واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اسلام مدافع انتخاب احسن است روزنامه طلوع در سرمقاله روز چهارشنبه بیست و هفتم اسفندماه به قلم محمد مهدی جعفرزاده مدیر مسوول این نشریه با چاپ مطلبی با عنوان اسلام مدافع انتخاب احسن است بر بیان منطق و استدلال در مواجه با مسائل روز تاکید کرده است .
در این سرمقاله آمده است : رشد هردین، مسلک، مکتب و آیینی به این است که پیروان خود را از جهل و ناآگاهی برهاند و دریچه ی جهان فهمی، دگرفهمی و جامع نگری را برآن ها بگشاید. اینکه کدام دین و مکتب بهتر از بقیه ی است یک ملاک محکم آن، این است که چقدر به پیروان خود اجازه می دهد که «حرف های دیگران» را بشنوند و بهترین آن را انتخاب کنند. برپایه ی همین استدلال خداوند حکیم در قرآن می فرماید: فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ( پس به آن گروه از بندگانم که سخنان(مختلف) را می شنوند و از بهترینش پیروی می کنند بشارت دهید)
اصولا موقعی که دینی، گروهی، فردی نسبت به داشته های خود مطمئن است و براساس منطق، توانایی اقناع دیگران را دارد، از شنیدن سخنان موافق و مخالف هیچ هراسی ندارد بلکه چون در مناظرات و مباحثات، دست پُری دارد و نهایتا با تکیه بر منطق و عقل، پیروز میدان خواهد شد، از نظرات مخالفین استقبال می کند. اما اگر از رویارویی با افکار و گفتار دیگران بترسد و توانایی اثبات حقانیت دیدگاه های خود را نداشته باشد، یا به تحریم شنیدن سخنان دیگران روی می آورد و یا با سنگ و چوب و اسلحه و زور، سعی در خفه کردن و ساکت کردن طرف مقابل می کند.
و یا بعضی مواقع برای شنیدن سخنان دیگران "شرط" می گذارد، مثلا در فلان زمان، در فلان مکان، به شرطی که فلان زمینه فراهم شودو... باذکر شرایط پی در پی، سعی می کند وانمود کند که حرف زدن دیگران، بلامانع است ولی حالا وقتش نیست!! در حالی که اظهار نظر در همه ی شرایط، هم حق مردم است و هم به نفع همگان، چراکه تا تضارب اندیشه و افکار نباشد حق، نمایان نمی گردد. به قول فلاسفه: تعرف الاشیاء باضدادها(هرچیزی با ضدش شناخته می شود) باطل هیچگاه نمی تواند نابود کننده ی حق باشد بلکه در شناخت حق و معرفی آن به دیگران کمک می کند. ما که دین مان پرچم دار گفت و گو و مشوق افراد در شنیدن نظرات گوناگون است و خداوند این روش را می پسندد، چرا از سخنرانی افراد خارج از حزب و گروه خویش می ترسیم؟ آیا این روش، قرآنی است؟ آیا مورد پسند خداست؟ آیا عدالت اقتضا می کند که فقط کسانی که با ما هم عقیده اند،حرف بزنند و دیگران حق سخن گفتن نداشته باشند؟ آیا قانون اساسی ما این تک صدایی را تایید می کند؟ آیا انقلاب ما، این محدودیت ها را قبول دارد؟ اگر بعد از 36 سال از گذشت انقلاب، با سخنرانی یکی دو نفر- آن هم از افراد درون انقلاب و نظام- ترس آسیب به نظام را داشته باشیم، آیا انقلاب و نظام را سست و شکننده معرفی و قلمداد نکرده ایم؟ زمانی جای تعجب بیشتر می شود که کسانی خود را نماینده ی مردم در مجلس بدانند ولی با صدها توجیه، سخن گفتن را فقط حق عده ای انگشت شمار بدانند! این دوستان و عزیزانی که این گونه فکر می کنند لحظه ای به خود آیند و ببینند چه کار می کنند؟ چقدر با ملاک قرآنی و معیارهای یک جامعه ی قوی و مقتدر، همسو یا ناهمسو هستند؟ با نشنیدن سخنان دوستان انقلاب، به جای آن ، دنیای مجازی و الکترونیک، چه سخنان دیگری به خورد مردم می دهد؟ آیا می توانید برای همیشه جلوی آنان را هم بگیرند؟ اگر در درون محیط خودمان ، فضا را این طور سفت و سخت ببندیم، از فضای خارج از کشور و هلهله های آنان به صورت صوتی، تصویری و مکتوب در امان هستیم؟ امروز یک دانش آموز ابتدایی با یک گوشی موبایل می تواند با همه ی دنیا ارتباط داشته باشد و شبکه های اجتماعی، زودتر از تمام رسانه های رسمی، انبوه اخبار را به خورد آنان می دهند. باور کنید که همه کسانی که می گویند "به بن بست می رسید" دلسوزند و درست می گویند.
بیایید دوستانه و برادرانه با هم طرحی نو ، به روز و پویا انتخاب و اجرا کنیم وگرنه از همین جا، دیوار بن بست به روشنی نمایان است، خوب نگاه کنید زیاد با آن فاصله ندارید.ک/1
5054
27/12/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]