تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):ریشه های کفر سه چیز است:حرص و بزرگ منشی نمودن و حسد ورزیدن.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834152476




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

صحبت‌های تکان دهنده دختری که پدرش را با اره برقی مثله کرد!


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: صحبت‌های تکان دهنده دختری که پدرش را با اره برقی مثله کرد!
شاید خبر قتل پدری توسط دو دختر و همسرش و سپس مثله کردن جسد با اره برقی، توسط آن‌ها تکان دهنده‌ترین خبری بود که می‌شد تابستان امسال نه تنها در میان ساکنان خیابان قصرالدشت که دربین ساکنان پایتخت بپیچد.
به گزارش نامه نیوز، شاید خبر قتل پدری توسط دو دختر و همسرش و سپس مثله کردن جسد با اره برقی، توسط آن‌ها تکان دهنده‌ترین خبری بود که می‌شد تابستان امسال نه تنها در میان ساکنان خیابان قصرالدشت که دربین ساکنان پایتخت بپیچد و تازه آن موقع بودکه همسایه‌ها فهمیدند در این خانه چه اتفاقاتی در جریان بوده است.

 
نگاهش که می‌کنی، موجودی را می‌بینی که دستبند دستهای ظریفش را به هم گره زده و پشت این چادر کهنه و رنگ و رو رفته و لباس‌های خاکستری بازداشتگاه زیبایی و لطافت دخترانه‌اش رنگ باخته. باورت نمی‌شود این‌‌ همان دختری است که پدرش را به قتل رسانده و با اره برقی جسدش را مثله کرده، دوست داری که نگاهت کند و بگوید قضیه چیز دیگری است بگوید قتل کار او و خواهرش نیست.
 
صبر می‌کنی تا خودش شروع کند. اشک توی چشمهای رنگ عسلش حلقه می‌زند و می‌گوید: می‌دانم گناه بزرگی مرتکب شدم. می‌دانم هیچ توجیهی برای قتل یک پدر توسط دخترش وجود ندارد، دیگر تحمل آن زندگی را نداشتم. تحمل رفتار پدرم و حوادث تلخی که از کودکی تا آن روز تجربه کرده بودم. اما قبول دارم که راه اشتباهی را انتخاب کردم. ای کاش در این مدت با فردی آشنا می‌شدم که مرا بهتر راهنمایی می‌کرد یا می‌دانستم سازمان یا مرکزی وجود دارد که دخترانی مانند من می‌توانند به آنجا پناه ببرند.
 
داستان زندگی الهام را می‌شنوی هم از زبان خودش و هم خواهر کوچک‌تر و مادرش...
 
وقتی که از شکنجه‌ها و آزار و اذیت روحی و جسمی پدرش می‌گوید. اینکه حتی در بیست و چهارسالگی هم پدرش او و خواهرش را با کمربند مورد ضرب و شتم قرار می‌داده. تحقیر و توهین وت نبیه مداوم و خساست بی‌‌‌نهایت پدر در امور مربوط به دخل و خرج زندگی، خساستی که در ارتباط با زنان غریبه‌ای که با آن‌ها آشنا می‌شد تبدیل به دست و دلبازی بی‌‌‌نهایت می‌شد. اجبار به کار الهام در مغازه تعمیر موبایل بدون آنکه حقوقی به او پرداخت کند.
 
به دخل و خرج زندگی که می‌رسد الهام سرش را از خجالت پایین انداخته و می‌گوید: تو رو خدا در مورد من و مادر و خواهرم بد قضاوت نکنید. در طی این چند سال مادرم برای آنکه بتواند لباس‌ها و خوراکیهایی که ما دوست داشتیم برای من و خواهرم بخرد از جیب پدرم پول بر می‌داشت. به نظر شما اگر پدرم به اندازه کافی برای ما خرج می‌کرد ما حاضر می‌شدیم دزدی کنیم؟
 
من توی مغازه همراه پدرم کار می‌کردم و می‌دانید چه رنجی می‌کشیدم وقتی می‌دیدم من باید با کفشهای پاره زندگی کنم و پدرم پول‌هایش را صرف خرید گوشی و سفر شمال با زنانی می‌کرد که با او دوست می‌شدند؟
 
یادم می‌آید وقتی من و خواهرم کوچک‌تر بودیم به خاطر هر کار اشتباهی که انجام می‌دادیم ساعت‌ها در زیر زمین یا بالکن خانه زندانی می‌شدیم تا اینکه بالاخره پدرم به این نتیجه برسد که این تنبیه برای ما کافی است. پدرم پایبندی مذهبی و اخلاقی خاصی نداشت و از وقتی من و خواهرم بزرگ‌تر شدیم دیگر از نگاه‌ها و برخی رفتار‌هایش در خانه احساس امنیت نمی‌کردیم.
 
من می‌دانم که گناه بزرگی مرتکب شدم که جان یک موجود زنده آنهم کسی که پدرم بوده گرفته‌ام و حاضرم هر مجازاتی را بپذیرم اما روزی که به این نتیجه رسیدم به زندگی‌ام که فکر کردم دیدم شهامت فرار از خانه را ندارم (البته یکبار بعد از ضرب و شتم شدید توسط پدرم با کمربند فرار کردم ولی وقتی دیدم هیچ پناهگاهی برای من وجود ندارد و شکایت از وی نیز به جایی نمی‌رسد مجبور شدم به خانه برگردم).
 
ترس از کارتن خواب شدن، معتاد شدن و گرفتار شدن به ماجراهایی که دامن دختران فراری از خانه را می‌گیرد باعث شد دنبال راه حل دیگری بگردم.
 
شاید اگر یک فرد آگاه، یک مشاور، یک روان‌شناس سر راهم قرار می‌گرفت من این راه حل را انتخاب نمی‌کردم. بار‌ها از مادرم خواستم از پدرم طلاق بگیرد اما او هم می‌ترسید از اینکه همین سقف روی سرش را هم ازدست بدهد و یا اینکه بعد از طلاق پدرم برای انتقام جویی صدمه‌ای به ما بزند وبه همین دلیل فقط از ما می‌خواست تحمل کنیم!
 
اگر جسد پدرم را بعد از قتل مثله کردیم فقط به خاطر این بود که قصد خارج کردن جسد از خانه را داشتیم و نمی‌دانستیم چطور باید بدون اینکه همسایه‌هایمان متوجه شوند این کار را انجام بدهیم.
 
در تمام لحظاتی که با اره مشغول مثله کردن جسد بودم، تنها چیزی که به من قدرت می‌داد نفرت بود و مرور لحظاتی که پدرم بیرحمانه با کمربند مرا می‌زد و توجهی به اشک‌ها و التماس‌هایم نمی‌کرد.
 
در ‌‌نهایت قبل از آنکه موفق شویم جسد را از خانه خارج کنیم دستگیر شدیم..
 
با توجه به شرح حالی که مادر الهام از زندگی مشترک و مدارک پزشکی همسرش می‌دهد می‌توان پی برد که مقتول از سلامت کامل روان بر خوردار نبوده است. اما متاسفانه به دلیل فرهنگ غلط رایج در جامعه ما که گمان می‌کنند مشکلات روحی فرد بعد از ازدواج حل می‌شود خانواده مقتول به جای درمان پسرشان او را وادار به ازدواج می‌کنند و سپس خانواده مادر الهام هم با تکیه به فرهنگ غلط سوختن و ساختن از طلاق دخترشان جلوگیری کرده و خشت کج اول بعد از بیست و چند سال به این مقصد تلخ می‌رسد.



منبع: فرارو


۱۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن