این خدا، خدای مهربانی است، این طور نیست و ... و بدین ترتیب با بیان این حرفهای فریبدهنده که کذب محض است، یک عدّه را به بیراهه بکشانی. در حالی که این همه آیات الهی راجع به عذاب به صراحت دارد بیان میشود که الآن بحث من این نیست و یک موقع خواهم ورود پیدا کنم و راجع به باب توبه صحبت کنم، در آنجا به فضل الهی بیان میکنم که به نظرم آمد بیش از دو سه سال مطلب راجع به بحث توبه و عذاب الهی و ... وجود دارد. عرض کردم آیتالله شاهآبادی بیان میفرمایند: در این مراحل سبعه انسانیّت، وقتی انسان از رذائل خارج میشود، تازه به مرحله نفس مطمئنه میرسد که بعد به عقل برسد. پس معلوم میشود ما که مدعی عقل هستیم، اصلاً عقلی نداریم. خداوند میفرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی» پروردگارعالم، در اینجا چقدر متکلّم وحده حرف میزند! میفرماید: وقتی به آن مقام نفس مطمئنه رسیدی، حالا دیگر تو برای منی و به سمت من میآیی. پس چطور میشود انسان بگوید با رذائل میتوانم فضائل هم کسب کنم؟! محال است، و یکی از فریبهای بزرگ شیطان همین است که از آن طرف من و تو را به کسب فضایل دعوت میکند، چون میداند ما به دنبال فطرت الهی خودمان میگردیم که جواب مثبت به فطرت خودمان بدهیم. خداوند در ابتدا میفرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها» و بعد هم میفرماید: «لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه»، لذا معلوم میشود که حتّی اوباما هم در تنهاییهایش دنبال این میگردد که به فطرتش جواب مثبت دهد، منتها میگویند: میتوانی رذائل و فضائل را کنار همدیگر جذب کنی، میتوانی دزدی و اختلاس کنی و یک شب هم ماه مبارک رمضان، افطاری بدهی که دیگر پاک میشود، یا محرم میآید یک سفره برای ابیعبدالله بینداز، پاک میشود. عجبا! بدزدم! بله، تا وقتی خروج از رذائل نباشد، چون بشر دنبال فطرت الهی خودش هست، شیطان این طور فریب میدهد. پس اسّ و اساس همین است. *حبّ و بغض نسبت به بیبیدوعالم(س)، ملاک ورود به بهشت و جهنّم! إنشاءالله ادامه این روایت برای جلسه آینده بماند. یک نکتهای هم راجع به بی بی دو عالم خیلی کوتاه بیان کنم که إنشاءالله از مولودیخوانی حاج آقای قربانی که امشب توفیقی است از ایشان که خودشان از رزمندگان و جانبازان و بحمدلله اهل حال و معنا هستند، استفاده کنیم. نکتهای از کتب اهل جماعت بگویم که اگر ما گرفتار به نفس دون شویم، همین میشود. این روایت را طبرانی در جلد بیست و دوم و ابن اثیر در جلد هفتم، عسقلانی در جلد هشتم، از خلیفه دوّم میآورند که بارها پیامبر(ص) به بیبیدوعالم(س) خطاب کرد - حالا ما به نام بیبیدوعالم(س) میگوییم، امّا آنها که از اهل جماعت هستند، در روایت به نام فاطمه(س) آوردند - : «ان اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک و انا یوم القیامه قام الی باب النّار و الجنّة»، من پیامبر روز قیامت در جایی که از همان ابتدا دو قسمت به طرف بهشت و جهنّم میشود، ایستادم، «و من غضبک امرنی بادخاله النار» تا هر که با تو غضب کرده را داخل در آتش کنم، «و من یرضاک امرنی بادخاله الجنّة» و هر که را تو را راضی کرده، امر به ورود به بهشت کنم. من یک سؤال میکنم که این را خود خلیفه دوم باید جواب دهد که چرا پس این طور شد؟! همین نفس دون. لذا عزیز دلم! من و تو دلمان خوش باشد به همین که بحمدلله و المنّه حبّ اهل بیت را داریم که إنشاءالله با اطاعتشان قرین گردد. ای فراتر ز عرش، رفعت تو وی بلندای چرخ، عزّت تو بارها عقل کلّ، رسول امین بوسه میزد به دست حضرت تو فاطمه، ای شهیده اسلام! هست عاجز، بشر، ز مدحت تو معنی آیههای قرآنی هست قرآن، گواه عصمت تو مادر یازده امام همام این بود خود دلیل شوکت تو هیچ کس جز خدا، تو را نشناخت متحیّر بشر، ز خلقت تو تو شفیع قیامتی ما را دست ما و نگاه رحمت تو «السّلام علیک یا فاطمة، یا بنت محمّد یا قرّه عین الرّسول یا سیّدتنا و مولاتنا، إنّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک إلی اللّه و قدّمناک بین یدی حاجاتنا، یا وجیهةعنداللّه، إشفعی لنا عنداللّه» انتهای پیام/
94/01/22 - 09:57
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
صفحات پیشنهادی
پای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی گرههای زندگی را با چه وسیلهای باز کنیم
پای درس اخلاق آیتالله جوادی آملیگرههای زندگی را با چه وسیلهای باز کنیمحضرت رسول ص میفرماید ای مردم هیچ بندهای نیست جز آنکه ریسمانی چند بر اعضاء او گره خورده پس چون ثلثی از شب گذشت فرشتهای نزد وی میآید و میگوید برخیز خدا را یاد کن که صبح نزدیک شده است به گزارش خبرنگاپای درس اخلاق آیتالله ضیاءآبادی چرا حضرت فاطمه(س) زهرا نامیده شد+صوت
پای درس اخلاق آیتالله ضیاءآبادیچرا حضرت فاطمه س زهرا نامیده شد صوتاز امام عسکری ع در کتاب بحارالانوار روایت شده است لِمَ سُمّی زهرا چرا صدیقه طاهره س زهرا نامیده شد چون زهرا یعنی درخشان نورانیتی که روشن میکند به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس علما و اساتید اپای درس اخلاق آیتالله جوادی آملی برکات نماز حضرت زکریا/ دو توفیقی که به یحیی(ع) عنایت شد
پای درس اخلاق آیتالله جوادی آملیبرکات نماز حضرت زکریا دو توفیقی که به یحیی ع عنایت شدطاعت خداوند آن است که انسان در زمین خداوند را خدمت کند و چیزی از خدمت او به اندازه نماز نمیارزد به همین دلیل در حال عبادت به حضرت زکریا بشارت داده شده است به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبگزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «امیرحسام ذوالعلی» شهیدی که با ذکر «یاحسین و ی
گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید امیرحسام ذوالعلیشهیدی که با ذکر یاحسین و یازهرا عروج کرد راه رسیدن به بهشتاز کودکی دنبال شناخت قرآن و اهلبیت ع بود به قرائت سوره مبارکه واقعه تأکید داشت پای مادر را میبوسید و این کار را راه رسیدن به بهشت میدانست قاری قرآن ب۲ گام اسلامیسازی علوم انسانی از دیدگاه آیتالله مصباح یزدی
۲ گام اسلامیسازی علوم انسانی از دیدگاه آیتالله مصباح یزدیدو گام اساسی برای اسلامی سازی علوم انسانی به اعتقاد آیتالله مصباح یزدی نخست نقد علوم انسانی رایج و دوم تبیین و اثبات مبانی علوم است به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس آیتالله مصباح یزدی یکی از اندیشمنداولین چیزی که در قیامت از آن سؤال می شود چیست؟
حجت الاسلام قاسمی اولین چیزی که در قیامت از آن سؤال می شود چیست در روز قیامت از دو چیز سؤال می شود یکی عمر و دیگری جوانی است زیرا جوانی سرمایه عمر است در جوانی می شود عالم شد و به همه چیز رسید به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران به نقل از عقیق مراسم عزاداری ایام فاطمیهشرط تحقق ظهور+پاسخ آیتالله قرهی
شرط تحقق ظهور پاسخ آیتالله قرهی معلوم است آن کسی انتظار وجود نازنین آقا را میکشد که درون خودش را از رذائل پاک کرده باشد به خصوص مثلّث وجودی انسان مثلّث وجودی انسان چشم گوش و دهان است که باید این مثلّث وجودی را کنترل کند و از همه رذائل پاک کند به گزارش فرهنگ نیوز آیتنوروز با نماز/۴ جامع ترین دعا چیست/راههای رسیدن به نوروز قلب
نوروز با نماز ۴جامع ترین دعا چیست راههای رسیدن به نوروز قلبطراوات نشاط و شادابی طبیعت یکی از زیباییهای فصل بهار و نوروز است انسان وقتی شادابی طبیعت را میبیند در وجود خود نیز احساس شادابی میکند نماز بینظیرترین شادابی و نشاط را برای ما به ارمغان میآورد خبرگزاری فارس حجتفاوت بين بهشت و جهنم از نظر اسلام و اديان ديگر چيست؟
پرسمان تفاوت بين بهشت و جهنم از نظر اسلام و اديان ديگر چيست از آن رو كه اعتقاد به زندگي پس از مرگ و قدم برداشتن در آن مسير از ريشة فطري بهره مند است در تمام اديان با تفاوت هايي عقيده به بهشت و جهنم وجود دارد به گزارش سرویس دینی جام نیوز یکی از سوالات مطرح در خصوص آخرت اینکهوظیفه ما هنگام شنیدن صدای اذان چیست؟
وظیفه ما هنگام شنیدن صدای اذان چیست وقتی صدای زنگ تلفن منزل یا تلفن همراهمان را می شنویم با شتاب و عجله هر چه تمامتر خودمان را به آن می رسانیم که مبادا قطع شود و کسی کار مهمی داشته باشد به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران کار بعضی از ما به جایی رسیده است که تا صدای اذان بلندرس خواندن بانوان از نگاه آیت الله العظمی تبریزی(ره)/نقش والدين در تربيت فرزندان چيست؟
در محضر علما درس خواندن بانوان از نگاه آیت الله العظمی تبریزی ره نقش والدين در تربيت فرزندان چيست درس خواندن بانوان نقش والدین در تربیت فرزندان و نیز غلبه بر یاس و ناامیدی از مباحثی است که مرحوم آیت الله العظمی تبریزی ره در قالب پاسخ به سه پرسش بیان کرده اند به گزارش خبرنگایک کارشناس ارتباطات در گفت و گو با فارس: انتقاد سازنده و مشفقانه رسانهها گامی برای رسیدن به همدلی و همزبانی ا
یک کارشناس ارتباطات در گفت و گو با فارس انتقاد سازنده و مشفقانه رسانهها گامی برای رسیدن به همدلی و همزبانی استیک کارشناس ارتباطات با اشاره به نقش تأثیر گذار رسانهها در تحقق همدلی و همزبانی میان دولت و ملت گفت همدلی به معنای انتقاد نکردن نیست چراکه انتقادهای سازنده و مشفقانه رنام سوره ای که جائى ميان بهشت و جهنم است!!!
نام سوره ای که جائى ميان بهشت و جهنم است اين سوره بيشتر روى سخن با مشركين دارد و نيز مؤمنين و از سرنوشت انسانها در طول تاريخ در رابطه با به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران در آيات 45 تا 48 از گروهى كه در قيامت در اعراف خواهند بود يا مى كند و از خطابهاى آنان با اهلآیتالله میرباقری مطرح کرد ماجرای امتحان حضرت زهرا(س) قبل از ورود به دنیا/ راز نام «فاطمه» برای اما
آیتالله میرباقری مطرح کردماجرای امتحان حضرت زهرا س قبل از ورود به دنیا راز نام فاطمه برای امابیهارئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت امتحان کننده خدای خالق امتحان شونده وجود مقدس صدیقه کبری س قبل از اینکه ثوب بشر بپوشند و در لباس بشر خلق شوند اما موضوع امتحان چه بوده استورود سرمایهگذاران خارجی به انرژیهای نو/ ادغام سانا و سابا در گام آخر
یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۲ ۲۴ رییس سازمان انرژیهای نو ایران سانا از ورود شرکتهای شاخص خارجی به ایران پس از رفع تحریمها در حوزه انرژیهای نو خبر داد و گفت اگر مسائل بانکی و تحریم مالی حل شود سرمایهگذاران میتوانند بازگشت سرمایه داشته باشند لذا سرمایهگذاران خارجی وارد ایرااولین گام دولت برای بیکاران در سال۹۴
تراز وزیر کار از اجرای طرح مسکن اجتماعی در سال جاری خبر داد و گفت سامانه ملی مشاغل ایران با هدف معرفی مشاغل و مشاوره های شغلی راه اندازی شد به گزارش تراز علی ربیعی از راه اندازی اولین "سامانه ملی مشاغل ایران" در سال ۹۴ با هدف معرفی مشاغل مشاوره های شغلی و حرفه اییتعالیم اسلام برای رسیدن به سعادت و فضیلت کافی است/اسلام و اخلاق
یادداشت تعالیم اسلام برای رسیدن به سعادت و فضیلت کافی است اسلام و اخلاق شناسهٔ خبر 2524220 سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۲ دین و اندیشه > اسلام در جهان پیامبر ص با یاری خدا توانست درسهایی به بشر بدهد که هرگز بشر بدون آنها قادر نیست به فضیلت برسد و سعادت را تأمین کند و راه ر-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها