واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» اثر جواد افهمی
رمانی که یقه خواننده را میگیرد/ گونهای مترقی از داستان انقلاب
رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» اثری است که یقه خواننده را میگیرد و تا آن را به پایان نرساند وی را رها نخواهد کرد.
خبرگزاری فارس - حسام آبنوس: «خورشید بر شانه راستشان میتابید» عنوان رمانی از جواد افهمی است که حاصل زیست نویسنده در منطقه گرمسیری بلوچستان است. اگر بخواهیم در یک خط داستان این کتاب را تعریف کنیم باید گفت که نویسنده میخواهد نشان دهد که فساد مالی و اخلاقی در خاندان سلطنتی پهلوی چه عواقبی حتی در دور افتادهترین نقاط کشور داشته است. اشرف پهلوی خواهر محمدرضا پهلوی در پی زد و بندهای پنهانی که با قاچاقچیان بینالمللی مواد مخدر دارد، مورد سوء قصد آنها قرار میگیرد. این خط اصلی داستان است که راوی اصلی را از قلب اروپا به بلوچستان میکشاند و حوادثی را برایش به وجود میآورد. نویسنده در این کتاب دو زاویه دید را برای روایت خود برگزیده است. زاوی اول شخص و سوم شخص دو راوی هستند که در متن حضور دارند و خواننده در فصول مختلف شاهد روایت از زاویه دید آنها است. لحنی که نویسنده برای روایت داستان از آن بهره برده یک لحن روان است. لحنی که خواننده از آن خسته نشده و شوق به ادامه داستان را در وجودش دو چندان میکند. نویسنده در این کتاب در کنار پرده برداشتن از گوشهای از فساد موجود در خاندان سلطنتی به دغدغههای مردم بلوچ که در ناحیه گرم و مرطوب جنوب شرق ایران زندگی میکند نیز اشاره کرده است. دغدغههایی همچون پایبندی به اصالت عشیره، دست و پنجه نرم کردن با ناسازگاریهای طبیعت گرم و کویری بلوچستان، گشادهدستی در هنگام کمک به اهالی مصیبتزده، کینهورزی و افراط و تفریط در این وادی که گاه منجر به دشمنی بین قبایل بلوچ و برادرکشی میان آنها میشود در متن «خورشید بر شانه راستشان میتابید» آمده است.
جریان سیال ذهن شکل خاصی از روایت داستان است که مشخصههای اصلی آن پرشهای زمانی پی در پی، درهم ریختگی دستوری و نشانهگذاری و ... است. جریان سیال ذهن در این رمان بسیار چشمگیر است و در حالی که زمان کلی داستان مگر در پارهای از بخشها خطی است اما رفت و برگشتها در موقعیتها و به نوعی کات خوردنهای سینمایی جذابیت متن را بیشتر کرده است. این کتاب که در سومین دوره جشنواره داستان انقلاب مورد تقدیر قرار گرفته به راستی گونهای مترقی از داستان انقلاب است و نویسنده با پرداختن به موضوعی بکر و دست نخورده و طرح نمودن دغدغههای مردمی که جبر تاریخی و جغرافیایی آنها را در محاق فراموشی قرار داده، نوعی از ادبیات انقلاب را به مخاطب عرضه کرده که شاید کمتر نمونهای مشابه از آن را شاهد باشیم. پرداختن به ظلمی که رژیم پهلوی بر ملت روا داشته بودند، در کنار ترسیم کردن فضای اجتماعی آن دروه در منطقه بلوچستان و مناسباتی که حاکم است، رمانی در طراز انقلاب اسلامی را به خواننده ارائه کرده است. استفاده از لهجهها و گویش بلوچی و پشتو در رمان یکی دیگر از نقاط قوت اثر است و خواننده با آن ارتباط برقرار میکند و از وجود آن خسته نمیشود. با توجه به اینکه نویسنده نزدیک به 8 سال در آن مناطق زندگی کرده نسبت به رسوم، آداب و حتی جغرافیای منطقهای که قصه در آن روی میدهد اطلاعات بسیاری دارد و همین مسئله به شکلگیری اثری باورپذیر برای خواننده کمک کرده است. در مجموع اگر بخواهیم در مورد رمان «خورشید بر شانه راستشان میتابید» بنویسیم باید نوشت که این رمان اثری خواندنی و جذاب است که یقه خواننده را میگیرد و تا آن را به پایان نرساند وی را رها نخواهد کرد. این رمان که جواد افهمی آن را نوشته از سوی انتشارات هیلا روانه بازار کتاب شده و میطلبد که چاپهای مجدد آن روانه بازار کتاب شود تا مخاطبان بیشتری با یک اثر پخته روبرو شوند. انتهای پیام/و
93/12/11 - 00:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]